کوفه تا حله و شهر حله

کوفه تا حله و شهر حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 4:29 pm

بسم الله الرحمان الرحیم
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 5:02 pm

برنامه جهت زیارت مزارات مسیر کوفه به حله و مزارات حله:

1= در اول صبح از نجف بسمت حله حرکت میکنید

2= مزارات مسیر حله

3= تنظیم کنید که قبل از غروب ( حدود یک ساعت قبل غروب ) به موقع در بازار سوق کبیر حله و مشهد مهدوی حضور داشته باشید

4= مزارات داخل و اطراف سوق کبیر

5= اگر به شب رسید اسکان و اقامت یک شب در حله و اگر سریع انجام دهید مزارات مهم در یک روز تمام می شود

6= اول طلوع مزاراتی که محدودیت باز بودن ندارند را زیارت میکنید (مثل مشهد ذو الدمعة، مشهد مهدوی و بیت سید مهدی قزوینی)

7= تتمه مزارات و حرکت به سمت کربلا

8= ظهر ورود به کربلا
ان شاء الله بلطف و مدد مولا منه السلام
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 5:21 pm

1= قنطرة السبایا

اسرای اهل بیت علیهم السلام را به مدت یک شب در اینجا نگه داشته اند

مختصات :
32°04'21.4"N 44°21'59.4"E
یا
32.072609, 44.366493

لینک موقعیت مکان = با کلیک روی لینک زیر، موقعیت مکان نشان داده میشود
https://goo.gl/maps/9ikDf1cqWfsSYMrAA

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 5:55 pm

چند مطلب و نکات از راهنمای حضور مشاهد الهی در مورد مسیر نجف تا کربلا:


سلام عليكم
1- قديم مثل الآن مواكب بطور بيوسته از نجف تا كربلا نبود و فقط در ميان راه سه جا موكب و محل استراحت و پذيرايي مواكب و هيئتها بود

2- دو مسير بين نجف و كربلا بود و هست:

طريق الرأس:
راه بيابان به مسافت هشتاد كيلومتر است
كه مسير بردن رأس شريف توسط خولي لعين به كوفه است
و از مسجدالٍرأس باب السدرة شروع شده و از جاده بيابان به مسجد حنانه منتهى شده
كه جون شب بوده و دروازه كوفه بسته بود آنجا مدتي منتظر شده و شب را مانده و اول فجر كه دروازه كوفه باز شده به دارالإماره كوفه برده است

مسير جاده نجف كربلا و بيابان در قديم چهار مرحله طي مي شد
كه سه جا بين راه، استراحتگاه داشت
هر سه جا كاروانسراى شاه عباسى بود

اولي در 15 كيلومتري نجف معروف به خان رُبع (خان المصلى)
يعني كاروانسرايي كه در ربع راه است

-----------------------------------
خان المصلى
خان المصلى، العراق


https://www.google.com/maps/place/%D8%A ... 44.2727716

Image

Image

Image

===========================================================

دومي در ميانه راه و حدود40 كيلومتري نجف و كربلا
كه به خان نُص (خان نصف = خان حماد)
يعني كاروانسرايي كه در نصف راه است
امروزه به اسم شهرك الحيدرية معروف است.

حيدرية
حيدرية، العراق


https://www.google.com/maps/place/%D8%A ... 44.2621146

Image

Image

===========================================================

سومى
در ثلث دوم راه،
و حدود 16 كيلومتري كربلا.
موسوم به خان النخيلة (خان الربع = از سمت كربلا)

Image

Image

Image

===========================================================

طريق السبايا:

راه كنار فرات است به مسافت حدود صد كيلومتر كه مسير بردن اسراي اهل بيت عليهم السلام كه از محل تل زينبيه معروف به سمت كوفه و دارالإمارة بوده است
مسير نجف كربلا از كنار فرات هم در قديم چهار مرحله طي مي شد كه سه جا بين راه استراحتگاه داشت:
قنطرة اولى (جسر و پل اول = قنطرة السبايا)
قنطرة ثانية (جسر و پل دوم = جسر و پل در كفل)
قنطرة ثالثة (جسر و پل سوم = جسر و پل الهندية يا النخيلة)

بخاطر پياده رفتن علماء از مسير كنار شط طريق العلماء هم گفته مي شود = كه مقصود پيرمردان و مراجع بوده است
و الا مسير جاده بيابان نجف كربلا هم توسط طلاب و فضلاي جوان چه بسا بيشتر هم رايج بوده است

والحمد لله رب العالمين

===========================================================
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 7:24 pm

2= رُشَيْد هَجَري؛

مختصات:
32°12'20.2"N 44°23'15.1"E
یا
32.205601, 44.387529

لینک مختصات مرقد:
https://goo.gl/maps/XwhzHxKEnKidu9Ms5

Image

https://www.google.com/maps/place/%D8%A ... d!8m2!3d32.

رُشَيْد از اصحاب حضرت امیر و امام حسن و امام حسین علیه السلام
و از اصحاب سر بود
از منطقه هَجَر در بحرین
علم منایا و بلایا را داشتند
و توسط ابن زیاد به شهادت رسیدند
و رشید باب علم امام حسین علیه السلام بوده است
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 8:12 pm

3= زيد شهيد

مختصات:
32°13'03.5"N 44°26'49.7"E
یا
32.217626, 44.447127

لینک مختصات مرقد:
https://goo.gl/maps/UTX3He9ZtBg8ZFid8

Image

پیامبر در مورد جناب زید فرمودند:
المقتول في الله والمصلوب في أمتي، والمظلوم من أهل بيتي
کشته شده در راه خدا و مصلوب در امت من و مظلوم از اهل بیت من

و در وقتی که بر دار بود خواب می دیدند که پیامبر بر کنار دار گریه می کنند
او را 4 سال برهنه و بی سر بر دار کرده بودند
و مکان مصلوب برای زیارت مشاهده این وقایع است
بعد از اینکه ۴ سال بر دار بود و سوزاندن جسد زید در کناسه کوفه و خاکسترش را هم به فزات ریختند. بقایایی از استخوانها را در اینجا دفن نمودند

مقتل زید از کتاب منتهی الامال:

مقتل جناب زید از امام صادق علیه السلام

شيخ صدوق از حمزة بن حمران روايت كرده كه گـفت: داخل شدم بر حضرت امام جعفر صادق عليه السلام آن حضرت فرمود كه اى حمزه از كجا مى‌آيى؟ عرض ‍ كردم: از كوفه مى‌آيم. حضرت از شنيدن اين كلمه گريست چندان كه محاسن شريفش از اشك چـشمش تر شد، عرضه داشتم: يابن رسول الله ! چه شد شما را كه گريه بسيار كرديد؟

فرمود: گريه ام از آن شد كه ياد كردم عمويم زيد را و آن مصائبى كه به او رسيد. گفتم: چه چيز به خاطر مبارك درآوردى؟ فرمود: ياد كردم شهادت او را در آن هنگام كه تيرى به جبين او رسيد و از پا درآمد پس فرزندش يحيى به سوى او آمد و خود را بر روى او افكند و گفت: اى پدر بشارت باد تو را كه اينك وارد مى‌شوى بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و على و فاطمه و حسن و حسين عليهما السلام.
زيد گـفت: چنين است كه مى‌گويى اى پسر جان من، پس حدادى را طلبيدند كه آن تير را بيرون آورد، همين كه تير را از پيشانى او كشيدند جان او نيز از تن بيرون شد،

پس نعش زيد را برداشتند آوردند به سوى نهر آبى كه در نزد بستان زايده جارى مى‌شد. پس در ميان آن نهر قبرى كندند و زيد را دفن نمودند، آنگاه آب بر روى قبرش جارى كردند تا آنكه قبرش معلوم نباشد كه مبادا دشمنان، او را از قبر بيرون آورند و لكن وقتى كه او را دفن مى‌نمودند يكى از غلامان ايشان كه از اهل سند بود اين مطلب را دانست.
روز ديگر خبر برد براى يوسف بن عمر و تعيين كرد براى ايشان قبر زيد را، پـس چـهار سال به دار آويخته بود، پس از آن امر كرد او را پايين آوردند و به آتش سوزانيدند و خاكسترش را به باد دادند.

پـس حضرت فرمود: خدا لعنت كند قاتل و خاذل زيد را و به سوى خداوند شكايت مى‌كنم آنـچـه را كه بر ما اهل بيت بعد از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم از اين مردم مى‌رسد و از حق تعالى يارى مى‌جوييم بر دشمنان خود و هو خير مستعان.

نقل است که خاکسترش در فرات ریختند و شبها در ان موضع مانند شب بدر نور می داد و برای گرفتن حاجت می امدند
شیخ خراسانی نقل می کند که نرمه هایی از استخوان او را که باقی مانده بود در موضع حومه کوفه که مرقد زید است دفن نمودند
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 8:22 pm

4= مزار کفل؛

موضع صخره آیت الهی، مرقد انبیاء و اوصیاء الهی سام و ارفخشد و یهودا و حزقیال
اردوگاه مولا علی علیه السلام برای صفین و نهروان، مصلای ائمه و اصحاب و شهدای با وفا (علیهم السلام)


دریافت کتاب زیارتکاه کفل:
viewtopic.php?f=263&t=10975#p55912

از نكات معرفتي در زيارت كفل:

1- بيشتر تاريخ بني اسرائيل در دوران دينداري و تدين و حضور انبياء الهي به انحراف و كفر و بت پرستي و عصيان گذشته است

2- بني اسرائيل سريع الارتداد و منحرف بودند و بخاطر ملوك يهودي غالبا منحرفشان منحرفتر مي شدند

3- در احوالات ملوكشان خود يهود نوشته اند كه مؤمن نبودند، بت پرستي علني، و ترساننده انبياء، مانعين بنى اسرائيل از زيارت بيت المقدس،

4- و هيچ پيامبري در مملكت شمالي و غالب دورانهاى مملكت جنوبي يهود نبود مگر كشته شد يا ترسان و فراري و مخفي گرديد،

5- وقتي هم بخت النصر آنها را كشتار كرد و بقيه را به اسارت به بابل برد در بابل منحرفتر هم شدند

6- و از بس انحرافشان وسيع و پيوسته بوده كه ارسال انبياء در ميانشان از يكفرد هر جند سال فراتر بود و خداوند به تعداد كثير صدها نفري در ميانشان مبعوث مي كرد چون هر كه مبعوث مي شد مدتي نشده كشته مي شد

7- حتى بادشاه شان در وقت اسارت بابل؛ تمام انبياء بابل در آنوقت كه 880 نفر بودند در يك مجلس شهيد كرد،
مكان دفن اين بيامبران در همين كفل است

در احاديث شريفه بسيار بيان شده است كه دليل اينكه شرح ماجراعاى بني اسرائيل در صدها ايه قراني بيان و ياداوري شده است بخاطر تشابه حال و سرنوشت امت اسلام با امت موسى است و نظير ابتلاءات انها براى اين امت هست و انحرافهاى رخداده در بني اسرائيل عينا در امت اسلام تكرار شده و مي شود و اين تعبير خيلي تكرار شده كه حتى اگر انها در سوراخ مارمولكي رفته باشند مسلمانان هم مي روند هرچند خودشان را مبرا مي دانند.


مختصات:
32°13'36.4"N 44°22'02.1"E
یا
32.226789, 44.367249

لینک مختصات مزار:
https://goo.gl/maps/Z4kRBVEXPcwVdiEc8

Image

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 8:44 pm

5= محبس هاشميه = مشهور به اولاد سبعه و معروفترین آن عبدالله محض میباشد

مختصات مزار:
32°15'08.2"N 44°25'47.1"E
یا
32.252288, 44.429753

لینک مختصات مزار:
https://goo.gl/maps/YazZqsLbcgowU9Vg8

Image

هاشمیه
و آن شهری است در نزدیکی حله که نخستین پایتخت عباسیان بوده است.
در این شهر ابو العباس سفاح و ابو جعفر منصور خلافت کردند و منصور پس از ساختمان بغداد بدانجا منتقل شد.
دهها نفر از سادات جلیل القدر بنی الحسن علیه السلام به دست این دو تن در این شهر به شهادت رسیدند.
برخی از آنها را از مدینه بدین شهر آورده و زندان نمودند و سپس در گورهای دسته جمعی دفن کردند و یا در دیوارها و ستونها جای دادند و بر آنها ساختمان بنا کردند.
شهر هاشمیه پایتخت اول عباسیان بوده، با شورش راوندیان که ایرانی بودند منصور از اینجا فرار کرد

و در کنار دجله بغداد را بنا کرد
محبس هاشمیه مرکز شهر هاشمیه و در مکان حکومتی شهر بوده است

محبس هاشمية مركز شهر هاشمية اولين پايتخت دوانيقي بوده است كه بخاطر شورش راوندية ايرانيان و محاصره اردوگاه او فرار كرد (فرقه راوندیه در زمان حکومت منصور عباسی می‌زیسته‌اند و از پیروان عبدالله راوندی به شمار می‌آیند. آن‌ها به خون‌خواهی ابومسلم خراسانی شورش کردند) به بمحل بغداد آمد و از ترس شهر بغداد را سمت چپ دجله كه فاصله باشد بين او و ايرانيان ساخت
و اين شهدا را هم كه از كساني بودند كه به اسمشان و همراهيشان قيام عباسيان بپروز بر امويان شد بعد تسلط بر حكومت انها را محبوس و در زندان سخت نگهداشت و اخر هم زندان برسرشان تخريب كرد
دوانيقي براى تاسيس حكومتش نياز به حاميان عرب داشت و كوفيان چون با امويان دشمن بودند مناسبترين جا براى انتخاب بايتخت بودند اما از طرفي انها به اهل بيت ولايت داشتند و از اماكن شورش عليهش بود فلذا در اين محل پايتختش را به اسم هاشمية تاسيس كرد اما با شورش ايرانيان راونديه انجا را ترك كرد و به بغداد پناه اورد و آنجا پايتخت درست كرد

مقتل:
ابوالفرج روايت كرده كه منصور خواست كه صدمه عبدالله به زيادت باشد و پيوسته ايشان را با سوء حال به كوفه بردند و در محبس هاشميه در سردابى حبس نمودند كه سخت تاريك بود و شب و روز معلوم نبود و عدد ايشان كه در حبس شدند موافق روايت سبط بيست تن از اولاد حسن عليه السلام بودند و مسعودى فرموده كه منصور سليمان و عبدالله فرزندان داودبن حسن مثنى را با موسى بن عبدالله محض و حسن بن جعفر رها كرد و مابقى در حبس بماندند تا بمردند و محبس ايشان بر شاطى فرات به قرب و قنطره كوفه بود.

والحال مواضع ايشان در كوفه در زمان ما كه سنه سيصد و سى و دو است معلوم است و زيارتگاه است و تمامى در آن موضع مى‌باشند و قبور ايشان همان زندان است كه سقف آن را بر روى ايشان خراب كردند و هنگامى كه ايشان در زندان بودند ايشان را براى قضاء حاجت بيرون نمى كردند لاجرم در همان محبس ‍ قضاء حاجت مى‌نمودند و به تدريج رائحه آن منتشر گشت و بر ايشان از اين جهت سخت مى‌گذشت.

بعضى از موالى ايشان مقدارى غاليه بر ايشان بردند تا به بوى خوش او دفع بويهاى كريهه كنند. و بالجمله؛ به سبب آن رائحه كريهه و بودن در حبس و بند، ورم در پاهايشان پديد گشت و به تدريج به بالا سرايت مى‌كرد تا به دل ايشان مى‌رسيد و صاحبش را هلاك مى‌كرد و چون محبس ايشان مظلم و تاريك بود اوقات نماز را نمى توانستند تعيين كنند لاجرم قرآن را پنج جزء كرده بودند و به نوبت در هر شبانه روز يك ختم قرآن قرائت مى‌كردند و هر خمسى كه تمام مى‌گشت يك نماز از نمازهاى پنجگانه به جا مى‌آوردند و هر گاه يكى از ايشان مى‌مرد جسدش پيوسته در بند و زنجير بود تا هنگامى كه بو بر مى‌داشت و پوسيده مى‌گشت و آنها كه زنده بودند او را بدين حال مى‌ديدند و اذيت مى‌كشيدند.

=================

هاشميه شهري بوده كه منصورملعون به عنوان بايتخت جهان اسلام كه از چين تا مغرب و آفريقا ووو را شامل مي شده است قرار داده بوده است
و بعد كه بغداد را مي سازد چون شورش هاشميه را ديده بوده است
در مركز نواحي كاظمين قلعه مانندي مي سازد كه تمام ساختمانهای حكومت و قصرهاى خليفه و فرماندهان و خاندان عباسي و نيروهاى نظامي را در آنجا مي دهد
همان بغداد قديم كه در كاركاه كاظمين و زيارت مشاهده بغداد قديم با آن آشنامي شويد، نواحي مسكوني عمومي مردم بيرون قلعه مركزي بايتخت بوده

بسياري از سادات را در ديوار همين شهر هاشميه زنده كذاشته اند و ديوار را ساخته اند
ولذا در اين نواحي حله تا كوفه حدود هفتاد زيارتكاه هست از همين سادات و امامزادگان
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » جمعه دسامبر 06, 2019 9:32 pm

6= مولد نبی الله حضرت ابراهيم علیه السلام؛

مختصات:
32°23'35.7"N 44°20'43.7"E
یا
32.393250, 44.345472

لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/zVNRCXtD8HZaNDPc9

Image

مزار بکربن علی ابتدای خیابان بسمت مولد ابراهیم است

اینجا چند مناسبت دارد:

موضع ولادت حضرت ابراهیم علیه السلام که محل بروز آیات الهی است از معاجز در ولادتشان

اشراق بر حضرت ابراهیم علیه السلام با بیرون امدن از غار = خداوند بر قلب او تجلی کرد و ملکوت اسمانها و زمین را به او نشان داد

محرقه حضرت ابراهیم علیه السلام: که با منجنیقی عظیم ایشان را در آتش انداختند


-----------

موضع ولادت حضرت ابراهیم علیه السلام که محل بروز آیات الهی است از معاجز در ولادتشان:

و حامله شد مادر ابراهیم به ابراهیم و حملش ظاهر نشد، و چون نزدیک شد ولادتش
پس بیرون آمد و به غارت رفت، و حضرت ابراهیم علیه السلام در آن غار متولد شد، پس او را مهیا کرد و در قماط پیچید و به خانه خود برگشت و در غار را به سنگ برآورد، پس خداوند قادر حکیم برای ابراهیم در انگشت مهینش شیری قرار داد که او می مکید و هر چند گاهی یک مرتبه مادر به نزد او می آمد. و نمرود به هز زن حامله قابله ای موکل گردانیده بود که هر پسری که متولد شود او را بکشند، لهذا مادر ابراهیم از ترس کشتن، ابراهیم را در آن غار پنهان کرده بود، و ابراهیم علیه السلام در روزی آنقدر نمو می کرد که دیگران در ماهی آنقدر نمو کنند. تا آن که در غار سیزده ساله شد، پس مادر به دیدن او رفت، چون خواست که بیرون آید چنگ در او زد و گفت: ای مادر! مرا بیرون بر.
مادر گفت: ای فرزند! اگر پادشاه بداند که تو در این زمان متولد شده ای تو را بکشد.
پس چون مادرش بیرون رفت، حضرت ابراهیم علیه السلام خود از غار بیرون آمد

----------------
اشراق بر حضرت ابراهیم علیه السلام با بیرون امدن از غار

پس چون مادرش بیرون رفت، حضرت ابراهیم علیه السلام خود از غار بیرون آمد و در آن وقت آفتاب فرورفته بود، پس نظرش بر زهره افتاد گفت: این خدای من است، چون زهره فرو رفت گفت: اگر خدای من می بود حرکت نمی کرد و زایل نمی شد، و گفت: دوست نمی دارم آفلان را، یعنی آن ها که غایب می شوند؛ و چون ماه از مشرق طالع شد گفت: این خدای من است این بزرگ تر و نیکوتر است از زهره، پس چون حرکت کرد و زایل شد گفت: اگر هدایت نکند مرا پروردگار من هر آینه خواهم بود از گروه گمراهان؛ پس چون صبح شد و آفتاب طالع شد و شعاعش عالم را روشن کرد گفت: این بزرگ تر و نیکوتر است، پس چون حرکت کرد و زایل شد حق تعالی گشود برای حضرت ابراهیم علیه السلام آسمان ها را تا آن که عرش و هر که بر عرش است دید، و خدا ملکوت آسمان ها را تا آن که عرش و هر که بر عرش است دید، و خدا ملکوت آسمان ها و زمین رابه او نمود، پس در آن وقت گفت: ای قوم! من بیزارم از آن چه شما شریک خدا گردانیده اید، گردانیدم روی خود را به سوی آن کسی که از نو پدید آورده آسمان ها و زمین را در حالتی که میل کننده ام از دین های باطل به دین حق و نیستم از مشرکان.

آیات مربوطه:
سوره مبارکه انعام ایات 75 تا 79:

وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ (75) فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ (76) فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ (77) فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَا أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ (78) إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (79)

------------
محرقه ابراهیم؛

که کوهی از هیزم نمرود از بلاد فراهم کرد و سه روز طول کشید تا کوه هیزم اتش گرفت
و کسی نمی توانست به ان نزدیک شود
پس جبرئیل ابراهیم را ملاقات کرد در میان هوا که از منجنیق جدا شده بود و گفت: ای ابراهیم! آیا تو را به سوی من حاجتی هست؟
ابراهیم فرمود: اما به سوی تو حاجتی ندارم و به سوی پروردگار عالمیان دارم، پس انگشتری به او داد که بر آن نقش کرده بودند: لا اله الا الله محمد رسول الله الجات ظهری الی الله و اسندت امری الی الله و فوضت امری الی الله .
پس حق تعالی وحی فرمود به آتش که (کونی برداً) یعنی: سرد باش، پس در میان آتش دندان های مبارک آن حضرت از سرما بر هم می خورد تا خدا فرمود (و سلاماً علی ابراهیم )

یعنی: و سلامت باش بر ابراهیم، و جبرئیل آمد و با آن حضرت نشست در میان آتش و مشغول صحبت شدند و اطرافشان همه گل و لاله شد.
چون نمرود لعین نظر کرد و آن حال غریب را مشاهده نمود گفت: کسی که خدایی بگیرد، مثل خدای ابراهیم بگیرد.
در آن وقت یکی از عظمای اصحاب نمرود گفت: من قسم داده بودم بر آتش که نسوزاند او را. ناگاه عمودی از آتش بیرون آمد به سوی آن بدبخت و او را سوخت.
نمرود ملعون ابراهیم علیه السلام را دید که در باغ سبز و خرمی نشسته است و با مرد پیری سخن می گوید، پس به آزر گفت: ای آزرا چه بسیار گرامی است فرزند تو نزد پروردگار خودا و چون حق تعالی وحی نمود به آتش که سرد باش، تا سه روز هیچ آتشی در دنیا گرمی نداشت.

============================
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 2:08 am

7= مقام حضرت ايوب نبی عليه السلام

مختصات:
32°26'37.5"N 44°27'03.3"E
یا
32.443750, 44.450917

لینک مختصات مرقد:
https://goo.gl/maps/ruUpQEJxNvBLEeLf9

Image

Image

مسیر از مولد ابراهیم تا ایوب نبی علیهم السلام
با کلیک رو لینک زیر = طبق نقشه مسیر بروید

https://goo.gl/maps/swCqBRHRY3nfzXez6

مسیر تابلو دارد و مشخص است ؛ قبل از پل به سمت راست بپيچيد و با توجه به تابلو ، به مرقد مي رسيد =
مرقد در کنار رود فرات است

دقت کنيد که:
دو مزار به نام ايوب است = يکي در کنار فرات در همین آدرس؛
و ديکري در مسير کوفه به حله و نزديک حله و با سؤال پرسيدن اشتباه به مسير بيرون شهر و مسير کوفه نرويد

همانطور که در میان اهل بیت علیهم السلام نامهای مشابه بوده است؛
در میان انبیا و اوصیای الهی نیز نامهای مشابه بوده است


Image

از کتاب شریف حیاة القلوب ج 1؛ باب يازدهم : در بيان غرائب قصص ايوب عليه السلام

نسب حضرت ایوب:
مشهور ميان ارباب تفسير و تاريخ آن است كه : حضرت ايوب عليه السلام پسر اموص پسر رازخ پسر عيص پسر اسحاق پسر ابراهيم عليهم السلام است ، و مادرش از فرزندان لوط عليه السلام بود بعضى گفته اند: ايوب از فرزندان عيص بود و زوجه مطهره اش رحمت دختر افرائيم پسر يوسف عليه السلام بود، يا ماخير دختر ميشا پسر يوسف ، يا اليا دختر يعقوب عليه السلام ، على الخلاف ، و اول اشهر است .

به سندهاى معتبر منقول است كه ابوبصير از حضرت صادق عليه السلام سؤ ال كرد: بليه اى كه ايوب عليه السلام به آن مبتلا شد به چه سبب بود؟
فرمود: براى نعمت بسيارى بود كه حق تعالى به آن حضرت انعام فرمود و آن حضرت شكر آن نعمت را چنانچه مى بايد، ادا مى نمود، و در آن وقت شيطان عليه اللعنه از آسمانها ممنوع نبود و تا به نزديك عرش راه داشت ، روزى شيطان به آسمان بالا رفت و شكر نعمت ايوب را ديد كه در الواح سماويه بسيار عظيم ثبت شده است ، يا آنكه ديد شكر او را با نهايت عظمت بالا بردند، پس نائره حسد آن ملعون مشتعل شد و عرض كرد: پروردگارا!ايوب براى اين شكر تو مى كند كه نعمت فراوان به او داده اى ، اگر او را محروم كنى از دنيائى كه به او عطا فرموده اى هر آينه شكر هيچ نعمت تو را ادا نكند، پس مرا مسلط فرما بر دنياى او تا بدانى كه هرگز شكر نعمت تو نخواهد كرد!!
خطاب رب الارباب به شيطان رسيد كه : تو را بر مالها و فرزندان او مسلط گردانيدم . پس شيطان از استماع اين فرمان شاد گرديده بزودى فرود آمد و هر مال و فرزندى كه ايوب داشت همه را هلاك كرد و هر يك را كه هلاك مى كرد حمد و شكر ايوب زياده مى شد!

و هر يك را كه هلاك مى كرد ايوب عليه السلام چنين شكر مى كرد، تا آنكه بيمارى شديدى بهم رسانيد و مدتها كشيد و در هر حال شكر مى كرد تا آنكه او را به گناه سرزنش كردند، پس به جزع آمد و دعا كرد تا حق تعالى او را شفا بخشيد و هر قليل و كثير كه از آن حضرت تلف شده بود به او برگردانيد.

در حدیثی فرمود = ايوب عليه السلام هفت سال مبتلا بود بى گناهى و در ايام بلا عافيت از حق تعالى نطلبيد.

و در جاى ديگر فرموده است : . به ياد آور بنده ما ايوب را در وقتى كه ندا كرد پروردگارش را بدرستى كه مس كرده است و دريافته است مرا شيطان به تعب و مشقت و مكروه بسيار، پس به او گفتيم : بزن پاى خود را بر زمين كه بهم رسد آب سردى كه در آن غسل كنى و بياشامى و از دردها بيرون آئى ،
و بخشيديم به او اهلش ‍را و مثل ايشان را با ايشان براى رحمتى

و عمر حضرت ايوب عليه السلام در وقتى كه بلا به آن حضرت رسيد هفتاد و سه سال بود، پس حق تعالى هفتاد و سه سال ديگر بر عمر او افزود.

حضرت امام زين العابدين عليه السلام فرمود كه : مردم سه خصلت را از سه كس ‍ آموختند:
صبر را از ايوب عليه السلام و شكر را از نوح عليه السلام ، و حسد را از فرزندان يعقوب

=======================

دو چاه در مقام و مرقد هست به نشان چشمه هايي که براي حضرت ايوب عليه السلام جوشيد و با آب آن شفا گرفت
و مردم به آب آن تبرک مي کنند

در مورد بليه و صبر حضرت ايوب عليه السلام مذاکره نماييد
و این مکان موضع استجابت دعاي حضرت ايوب است با توسل به حضرات اهل بيت عليهم السلام و وقوع عنايت الهي براي شفاي او
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

بعدي

بازگشت به بلاد عراق


cron
Aelaa.Net