سقمونيا

مدير انجمن: pejuhesh237

سقمونيا

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه ژانويه 10, 2013 9:40 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

سقمونيا

پستتوسط pejuhesh237 » پنج شنبه ژانويه 10, 2013 9:46 pm


اين گياه از خانوادۀ Convolvulaceae نام علمى آن Convolvulus scammonia L. مى‌باشد.

قسمت مورد استفادۀ اين گياه صمغى است رزينى كه از ريشۀ آن گرفته مى‌شود

و نام اين صمغ نيز «سقمونيا»

و نام فرانسوى آن Scammonee و نام انگليسى آن Scammony مى‌باشد.


به هندى آن را «ساك‌مونيا» مى‌نامند.

گياه كه در ايران با نام «سقمونياى مونت پليه» مى‌شناسند

فرانسوى: Cynanque و Scammonee de Montpellier

انگليسى: Montpellier Scammony plant نامند.

گياهى است از خانوادۀ Asclepiadaceae و نام علمى آن Cynancum acutum L.

و مترادفهاى آن C. monspeliacum L و C. sibiricum Willd. مى‌باشد.


فارسی:

عربی: سمقونیا، محموده

یونانی:

انگلیسی:Scammony plant

فرانسه:cammonee dAlep، Scammonee

آلمانی:Syrische winde، Purgierwinde

ایتالیائی:Scamonea d Aleppo


pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

معرفي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:51 am

عصارهء نباتى پرشير است كه شاخهاى بسيار از يك بيخ مي رويد

به قدر سه چهار زرع بر زمين پهن میشود و در بعضى مكان كاه باشد كه راست ايستد

ظاهر او با رطوبت چسبنده و برگش مثل برگ لبلاب و نرم و سبز و تر و باريكتر از آن


و گلش سفيد و مستدير و ميان تهى و ثقيل الرايحه و بيخش سفيد

و به قدر زردك عظيم حجم کوتاه و بدبو و پر از رطوبت

و چون ابتدا بيخ او را قطع كرده اطرافش را از خاك خالى كرده برگها فرش كنند

رطوبت لبنى او در برگها جمع شده بردارند بهترين او صاف سبك وزن پر سوراخ باسفنج است كه زود ريزه شود

و مايل به كبودى و زردى و سفيدى باشد و محلول او در آب سفيد شود

و هر چه به صفات مذكوره نباشد مصنوع از شير یتوعات خواهد بود

و قوت غير مشوى تا سى سال باقيست و بعد از آن قوه مسهله زايل گرديده مدر می شود و مشوى او را تا سه قوه باقى است

و شرط است كه در ميان سيب و به خمير تشويه كنند و با مثل او مصلحات استعمال نمايند مثل مصطكى

و عود و كتيرا و زنجبيل و صبر و روغن بادام

و ابن تلميذ سناى مكى و انيسون را بهترين مصلحات دانسته است

و در محرورين با عصارهء گلسرخ و رب به استعمال نمايند و بايد مبالغه در سائيدن آن نكنند كه باعث ضعف فعل اوست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 148-149


متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بيخ آن را شق مى‌نمايند تا شير آن در ان بركها جمع شود پس صبر مى‌كنند تا منجمد گردد برميدارند

و يا آنكه بيخ آن را مى‌سوزانند تا رطوبت آن برآيد و در ان اوراق جمع شود

و اكر شاخهاى مفروش بر زمين قريب بيخ آن را شق كنند از ان چيزى بدست نمى‌آيد

و بهترين آن انطاكي و يا جرمغاني آنست كه از انطاكيه و يا از جرمغان آورند و صاف و سبك‌وزن پر سوراخ شبيه باسفنج و زود مفتت كردد

و جرامغه در اصل طايفۀ بوده‌اند از عجم كه از انجا نقل بنواح ديار موصل كرده

و در انجا وطن ساخته و رنك آن شبيه برنك سريشمي باشد كه از پوست گاو مى‌سازند

و مائل بكبودى و زردى و سفيدى و محلول آن در آب مانند شير سفيد و چون بر زبان كذارند زبان را بسيار بكزد

و گفته‌اند جرمغاني آن مائل بسياهي و مستدير الشكل مى‌باشد

و سياه آن قتال و غير مستعمل و هرچه بصفات مذكوره نباشد زبون

و بهتر آنست كه قرب باستعمال آن را مشوى نمايند و بكار برند نه پيشتر

و بعضى كفته كه سائيدن آن با كل بنفشه نيز اصلاح آنست و يا آنكه در جوف بيضۀ مرغ كذارند و بر ان آب به و سيب بريزند تا پر كردد

و سر آن را بسته در خمير بكيرند و در تنور بر روى آجرى بكذارند تا جوش بخورد و مشوى كردد پس برآورده استعمال نمايند

و اكر آب به و سيب نباشد جلاب بران ريزند و كفته‌اند سائيدن آن با بادام مقشر كاسر حدت آنست

و بالجمله بايد كه بدون مقويات معده و مغريات و معينات و مخمرات استعمال ننمايند

يعنى بايد كه با ادويۀ مذكوره و با كل سرخ و انيسون و نشاسته و امثال اينها سرشته استعمال نمايند

و بايد كه مبالغه در سائيدن آن ننمايند زيرا كه نرم آن مانند نرم كوبيدۀ تربد بخبل معده مى‌چسپد و عمل آن ضعيف مى‌كردد

و نفوذ بسوى محدب كبد مى‌نمايد و از جذب بجهت عضو و فضول باز مى‌ماند بلكه بايد كه اندك جريش باشد

و نيز بايد كه در هواى بسيار كرم و يا بسيار سرد و بلدان حاره و محرور المزاج و ضعيف القلب و ضعيف الاحشا و اطفال استعمال ننمايند.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 504

گیاهی است پایا و دارای ساقه ای بالارونده، به ارتفاع 2 تا 5 متر که در کریمه،

نواحی شمالی قفقاز تا سوریه و بین النهرین و یونان به حالت خودرو می روید.

از اختصاصات آن این است که ریشه ای ضخیم و گوشتدار و برگهائی متناوب، به وضع زاویه دار، نوک تیز،

بی کرک و تیر کمانی شکل دارد.از کناره برگهای آن، دمگلی منتهی به 3 تا 7 گل خارج می گردد که درازتر از طول برگهاست.

گلهای آن نسبتا بزرگ، قیفی شکل، به رنگ سفید و دارای 5 نوار به رنگ گلی روشن و 5 لوب تقریبا مشخص است.

در قاعده جام گل آن نیز، کاسه ای مرکب از 5 کاسبرگ بی کرک و نامساوی دیده می شود.

میوه اش پوشینه، دو خانه و محتوی دانه های زاویه دار متعدد به رنگ سیاه و شفاف است.


ریشه خشک شده گیاه را نیز در بهار از زمین خارج می کنند و به مصارف درمانی می رسانند.

برای استخراج گم رزین مذکور، سوراخی به شکل قیف در قاعده ساقه و اطراف هر ریشه،

به قطر 30 تا 40 و به عمق 15 تا 20 سانتیمتر ایجاد کرده،

در قسمت فوقانی آن یک بریدگی به صورت مایل به وجود می آورند سپس در پائین این ناحیه

یک ظرف کوچک یا صدف نرم تنان را قرار می دهند.

بزودی شیرابه ای از سلولهای ریشه ها خارج می گردد که در ظرف مذکور جمع می شود

و در مدت کوتاه 10 تا 15 دقیقه آنها را پر می سازد.

در پایه هائی از گیاه که حجم ریشه زیاد است می توان شکافهای مجدد در ناحیه پائین

و یا سمت مقابل شکاف اولیه نیز ایجاد نمود تا همه شیرابه های ریشه، از راه شکافهای متعدد خارج شود.

شیرابه خارج شده ابتدا رنگ سفید شیری دارد ولی تدریجا در مجاورت هوا، سطح آن تیره رنگ می شود

و چون خشک شدن کامل آن، بیش از یک ماه طول می کشد از این نظر آنرا در داخل بشقاب ها،

به صورت توده ای به ضخامت کم، می گسترانند و تحت اثر گرمای خورشید قرار می دهند

ضمنا مرتبا آنرا در هر روز پشت و رو می کنند تا هر دو سطح توده مذکور خشک گردد.

کارگرانی که برای این کار انتخاب می گردند باید پیوسته دستهای خود را به آرد جو آلوده سازند تا شیرابه نیمه سفت،

به دست آنها نچسبد.از این جهت است که در آزمایشهای میکروسکپی، همیشه وجود ذرات آمیدون در اسکامونه مشخص می گردد.

اسکامونه ای که بدین نحو بدست می آید معمولا در کیسه های پارچه ای محتوی 10 تا 15 کیلوگرم جای داده می شود

تا بعدا از آنها خارج گردیده به صورت قطعات پهن شبیه نان در آید.

رنگ آن از قهوه ای روشن تا قهوه ای تیره سیاه تغییر می نماید.بوی نسبتا مطبوع دارد.

معمولا چون به علت انعقادی که شیرابه در محل زخمی پیدا می کند، مانع خروج کامل لاتکس از ریشه می شود،

از این جهت محل زخمی ریشه را با کاردهای مخصوص می تراشند تا جریان شیرابه برقرار گردد.

بدیهی است چون شیرابه تراشیده شده همیشه با بقیه شیرابه های مخلوط می شود،

مقداری از لایه های سطحی ریشه در آنها موجود می گردد که خود باعث نامرغوبی اسکامونه می شود.

نوع مرغوب اسکامونه به Scammonee dAlep موسوم است

ولی نوع کم ارزش آن در بازرگانی تحت نام S.de Smyrne خوانده می شود.

این نوع نامگذاری که در بازار تجارت متداول است نمی تواند بطور دقیق معرف محلی باشد که اسکامونه در آنجا فراهم می گردد.

اسکامونه افی سینال، همان S.dAlep است که نمونه های مرغوب آن بسیار نادر می باشد.

اسکامونه طبیعی که در بازرگانی عرضه می گردد معمولا به صورت قطعاتی شبیه نان ولی به وزن و به ابعاد مختلف است.

رنگ آن بتفاوت خاکستری تیره تا قهوه ای تقریبا سیاه و سطح خارجی آن نیز پوشیده از یک غبار خاکستری رنگ است

که بر اثر اصطکاک قطعات آن به یکدیگر حاصل می شود.

بوی آن مخصوص و شبیه بوی نان قندی گرم و طعمش ابتدا ضعیف است ولی بتدریجا تند می گردد.

رزین اسکامونه چون نوع مرغوب اسکامونه در بازرگانی کمیاب است از این نظر به جای آن،

رزین اسکامونه در معرض استفاده قرار می گیرد.

رزین اسکامونه طبق دستور کدکس، با وارد کردن اسکامونه در الکل 90 درجه و سپس بیرنگ کردن

و صاف نمودن محلول حاصل و تقطیر آن نتیجه می شود.

با این عمل، باقیمانده ای حاصل می شود که آنرا در اتو و 45 درجه خشک می کنند و به مصرف می رسانند.

آنچه در بازرگانی تحت نامهای: رزین خام اسکامونه، رزین قهوه ای، رزین سفید رنگ و غیره عرضه می شود،

ماده ای است که از تقطیر محلول الکلی ریشه اسکامونه، به روشهای مختلف به دست می آید.. گیاهان دارویی دکتر زرگری جلد سوم ص494-495




مشخصات صمغ رزينى سقمونيا

صمغ رزينى كه از ريشۀ گياه گرفته مى‌شود سقمونيا گفته مى‌شود.

روش گرفتن صمغ اين است كه اطراف ريشه را از خاك خالى كرده و چند برگ گردو روى زمين پهن مى‌كنند

و شكافهايى چند در ريشۀ گياه ايجاد مى‌كنند،

شيرابه‌اى كه از شكافها خارج مى‌شود روى برگها جمع مى‌شود آنها را در قطعه صدفى جمع كرده، در آفتاب مى‌خشكانند،

به همين دليل آن را سقمونياى صدفى گويند. صمغ سقمونيا در بازار به چندين شكل و نام عرضه مى‌شده است:

 ١ . سقمونياى حلب كه از سوريه مى‌آوردند و بهترين انواع اين صمغ است.

قطعاتى است غير منظم به رنگ خاكسترى سياه كه از گرد سفيدى پوشيده شده، شكننده است

و مقطع آن سياه درخشنده و داراى منافذ كوچكى است.

چون قدرى از آن را در دهان گذارند مزۀ كرۀ پخته مى‌دهد و بوى ضعيفى دارد. گرد آن سفيد خاكسترى است.

 ٢ . سقمونياى ازمير كه در تركيه گرفته مى‌شود. قطعات كوچكى است متخلخل خاكسترى قرمز رنگ،

اگر شكسته شود مقطع آن خاكى و كدر و با آب دهان لعابى ايجاد مى‌كند به رنگ زرد سبز رنگ، بويش نامطبوع‌تر از سقمونياى حلب است.

اين نوع هم صدفى است و هم مسطح.

3. سقمونياى خرمايى رنگ ازمير كه آن هم به شكل صدف است. قطعاتى است متخلخل و شكننده

و مقطع آنها شفاف و شيشه‌اى و صاف و قطعات نازك آن زرد و شفاف و با آب دهان لعاب سفيدى ايجاد مى‌كند

كه چون خشك شود كدر مى‌شود.

اين نوع سقمونيا داراى بوى تندى است و با شعله چراغ مى‌سوزد و مشتعل مى‌شود.

 ۴ . سقمونياى خرمايى رنگ طرابوزان كه قطعات بزرگى است خاكسترى قرمز رنگ و چسبنده كه به زحمت مى‌توان آن را شكست.

مقطع آنها ناصاف و قطعات نازك آنها شفاف و با آب دهان لعاب چركى ايجاد مى‌كند و با شعله مى‌سوزد.


«سقمونياى مونت پليه»


توجه: چون صمغ رزينى سقمونياى مرغوب كم و گران است اغلب در بازار به جاى آن

و يا مخلوط با آن شيرابۀ سفت شدۀ گياه ديگرى به نام Cynanchum acutum را مى‌فروشند كه اثر مسهلى شديد دارد

و ايجاد تهوع و تشنج شديد و خطرناك مى‌كند كه شرح آن در اينجا داده مى‌شود.

گياهى است چندساله، علفى و پيچنده. برگهاى آن نرم، قلبى شكل به رنگ سبز مات.

ساقۀ گياه به ساقۀ گياهان مجاور به سادگى مى‌پيچد و بالا مى‌رود. گلهاى آن سفيد است.

اگر برگهاى آن فشرده شود شيرابۀ سفيدرنگى از آن خارج مى‌شود كه همان مادۀ مؤثر گياه است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص -313 310-311
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

محل رويش

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:52 am

زبونترين او جرمغانيست كه از بلاد جرامغه خيزد کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 148-149

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود

اين گياه بومى آسياى صغير است و در مناطق قفقاز تا سوريه، عراق و يونان انتشار دارد. در ايران تا حال ديده نشده است.

«سقمونياى مونت پليه»

اين گياه در مناطق اروپا در سواحل مديترانه، سواحل اقيانوس اطلس، مناطق شمالى و غربى آسيا و شمال افريقا انتشار دارد.

در ايران در اطراف تهران، كرج، ارنگه و در غرب ايران در جاهاى مرطوب بروجرد و در دامنه‌هاى كوههاى تفرش در ساوه،

در آذربايجان در كاليبر و در باغهاى تبريز. در اصفهان و در اراك در كوه كهرود.

در شمال ايران در على‌آباد آبگرم و در جنوب در شهبازان ديده مى‌شود. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص-313 310
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

اجزاء مصرفي و سمي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:52 am

قسمت مورد استفاده:

گم رزين استخراج شده از ريشه گياه مى‏باشد براى اين منظور سوراخى قيفى شكل در قاعده ساقه و اطراف ريشه ايجاد نموده

و ظرف كوچكى را زير آن قرار مى‏دهند و شيرابه را جمع ‏آورى مى‏ نمايند كه به نام اسكامونه معروف مى‏ باشد.

چون رزين موجود در اسكامونه در الكل 90 درجه حل مى ‏شود آن را در الكل حل نموده

و پس از صاف نمودن محلول و تقطير آن را در اتو 45 درجه خشك مى‏ كنند.

. دارويى سمى و ريشه آن بسيار گرم و سوزاننده است.

مصرف آن بايد همراه با ادويه مناسب‏ بدستور پزشك انجام شود.



اسکامونه یا رزین آن از مسهلهای قوی است و از قدیم الایام توسط پزشکتن ایرانی و عرب مورد استفاده قرار می گرفته است

.با مصرف آن، دفع مدفوع، به حالت روان و به مقادیر زیاد صورت می گیرد

ولی متاسفانه همیشه با دل پیچه و احساس گرما در ناحیه مقعد همراه است.

مصرف مقادیر زیادتر از حد درمانی آن، بی فایده می باشد زیرا بدون باز شدن در روده، از آن می گذرد.

از اسکامونه در یبوست های مزمن، اورمی و هیدروپیزی منشاء قلبی نیز استفاده بعمل می آید.كتاب گياهان دارويي دكتر علي زرگري جلد سوم ص 496


در هند از رزينى كه از ريشۀ گياه گرفته مى‌شود به عنوان مسهل مرطوب   و آب‌زا استفاده مى‌شود.

اين مسهل را در موارد انواع استسقا نظير دراپسى و ساير انواع تجويز مى‌كنند.

و به علت اينكه بى‌مزه است براى اطفال مسهل مناسبى است زيرا سقمونيا تلخ يا بدمزه نيست. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 312
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

طبع گياه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:53 am

در سيم گرم و در آخر دويم خشك کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 148-149

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و بعضى در سوم نيز خشك دانسته‌اند کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 504
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

منع مصرف

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:54 am

.در محرورين و ضعيف القلب و اطفال و ضعيف الاحشا و در هواى بسيار سرد و بسيار گرم

استعمال او نكنند اولی است کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 148-149

. باعث سقط جنين و مصرف بيش از اندازه آن باعث بدحالى و عرق سرد و اسهال زياد و مرگ مى‏شود.

علاج آن استفراغ و خوردن دوغ و آب سيب و مرباى ريواس و مرباى به و مرباى سماق و ريختن آب سرد بر مريض است.

در هواى بسيار گرم و بسيار سرد و مناطق گرم نبايد مصرف شود.

گرم‏ مزاجان و صاحبان قلب ضعيف و مزاج‏هاى عليل و كودكان بايد از آن اجتناب كنند. بيشتر از نيم درم تا يك درم آن كشنده است.مجموعه پيك شفا ؛ متن‏ ج‏7 ؛ ص64
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

خواص و كاربردهاي گياه

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:55 am

و مسهل صفرا و لزوجات مخلوط به آن و جاذب از اقاصى بدن

و مقوى فعل هر مسهلى و بغايت سريع العمل و قاتل جنين و كرم معده و جالى و محلل

و مفتح و مدر فضلات و جهة گزيدن عقرب شرباً

و ضماداً نافع و با مثل او تربد چون با شير بنوشند جهة اخراج كرم معده و امعا مجرب

و با لاجورد جهة امراض سوداوى

و با زنجبيل و تربد جهة مواد بلغمى نافع و زياد او مضر دل و معده و امعا و جگر

و مورث تشنگى و كرب و غم و رافع اشتها و زياده از نيم درهم او كشنده است

و ضماد او جهة بهق و برص و با روغن بادام جهة درد سر و با روغن زيتون جهة خراجات

و با عسل جهة عرق النساء و با سركه جهة قوبا و صداع ضربانى

و با زهرهء گاو و ترمس مطبوخ چون بر حوالى ناف طلا كنند جهة اطلاق نمودن اطفال

و ضعيف الاحشاء مؤثرين او محرق

و محلل ضماد او جهة برص و درد مفاصل و تحليل ورام نافع

و ضماد برگ او در افعال ضعيفتر از بيخ او

و فرزجهء جميع اجزاء او مخرج جنين و قاتل آن

و قدر شربتش از نيمدانگ تا دو دانگ و از برگش تا يك درهم و بدلش يك وزن و نيم او صبر زرد و نيم وزن او هليلهء زرد

و گويند لاغيه بدل اوست و چون سقمونيا را با گلاب و آب سماق و به سائيده باشند قرص كنند به همه جهة بى غايله است

و خوردن دو مثقال از بهى كه در آن محموده را مشوى كرده باشند با قدرى بنفشه جهة جمیع امراض صفراوى و رفع تبها مفيد

و بيمضرتست کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 148-149

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و با كل سرخ جهت تقويت معده

و با آب كرفس جهت سرعت خروج آن از معده

و اكر زن حامله بخورد بار اندازد و بچۀ او را بكشد

و زياده از نيم درم تا يك درم آن كشنده بحدوث امساك اولا و كرب و غثيان و عرق سرد و اسهال مفرط پس اهلاك و مداواى آن قئ فرمودن

و خوردن دوغ و سويق سيب و رب ريباس و رب سفرجل و رب سماق و ريختن آب سرد بر سر و نشستن در ان

و طلاى آن با روغن بادام جهت درد سر و با سركه جهت صداع ضرباني و صداع مزمن و جهت قوبا نيز و ضماد غير مشوى آن

و چون در سركه بپزند و با آرد جو كوبيده سرشته ضماد نمايند جهت وجع مفاصل و ورك و عرق النسا و جرب متقرح

و نيز ضماد پختۀ آن در سركه بتنهائي جهت جرب متقرح

و حمول آن با پشم پاره جهت اخراج جنين و محرق و محلل

و نطول آب آن با سركه و روغن كل سرخ جهت درد سر

و دستور مشوى نمودن و جوارشات و معجونات آن در قرابادين مذكور شد. کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 504-505

«سقمونياى مونت پليه»

شيرابۀ سفت شدۀ گياه مسهل قويى است و مقدار خوراك آن سابقا كه مصرف مى‌شده حد اكثر  ١  گرم بوده است.

در حال حاضر به علت آشفتگى، تهوع و تشنجهاى شديدى كه ايجاد مى‌كند مصرف آن متروك شده است.

چون اين گياه در ايران وجود دارد و تهيۀ شيرابۀ سفت‌شدۀ آن ميسر است،

ممكن است احتمالا با سقمونياى طبيعى كه خيلى گران است مخلوط شود

لذا در موقع خريد سقمونيا بايد دقت شود كه سقمونياى طبيعى خالص باشد. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 314
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

نسخه ها

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:55 am

و مسهل صفرا و لزوجات مخلوط به آن و جاذب از اقاصى بدن

و مقوى فعل هر مسهلى و بغايت سريع العمل و قاتل جنين و كرم معده و جالى و محلل

و مفتح و مدر فضلات و جهة گزيدن عقرب شرباً

و ضماداً نافع و با مثل او تربد چون با شير بنوشند جهة اخراج كرم معده و امعا مجرب

و با لاجورد جهة امراض سوداوى

و با زنجبيل و تربد جهة مواد بلغمى نافع و زياد او مضر دل و معده و امعا و جگر

و مورث تشنگى و كرب و غم و رافع اشتها و زياده از نيم درهم او كشنده است

و ضماد او جهة بهق و برص و با روغن بادام جهة درد سر و با روغن زيتون جهة خراجات

و با عسل جهة عرق النساء و با سركه جهة قوبا و صداع ضربانى

و با زهرهء گاو و ترمس مطبوخ چون بر حوالى ناف طلا كنند جهة اطلاق نمودن اطفال

و ضعيف الاحشاء مؤثرين او محرق

و محلل ضماد او جهة برص و درد مفاصل و تحليل ورام نافع

و ضماد برگ او در افعال ضعيفتر از بيخ او

و فرزجهء جميع اجزاء او مخرج جنين و قاتل آن

و قدر شربتش از نيمدانگ تا دو دانگ و از برگش تا يك درهم و بدلش يك وزن و نيم او صبر زرد و نيم وزن او هليلهء زرد

و گويند لاغيه بدل اوست و چون سقمونيا را با گلاب و آب سماق و به سائيده باشند قرص كنند به همه جهة بى غايله است

و خوردن دو مثقال از بهى كه در آن محموده را مشوى كرده باشند با قدرى بنفشه جهة جمیع امراض صفراوى و رفع تبها مفيد

و بيمضرتست
. کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص 148-149

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

و با كل سرخ جهت تقويت معده

و با آب كرفس جهت سرعت خروج آن از معده

و اكر زن حامله بخورد بار اندازد و بچۀ او را بكشد

و زياده از نيم درم تا يك درم آن كشنده بحدوث امساك اولا و كرب و غثيان و عرق سرد و اسهال مفرط پس اهلاك و مداواى آن قئ فرمودن

و خوردن دوغ و سويق سيب و رب ريباس و رب سفرجل و رب سماق و ريختن آب سرد بر سر و نشستن در ان

و طلاى آن با روغن بادام جهت درد سر و با سركه جهت صداع ضرباني و صداع مزمن و جهت قوبا نيز و ضماد غير مشوى آن

و چون در سركه بپزند و با آرد جو كوبيده سرشته ضماد نمايند جهت وجع مفاصل و ورك و عرق النسا و جرب متقرح

و نيز ضماد پختۀ آن در سركه بتنهائي جهت جرب متقرح

و حمول آن با پشم پاره جهت اخراج جنين و محرق و محلل

و نطول آب آن با سركه و روغن كل سرخ جهت درد سر

و دستور مشوى نمودن و جوارشات و معجونات آن در قرابادين مذكور شد
. کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 504-505

«سقمونياى مونت پليه»

شيرابۀ سفت شدۀ گياه مسهل قويى است و مقدار خوراك آن سابقا كه مصرف مى‌شده حد اكثر  ١  گرم بوده است.

در حال حاضر به علت آشفتگى، تهوع و تشنجهاى شديدى كه ايجاد مى‌كند مصرف آن متروك شده است.

چون اين گياه در ايران وجود دارد و تهيۀ شيرابۀ سفت‌شدۀ آن ميسر است،

ممكن است احتمالا با سقمونياى طبيعى كه خيلى گران است مخلوط شود

لذا در موقع خريد سقمونيا بايد دقت شود كه سقمونياى طبيعى خالص باشد. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 6 ص 314





[دستور مشوي نمودن سقمونيا]

دستور مشوي نمودن سقمونيا آنست كه ميان سيب يا بهى را خالى نمايند

و سقمونيا آن مقدار كه در ميان آن سيب يا به كنجد پر كنند و در پارچه كتانى بسته در خمير كيرند

و در ميان تنورى كه بكرمى معتدل باشد بكذارند كه خمير پخته كردد و برشته شود پس براورند و خمير را از سيب يا بهى جدا كنند

و سقمونيا از ميان آن بيرون اورند و در سايه خشك سازند و بعد از آن استعمال نمايند

و اكر به يا سيب نباشد در پوست تخم مرغ كه سر تخم را سوراخ كرده آنچه در اندرون آنست براورده پاك شسته

سقمونيا را در آن كذاشته آب به يا سيب يا هر دو بر بالاى آن ريخته سر تخم را بند كرده بخمير كرفته تشويه نمايند

و بخمير تنها نيز تجويز نموده‏اند و حكيم ارزانى كفته كه اكر به و سيب بهم رسد با بنفشه سائيده استعمال نمايند

حقير كويد در اين صورت اكر اوّلا در پوست تخم يا در خمير كرفته تشويه كنند بعد از آن با بنفشه سائيده استعمال نمايند بهتر است‏

فصل در بيان نسخ جوارشات سقمونيا

[جوارش سقمونيا مشهور بجوارش اسقف‏]

جوارش سقمونيا مشهور بجوارش اسقف خفقان و باد بواسير و اوجاع خاسره و حالبين و قولنج را سودمند بود و بادها كه در معده باشد بكشايد

صنعت آن‏

سقمونياى مشوى تربد سفيد تراشيده بروغن بادام چرب كرده از هريك پنج مثقال فلفل قاقله از هريك سه مثقال زنجبيل دارچينى

امله بسباسه قرنفل جوزبوا از هريك دو نيم مثقال مرّمكى دو مثقال شكر طبرزد پنج رطل عسل كف كرفته

دو چندان ادويه اجزا كوفته و بيخته معجون سازند و بعد از شش ماه استعمال نمايند

شربتى از دو مثقال تا چهار مثقال و در نسخه ديكر مرّمكى داخل نيست و در نسخه ديكر افتيمون اقريطى يك مثقال و نيم داخل ادويه كوفته

يك رطل شكر طبرزد را كوفته بان مخلوط كرده مجموع را با عسل بسرشند شربتى تام از آن چهار مثقال

و در نسخه ديكر وزن شكر طبرزد در اين جوارش نيم رطل است كه رطلى يك‏صد و بيست و هشت درم و نيم است

و در قرابادين قلانسى مسطور است كه شربتى از اين جوارش جهت هضم دو درم است بجهت اسهال شش درم مزاجش كرم و خشك در اوّل درجه سيّم‏

[جوارش سقمونيا مشهور بجوارش هندى‏]

جوارش سقمونيا مشهور بجوارش هندى اوجاع مفاصل و نقرس و وجع ظهر و قولنج را نافع بود

صنعت آن‏


سقمونياى مشوى ده درم جوزبوا قاقله كبار دارچينى زنجبيل قرفه نارمشك فلفل از هريك پنج درم تربد سفيد تراشيده

مصمغ بيست درم تربد را بروغن بادام چرب نموده اجزا كوفته بيخته بعسل سه وزن ادويه بسرشند

جوارش سقمونيا ديكر از محمد بن زكريّا قولنج ثفلى و ريحى را نافع باشد

صنعت آن‏

سقمونياى مشوى يك دانك تربد سفيد يك درم مصطكى يك دانك زنجبيل دارچينى فلفل از هريك نيم دانك با قند بسرشند مجموع يك شربت باشد

جوارش سقمونيا براى وجع مفاصل و خاصره بى‏نظير است‏

صنعت آن‏

سقمونياى مشوى تربد سفيد مدبّر از هريك هفت و نيم درم دارچينى امله منقى بسباسه مصطكى رومى قرنفل جوزبوا

از هريك چهار درم و نيم فلفل سياه زنجبيل از هريك چهار درم ادويه را كوفته و بيخته با سه چندان عسل بسرشند

شربتى جهت هضم طعام دو درم و از براى اسهال شش درم‏

[جوارش سقمونيا مشهور بجوارش قيص قولنج و نقرس را نافع باشد]

جوارش سقمونيا مشهور بجوارش قيص قولنج و نقرس را نافع باشد و اخلاط غليظه لزجه را دفع كند و بلغم بكدازد

صنعت آن‏

سقمونيا دارفلفل زنجبيل هليله زرد تربد سفيد از هريك دوازده درم قند سفيد شانزده درم‏

تخم كرفس نانخواه عاقرقرحا نمك طبرزد از هريك شش درم كوفته و بيخته بعسل بسرشند

[جوارش سقمونيا شكم را نرم كند و بادها بشكند و بلغم خام را دفع كند]

جوارش سقمونيا شكم را نرم كند و بادها بشكند و بلغم خام را دفع كند و درد تهىگاه و بن ران و قولنج را نافع باشد و باد بواسير دور كند و برودت رطوبت آن را ببرد

صنعت آن‏

تربد سفيد مجوّف مصمّغ مدبّر پنج درم سقمونياى انطاكى مشوى فلفل قاقله از هريك سه درم زنجبيل دارچينى امله منقّى بسباسه

قرنفل جوزبوا از هريك يك درم قند سفيد يك‏صد درم اجزا كوفته و بيخته با عسل بقدر كفايت بسرشند شربتى چهار مثقال‏

حبّ سقمونيا مسهل صفرا است‏

صنعت آن‏

بنسخه حكيم محمّد صالح خان سقمونياى مشوى كل بنفشه از هريك دو مثقال صمغ عربى نيم مثقال صمغ را با آب حل كرده

ادويه را كوفته و بيخته بان سرشته حبّها سازند شربتى يك درم تا يك مثقال‏

[دواء السّقمونيا مشهور بدواء البلغم‏]

دواء السّقمونيا مشهور بدواء البلغم حبس بلغمهاى لزج و بلغم مخلوط بصفراى محى و رطوبات فاسده را از تن فرود اورد و مجرّبست‏

صنعت آن‏

سقمونياى مشوى نمك هندى دارچينى از هريك دو درم قاقله انيسون از هريك دو درم و نيم دارفلفل يك دانك و نيم شكر سفيد چهار درم مجموع را كوفته

و بيخته شربتى چهار درم مجموع را كوفته و بيخته با آب كرم و قوة اين دوا تا دو سال باقى ميماند

سكنجبين سقمونيا مسهل صفرا تاليف شيخ رئيس‏

صنعت آن‏

بكيرند عسل مصفّى و با شكر و سركه انكورى كهنه چنانچه در سكنجبين ساذج جالينوس و سكنجبين ساذج شيخ رئيس ذكر كرده شد

و ب‏پزند چنانچه وصف كرده شد و در حين طبخ بكيرند عصاره قثاء الحمار و سقمونياى انطاكى از هريك يك اوقيه و يا زياده

و يا كمتر بمقدار حاجتى كه اراده شده و بسايند و در كيسه كرده چنانچه نصف كيسه خالى باشد و سر كيسه را محكم بندند

و كيسه را در ديك اندازند و ساعت بساعت كيسه را بمالند و بفشارند و شيره آن را بكشند تا تمام كداخته شود و چيزى در كيسه نماند

و چون بقوام آيد از آتش بركرفته سرد كرده در شيشه نكاه دارند و اكر بجاى سقمونيا و عصاره قثاء الحمار بريزند

در آن اصل سقمونيا يا بيخ كرفس و بيخ باديان در طبخ اوّل روا باشد و سيّد اسمعيل كفته كه در صورت اول مثلا در يكمن شكر يا عسل از هريك از سقمونيا

و قثاء الحمار چهار درم باشد و اين دو جزو را در خرقه كتانى بسته در ديك اندازند و خرقه را بمالند تا تهى شود

و در صورت ثانى بيخ باديان ده درم و بيخ كرفس يك درم و سقمونيا قريب دانكى و عصاره قثاء الحمار دانكى در هر شربتى كه يك اوقيه است

بايد كه افتد و اكر عصاره قثاء الحمار يافت نشود بدلش ربّ هليله كنند يا ربّ تربد وصف اين هر دو ربّ در باب هليله ذكر شد

و شربتى از اين سكنجبين يك اوقيه با كلاب يا جلاب سكرى دهند ميفرمايند كه مرا معلوم نيست كه اين فاضل از كلام شيخ چه فهميده كه تفسير متن را باين عبارت نموده

و بر صاحب ادنى ظاهر است كه اين تفسير كلام شيخ نيست و صورت ثانى كه پيش خود فرود اورد آن را هيچ نسبتى بقسم ثانى كه شيخ قرار داده نيست‏

[معجون سقمونياى صفرا و بلغم براند]

معجون سقمونياى صفرا و بلغم براند و كسانى را كه از خوردن مسهلات كراهيت كنند موافق بود

صنعت آن‏

سقمونياى مشوى مغز بادام مقشر مغز حبّ القرطم كنجد مقشر از هريك سه درم مرّمكى شكر طبرزد از هريك بيست درم شربتى دو درم با كلاب كرم‏

[معجون سقمونياى محرور المزاج را نافع باشد]

معجون سقمونياى محرور المزاج را نافع باشد و در فصل تابستان موافق بود و شكم را نرم دارد و صداع صفراوى را سود دهد و بدن را از اخلاط پاك سازد


صنعت آن‏

سقمونياى مشوى بنفشه سناء مكى پوست هليله زرد كل نيلوفر كل سرخ از هريك دو درم اجزا كوفته

و بيخته بروغن بنفشه بادام يا بادام صرف چرب كنند و با سه چندان قند و عسل بسرشند شربتى سه درم با كلاب بنوشند

[معجون سقمونياى مشهور بمعجون راحت‏]

معجون سقمونياى مشهور بمعجون راحت قولنج بكشايد و باد پهن كنند و نافعست از براى درد پشت‏

صنعت آن بنسخه حاوى صغير

سقمونياى مشوى قرنفل زنجبيل مصطكى فلفل دارفلفل از هريك دو درم كوفته و بيخته بجلاب بسرشند شربتى يك مثقال‏

معجون راحت بنسخه شفائى‏

صنعت آن‏

سقمونيا يك درم فلفل دارفلفل زيره كرمانى سداب خولنجان قرفه از هريك ده درم عسل صاف يك‏صد و چهل درم بدستور مقرر معجون سازند شربتى يك مثقال‏

معجون راحت قولنج را در ساعت بكشايد

صنعت آن‏

سقمونيا هفتاد درم فلفل دارفلفل زنجبيل زيره كرمانى سداب خولنجان قرفه از هريك ده درم عسل مصفّى صد و چهل درم شربتى يك مثقال‏

معجون سقمونياى ديكر صفرا و بلغم دفع كند

صنعت آن‏

سقمونيا مغز كافشه مغز بادام از هريك ده درم زعفران يك درم نبات سفيد بيست و پنج درم در كلاب بكدازند و داروها را كوفته و بيخته بدان بسرشند شربتى يك مثقال‏ .قرابادين كبير، ص: 1013
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني سقمونیا

پستتوسط pejuhesh237 » شنبه اکتبر 12, 2013 11:55 am

.
pejuhesh237
 
پست ها : 9693
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 08, 2010 12:09 am

بعدي

بازگشت به س


Aelaa.Net