غار

مدير انجمن: pejuhesh237

غار

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 13, 2013 12:20 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

غار

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 13, 2013 12:25 pm


گياهى است از تيرۀ Lauraceae ، نام علمى آن Laurus nobilis L. است.

و به هندى نيز حب الغار گفته مى‌شود.


فارسی: باهشتان، «درخت غار» ، «برگ‌بو» ، «مازريون» ، «دفنه» و «شجرة الرند» ميوۀ درخت «باهشتان» را «دهشمت» يا «حب الغار»

نزد اهل شام زند و به فرنگى لاورس نامند.

عربی:

یونانی:وانيمووسقليموس

انگلیسی:Sweet bay و Bay-tree و true Laurel و Laurel

فرانسه: Laurier commun و Laurier و Laurier sauce

آلمانی:

ایتالیائی:
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:02 pm

Image
Image
Image
Image


درختيست كه تا هزار سال باقى مي ماند

و نزد يونانيین به غايت محترم بوده برگش خوشبو

و شبيه به برگ زيتون و قسمى از آن شبيه به برگ بيد

و ثمرش بقدر فندقى و پوست او رقيق و سياه

و مغز تخمش سرخ مايل به زردى و خوشبو و تلخ

و نوعى از غار می باشد كه به يونانى خاما ذافتى گويند

ساقهاى او بلندتر و برگش عريضتر و خشونت بيشتر

و در مغرب با او دباغت مي كنند کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-189

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و اهل يونان آن را بسيار احترام مى‏ نمايند و شاخه آن را در دست مى‏ دارند و از خود دور نمى‏ كنند

و حكماى ايشان از چوب آن تاج مى‏ سازند

برگ آن نرم‏تر از برگ بيد و بلندتر از آن و تلخ و خوشبو و با انجير آن را نگاه مى‏ دارند آن را خوشبو مى ‏گرداند

و مانع كرم زدن آنست و جبلى و سهلى مى ‏باشد برگ جبلى آن باريك‏تر از برگ سهلى و مخصوص به بلاد شام است

و از آنجا به مصر مى‏ برند و ثمر آن را به يونانى ذاقنى و به فارسى دهمشت نامند. کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 569




برگ‌بو گياهى است به صورت درخت و درختچۀ هميشه‌سبز و ناخزان (در مناطق با زمستانهاى خيلى سرد بايد حفاظت شود) ،

در شرايط مساعد ارتفاع آن  ٢٠ - ١۵  متر هم مى‌رسد ولى معمولا  ٨ - ٧  متر مى‌باشد.

گياهى است پلى‌گام و در عين حال ممكن است گلهاى نر و ماده و همچنين گلهاى هرمافروديت (نر و ماده در يك گل) روى يك درخت ديده

شود. برگها متناوب، سبز تيره، بيضى‌شكل، نوك‌تيز و معطر و زيبا هستند.

گلهاى آن كوچك به رنگ زرد يا خاكسترى روشن و ميوۀ آن كوچك به رنگ ارغوانى تيره و به اندازۀ دانۀ انگور مى‌باشد.

درختچه‌اى است زيبا، فرانسوى‌ها آن را لوريه شاعران   هم مى‌گويند.

تكثير آن با قلمه و قلمه‌هاى ريشه‌دار و يا با پاچوش انجام مى‌شود و پس از  ٨ - ٧  ماه ريشه‌هاى آن به قدر كافى توسعه يافته

و مستقر مى‌شود. اين درخت در خاكهاى غنى و قابل نفوذ رشد خوبى دارد.

چيدن برگهاى معطر آن براى اينكه سبزى كامل داشته باشد معمولا بايد صبح زود انجام شود و براى خشك كردن روى‌هم انباشته نشود

و در لايه‌هاى نازك و در سايه پهن و خشك شود.

خشك كردن در آفتاب موجب مى‌شود كه رنگ سبز زيباى آن قهوه‌اى شود و مقدار زيادى روغن معطر و اسانس آن از بين برود. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 277
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:03 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزا مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:03 pm

.از نظر حكماى مغرب زمين تا اواخر قرن هيجدهم كه گياه‌درمانى، رونق وسيعى در اروپا داشت، دانشمندان و حكماى اروپا معتقد بودند كه ميوۀ درخت برگ‌بو به عنوان محرك در تسريع و تشديد قاعدۀ زنان مؤثر است و به همين دليل در مواردى به عنوان دارو براى سقط جنين به كار مى‌رفته است.

در كتاب گياه‌درمانى به نام گرت‌هربال كه در سال  ١۵٢۶  ميلادى دانشمند معروف [پيتر

تروريس**]آن را تهيه كرده و در انگلستان چاپ شده، در مورد كاربرد ميوه و برگ درخت غار چنين آمده است:


«خميرى كه از گرد حاصل از كوبيدن ميوه‌هاى اين درخت به دست آمده مخلوط با عسل براى معالجۀ رنگها و لكه‌هاى غير طبيعى پوست صورت و همچنين براى از بين رفتن دانه‌ها

و لكه‌هاى قرمز رنگى كه در پوست صورت جوانان مى‌زند تجويز مى‌شده است.»

دانشمند ديگرى به نام [كول‌پپر**]در كتابش به نام كمپليت هربال   كه در اواسط

قرن هفدهم نوشته است در مورد ميوۀ درخت برگ‌بو مى‌نويسد:

«روغنى كه از ميوۀ درخت برگ‌بو به دست مى‌آيد براى انواع ناراحتى‌هاى مفاصل، اعصاب،

معده، شكم و رحم، انواعى از لقوه‌ها و تشنجهاى عضلانى، گرفتگى عضلات يا سيخ شدن

عضلات، انواع دردها، بى‌حسى در هر نقطه از بدن و دردهاى رحمى و زهدان مفيد است،

به اين ترتيب كه محل ناراحت را روغن‌مالى مى‌كنند. براى رفع دردهاى گوش هم از چند

قطره از اين روغن استفاده مى‌شده است و يا بخور حاصل از جوشاندۀ ميوه‌ها

و برگهاى آن را با وسيله‌اى مثل قيف يا بادگير داخل گوش مى‌كرده‌اند.»

براى از بين بردن لكه‌هاى كبود خونمردگى حاصل از كوفتگى در پوست و گوشت بدن از

مالش روغن آن در محل آسيب‌ديده استفاده مى‌شده است كه خونمردگى خيلى سريع جذب

مى‌شده است، ضمنا مالش روغن آن براى رفع خارش و عوارض جرب در پوست و عوارض ورم

و آثار ضربه‌هايى مانند شلاق روى پوست بسيار مؤثر است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 278
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:03 pm

و در آخر دويم گرم و خشك و دانه او كمتر از ساير اجزا کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-189

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

مغز ثمر آن گرم‏تر از برگ و پوست آن و روغن آن گرم‏تر از ساير اجزا و گرم‏تر از روغن گردكان.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 569
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:04 pm

و حب الغار محلل و مدر و ترياق جميع سموم و كشنده جنين .کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-189
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربرد های گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:07 pm

و طبيخ برگ او موافق رحم و مثانه

و ضمادش جهة گزيدن زنبور و با نان

و به دستور با آرد جو برشته جهة تسكين دردهاى حاره

و مضمضهء طبيخ او با سركه جهة درد دندان

و پاشيدن آب او در خانها جهة گريزانيدن هوام

و آشاميدن او مقیّى و افراش او باعث گريختن هوام و مگس است

و مقوى فهم و رافع ربو و ضيق النفس و سرفه كهنه و رياح غليظه و مغص و قولنج

و امراض جگر و گرده و مثانه و حصاة و سپرز و وسواس و صرع و درد كمر و مفاصل و احتباس حيض

و با عسل جهة قرحهء امعا و ريه

و قطور او با روغن گل و سركه جهة گرانى سامعه و دوى و طنين

و ضماد او جهة بهق و تحليل اورام بارده مفيد

و قدر شربتش يك مثقال و بدلش سادج است يا حب محلب يا جنطيانا یا بادام تلخ و مرخى (+معده)

و مصلحش انيسون و مضر سينه و مصلح او كتيرا

و فرزجهء حب الغار مسقط جنين

و سعوط او جهة لقوة

و جلوس در طبيخ او جهة امراض مقعد و رحم نافع است

و پوست بيخ درخت او بقدر نه قيراط جهة اخراج حصاة و امراض باردهء جگر نافع

و روغن غار كه دانهء او را پخته آنچه بر روى آب ايستد بردارند

و يا از عصارهء برگ تازه و دانهء او با روغن زيتون ترتيب دهند مفتح دهنهاى رگها

و محلل و رافع اعيا و درد عصب و قشعریرهء تبهاى بارده و درد گوش و نزلات

و جرب و حكه و قوباى بلغمى و داء الثعلب و قروح ابريه و احتلاج اعضا

و سعوط او جهة شقيقه و شرب او كشندهء كرم معده و مغثى است

و نوعى از غار می باشد كه به يونانى خاما ذافتى گويند

حمول عصارهء او مدر حيض

و شرب برك او با شراب مسكن مغص است.
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-189

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


افعال و خواص آن‏: محلل و مفرح و مقوى و مدر و ترياق سموم خصوص حب آن

لعوق برگ و حب آن با عسل و يا با طلا جهت امراض بارده

و با سكنجبين جهت امراض حاره و ضعف نفس و نفس الانتصاب و سيلان فضول از ريه و قروح ريه و سرفه كهنه و

و آشاميدن دهن آن با شراب انگورى جهت وجع كبد و به دستور قشر آن و آشاميدن طبيخ برگ آن مقى

و آشاميدن دو مثقال حب آن خشك سوده مسكن مغض در ساعت دهن آن مغثى و مقى و مدر بول و حيض

تمريخ به دهن آن جهت رفع قشعريره حميات

آشاميدن حب آن با شراب جهت گزيدگى مار و عقرب و ساير هوام

و به دستور ضماد بدان جهت لسع زنبور و نحل و غير اينها

آشاميدن آن و دهن آن و تمريخ بدان جهت اوجاع مفاصل و اعصاب و درد كمر و غيرها.

المضار: حب و دهن آن مرخى معده و مغثى و محرك قى.

بدل آن‏: حب المحلب و ساذج و اگر يافت نشود بادام تلخ و سيسنبر نيز گفته‏ اند.

. صاحب فلاحه گويد: چون برگ آن را با دست بچينند به قسمى كه بر زمين نيفتد و بر پس گوش خود گذارند

هر مقدار شربت كه بنوشند مست نگردند و چون در موضعى كه طفل خوابد و بترسد در خواب بگذارند ديگر نترسد

و با خود داشتن آن مورث جاه و قضاى حاجت و تكيه كردن به عصاى آن باعث حدت بصر

و تقويت همت و اغتسال بدان در حمام باعث رفع تعسر و سحر

و چون روز چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب بخور نمايد كسى كه از ازدواج و مردى مانده باشد زايل گردد و قادر گردد

و دستور اخذ روغن آن آنست كه دانه آن را نيم كوفته در آب طبخ نمايند و بگذارند تا سرد شود آنچه بر روى آب ايستد بردارند

و يا عصاره برگ و ثمر آن را در آب طبخ دهند تا قوّت آن در آب آيد پس با روغن زيتون در قدر مضاعف

و اگر ميسر نباشد با آتش ملايم طبخ دهند تا آب برود و روغن بماند و امّا نسوزد پس صاف نموده بكار برند. کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 569-570

pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:09 pm

و طبيخ برگ او موافق رحم و مثانه

و ضمادش جهة گزيدن زنبور و با نان

و به دستور با آرد جو برشته جهة تسكين دردهاى حاره

و مضمضهء طبيخ او با سركه جهة درد دندان

و پاشيدن آب او در خانها جهة گريزانيدن هوام

و آشاميدن او مقیّى و افراش او باعث گريختن هوام و مگس است

و مقوى فهم و رافع ربو و ضيق النفس و سرفه كهنه و رياح غليظه و مغص و قولنج

و امراض جگر و گرده و مثانه و حصاة و سپرز و وسواس و صرع و درد كمر و مفاصل و احتباس حيض

و با عسل جهة قرحهء امعا و ريه

و قطور او با روغن گل و سركه جهة گرانى سامعه و دوى و طنين

و ضماد او جهة بهق و تحليل اورام بارده مفيد

و قدر شربتش يك مثقال و بدلش سادج است يا حب محلب يا جنطيانا یا بادام تلخ و مرخى (+معده)

و مصلحش انيسون و مضر سينه و مصلح او كتيرا

و فرزجهء حب الغار مسقط جنين

و سعوط او جهة لقوة

و جلوس در طبيخ او جهة امراض مقعد و رحم نافع است

و پوست بيخ درخت او بقدر نه قيراط جهة اخراج حصاة و امراض باردهء جگر نافع

و روغن غار كه دانهء او را پخته آنچه بر روى آب ايستد بردارند

و يا از عصارهء برگ تازه و دانهء او با روغن زيتون ترتيب دهند مفتح دهنهاى رگها

و محلل و رافع اعيا و درد عصب و قشعریرهء تبهاى بارده و درد گوش و نزلات

و جرب و حكه و قوباى بلغمى و داء الثعلب و قروح ابريه و احتلاج اعضا

و سعوط او جهة شقيقه و شرب او كشندهء كرم معده و مغثى است

و نوعى از غار می باشد كه به يونانى خاما ذافتى گويند

حمول عصارهء او مدر حيض

و شرب برك او با شراب مسكن مغص است.[color=#FF00FF]کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-189

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:


افعال و خواص آن‏: محلل و مفرح و مقوى و مدر و ترياق سموم خصوص حب آن

لعوق برگ و حب آن با عسل و يا با طلا جهت امراض بارده

و با سكنجبين جهت امراض حاره و ضعف نفس و نفس الانتصاب و سيلان فضول از ريه و قروح ريه و سرفه كهنه و

و آشاميدن دهن آن با شراب انگورى جهت وجع كبد و به دستور قشر آن و آشاميدن طبيخ برگ آن مقى

و آشاميدن دو مثقال حب آن خشك سوده مسكن مغض در ساعت دهن آن مغثى و مقى و مدر بول و حيض

تمريخ به دهن آن جهت رفع قشعريره حميات

آشاميدن حب آن با شراب جهت گزيدگى مار و عقرب و ساير هوام

و به دستور ضماد بدان جهت لسع زنبور و نحل و غير اينها

آشاميدن آن و دهن آن و تمريخ بدان جهت اوجاع مفاصل و اعصاب و درد كمر و غيرها.

المضار: حب و دهن آن مرخى معده و مغثى و محرك قى.

بدل آن‏: حب المحلب و ساذج و اگر يافت نشود بادام تلخ و سيسنبر نيز گفته‏ اند.

. صاحب فلاحه گويد: چون برگ آن را با دست بچينند به قسمى كه بر زمين نيفتد و بر پس گوش خود گذارند

هر مقدار شربت كه بنوشند مست نگردند و چون در موضعى كه طفل خوابد و بترسد در خواب بگذارند ديگر نترسد

و با خود داشتن آن مورث جاه و قضاى حاجت و تكيه كردن به عصاى آن باعث حدت بصر

و تقويت همت و اغتسال بدان در حمام باعث رفع تعسر و سحر

و چون روز چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب بخور نمايد كسى كه از ازدواج و مردى مانده باشد زايل گردد و قادر گردد

و دستور اخذ روغن آن آنست كه دانه آن را نيم كوفته در آب طبخ نمايند و بگذارند تا سرد شود آنچه بر روى آب ايستد بردارند

و يا عصاره برگ و ثمر آن را در آب طبخ دهند تا قوّت آن در آب آيد پس با روغن زيتون در قدر مضاعف

و اگر ميسر نباشد با آتش ملايم طبخ دهند تا آب برود و روغن بماند و امّا نسوزد پس صاف نموده بكار برند[/color]
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 569-570



خواص آن مفرح و مقوى و مدر و ضد سم است خصوصا ميوۀ آن.

اگر ميوۀ آن با سركۀ خيلى رقيق خورده شود براى سردردهاى بلغمى، گازها، نفخها، صرع، وسواس، تقويت ذهن و فهم بسيار نافع است.

ماليدن روغن آن براى درد اعصاب و رفع حواس‌پرتى و افزايش حافظه خوب است.

اگر ساييدۀ ميوۀ آن با روغن گل سرخ و سركه مخلوط شود، قطرۀ آن براى رفع دردهاى سر و گوش و رفع صدا و طنين در گوش و ثقل سامعه مفيد است

و موجب تقويت گوش مى‌شود و همچنين اگر قطرۀ روغن آن مصرف شود نيز همين نتايج را براى گوش خواهد داشت.

مضمضۀ دم‌كردۀ برگ آن براى تسكين درد دندان مفيد است.

اگر با ميوه و برگ كوبيدۀ آن مخلوط با عسل انگشت‌پيچ درست شود خوردن آن براى امراض سرد

و اگر با سكنجبين انگشت‌پيچ درست شود خوردن آن براى امراض گرم و زخمها و جراحات ريه و سرفۀ كهنه و تنگى نفس مفيد است.

خوردن ميوۀ آن براى تحليل باد و گازهاى غليظ و دل‌پيچه و امراض كبد و طحال و با عسل براى زخم روده‌ها و خوردن روغن آن با سركۀ انگور براى درد كبد مفيد است.

اگر  ١٠  ميلى‌گرم ميوۀ آن را ساييده و بخورند دل‌پيچه را فورا تسكين مى‌دهد.

روغن آن ايجاد آشفتگى و دل‌به‌هم خوردن مى‌كند و قى‌آور است و ترشح ادرار را زياد مى‌كند و ترشح حيض را افزايش مى‌دهد.

اگر در دم‌كردۀ آن بنشينند براى امراض كليه و مثانه و رحم مفيد است.

خوردن ميوۀ آن براى خرد كردن سنگ مثانه نيز مفيد است و شياف تهيه‌شده از ميوۀ آن موجب سقط جنين مى‌شود.

خوردن و يا ماليدن روغن آن در مواضع درد براى رفع دردهاى مفاصل و درد كمر مفيد است، ماليدن روغن آن با سركه روى پوست براى رفع لكه‌هاى جلدى مؤثر است.


اين گياه داراى ضررهايى نيز هست. ميوه و روغن آن معده را سست كرده و قى‌آور است و مضر سينه مى‌باشد و اصلاح آن با خوردن كتيرا ميسر است.

مقدار خوراك از ميوه و برگ آن  ١٠ - ٢  گرم است. مقدار  ١٠  گرم آن مسهل است.


روش اول: حب الغار خشك را نيم‌كوب كرده و در روى الك بريزند و روى بخار آب جوش گذارند تا نرم شود، سپس آن را در كيسۀ محكمى ريخته و آن كيسه را در ميان دو قطعه آهن

سوراخ‌دار كه با آب جوش گرم شده باشند گذارده و فشار مى‌دهند.

روغنى كه از آن خارج مى‌شود با كاغذ صاف كنند. سابقا در بازار ايران برگ‌بو را به نام «سازج هندى» عرضه مى‌كردند.

روش دوم: دانۀ گياه يا حب الغار را گرفته در آب بپزند و بگذارند سرد شود قشرى كه روى آب مى‌گيرد بردارند.

روش ديگر اين است كه ميوه و برگ آن را بپزند و پس از آن عصارۀ آنها را با فشار گرفته با دو برابر وزن آن روغن زيتون مخلوط، روى آتش ملايم بگذارند، آن‌قدر كه آب آن تبخير شود

و روغن بماند و دقت شود كه نسوزد و آن روغن را به كار برند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد2 ص 278-279-280
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 9:09 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به غ


Aelaa.Net