استان زنجانحضرت قَیدار عليه السلاممرحوم علامه مجلسی در صفحات 106 و 107 در جلد پانزدهم بحار الانوار در ذکر اجداد گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله اورده است که حضرت قیدار جد سی ام حضرت رسول اکرم است.
حضرت قَیدار (علیه السلام) فرزند حضرت اسماعیل ذبیح الله و نوه ی حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) است. نام آن حضرت در قرآن کریم نیامده، اما در تورات از او به عنوان دومین فرزند حضرت اسماعیل (علیه السلام) و «سَروَر» و «صاحبِ امّت» یاد شده است.(1)
حضرت ابراهیم(علیه السلام) وقتی نور نبوّت را در صورت اسماعیل نظاره کرد، به او فرمود: «به به، گوارا باد بر تو ای اسماعیل! خداوند تو را به نور پیامبرش محمد مخصوص گردانیده است و من از تو در اینباره عهد و پیمان میگیرم». پس اسماعیل این عهد را گرفت و به آن پایبند بود تا با هاله دختر حارث ازدواج نمود و قیدار از او متولد شد و نور رسول خدا در چهره او نمایان شد. اسماعیل آن نور را در چهره او دید و تابوت (امانات) را به وی داد و او را به دین و سنت خداوند توصیه نمود. به او فرمان داد که این نور را جز در پاکترین زنان به ودیعت نسپارد.(2)
3. قیدار(علیه السلام) بزرگ قوم و گروه خود بود. قیدار ویژگیهای منحصر به فردی در مورد شکار کردن، تیراندازى، صلابت، قوّت و شجاعت، دلیری در جنگ و فروتن بودن داشت.(3)
4. وقتی قیدار یک روز به شکار رفت، وحوش و درندگان و پرندگان صحرا از هر مکانى با او ملاقات کردند و به زبان آدمی به او گفتند: اى قیدار! عمر تو گذشت، آیا نزدیک نشده که راجع به نور محمّد فکرى کنى که آنرا به نسل بعد تحویل دهى؛ آن نور براى چه به تو به امانت سپرده شده؟!
قیدار(علیه السلام) با غم و اندوه به منزل خود برگشت و به خداى ابراهیم قسم خورد که هیچگاه غذایی نخورد، با زنى همبستر نشود تا (از طرف خدا) راجع به آنچه که از زبان وحوش و طیور شنیده بود دستورى براى او صادر گردد، دائماً در بیابانى مىنشست، تا اینکه ناگاه خدا ملکى از ملائکه هوا را به شکل مردى از اهل زمین نزد او فرستاد، قیدار فردی را به خوش صورتى و خوش هیکلى و خوش اخلاقى او ندیده بود، آن ملک پایین آمد و بر قیدار سلام کرده نزد او نشست و گفت: اى قیدار تو به قوت و شجاعت آراسته شدى و شهرها را در سیطره خویش درآوردی و نور محمّد(ص) به تو منتقل گردید و پسرى از غیر نسل اسحاق(علیه السلام) نصیب تو خواهد شد، اگر براى خداى ابراهیم(علیه السلام) نذر و قربانى نمایى و از خدا درخواست کنى تا شخصی که شایسته همسری با تو است معلوم شود، از اینکه نسبت به حاجت خود سستی نمایی بهتر است. آن فرشته این دستور را داد و به طرف مقام خود بالا رفت. پس قیدار، در همان ساعت از جاى خود برخاست. قیدار موهای بلند و صورتی زیبا و با جمال و کمال و نورانى داشت. در آن روز تعداد هفتصد قوچ از قوچهایى که از حضرت ابراهیم(علیه السلام) به ارث برده بود را براى قربانى حاضر و آماده کرد. هر قوچى را که قربانى میکرد آتش قرمز و بدون دودى با زنجیرهاى سفیدى از آسمان میآمد و آن قوچ قربانى شده را میگرفت و به سوى آسمان بالا میبرد، قیدار همچنان به قربانى کردن ادامه میداد تا اینکه ندا کنندهای از آسمان ندا داد: اى قیدار! همین مقدار قربانى کردن تو را کفایت کرد؛ زیرا که خدا دعاى تو را مستجاب و قربانى تو را قبول کرد. همین حالا با شتاب نزد درختى که وعدهگاه است برو و نزد آن بخواب و آنچه که در خواب دیدى به آن عمل کن. قیدار آمد تا نزد آن درخت رسید و پاى آن درخت به خواب رفت، شخصى به خواب او آمد و گفت: اى قیدار! این نورى که در پشت تو میباشد همان نورى است که خدا به وسیله آن، همه درها را باز کرد و همه دنیا را فقط به خاطر وجود آن آفرید.
بدان که؛ خدا یکی از دختران جوان عرب را حامل آن نور خواهد کرد، پس تو زن پاک و پاکیزهاى را از عرب براى خویشتن برگزین که نام او «غاضره» باشد. پس قیدار از خواب با خوشحالى بیدار شد و به سوى منزل خود رهسپار گردید، پیکهایی را روانه کرد تا زنى را از عرب براى او خواستگارى نمایند که نامش غاضره باشد. قیدار تنها به آنها که فرستاده بود اکتفا نکرد، بلکه خود بر اسبى سوار شد در حالى که شمشیر را از غلاف کشیده بود و مشغول جستجوى قبیلههاى عرب بود، بر قومى وارد میشد و (از نزد آنان) به سوى قوم دیگر حرکت میکرد تا اینکه بر پادشاه حرمین که از فرزندان ذهل بن عامر بن یعرب بن قحطان بود وارد شد، ذهل را دخترى بود که او را غاضره میگفتند و از زیباترین زنان بود، قیدار با آن زن ازدواج کرده او را به محل زندگی خود آورد و با او همبستر شد و آن زن به حمل (پسر قیدار) حامله گردید، آنگاه نور محمّدى(ص) از صورت قیدار ناپدید شد همینکه قیدار نگاه کرد دید آن نور در صورت غاضره جایگزین شده پس آنحضرت را از مشاهده این موضوع بسیار خوشحال شد.(4)
کتاب اَشَعیای نبی (علیه السلام)، درباره ی مساکن قبیله ی قیدار این گونه سخن گفته است: «بیابان و شهرهایش و دیار سکونت قیدار، آواز خود را بلند سازند و متمکّنان در صخره، تَرَنُّم نموده، از سر کوه ها گلبانگ زنند [و] وصف عظمت خدا نموده، حمد او را در جزایر آشکار سازند».(5) فقرات دیگری از کتاب اشعیای پیغمبر (علیه السلام)، مسکن قبیله ی قیدار را در عربستان ذکر کرده و پسران (نسل) قیدار را «پهلوانان و تیراندازان» خطاب نموده است.(6) در کتاب اِرمیای نبی (علیه السلام) نیز از قوم و قبیله ی قَیدار نام برده شده و از آنان به عنوان «پسران شرقی» تعبیر نموده است.(7) در کتاب زبور داوود نبی (علیه السلام) نیز از قیدار نام برده شده، آن جا که داوود (علیه السلام) خود را بر دلبستگی به دنیا ملامت می کند و می فرماید: «وای بر من که در مشک مُتمَکّن و در چادرهای قَیدار ساکن می باشم».(8) با استناد بر این منابع، قبیله ی مشهور قیدار در شمال شبه جزیره ی عربستان سکنا داشته و چادرنشین بوده اند. در تاریخ یعقوبی آمده که حضرت اسماعیل نبی (علیه السلام) دوازده پسر داشت و بزرگ ترین آن ها حضرت قیدار بود که پس از پدر، مردم را به توحید دعوت می کرد (9)، اما تورات از نِبایوت (در عربی: نابت) به عنوان «اول زاده» نام برده و قَیدار (علیه السلام) را دومین فرزند اسماعیل (علیه السلام) ذکر کرده است.(10).
درباره ی زندگی حضرت قَیدار (علیه السلام) اخبار چندانی در دست نیست و هیچ خبری مبنی بر مهاجرت یا سفر حضرت قیدار (علیه السلام) از عربستان به سمت ایران ثبت نگردیده است، اما مزار مشهوری در شهرستان قیدار واقع در 80 کیلومتری جنوب زنجان قرار دارد که به عنوان مزار حضرت قَیدار نبی (علیه السلام) شناخته شده و 62 نفر از علمای طراز اول، آن را تأیید کرده اند.(11) علّامه سید شهاب الدین مرعشی نجفی (رحمه الله) که از علمای بزرگ علم انساب در عصر حاضر به شمار می رود، در پاسخ استعلامی که در خصوص انتساب این بقعه مبارکه به حضرت قیدار (علیه السلام) چنین مرقوم فرموده اند:
«باسمه تعالی، نظر به فرمایش عده ای از محققین در این امور، مسلّم می باشد که مدفون در آن مزار شریف، جناب قَیدار جدّ رسول مکرَّم ــ صلی الله علیه و آله و سلم ــ می باشد. شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی».
قدیمی ترین سند درباره ی این بقعه، سنگ نوشته ای عربی متعلق به سال 719 ق است که با خط ثلث جلی بر آن چنین مکتوب است:
«بلغارخاتون اَمَرَ بتجدید هَذَا المقامِ المبارک، اَلخاتونُ المُعَظَّم زَیَّدَ عَظَمَتَها بَلَغَها فی الدنیا وَ الاخره. فی رَبیع الاخَر سَنَه تِسعَ عَشَرَ وَ سَبعمائه ... مُبارک محمد».(12) (این بقعه ی مبارکه به دستور بلغارخاتون تجدید بنا گردید. بانوی بزرگواری که خداوند بر عظمت او بیفزاید و در دنیا و آخرت، او را اجر دهد. در ربیع الاخر سال 719 ... مبارک محمد). بر اساس این سند، قدمت مزار حضرت قیدار (علیه السلام) بیش از 700 سال است؛ چرا که بلغارخاتون آن را تجدید بنا کرده است و بنای اولیه می بایست بسیار قدیمی تر باشد.
نقل کرد اند که شبی بلغارخاتون در خواب می بیند که باید مرقدی برای حضرت قیدار (علیه السلام) بنا کند. تا سه شب این خواب تکرار می شود. در صبح روز چهارم دستور می دهد تا به سوی قبر مطهر پیامبر خدا حرکت کنند. از همان روز کار احداث مرقد شروع می شود که مطابق با سال 719 ق است.(13)
سنگ تعمیری دیگری بر دیوار گنبد حرم نصب شده که نشانگر آن است که گنبد مطهر در سال 751 ق به دست استاد تیمورخان سلطانیه ای احیا گردیده است. عبارت این کتیبه بدین مضمون است: «اخراجات تعمیر روضه ی مقدس و گنبد منور حضرت قَیدار نبی (علیه السلام)، راسخ جلیل بن مرحوم شیخ ابراهیم. استاد تیمورخان سلطانیه ای، سنه 751».(14)
این بنا ابتدا بر روی سه ردیف سنگ تراشیده از آجر ساخته شده و ترکیب کلی آن از دو چهار طاقی چسبیده به هم تشکیل شده است. چهار طاقی نخست به عنوان هشتی با پوشش گنبدی ساخته شده که سقف آن بر چهار جِرز ساخته شده است. در حدّ فاصل دو جرز از سمت غرب، در ورودی بقعه قرار گرفته که این قسمت نیز به یک چهار طاقی دیگر متّصل است. در ارتفاع یک متری اطراف دیوار داخلی، کاشی هایی شش گوش، به رنگ فیروزه ای، سفید، سیاه، بنفش قرار گرفته اند. بر فراز بقعه، گنبدی دو جداره نشسته که جدار نخستین، سقف بقعه را تشکیل می دهد و از قسمت درون با گچبری زیبا پوشیده شده و اسماء الحسنی به خط نستعلیق بر آن نوشته شده و تصاویری از گُل و بوته و لَچَک و تُرنج و درخت و تصاویر خیالی فرشتگان همراه با پرندگان بسیار زیبا آن را زینت داده است. این گچبری ها که تاریخ آن متعلق به قرن 11ق است، در گذشته به رنگ آبی و طلایی بوده و به مرور از بین رفته است.(15) ضریح چوبی و مُشَبَّکی بر روی مزار حضرت قیدار (علیه السلام) قرار دارد. فضای داخل بقعه، کوچک است و می بایست برای توسعه ی آن تدبیری اتخاذ شود. در داخل صحن مبارکه، 38 حجره برای استفاده طلاب علوم دینی ساخته شده است. کاشی کوچکی بر بالای درب شرقی صحن، تاریخ بنای آن را سال 1319 ق نشان می دهد و قسمتی از دیوارهای اطراف نیز در سال 1380 مرمت گردیده است بنای آن چنین نوشته است: «عمل استاد محمد باقر 1319».(16) عمارت حرم قیدار نبی (علیه السلام) در سال . در مجاورت ضلع شرقی حرم مطهر، مسجدی با ده ستون سنگی و طاق های جناقی شکل و دو مناره ی کوچک ساخته شده و بر سنگ 1383 ش به علت اوضاع نامساعد جوّی و بارندگی های شدید، خسارت های فراوانی دید و در پی آن مقرّر شد که با مشارکت سازمان میراث فرهنگی و اداره ی اوقاف و امور خیریّه ی استان، این بقعه که با شماره 321 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، مرمت و حریم آن نیز توسعه داده شود. به همین منظور، تعدادی از اراضی و منازل مجاور خریداری و آماده ی الحاق به محدوده ی حرم مطهّر گردیده است. (منبع: رامین نژاد؛ رامین، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی).
پی نوشتها:
1ـ تورات، سفر تکوین، 13/25ــ 16.
2_ مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة، ص 97، انصاریان، قم، 1426ق.
3_ همان.
4_ همان، ص 97 – 98.
5ــ کتاب مقدس، کتاب اشعیاه، 11/42ــ 12.
6ـ همان، 16/21ــ 17.
7ـ کتاب مقدس، کتاب ارمیا، 28/49.
8ــ کتاب مقدس، مزامیر داوود، مزمور 5/120.
9ــ تاریخ یعقوبی، 321/2.
10ــ سفر تکوین، 13/25ــ 16.
11ــ مقاله «حضرت قیدار در سرزمین ایلخانان»، روزنامه ی همشهری، 80/7/4.
12ـ هوشنگ ثبوتی، بناهای آرامگاهی استان زنجان، 175.
13ــ همان، مقاله ی «حضرت قیدار در سرزمین ایلخانان».
14ــ هوشنگ ثبوتی، بناهای آرامگاهی استان زنجان، 178.
15ــ همان، مقاله ی «حضرت قیدار در سرزمین ایلخانان».
16ــ مشاهدات مؤلف در تاریخ 82/2/1.
آدرس و لینک نقشه ویکی مپیا:استان همدان- شهرستان خدابنده- روستای خدابنده( قیدار نبی) که در 88 کیلومتری جنوب شرقی زنجان و 42 کیلومتری شهرستان باستانی سلطانیه قرار دارد-در روستای خدابنده از میدان امام حسین به طرف میدان معلم مسجد جامع شهر است جنب مسجد جامع حرم حضرت قیدارنبی می باشد
http://wikimapia.org/#lang=fa&lat=36.11 ... 8C-(%D8%B9