عناب

مدير انجمن: pejuhesh237

عناب

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 13, 2013 9:54 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

عناب

پستتوسط pejuhesh237 » يکشنبه ژانويه 13, 2013 9:55 pm

عناب

گياهى است از خانوادۀ Rhamnaceae نام علمى آن Zizyphus jujuba Mill. و مترادف آن Zizyphus vulgaris Lam.

و Rhamnus zizyphus L. و Zizyphus sativa Gaertn. مى‌باشد.

گونه Z. vulgaris داراى دو واريته است يكى Z. vulgaris Lam. var inermis Bge. و ديگرى Z. vulgaris lam.

var spinosus Bge. .

فارسی: به فارسى «عنّاب» و در كتب مختلف فارسى و طب سنتى با نامهاى «عنّاب» ، «شيلانه» ، «سيلانه» و «شيلانك»

و در گيلان «اون ناف» ، «سيب كوهى» ، «سنجد گرگان» ، «طبرخون» ، «ارج» و «سنجد جيلان» شناخته مى‌شود

و ميوه درختى است كه «اون ناف‌دار» ، «عناب» ، «درخت عناب» ، «درخت شيلان» ، «آلما آغاجى» ، «درخت شيلانك» و «عناب آغاجى»

عربی:عناب

یونانی:

انگلیسی:Jujube tree و Chinese date

فرانسه:Jujube و درخت آن را Jujubier و Chicourlier و Guindaulie

آلمانی:Judendorn

ایتالیائی:Giuggiolo
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:11 pm

Image
Image
Image


بهترين او رسيدهء باليدهء شيرين است

و خشك او بهتر از تازه کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -187

ثمر درختى است معروف قريب به درخت كنار و زيتون در بلندى و برگ آن اندك ضخيم‏تر و طولانى‏ تر از برگ كنار

و يك روى آن مزغب و پوست درخت آن سرخ رنگ و چوب آن نيز سرخ رنگ و نيم رنگ

و خالدار و يا خطايى و نيپالى آنست كه شيرين و عفوصت آن كم باشد

و نيز نوعى اندك طولانى فى الجمله شبيه به خرما و هسته آن باريك بلند ديده شده كه از نيپال و كوهستان رنگپور مى‏ آورند

در حلاوت اين زياده و در عفوصت كمتر از آن است و قوّت آن تا دو سال باقى است.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 558


مشخصات

عناب درختى است كوتاه بلندى آن  ٨ - ۶  متر و بسيار مقاوم به خشكى. واريته‌اى از آن تيغ‌دار است. و واريته‌اى بدون تيغ مى‌باشد.

برگهاى آن كوچك، متناوب و دندانه‌دار است و گلهاى آن كوچك به رنگ سبز روشن مايل به زرد و مجتمع در كنار برگها است.

ميوه درخت عناب كه عناب است، به رنگ قرمز و تخم‌مرغى به ابعاد يك زيتون و طعم آن كمى شيرين و لعابى و داراى بوى ضعيفى است و داراى يك هسته مى‌باشد.

تكثير درخت عناب از طريق كاشتن بذر و يا قلمه و يا پاجوش آن انجام مى‌شود

و چون اين درخت خيلى پاجوش مى‌دهد، به‌طورى كه همه ساله براى حفظ تعادل گياهى لازم مى‌شود كه پاجوش آن را قطع كرد و پاى درخت را تميز نمود،

بنابراين معمول‌ترين و سريع‌ترين راه تكثير آن استفاده از پاجوش است كه رشد سريع‌ترى نيز خواهد داشت.

اگر به دلايل بررسى‌هاى ژنتيكى براى يافتن انواع جديد و نه به قصد توليد زراعى، نظر به كاشت هستۀ ميوۀ آن باشد

بهتر است قشر سخت خارجى هسته را به‌طورى كه آسيبى به مغز آن نرسد شكسته و مغز آن را بكارند.

معمولا تخم دو سال پس از كاشت جوانه مى‌زند.

پاجوش را در اوايل يا در اواخر پاييز برحسب اقليمهاى مختلفه مى‌توان كاشت.

درخت عناب را ممكن است با فواصل  ۶ * ۶  متر كاشت و چون رشد آن خيلى كند است در فواصل درختان عناب مى‌توان درختان ميوه سريع الرشد

و با عمر كوتاه كاشت تا در چند سال اول كه هنوز عناب به سن بهره‌بردارى نرسيده از ميوه‌هاى آن درختان استفاده نمود.

بديهى است در اين قبيل موارد بايد درختانى انتخاب نمود كه از نظر مراقبتهاى زراعى با عناب تعارض نداشته باشند و موجب اختلال در رشد و نمو عنابها نشوند.

چون درخت عناب تقريبا از آخرين درختهايى است كه شكوفه و برگ مى‌كند (در خرداد و تير) بنابراين در مناطق برّى از خطر سرمازدگى مصون است.

درخت عناب معمولا در سنين  ٢٠ - ١۵  سالگى به حد اكثر باردهى مى‌رسد.

عناب را اگر بخواهند تازه مصرف نمايند بايد به محض اينكه شروع به قرمز شدن نمود آن را چيده و مصرف نمود

و در صورتى كه خشك آن مورد نظر باشد بايد صبر كنند تا ميوه كاملا روى درخت برسد و پس از آن بچينند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 409
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رویش

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:11 pm

.درخت عناب بومى مناطق گرمسير است. در شمال افريقا، جنوب اروپا، نواحى مديترانه‌اى و مناطق معتدل آسيا مى‌رويد.

در ايران در سواحل بحر خزر و دامنه نيل‌كوه در مينودشت، كوكلان گرگان، در كردستان و سردشت،

در لرستان و بختيارى و در الموت و خراسان و بلوچستان و كرمان به‌طور خودرو مى‌رويد. در بندرعباس با نام محلى كندر» شناخته مى‌شود.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 409
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزا مصرفی و سمی گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:12 pm

همه اجزاء استفاده مي شود،

هيج جزء آن سمي نيست

.در هند از ميوه عناب به عنوان داروى لعابدار و نرم‌كنندۀ سينه و بندآورندۀ خونريزى استفاده مى‌شود

و براى تصفيۀ خون و كمك به هاضمه تجويز مى‌شود. برگهاى آن به شكل مشمع در موارد قطره‌قطره ادرار كردن به كار مى‌رود.

جوشاندۀ ريشۀ درخت عناب را براى كاهش تب به كار مى‌برند و گرد ريشۀ خشك آن را روى زخمها و جراحتهاى كهنه مى‌ريزند،

التيام‌بخش است. پوست درخت عناب دارويى براى قطع اسهال است.

در برمه از ميوۀ عناب به عنوان ميوۀ سينه‌اى براى نرم كردن سينه مصرف مى‌شود.

از پوست درخت براى بند آوردن اسهال و از ريشۀ آن براى قطع تب استفاده مى‌كنند

و له شدۀ برگهاى آن را روى محل گزش عقرب مى‌گذارند در كره از هستۀ آن به عنوان خواب‌آور   و مخدّر استفاده مى‌شود.

در چين ميوۀ عناب و مغز هستۀ آن احتمالا مهمترين قسمت دارويى گياه است

ولى با اين حال از برگ، پوست، چوب و ريشۀ آن نيز در مواردى استفاده مى‌شود

ميوۀ واريتۀ وحشى و تيغ‌دار آن خيلى ترش و قابض است و ميوۀ نوع بى‌تيغ اهلى آن كمى ترش و قابض است

ولى از هر دو نوع در موارد مشابه دارويى استفاده مى‌شود.

در چين عناب به عنوان ضد سم در موارد مسموميتهاى حاصله در اثر آكونيت و ژانسيانا (هر دو از گياهان خيلى سمّى هستند)

به كار مى‌رود. عناب اثر و طعم داروهاى محرّك را كاهش مى‌دهد

با اين توضيح هر وقت از نظر دارويى لازم باشد كه از گياه آكونيت و جنطيانا خورد بهتر است كه توأم با عناب خورده شود

زيرا اثر سمّى و تحريكى آنها را حتى در حد مجاز مقدار مصرف مى‌كاهد

و باعث مى‌شود كه آثار مفيد دو داروى فوق بدون خطر در بدن منعكس شود.


عناب به عنوان داروى آرام‌كنندۀ اعصاب مقوى عمومى مقوى معده، آرام‌بخش، مليّن ضد سرفه و مدّر به كار مى‌رود

بى‌خوابى را از بين مى‌برد و خواب‌آور است عرق شبانه را قطع مى‌كند و براى ضعف عمومى و به‌طور كلى احساس خستگى

و ضعف شديد به شكل نوراستنيا   بسيار نافع است .

از برگ، ريشه و پوست درخت عناب براى قطع بعضى از انواع تب، تسريع رشد موى سر و تهيه مايع شست‌وشوى چشم استفاده

مى‌شود

از جوشاندۀ قسمت چوبى ريشه براى رفع احساس سيرى مفرط و كمك به هاضمه مى‌خورند

و اگر با گوشت بپزند و سوپ يا آش آن را بخورند براى افزايش شير و قطع خروج اخلاط خونى توأم با سرفه از ريه نافع است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 411-412
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:12 pm

و معتدل در حرارت و برودت

و مايل به رطوبت

و قوتش تا دو سال باقيست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -187


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و شيخ الرييس رحمه الله بارد در اول و معتدل در يبوست و رطوبت قليلى گفته.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 558
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:13 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و کاربرد های گیاه

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:14 pm

و ملين احشا و مسهل اخلاط رقيقه و منضج غليظه

و رافع خشونة سينه و حلق و آواز

و صاف كننده خون

و مولد خون صالح و مسكن التهاب و تشنگى و حدة خون

و جهة سرفه و ربو و درد گرده و مثانه و سينه

و امراض مقعد و فساد مزاج و جگر

و با سكنجبين جهة شرى بيعديلست

و اكثار او نفاخ و دير هضم

و مصلحش شكر و مويز و مقلل منى

و مصلح او عسل و ادويهء باهيه

و در مبرودين گلاب و شكر

و برگش مغير ذايقه به حدى كه تميز طعام نتوان نمود

و شرب آب طبيخ برگ او هر روز نيم رطل

با قدرى شكر در عرض پنج روز رافع خارش بدن و مجربست

و ذرور خشك او در رفع آكله

و قروح خبيثه مجرب خصوصا چون بعد از طلا كردن عسل ذرور نمايند

و پوست ساق درخت او به تنهائى و با سفيداب جهة قروح خبيثه بيعديل

و شرب نشارهء چوب او رافع حكه و جرب و سحج

و طلاى او جابر شكستگى اعضا

و بيرون رفتن و حركت كردن استخوان است

و شرب عناب سائيده با دانه او رافع قرحه امعا

و صمغ او با سركه جهة قوبا

و با ادويهء مناسبه و به تنهائى جهة امراض چشم مفيد

و قدر شربتش تا پنجاه عدد و بدلش سپستان.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -187

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

طلاى ساييده آن به تنهايى و با هسته آن مسكن التهاب و ورم حار چشم




با آب سرد جهت حبس بطن

و رفع اسهال مفيدگفته ‏اند كه جهت امراض كبد و گرده و مثانه نافع است

آشاميدن آب نقوع يا مطبوخ آن در عرق كاسنى و حصبه و جدرى صفراوى

و تسكين حدت صفرا و خون و با سكنجبين و خبه سنگشو نموده به دستور هرگاه سرفه نباشد

و الا با آب و يا با عرق نيلوفر و يا بيد و يا كادى و امثال اينها با خبه

و شيخ الرييس در ادويه مفرده قانون نوشته كه جالينوس گفته نديدم من در اين نفعى نه در حفظ صحت موجوده

و نه در استرداد صحت مفقوده و غير جالينوس نوشته كه جهت تسكين حدت خون گرم نافع

و شايد اين خاصيت به سبب تغليظ آن خون را باشد

و كسى كه آن را صاف كننده و غاسل آن دانسته ظنى است كه توجه من به آن نيست

و آن را غذاييت بسيار قليلى است و نوشته كه قول حكيم فاضل جالينوس بسيار صواب و نيكو است

و پسنديده و سكنجبين عنابى و شراب و لعوق و مطبوخ و نقوع آن در قرابادين كبير ذكر يافت

و در حديث وارد است كه العناب يذهب بالحمى و الكمثرى تجلى القلب.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 558
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:14 pm

و ملين احشا و مسهل اخلاط رقيقه و منضج غليظه

و رافع خشونة سينه و حلق و آواز

و صاف كننده خون

و مولد خون صالح و مسكن التهاب و تشنگى و حدة خون

و جهة سرفه و ربو و درد گرده و مثانه و سينه

و امراض مقعد و فساد مزاج و جگر



عناب منضج و اعتدال‌دهندۀ اخلاط غليظ است و مسهل اخلاط رقيق.

خشونت سينه، گرفتگى صدا و خشونت حلق كه از حرارت عارض شده باشد را رفع مى‌كند

و سرفه و تنگى نفس و درد سينه را تسكين مى‌دهد. خون را تصفيه مى‌كند و مولد خون صالح است

يعنى از داروهاى خون‌ساز است. التهاب، تشنگى، حدت خون، درد كبد، كليه و مثانه را تسكين مى‌دهد

و با سكنجبين جهة شرى بيعديلست

و اكثار او نفاخ و دير هضم

و مصلحش شكر و مويز و مقلل منى

و مصلح او عسل و ادويهء باهيه

و در مبرودين گلاب و شكر

و برگش مغير ذايقه به حدى كه تميز طعام نتوان نمود

و شرب آب طبيخ برگ او هر روز نيم رطل

با قدرى شكر در عرض پنج روز رافع خارش بدن و مجربست

و ذرور خشك او در رفع آكله

و قروح خبيثه مجرب خصوصا چون بعد از طلا كردن عسل ذرور نمايند

و پوست ساق درخت او به تنهائى و با سفيداب جهة قروح خبيثه بيعديل

و شرب نشارهء چوب او رافع حكه و جرب و سحج

و طلاى او جابر شكستگى اعضا

و بيرون رفتن و حركت كردن استخوان است

و شرب عناب سائيده با دانه او رافع قرحه امعا

و صمغ او با سركه جهة قوبا

و با ادويهء مناسبه و به تنهائى جهة امراض چشم مفيد

و قدر شربتش تا پنجاه عدد و بدلش سپستان
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم ص -187



متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

طلاى ساييده آن به تنهايى و با هسته آن مسكن التهاب و ورم حار چشم

و امراض مقعده خصوص رسيده نيم خشك آن و نيم رس آن حابس بطن

با آب سرد جهت حبس بطن

و رفع اسهال مفيدگفته ‏اند كه جهت امراض كبد و گرده و مثانه نافع است

آشاميدن آب نقوع يا مطبوخ آن در عرق كاسنى و حصبه و جدرى صفراوى

و تسكين حدت صفرا و خون و با سكنجبين و خبه سنگشو نموده به دستور هرگاه سرفه نباشد

و الا با آب و يا با عرق نيلوفر و يا بيد و يا كادى و امثال اينها با خبه


و شيخ الرييس در ادويه مفرده قانون نوشته كه جالينوس گفته نديدم من در اين نفعى نه در حفظ صحت موجوده

و نه در استرداد صحت مفقوده و غير جالينوس نوشته كه جهت تسكين حدت خون گرم نافع

و شايد اين خاصيت به سبب تغليظ آن خون را باشد

و كسى كه آن را صاف كننده و غاسل آن دانسته ظنى است كه توجه من به آن نيست

و آن را غذاييت بسيار قليلى است و نوشته كه قول حكيم فاضل جالينوس بسيار صواب و نيكو است

و پسنديده و سكنجبين عنابى و شراب و لعوق و مطبوخ و نقوع آن در قرابادين كبير ذكر يافت

و در حديث وارد است كه العناب يذهب بالحمى و الكمثرى تجلى القلب
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 558

در مورد خواص آن معتقدند كه عناب از عوامل مليّن و نرم‌كنندۀ سينه است و يكى از  ۴  ميوۀ سينه‌اى است (عناب، انجير، مويز، خرما) .

جوشاندۀ 50 گرم آن در 1000 گرم آب شربت سينه‌اى خوبى مى‌دهد. عناب منضج و اعتدال‌دهندۀ اخلاط غليظ است و مسهل اخلاط رقيق.

خشونت سينه، گرفتگى صدا و خشونت حلق كه از حرارت عارض شده باشد را رفع مى‌كند و سرفه و تنگى نفس و درد سينه را تسكين

مى‌دهد. خون را تصفيه مى‌كند و مولد خون صالح است يعنى از داروهاى خون‌ساز است. التهاب، تشنگى، حدت خون، درد كبد، كليه و

مثانه را تسكين مى‌دهد. ماليدن آن به تنهايى و يا با هستۀ آن التهاب و ورم گرم چشم را تسكين مى‌دهد.

آشاميدن آب خيس‌كردۀ آن يا دم‌كردۀ آن مخلوط با عرق كاسنى

يا سكنجبين براى تسكين حدت صفرا و خون مفيد است. مقدار خوراك ميوۀ عناب تا  ۵٠  عدد است.

مضار عناب اين است كه در معده‌هاى سرد ايجاد نفخ مى‌كند و براى اصلاح آن بايد شكر و مويز خورد.

بعلاوه ترشح اسپرم را كاهش مى‌دهد و نيروى جنسى را كم مى‌كند.

براى پرهيز از اين عوارض بايد عناب را مخلوط با داروهاى محرك نظير عسل خورد.

پاشيدن گرد ساييدۀ برگهاى خشك آن براى تاولهاى بد كه در دهان يا در محل ديگرى از بدن ظاهر شود مفيد است.

اگر روزانه در حدود  ٢٠٠  گرم از دم‌كردۀ برگ آن را با شكر تا پنج روز بخورند براى رفع خارش بدن مجرّب است.

اگر برگ عناب در دهان جويده شود تا چند دقيقه موجب بى‌حسى ذائقه مى‌شود و طعم درك نمى‌شود.

ضماد برگ آن براى ترميم و تسريع در ترميم استخوان شكسته نافع است.


جوشاندۀ عناب: عناب 14 دانه، جو پوست گرفته 25 گرم، آب مقدار كافى.

عناب را خرد كرده و با جو مخلوط نمايند و بجوشانند تا شكفته شود.

مقدار آب بايد آن‌قدر باشد كه پس از جوشيدن  ١۵٠٠  گرم جوشانده به دست آيد و مى‌گذارند ته‌نشين شود

و صاف روى آن را با انحراف ظرف بردارند و در تبهاى شديد فنجان فنجان بنوشند.

جوشاندۀ نوعى ديگر از عناب: عناب  ١۵  دانه، سپستان  ١۵  دانه، تخم خطمى  ۴  گرم، گل بنفشه  ٧  گرم، گل نيلوفر  ۵ - ٣  عدد، پرسياوشان  ۵  گرم، رازيانه

نيم‌كوفته  ٣  گرم و بهدانه  ۵ / ٢  گرم. اين داروها را شب در آب خيسانده و صبح جوشانيده بگذارند تا خنك شود

و پس از صاف كردن نيم‌گرم با اضافه كردن قدرى شكر سرخ به تدريج بنوشند. براى تسكين سرفه و نرم كردن سينه و اخلاط خيلى نافع است.

خيس كردۀ عناب: عناب  ٢٠  دانه، مويز دانه گرفته  ٣٠  دانه، سپستان  ٣٠  دانه و سرشاخه گلدار بنفشه  ١٧  گرم.

اجزاى فوق را شب در نيم ليتر آب خيسانده و صبح پس از صاف كردن  ۵٠  گرم شيرخشت و  ۵٠  گرم ترنجبين به آن اضافه كرد.

خوب حل كنند و پس از صاف كردن با قدرى گلاب و عرق بيدمشك مخلوط كرده ميل كنند. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 412
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني

پستتوسط pejuhesh237 » دوشنبه نوامبر 04, 2013 5:14 pm

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به ع


Aelaa.Net