دینساقوس

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه ژانويه 06, 2013 12:26 am

بسم الله الرحمان الرحيم

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه ژانويه 06, 2013 12:28 am

دینساقوس

فارسی: به شيرازى طوسك نامند

عربی:

یونانی:دائم العطش و آن را خس الكلب و جرامغه نيز و مشط الراعي

انگلیسی:

فرانسه:

آلمانی:

ایتالیائی:

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:53 pm

آن هم قسمى از خار است

ساقش دراز و خار دارد و برگش محيط ساق

و شبيه به برگ كاهو

و بر هر بندى از ساق دو عدد برگ دراز خاردار مزغب

و در بيرون و درون برگش برآمدگى ها مثل حباب و خاردار و طرف برگ متصل به ساق مجوف و عميق و آب باران در آن جمع می شود

و بر سر هر شعبهء كه از ساق رسته چيزى شبيه بسر خارپشت و خاردار و بعد از خشكى سفيد می شود

و چون بشكافند و در جوف او كرمهاى ريزه سفيده شفاف می باشد

و قوتش مدتها باقيست كتاب تحفه حكيم مومن-طبع قديم-ص121

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:53 pm

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:53 pm

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:54 pm

در دويم گرم و خشك و كتاب تحفه حكيم مومن-طبع قديم-ص121

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:55 pm

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:56 pm

مجفف با قوهء ترياقيه و جالى

و آشاميدن نقيع و محلول او در آب سه روز متوال جهة سپرز و تحلیل خلط غليظ و تفتيح و رفع لرز

و پختهء او مقوى قصبهء ريه و جگر و مدر بول

و مخرج کرم معده و محلل خناق

و ضماد او جهة ثاليل و قروح شهديه سر

و ضماد پخته ء او جهة بيحس كردن عضو كه ادراك الم بريدن و سوختن نكند

و طلاى مطبوخ بيخ او با شراب (حلال :حل كننده) جهة شقاق مقعد و نواصير

و تضميد سر او كه بجاى ثمر اوست بعد از پختن بر موضع گزيدهء افعى و غير آن جهة رفع سميت نافع

و چون در پارچهء بسته در شير حل كنند و از آن قدرى در شير ديگر ريزند باعث انجماد او مي گردد

و چون كرمهاى جوف ثمر او را در پوست حيوانى بسته بر بازو و گردن به بندند جهة رفع تب ربع مؤثر دانسته‌اند

و مضر گرده و مصلحش صمغ و قدر شربتش تا سه درهمست.كتاب تحفه حكيم مومن-طبع قديم-ص121

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:56 pm

مجفف با قوهء ترياقيه و جالى

و آشاميدن نقيع و محلول او در آب سه روز متوال جهة سپرز و تحلیل خلط غليظ و تفتيح و رفع لرز

و پختهء او مقوى قصبهء ريه و جگر و مدر بول

و مخرج کرم معده و محلل خناق

و ضماد او جهة ثاليل و قروح شهديه سر

و ضماد پخته ء او جهة بيحس كردن عضو كه ادراك الم بريدن و سوختن نكند

و طلاى مطبوخ بيخ او با شراب (حلال :حل كننده) جهة شقاق مقعد و نواصير

و تضميد سر او كه بجاى ثمر اوست بعد از پختن بر موضع گزيدهء افعى و غير آن جهة رفع سميت نافع

و چون در پارچهء بسته در شير حل كنند و از آن قدرى در شير ديگر ريزند باعث انجماد او مي گردد

و چون كرمهاى جوف ثمر او را در پوست حيوانى بسته بر بازو و گردن به بندند جهة رفع تب ربع مؤثر دانسته‌اند

و مضر گرده و مصلحش صمغ و قدر شربتش تا سه درهمست.كتاب تحفه حكيم مومن-طبع قديم-ص121

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود

توسط **pejuhesh237** » يکشنبه اکتبر 06, 2013 10:57 pm