کوفه تا حله و شهر حله

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 3:04 am

8 و 9 = مقام امام صادق عليه السلام و مزار عبدالله فارس؛

مقام امام صادق ، محل حضور و مصلاي حضرت در کنار فرات میباشد
در مجاورت و چند متري مقام، مرقد عبد الله فارس (با کسر حرف ر ) است
در محليها معروف به فارسي که کراماتي از او نقل مي شود
و آن را نيز مي توانيد زيارت نماييد

مختصات:
32°28'03.1"N 44°26'23.6"E
یا
32.467528, 44.439889

لینک مختصات مقام:
https://goo.gl/maps/VWXryqvUtJHG3SqW7

Image

Image

Image

دو مسير براي آن است
يکي اينکه از همين مسيري که امده ايد برگرديد و مسير طولاني است
و مسیر ديگري ، مسيري کوتاه و مستقيم از کنار فرات است و فضاي بهتري دارد
و در حاشيه فرات نيز محل نگه داري گله هاي جاموس هستند واحيانا تهيه لبنيات جاموس از محليها را بتوانید استفاده ببرید

مسیر از ایوب نبی به مقام امام صادق و عبدالله فارس از کنار فرات:
https://goo.gl/maps/wNm6ejLRYFkkxFSU6

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 4:00 am

مقام امام زمان علیه السلام در حله = بازار کبیر (سوق الکبیر) و مزارات اطراف آن:

در تصویر زیر مقام امام زمان در بازار سوق الکبیر و مزارات اطراف آن مشخص است
مختصات
32.480522,44.437442

تذکر و یادآوری = ابتدا حداقل حدود نیم ساعت قبل از غروب به مقام معروف امام زمان در بازار حله بروید
مقام اصلی چون در مسجد سنی ها میباشد و محوددیت زمانی دارد ، در متنهای زیر راهنمایی داده میشود؛


Image

==============================================================

10 = مقام امام زمان علیه السلام در حله؛

آنچه که مقام معروف است در نزد شيعيان، قسمتي الحاقي به مقام اصلي امام زمان مي باشد
مقام اصلي امام زمان، چسبيده به آن از سمت مخالف قبله است
و مسجدي است به نام جامع حلة الکبير
و ورودي ان از کوچه اي در پشت مقام معروف است

مقام اصلي در زمان عثمانيها غصب شده است و الان توليتش در دست سنيها است
و آنچه که در نزد شيعيان هست قسمتي کوچک و الحاقي است که اضافه نموده اند

------------------------

جامع حلة الکبير چون در دست سنی هاست و موقع نماز باز میکنند
در موقع نماز مغرب = حدود 15 دقیقه قبل از غروب تا حدود 20 دقیقه بعد از غروب باز است

سنيها وقت نماز مغرب 3 يا 4 نفر مي آيند
شيعيان هم آنجا نماز مي خوانند و تعدا شیعیان برای نماز بیشتر از سنیهاست و گاهي دهها شيعه براي نماز مي آيند
و براي شيعه ها مهر گذاشته اند و استقبال مي کنند

اگر در غير موقع نيم ساعت قبل اذان تا نيم ساعت بعد اذان برسيد درب بسته است
به همان مقام رايج بايد برويد و در آنجا نیز اعمال مربوط به حضرتش را انجام بدهید و هنگام باز شدن مقام اصلی (جامع حلة الکبیر) به انجا بروید

فلذا وقت را طوري بايد تنطيم کنيد که حداقل نیم ساعت قبل از اذان مغرب در مقام رایج باشيد

در نقشه موضع مقام معروف و جامع حله کبير مشخص است
وقتي به مقام امام زمان معروف برسيم و رو به آن بايستيم در سمت چپ آن يک کوچه باريک فرعي است
و آن را که وارد شويد مانند تصوير در شارع پشت آن ورودي جامع حلة الکبير است
و خط آبي درب ورودي است
وقتي وارد مي شويم در سمت راست يک منار بزرگ است

موضع اصلي واقعه و تشرف:

در ميانه حياط آن که با علامت + در تصوير نشان داده شده است
وقتي وارد صحن مسجد مي شويد ميان صحن محل اصلي واقعه و تشرف بوده است
در اين مکان رو به قبله سلام و توسل به حضرت انجام شود
قبله متمايل به راست مي باشد


ورود برادران آزاد است و خانمها را گاهي اجازه نمي دهند
که حداقل خانمها در حياط مي توانند بيايند
و در وسط حياط رو به قبله سلام به حضرت بدهند
و خانمها به مقام معروف که در دست شيعيان است بروند و انجا اعمال را انجام دهند

------------------------

در موضعي كه مشخص كرده ايم داخل حياط فرشي بهن كنيد و نماز بخوانيد
اگر خادمي كسي خواست مانع شود بگوييد سالن مسقف مال سنيان و احترام واجب و ما اينجا نماز مي خوانيم

Image

واقعه آن مذاکره شود

و عبرتهايي که در آن است
که آن افراد مدعي جانفدايي حضرت بودند ولي با ديدن و توهم خون بز ذبح شده فرار کردند
و در حال خودمان نيز توجه کنيم که چقدر ما صادق هستيم در ادعا و در وقت امتحان


و اينکه هر هفته شب و روز جمعه موعد حضور حضرت در اينجا مي باشد
نماز امام زمان و يا زيارت آل يس و توسلات در مقام شريف خوانده مي شود
و قبل يا بعد زيارت در مقام معروف نيز دو رکعت نماز بخوانيد


در تصویر زیر جهت قبله مسجد نشان داده شده است

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 4:39 am

مزارات اطراف مقام امام زمان علیه السلام:

با توجه به تصویر زیر = مزارات و مسیر آنها مشخص میباشند

Image

11= مرقد جواد بن الکاظم علیهم السلام
12= مرقد السید احمد بن الکاظم علیهم السلام
13= مرقد ابوالقاسم نجم الدین مشهور به محقق حلی (صاحب کتاب شرايع الاسلام)
14= مرقد و مسجد الشیخ نجیب الدین محمد نما الحلی
15 = مرقد السید جمال الدین ابو الفضائل
16 = مرقد الشیخ ورام حفید مالک الاشتر


مرقد 12 و 13 از امامزادگان هستند و نزدیک مقام امام زمان و در صورت کمبود وقت حداقل این دو مورد را می توان رفت و اولویت دارد بر مزارات 13 تا 16

مرقد 13 نیز نزدیک دو امامزاده می باشد


طبق نقشه مزارات در بازار مشخص شده است که چند تاي آن را در فرصتتان مي توانيد برويد:
1- مرقد جواد بن الکاظم عليه السلام
2- مرقد احمد بن الکاظم عليه السلام
دو امامزاده در فاصله حدود صد متري يکديکر هستند
از زير پل که رد شديد سمت راست برويد
تا به اولين خيابان در دست چپتان برسيد
مختصات مرقد احمد بن الکاطم عليه السلام
32.4814144,44.4387144
احمد بن الکاظم عليه السلام
مسير پياده از زير پل تا امامزاده احمد بن الکاظم
5 دقيقه پياده
https://www.google.com/maps/dir/32.4788 ... m2!4m1!3e2

مرقد جواد بن الکاظم علیه السلام
https://goo.gl/maps/N3xnHDyDwCXNw3sL9

هر دو مرقد را که زيارت کرديد
بنا به فرصت يک مرقد ديکر هم نزديک است
مرقد محقق حلي (صاحب کتاب شرايع الاسلام)
پياده از مرقد جواد بن الکاظم عليه السلام: 3 تا 5 دقيقه
مختصات:
https://goo.gl/maps/gQDG9x97SbsecMkE9?c ... 1&entry=tt


تذکر = تقریبا نیم ساعت تا 40 دقیقه بعد از غروب ، بازار بسیار خلوت و مغازه ها بسته میشوند
مزارات نیز تا همین حدود باز هستند ؛ سعی کنید در همین موقع هر تعداد را میتوانید زیارت کنید و بعد به محل اسکان بروید
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 4:46 am

سایر مزارات اطراف بازار

در صورت فرصت
مرقد ابن عرندس حلی
صالح بن عبد الوهاب معروف به ابن عرندس حلی که از علمای قرن نهم بودند، و مزار ایشان در محله جبران در شارع المفتی در حله می باشد نزدیک بازار
مختصات
32.4787870389089, 44.43600793200612
فاصله آن تا مقام امام زمان 200 متر است
لینک مسیر
https://goo.gl/maps/z5pQVoCC9RwooSJi9

ابن عرندس صاحب قصیده رائیه
متن قصیده ابن عرندس حلی
که مشهور و مجرب است در مجلسی که خوانده شود حضرت تشریف می آورند:
viewtopic.php?f=2125&t=10042&start=10#p48268%E2%80%8F

Image

Image

مرقد شبر و شبیر فرزندان سید بن طاووس

Image

مرقد ابن ادریس

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 5:00 am

1= مزار شافيني در کنار شط، نزديک به جسر الهنود

مختصات:
32°28'26.8"N 44°26'20.2"E
یا
32.474107, 44.438939

لینک مختصات = مزار شافینی
https://goo.gl/maps/dkVQGqLVVikwzTWA9

Image

به عنوان محل اسکان و استراحت نیز مناسب است
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 5:40 am

17 = مشهد مهدوي و مرقد سيد محمد ذوالدمعة؛

مختصات مشهد مهدوي و مرقد ذوالدمعة که امروزه خيابان و سينما شده است

32°28'34.6"N 44°26'08.3"E
یا
32.476278, 44.435639

لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/2VfS2XNv69B7cX5z7

در شارع امام علي نزديک جسر الهنود و بازار حله در مقابل مزار علماي اربعه میباشد

Image

Image


در زمان صدام ملعون بقعه را تخريب کردند؛ بقعه گنبد و بارگاه و صحن داشته است
محلش را تبديل به خيابان و سينما کردند به نام سينما بابل
و در اهل معروف است که اين سينما دچار نکبت شده است و آتش سوزي در آن شد و تعطيل و هر کس هم که تا حالا ملک را خريده نکبت داشته و تعطيل شده

در واقعه تشرف سيد محمد قزويني
امام زمان منه السلام ابتدا اين مرقد را زيارت نموده و فاتحه مي خوانند
و سپس به بيت سيد قزمني تشريف مي برند که در پشت مرقد بوده است
مرقد و بيت از مشاهد مهدوي مي باشند

در نقشه
محل بقعه که تبديل به سينما شده مشخص شده
و از کوچه پشت آن به بيت سيد قزويني مي رسد که آن هم امروزه مخروبه شده
روي پنجره آن مردم پارچه هاي سبز بسته اند

تصويري از ساختمان سينما در زیر میباشد

Image

و بعد از تخریب بقعه، قبر مبارک ایشان را در محدوده صحن دفن کرده اند
در طبقه پايين سينما بابل مغازه ها هستند
در ميانه ميز و کمد چوبي فروشي است که با رفتن در آن به عنوان ديدن اجناس در عمق ساختمان مي شود رفت و انجا سلام به حضرت و همچنين فاتحه بخوانيد

نسب سيد محمد ذوالدمعه
که با چند واسطه به زيد شهيد مي رسد


العلامة الجليل والفقيه العابد السيد محمد الملقب بالمنتجب بن السيد علي بن السيد الحسين ( صاحب لقب وطوط ) بن العلامة الفقيه السيد مراد صاحب كتاب ( خير الزاد في الرحلة الى العباد ) بن السيد حسن بن خميس بن يحيى بن هزال بن علي بن محمد بن ابو عبد الله (1) الحسن الاطروش بن النقيب الفقيه ابو الحسن علي بن الفقيه ابو طالب محمد نقيب العلويين بن نقيب النقباء ابو علي الفقيه عمر بن النقيب الفقيه يحيى بن النقيب الحسين النسابة ( اول نقيب للعلويين ) بن الفقيه العالم احمد المحدث بن الفقيه الشريف عمر بن الفقيه يحيى بن قدوة الفقهاء ذي الدمعة الساكبة بن زيد الشهيد بن الامام علي السجاد بن الحسين بن علي بن ابي طالب عليهم‌السلام.
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 5:43 am

18= مشهد مهدوی و بيت آيت الله سيد مهدي قزويني؛

مشهد مهدوي و محل تشريف فرمايي امام زمان در واقعه تشرف
که در کوچه پشت مرقد ذو الدمعه بوده است و امروزه در کوچه پشتي سينما بابل است


Image

Image

Image

Image

اخیرا تخریب شده است
در مقابل مسجد سید مهدی قزوینی قرار دارد
Image

ترجمه فارسي واقعه تشرف:

يکي از افراد صالح از اهل حلّه به من خبر داد وگفت: صبحي از خانه خود به قصد خانه شما براي زيارت سيد بيرون آمدم.

پس در راه گذرم به مقام معروف به قبر سيد محمّد ذي الدّمعه افتاد. کنار پنجره ها از خارج شخصي را ديدم که چهره ي زيباي درخشاني داشت وبه قرائت فاتحة الکتاب مشغول بود. در او انديشه ودقت کردم، ديدم که به شکل عرب ها است واز اهل حلّه نيست.

با خود گفتم: اين مرد غريبه است وبه صاحب اين قبر اعتنا کرده وايستاده فاتحه مي خواند وما که اهل اين شهر هستيم از کنار آن مي گذريم واعتنا نمي کنيم. آنگاه ايستادم وفاتحه وتوحيد را خواندم.
وقتي تمام کردم بر او سلام کردم، جواب سلام را داد وفرمود: (اي علي تو به زيارت سيد مهدي مي روي؟) گفتم: بله.
فرمود: (من هم با تو مي آيم).
وقتي اندکي راه رفتيم به من فرمود: (اي علي بر آنچه که از زيان وخسارت مال در اين سال بر تو وارد شده غمگين مباش زيرا تو مردي هستي که خداوند تو را به وسيله مال امتحان نموده وديد که تو کسي هستي که حق را ادا مي کني وبه درستي که آنچه را خداوند بر تو از حج، واجب کرده بود بجاي آوردي. امّا، مال وآن عرضي است، وزايل مي شود، مي آيد ومي رود).

در آن سال به من خسارتي وارد شده بود که احدي از آن مطلع نبود به خاطر جلوگيري از شهرت يافتن به ورشکستگي که موجب تضييع تجار است. پس از شنيدن اين مطلب از او، نا راحت شدم وبا خود گفتم: سبحان الله! شکست من آنقدر رواج يافته که به بيگانگان هم رسيده است. ولي در جواب او گفتم: (الحمد للَّه علي کل حال).

آنگاه فرمود: (آنچه از مال تو رفته بعد از مدّتي به سوي تو بر مي گردد وتو به حال اوّل خود بر مي گردي ودِينهاي خود را ادا مي کني).
آنگاه من ساکت شدم وبه صحبت هاي او فکر مي کردم تا آنکه به درِ خانه شما رسيديم.
آنگاه من ايستادم واو هم ايستاد وگفتم: اي مولاي من داخل شو که من از اهل خانه ام.
آنگاه فرمود: (تو داخل شو که من صاحب خانه هستم). (وصاحب الدّار از لقب هاي خاصه امام زمان (عليه السلام) است).
از وارد شدن به خانه امتناع کردم، پس دست مرا گرفت ومرا جلوتر از خود به داخل خانه برد.

وقتي داخل مجلس شديم گروهي از طلبه ها را ديديم که نشسته اند ومنتظر سيد هستند که از داخل بيايد به جهت درس دادن وجاي نشستن او خالي بود وبه خاطر احترام، کسي در آنجا ننشسته بود ودر آنجا کتابي گذاشته بودند.
پس آن شخص رفت ودر جاي سيد نشست.

کتاب را برداشت وباز کرد وآن کتاب شرايع محقق بود. آنگاه از ميان ورق هاي کتاب چند جزوه نوشته شده که به خط سيد بود بيرون آورد وخط سيد در نهايت ردايت بود که هر کسي نمي توانست آنرا بخواند آن را گرفت وشروع به خواندن کرد وبه طلاب مي فرمود: (آيا از اين فروع تعجب نمي کنيد؟) واين جزوه ها از اجزاي کتاب (مواهب الافهام) سيد بود که در شرح (شرايع الاسلام) است
وآن کتاب در نوع خود کتاب عجيبي است واز آن به جز شش جلد که از اول طهارت تا احکام اموات است نوشته نشد.

والد - اعلي الله درجته - نقل کرد: وقتي وارد آنجا شدم آن مرد را ديدم که در جاي من نشسته بود. وقتي مرا ديد بلند شد واز آنجا کنار رفت.
و او را مجبور کردم که بنشيند

وديدم او مردي است بسيار زيباروي وناشناس.
آنگاه وقتي نشستم با خوشرويي وخنده به او رو کردم که احوالش را بپرسم ولي حيا کردم که بپرسم چه کسي است و وطنش کجاست.
آنگاه شروع به بحث کردم و او در مسأله اي که ما در مورد آن بحث مي کرديم با کلامي که مثل مرواريد غلطان بود صحبت مي فرمود وکلام او مرا مبهوت کرد.
آنگاه يکي از طلبه ها گفت: ساکت شو! تو را چه به اين حرف ها واو تبسمي فرمود وساکت شد.

وقتي بحث تمام شد به او گفتم: از کجا به حلّه آمده ايد؟
فرمود: (از شهر سليمانيه). گفتم: چه موقع خارج شديد؟
فرمود: (روز گذشته خارج شدم وبه اين دليل خارج شدم که آنجا را نجيب پاشا فتح کرده وبا زور وشمشير آنجا را گرفته واحمد پاشا باني را که در آنجا سرکشي مي کرد دستگير کرد وبه جاي او عبد الله پاشا را که برادرش بود نشاند). احمد پاشاي مذکور از اطاعت دولت عثمانيه سرپيچي کرده بود وخود در سليمانيه ادعاي سلطنت وپادشاهي مي کرد.
مرحوم پدرم گفت: من متعجب شدم از خبري که او به من داده بود درباره ي فتح واينکه اين خبر هنوز به حکام حلّه نرسيده بود وبه خاطرم نيامد که بپرسم چگونه؟
گفت: (به حلّه رسيدم وديروز از سليمانيه خارج شدم).
وبين حلّه وسليمانيه براي يک سوار تندرو بيشتر از ده روز راه است.

آنگاه آن شخص به بعضي از خدّام خانه امر فرمود که براي او آب بياورد. خادم ظرفي را برداشت که آب از جب بردارد که او را صدا کرد وفرمود: (اين کار را نکن چون در ظرف حيوان مرده اي است). آنگاه در آن نگاه کرد وديد که چلپاسه(??) در آن مرده است.

خادم ظرف ديگري برداشت وبراي او آب آورد. وقتي آب را آشاميد براي رفتن بلند شد ومن هم بلند شدم. با من خداحافظي کرد وبيرون رفت. وقتي از خانه خارج شد

من به آن جماعت گفتم: چرا خبري را که او در مورد فتح سليمانيه داد انکار نکرديد وآنها گفتند: تو چرا انکار نکردي؟
آنگاه حاجي علي که قبلاً ذکرش آمد براي من تعريف کرد آنچه را که در راه اتفاق افتاده بود وجماعت حاضر در مجلس نيز تعريف کردند آنچه را که واقع شده بود از خواندن آن دست نوشته سيد ومتعجب شدن از فروعي که در آن بود.

پدر فرمود: من گفتم به دنبال او بگرديد وفکر نمي کنم او را پيدا کنيد. به خدا قسم او صاحب الامر - روحي فداه - بود.
وآن جماعت براي جستجو کردن او پراکنده شدند وهيچ اثري از او پيدا نکردند مثل اينکه به زمين فرو رفته يا به آسمان بالا رفته باشد. فرمود: پس ما تاريخ روزي را که به ما از فتح سليمانيه خبر داده بود، يادداشت کرديم وخبر فتح بعد از ده روز به حلّه رسيد وحاکمان آن را اعلان کردند ودستور به انداختن توپ دادند چنانچه رسم اين است که وقتي خبر فتوحات مي رسد اين گونه مي کنند.
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 6:26 am

19= مسجد و مقام امام علي عليه السلام؛

محلي که حضرت به مدت 40 روز در برگشت از نهروان اقامت نمودند

در شارع الشاوي
فعلا در دست مکتب صدر است و به اسم مکتب الصدر هم مي گويند

مختصات:
32°28'08.8"N 44°25'49.0"E
یا
32.469105, 44.430286

لینک مختصات مقام:
https://goo.gl/maps/FhMTDhfkzALg52Bh9

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 6:33 am

20= مرقد سيد بن طاووس؛

محليها مرقد سيد نور نیز مي گويند
جناب سيد بن طاووس صاحب کتب اقبال الاعمال و جمال الاسبوع ووو
و تشرفات بسیاری ايشان به خدمت امام زمان داشته اند

مختصات:
32°28'15.5"N 44°26'02.8"E
یا
32.470961, 44.434096

لینک مختصات مرقد:
https://goo.gl/maps/mWSVfDyFNKYr2ACh6

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 6:39 am

21= مقام و جامع رد الشمس؛

مکاني که حضرت به تاخت حدود 40 کيلومتر را طي کردند و از منطقه ملعونه بابل، براي اداي نماز شان در اين محل رد الشمس تشريف اوردند، که غروب شده بود و با معجزه ايشان خورشيد برگشت، و وقت نماز عصر شد و حضرت مولا عليه السلام نمازشان را خواندند

مختصات:
32°29'32.1"N 44°25'40.3"E
یا
32.492250, 44.427861

لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/VLsWQ26MyoVnVs2b6

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 6:58 am

22= مقام معجزه تکلم مولا علی علیه السلام با جمجمه؛

مختصات:
32°31'20.3"N 44°25'36.5"E
یا
32.522306, 44.426806

لینک مختصات:
https://goo.gl/maps/EvAnApWdVftDvSm9A

Image

روي نقشه گوگل مپ نوشته پارک بحيره الجمجمه
مردم آن منطقه را به نام جمجمه و مزار عمران بن علي عليه السلام که نزديک آن است مي شناسند

مكان يافتن جمجمه و استفسار حضرت سرگذشت او را
تپه بزرگ روي معبر مولا علي عليه السلام در بازگشت از نهروان


حضرت به اين مکان که رسيدند جمجمه اي را مشاهده نمودند و با آن تکلم نمودند و احوال او را استفسار نمودند
و تکلم با جمجمه در چندين موضع اتفاق افتاده که يکي از مواضعش اين مکان است
و در اينجا حديث آن را مذاکره نماييد

اينجا در طول تاريخ به اين مکان معجزه مولا چنان شهرت داشته که در آنجا قريه اي که ساخته شده از قديم به نام قريه جمجه است
و مسجدي کهن براي مقام امام علي و اين معجزه در اين مکان بوده است

در دوره اخير، شيخ عباس قمي گزارش داده است که مسجد جمجمه در گذر زمان، متروک و نزد شيعيان فراموش شده بود،
تا اينکه محدّث نوري با هدف شناسايي اين مسجد به حلّه سفر کرد و با سختي فراوان،
موقعيت آن را در نخلستان واقع در انتهاي شرقي روستاي جمجمه شناسايي کرد. بر اساس اين گزارش، گنبد و ساختمان
مسجد [يا در واقع، زيارتگاه] در آن زمان ويران شده و بقاياي آن در دل خاک پنهان شده بود که با تلاش محدّث نوري شناسايي و از دل خاک بيرون آورده شد

در عصر اخير
که صدام لعين بر آن خاک ريخته و تپه اي درست کرد و آن را مدفون کرد

روستاي «جمجمه» که شيخ عباس قمي نيز بدان اشاره کرده، امروزه روستاي کوچکي است که در حد فاصل شهر حلّه و مزار عمران بن علي (ع) ـ واقع در حاشيه ويرانه‌هاي
شهر بابِل ـ قرار دارد. نگارنده در سفر تحقيقاتي خود به اين روستا، اثري از «مشهد جمجمه» نيافت؛ اما برخي اهالي منطقه به نگارنده تأکيد کردند که اين زيارتگاه تا زمان
رژيم حزب بعث، در نقطه‌اي در شرق روستا باقي بوده، اما در اين دوره، روي آن را با تپه‌اي از خاک پوشانيدند و محل آن به طور کامل زير خاک مدفون گرديد.

----------------------------

شيخ عباس قمي در منتهي الامال:
و شيخ ما علاّمه نورى طاب ثراه در اواخر عـمر خويش وقتى به جهت استکشاف امر اين مسجد شريف به جانب حلّه سفر کرد و به زحمت شديدى در قريه
جمجمه که نزديک حلّه واقع است و در آنجا قبر امامزاده معروف به عمران فـرزنـد امـيرالمؤ منين عليه السّلام واقع است موضع مسجد جمجمه را در باغ آخر قريه از طـرف شـرق
پـيـدا نـمـود، و پـيـرمـردان قـريـه از پـيـرمـردان سـابـق نـقـل کـرده انـد کـه قـبـّه آن مـسـجـد را درک کـرده بـودنـد

و از مـسـلّمـات اهل آنجا بوده که اگر کسى از آجر اساس آن قبّه که فعلاً معلوم است برداشته و جزء خانه يـا چـاه آب خـود نـمـوده هر دو خراب شده لهذا کسى را جرئت برداشتن آجر آن نيست و اساس بـنـاء مـسـجـد آن مـعـلوم گـشـت

بـعـد از آنـکـه خـاکـهـاى آنـجـا را برداشته اند لکن تا به حـال کـسـى در صـدد تـعـمـيـر آن بـرنـيـامـده
امـيـد مـى رود کـه بـعـضـى از اهل ثروت که پيوسته در ترويج دين و تشييد
مبانى شرع همراهى دارند عِرق غيرت دينى و عـصـبـيـت مذهبى او را محرّک شود تنها يا به اعانت و شراکت راغبين در خير اقدام نموده اين خـانه خراب خداوند را آباد و
مُصَلاى اميرالمؤ منين عليه السّلام را معمور و کلمات محو شده آن کـلّه پـوسـيـده را زنـده و مـعـجزه اميرالمؤ منين عليه السّلام را پاينده و جماعت شيعيان را مـفـتـخـر و
سـرافـراز نـمـايند و از زراعت بانضارت اِنَّما يَعْمُرُ مَس اجِدَ اللّهِ توشه براى آخرت خويش بردارند. و سالهاى سال اسم خود را باقى و خود را زنده بدارند
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 7:47 am

23= مرقد عمران بن علي عليه السلام و بعضی از شهدای نهروان؛
که در جنگ زخمی و در بازگشت به شهادت رسیدند و دراینجا دفن شدند

مختصات:
32°31'56.3"N 44°25'16.6"E
یا
32.532306, 44.421278

لینک مختصات مزار:
https://goo.gl/maps/C781oa7LHkizVwrv6

Image

مسير از جاي مناسب توقف ماشين کنار تپه تا مرقد عمران بن علي عليه السلام
لینک مختصات مسیر
https://goo.gl/maps/aquPyd2WXFVv5Crd9

فاصله مزار تا تپه يک کيلومتر است
جاي مناسب ايستادن با ماشين کنار تپه در تصوير مشخص شده است
Image

============================================================

ارض ملعونه و محل تبري و عبرت:

از بالاي تپه اي که مزار عمران بن علي است اطراف را مشاهده نماييد
در پايين تپه قريه جمجمه است
و در پشت تپه در سمت ديگر، اراضي ملعونه بابل است
و اين مزار عمران بن علي عليه السلام و مسجد جمجمه در انتها و بيرون آن بوده است

از محل مزار عمران بن علي، سه تپه واضح است که اينها را صدام لعين ساخته است
و بر يکي هم کاخي ساخته است در مجموعه اثار تاريخي بابل
و يکي هم همان تپه بر موضع مسجد جمجمه است

البته توقف در زمين بابل كه ارض ملعونه بود هم خوب نيست و بايد با توجه به مقام امام علي و مرقد عمران كه قطعا بيرون زمين ملعونه بوده مشخص كرد از كجا تا كجا مي شود و مقدارش هم طوري باشد كه عبورش موجب گذشتن وقت نماز عصر تا غروب باشد يعني از قبل عصر تا بعد غروب زمان براى عبور لازم داشته باشد و تا اين مقدار طول داشته باشد

مقام رد الشمس
مکاني که حضرت به تاخت حدود 40 کيلومتر را طي کردند و از منطقه ملعونه بابل، براي اداي نماز شان در اين محل رد الشمس تشريف اوردند، که غروب شده بود و با معجزه ايشان خورشيد برگشت، و وقت نماز عصر شد و حضرت مولا عليه السلام نمازشان را خواندند

مقام رد الشمس
مکاني که حضرت به تاخت حدود 40 کيلومتر را طي کردند و از منطقه ملعونه بابل، براي اداي نماز شان در اين محل رد الشمس تشريف اوردند، که غروب شده بود و با معجزه ايشان خورشيد برگشت، و وقت نماز عصر شد و حضرت مولا عليه السلام نمازشان را خواندند

در تصویر زیر موقعیت سه تپه و مزار عمران بن علی علیهم السلام و اراضی ملعونه مشخص شده است

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 9:01 am

يك درس بيان مي كنم كه قبلا اينجا بيان نشده است:
و از تذكرات به عبرتهاى الهي در كنار سرزمين بابل اين است كه:
اين سرزمين مركز تمدن بابل بوده و آنقدر بناهاي باشكوه و باغستانهاي معلق و جند طبقه داشته است

Image

Image

و از عجايب جندكانه دنيا بوده است
امام بخاطر الحاد و انكار و دشمني با خداوند
بامر الهي زمين دهان باز كرده و همه را فروبرده است بطوري كه هيج اثري باقي نمانده كويا اصلا اينجا هيج نبوده است
و انقدر خسف و فروبردن زمين عميق بوده و اثري نمانده كه طواغيت اخير مثل صدام و دول انكليس و غربي براى اينكه بتوانند نشاني از بابل رويزمين درست كنند و موضوع خسفرا ببوشانند و به مرور زمان منسوب كنند
سه تبه مصنوعي در بابل درست كرده اند
كه يعني اينها اثار ان شهرهاى جند طبقه بابل است كه بطور فرسايشي ازبين رفته است
و بخاطر نزول عذاب الهي و فرو بردن زمين اين شهرها را اين سرزمين از بلاد ملعونه و سرزمين نزول عذاب است
فلذا توقف در ان هم نمي شود و شروعش از بيست و جند كيلومتري شمال بابل فعلي بايد بوده باشد كه الان جزو مراكز كاوش نيست
و براى همين حضرت مولا وقتي به اين سرزمين رسيدند از خواندن نماز واجبشان در اين سرزمين برهيز كردند تا بتوانند عبور كنند ولذا افتاب نزديك غروب شد و رد الشمس اتفاق افتاد كه نماز حضرت در وقت افتاب روشن و برنور باشد
فلذا عبرت و درسهاي بسياري در اين ملاحظه بابل است
و الان ناجار شدهاند جند تبه مصنوعي بسازند و جند مجسمه بياورند كه در زمين فرور رفته بوده و انها را نصب كنند در انتهاي بابل و يا حتى بيرون بابل كه صورت اثار بابل باشذ

Image

تصاوير ارسالي گوشه اي از بيان ترسمي انجه در تواريخ در توصيفات جزئيات بابل بوده است مي باشد

Image

و برخي از اين مناظر را مثل شهركهاى سينمايي باز سازي كرده اند
براى ديدن نقوش ترسيمي بيشتر از بابل قديم كه بقدرت الهي از بين رفته است در جستوي تصوير كوكل بنتويسيد:
حدائق بابل المعلقة

Image
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 9:07 am

Image

Image

Image

Image

Image

Image

Image

و تمدن بابل از نامورترين تمدنهاي جهان بوده است كه روم و يونان و ايران و تخت جمشيد و طاق كسرى كه اثارش بيشتر مانده و قابل مقايسه است به كرد ان هم نمي رسيده اند
و همه بخاطر مغرور شدن به اين زرق و برقها و غفلت و كرفتار مكر و مهلت الهي شدن و انكار و الحاد با جند طوفان و زلزله عميق از بين رفته است كويا كه اصلا نبوده است و با اينكه امروز كل نظام الحاد و سازمانهاى جهاني مرتبا مقاله مي نويسند و كتابها و روايات اريخي را ترسيم تجسمي مي كنند و كاوشهاى باستاني بيش از صدساله در اين منطقه بوده جندان اثاري نتوانستند بدست بياورند
بناه مي بريم به خداوند - خدايا ما را به حال خود وامكذار و كرفتار مكر خود مكن و از ترديد و غفلت و انكار حفظ كن

و اين ساختكي بودن تبه ها بر عموم كه بيرون منطقه از سراسر جهان مي ايند مكتوم است و فقط با تحقيق ميداني از اهالي ساكن منطقه معلوم شد كه اينها را دستي ساخته اند
تا ان همه توصيف از شهرهاي جندطبقه و به تعبيرشان بهشتهاى بابل باطل نشود
جون طوفان و و حوادث معمولي و مرور زمان بايد لااقل تبه هايي از ان بناها باقي بكذارد
اما اين خسف و فروبردن زمين بوده است كه سبب اخفاء كلي اين شهرها شده است
و اكر اين امر معلوم باشد و رحفش بشود در نزد جهانيان انوقت ثابت مي شود صدق كلام مولاعلي كه اينجا ارض مخسوفه و ملعونه است و حكمت يكسره تاختن و عبورشان و بعد اين معجزه معلوم مي شود كه جطور حضرت بعد جند هزارسال از خسف اين ارض و زوال اين تمدن و بنهان شدن اثارش هم مطلع بوده جون اين مطلب را نمي گويند بخاطر اينكه بحث نزول عذاب مطرح و معلوم نشود
و همينطوري تسلسلي ايات ديگر الهي و توجه به معنويات بيش مي ايد و عبرتها

فلذا راه حلشان در ساختن تبه هاى ساختكي وبوشاندن واقعه خسف است

-------------------

و از عبرتها و موعظه هايي كه براى من و امثال من هست اين است كه:
اهالي كاخها و باغستانهاى معلق بابل قطعا دغذغه مسكن نداشته اند كه در بهترين مساكن دنيا سكونت داشته اند و مثل ماها نبوده اند كه منهاى آرزويمان يك مسكن مهر يا يك واحد ابارتمان با صد قرض و وام يا حتى خانه وسيع و راحت كه از مستحبات شرعي هرجند امروز جندين ملياردي هزينه مي برد
با همه اينها اهل بابل اگر كمي دغدغه خداوند و معرفت او را داشتند به خسف مبتلا نمي شدند كه هيج اثري از انها عليرغم كاوشها باشد
بياييد حالا كه جنين توفيق معرفت و تذكر و عبرتي نصيبمان شده از صميم قلب بيشتر از داشتن ان خانه هاي با رفاه خوشحال باشيم تا به شكر واقعي موفق شده و اگر بي خانه و آواره اماكن مباركه هستيم يا مستاجر مانده در اجاره ماهانه يا خانه رهن و كرايه يا مالك خانه مختصر مضطر به فروش براى ضرورتهاى ديگر معيشت يا حتی مالك خانه با رفاه كامل و وسيع چندين ملياردي در هر صورت قدر ان معرفت و توفيقات الهي را بيشتر بدانيم
و وقت و جال خود را در بهترين حال رضايت و شكر حفظ كنيم
چه آنكه مانند حضرت مريم و عيسى آواره باشيم يا مثل حضرت سليمان عليهم السلام در كاخ سلطنتي به عبادت و زهد بگذرانيم
درهر صورت دلمشغولي بي خانگي مشكل را حل نمي كند و اگر روزيمان باشد نصيب مي شود آنجه مهم است صرف و حفظ هر لحظه در حال خوب است ان شاء الله

========================

دیدن تصاوير تمدن در راه رفتن به بابل خوب است
كه قبل از رسيدن به محل بابل تصويري ديده باشند كه چقدر عظيم بوده و بدرجه صد تخت جمشيد و ممشيد بوده
و بعد وقتي مي رسند به محل ببينند روي زمين چيزي باقي نمانده و آن سه تپه مصنوعي هم که در سالهاى اخير ايجاد شده = سپس در محل ادامه بيان عبرتها و برنامه هم به زائر گفته شده باشد

در نزديک آن
مجموعه اثار تاريخي بابل است
از موزه و مجسمه معروف اسد بابل و برخ اثار تاريخي که درست کرده اند
که وقت جداگانه اي براي ديدن مي خواهد

===========================================

كشف باستاني شواهد نزول عذاب بر سرزمين ملعونه بابل

1- جزو مواضع برائت سرزمين ملعونه بابل است
كه حضرت مولا علي عليه السلام حتى براى ادي فريضه هم در ان توقف نفرموده و از آن عبور كردند و نياز به ردالشمس شد كه خود آيتي الهي يود

2- ولذا جزو برنامه معرفتي شهر حله می باشد

3- بجز گزارشهاى ديني در كتاب مقدس بني اسرائيل و نيز اسلام
اما عليرغم دهها سال كاوش باستاني نشانه اى از ساختمان بابل كهن و بخصوص عذاب نازله بر آنجا كه موجب نابودي كلي اين مكان شده است بدست نيامده بود و امروزه تنها دشت صاف و تله هاى مصنوعي و برخي قطعات كاوش شده از آن باقي است

4- ولي اخير نشانه معتبر گوبنده منكرين در كشفهاى اخير بدست امده است
در گزارش خبرگزاري روسي زير مطرح شده است
https://ir.sputniknews.com/world/202111068446033
متن خبر:
باستان شناسانی که در قلمرو عراق معاصر کار می کردند، از یک یافته منحصر به فرد خبر دادند.
به گزارش اسپوتنیک آنها بقایای آجری را کشف کردند که به دستور نبوکدنصر دوم ، حاکم بابل باستان ساخته شده بود. مواد مورد استفاده برای ساخت این مواد ، در روایت درباره برج بابل در کتاب عهد عتیق (بخشی ازانجیل) توصیف شده است.

Image

5- آجر یافت شده با نام نبوکدنصر دوم مهر شده است. علاوه بر این، آثار قیر سیاه گل آلود روی آجر وجود دارد که با توضیحات کتاب مقدس بني اسرائيل و مسيحيان و تعاليم مكتب وحى و اسلام (درباره نزول عذاب آسماني سوزاننده و ويرانگر) مطابقت دارد

طبق روایات، برج بابل پس از طوفان در سرزمین سنار ساخته شد. کتاب مقدس مسیحیان می گوید که در آن زمان همه مردم به یک زبان صحبت می کردند اما عذاب آسمانی آنها را فرا گرفت و آنها فراموش کردند که چگونه یکدیگر را درک کنند. این برج در زمان سلطنت نبوکدنصر دوم ساخته شد و صدها یهودی که توسط او اسیر شده بودند، در ساخت آن شرکت کردند.
باستان شناسان خاطرنشان کردند که این یافته دقیقاً با نوشته انجیل مطابقت دارد.
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am

Re: کوفه تا حله

پستتوسط Najm151 » شنبه دسامبر 07, 2019 9:24 am

مشهد مهدوي مسير حله طويريج به کربلا

از مسير طويريج مي رويد شرح دسته طويريج ووو حضور حضرت در ان ووو را هم بكوييد خود اين مسير از مشاهد مهدوي است

از مشاهد مهدوي: مسير حله - طويريج به کربلا

براي رفتن به کربلااز مسير طويريج مي رويد
ابتدا بدانيد که اين مسير از مشاهد مهدوي و مسير تشرف حضرت به کربلا و تشرفات در اين مسير به خدمت حضرت بوده است
فلذا زيارت مشاهد مهدوي از همين مسيرتان آغاز مي شود
واقعه تشرف خدمت حضرت را در مسير مذاکره نماييد و بر زبان ياد و نام حضرت در اين مسير مبارک داشته باشيد

آيت الله سيد مهدي قزويني دو تشرفشان را آشنا مي شويد
يکي در حله است و بيت او که محل تشريف آوردن حضرت است
ديکري در مسير کربلا در واقعه زير


شيخ نوري در جنة المأوى؛ حکايت 24، و علامه مجلسي در بحار؛ ج‏53، ص‏288.
از آيت الله سيد مهدي قزويني نقل مي نمايند:


سيد مهدى قزوينى فرمود: روز چهاردهم ماه شعبان , از حله به قصد زيارت حضرت ابى عبداللّه الحسين (ع )بيرون آمدم .
وقتى بـه شط هنديه رسيدم (شعبه اى است از رود فرات كه بعد از منطقه مسيب جدا و به كوفه مى رود.
آبادى معتبرى كنار اين شط است كه طويريج نام دارد ودر راه حله به سمت كربلا واقع شده است ) از سـمـت غـرب شط عبور كردم .
ديدم زوارى كه از حله و اطراف آن و آنهايى كه از نجف اشرف و حوالى وارد شده بودند,تماما در خانه هاى بنى طرف , از عشاير هنديه محصور شده اند و راهى براى

كربلانيست , زيرا عشيره عنى زه در مسير, فرود آمده و راه عبور و مرور زوار را قطع كرده بودند و نمى گذاشتند كسى از كربلا خارج و يا داخل شهر شود.
هركس هم مى رفت اورا غارت مى كردند.
مـن نزد عربى فرود آمدم و نماز ظهر و عصر را بجا آوردم و نشستم .
منتظر بودم ببينم كار زوار به كـجـا مـى انجامد.
آسمان هم ابر داشت و باران كم كم مى باريد.
در اين حال كه نشسته بودم , ديدم تـمـام زوار از خانه ها بيرون آمدند و به سمت كربلا متوجه شدند.
به شخصى كه با من بود, گفتم : برو سؤال كن چه خبر است ؟ بيرون رفت و برگشت گفت : عشيره بنى طرف با اسلحه بيرون آمده و متعهد شده اندكه زوار را به كربلا

برسانند, هر چند كار به جنگ با عشيره عنيزه بكشد.
وقتى اين سخن را شنيدم به آنها كه با من بودند, گفتم : اين مطلب واقعيت ندارد, زيرا بنى طرف قـدرت ندارند در بيابان با عنيزه مقابله كنند.
گمان مى كنم اين حيله اى است براى آن كه زوار را از خانه هاى خود بيرون كنند, زيرا پذيرايى آنها بر ايشان سنگين شده است .
در همين احوال بوديم كه زوار برگشتند و معلوم شد جريان همان است كه من گفته ام .
زوار داخـل خانه ها شده و بعضى هم در سايه آنها نشستند.
آسمان را ابر گرفته بود.

دراين جا من دلم به خاطر آنها شكست , لذا به خداوند تبارك و تعالى متوجه شدم و به پيغمبر و آل او (ع ) متوسل گـشـتم و از ايشان يارى زوار را از آن بلايى كه به آن مبتلاشده اند, خواستم ناگاه ديدم سوارى مى آيد كه بر اسب نيكويى ,
مانند آهو كه مثل آن را نديده بودم , سوار است .

در دست او نيزه اى بلند بود و آستينها را بالا زده و اسب رامى دوانيد.
نزد خانه اى كه آن جا بودم , ايستاد.
آن خانه , خانه اى از مو بود كه اطرافش رابالا زده بودند.
سلام كرد و ما جواب او را داديم .
فرمود: يا مولانا (اسم را برد), كسانى كه بر تو سلام مى رسانند مرا بدنبال تو فرستادند.
ايشان گنج مـحـمـد آغـا و صفر آغا هستند (دو نفر از صاحب منصبان ارتش عثمانى ) ومى گويند: حتما زوار بيايند, كه ما عشيره عنيزه را از مسير دور كرديم و با لشكريان خود

پشت سليمانيه در جاده منتظر آنهاييم .
به او گفتم : تو با ما تا پشت سليمانيه مى آيى ؟ فرمود: آرى .
سـاعـت را از جـيـب بيرون آوردم , ديدم تقريبا دو ساعت و نيم از روز مانده است .
گفتم اسب مرا حـاضر كردند.
آن عرب بدوى كه ما در خانه اش بوديم , به من چسبيد و گفت :مولانا, جان خود و اين زوار را به خطر نينداز.
امشب را نزد ما باشيد تا مطلب معلوم شود.
بـه او گـفـتم : به خاطر درك زيارت مخصوصه امام حسين (عليه السلام) در شب نيمه شعبان ,چاره اى جز سوار شدن نيست .
هـمـيـن كـه زوار ديدند ما سوار شديم , پياده و سواره پشت سر ما حركت كردند.
براه افتاديم و آن سـوار, مـانـنـد شـيـر بـيشه جلوى ما حركت مى كرد و ما پشت سر اومى رفتيم تا به تپه سليمانيه رسيديم .
سـوار از آن جـا بالا رفت و از طرف ديگر پايين آمد و ما هم رفتيم تا به بالاى تپه رسيديم در آن جا نـظـر كرديم , اما با كمال تعجب از آن سوار اثرى نديديم , گويا به آسمان يا به زمين رفته باشد.
نه لشكرى ديدم و نه فرمانده لشكر.
به كسانى كه با من بودند گفتم : آيا شك داريد كه ايشان حضرت صاحب الامر (منه السلام ) بوده اند؟ گفتند: نه .
مـن در آن وقتى كه آن جناب جلوى ما حركت مى كرد, در ايشان تامل زيادى كردم كه گويا پيش از اين حضرتش را ديده ام , اما به خاطرم نيامد.
همين كه از ما جدا شد, يادم آمد او شخصى است كه در حله به منزل من آمده و مرا به واقعه سليمانيه خبر داد.
(شرح اين قضيه قبلا گذشت که حضرت يعد زيارت مرقد محمد ذو الدمعه به بيت سيد قزويني تشريف آورده بودند .

) و اما عشيره عنيزه را اصلا در منزلهايشان نديديم , حتى كسى از آنها نبود كه سؤال كنيم , جز آن كه ديديم غبار شديدى در وسط بيابان بلند شده است .
پـس از آن اسـبها ما را به سرعت مى بردند تا به دروازه شهر رسيديم و لشكريان راديديم كه بالاى قلعه ايستاده اند.
گـفتند: از كجا آمديد و چگونه رسيديد؟ بعد هم به سوى زوار و كثرت آنها نظر كردندو گفتند: سبحان اللّه , اين صحرا از زوار پر شده است , پس عشيره عنيزه كجارفته اند.
بـه ايـشـان گفتم : شما در شهر خود بنشينيد و حقوق خودتان را بگيريد و لمكة رب يرعاها, يعنى بـراى مكه پروردگارى است كه آن را حفظ و حراست مى كند.
(اين جمله , مضمون سخن حضرت عبدالمطلب است در وقتى كه براى پس گرفتن شتران خود به نزد ابرهه سلطان حبشه رفت , در آن جـا ابـرهـه گفت : چرا از من نخواستى

دست از خرابى كعبه بكشم ؟ فرمود: من صاحب شتران خودم هستم و مكه هم صاحبى دارد).
آنگاه داخل شهر كربلا شديم .
در آن جا ديديم گنج آغا بر تختى نزديك دروازه نشسته است .
سلام كردم .
به احترام من برخاست .
به او گفتم : تو را همين افتخار بس , كه نامت بر زبان آن حضرت جارى شد.
گفت :قضيه چيست ؟ من جريان را براى او نقل كردم .
گفت : آقاجان , من از كجا مى دانستم كه به زيارت آمده ايد تا برايتان قاصد بفرستم .
من و لشكريانم پـانـزده روز اسـت كه در اين شهر محاصره شده ايم و از ترس عنيزه قدرت بيرون آمدن را نداريم .
آنگاه از من پرسيد: آنها كجا رفتند؟ گفتم : نمى دانم , جز آن كه غبار شديدى در وسط بيابان ديديم كه گويا غبار كوچ كردن آنها باشد.
بـعد از اين صحبتها ساعت را بيرون آوردم , ديدم يك ساعت و نيم از روز مانده و تمام زمان سير ما يك ساعت شده است , در حالى كه بين منزلهاى بنى طرف تا كربلا سه فرسخ راه است .
بـه هـر حال شب را در كربلا به سر برديم .
وقتى صبح شد, سراغ عشيره عنيزه را گرفتيم .
يكى از كشاورزان كه در باغهاى كربلا بود, خبر داد عنيزه در منزل و خيمه هاى خودبودند.
ناگاه سوارى بـر ايـشـان ظاهر شد كه بر اسب نيكو و فربهى آمده بود و در دست نيزه بلندى داشت .
او با صداى بلند و مهيب آنها را صدا زد و گفت : اى عشيره عنيزه ,بدانيد كه اجل و مرگ حتمى بالاى سر شما اسـت .
ارتـش دولـت عـثـمانى با سوارها وپياده هايشان رو به شما مى آيند و اينك پشت سر من در راهند.
كوچ كنيد, ولى فكرنمى كنم از دست ايشان جان سالم بدر بريد.
بعد از اين سخنان ترس و ذلت بر عنيزه مسلط شد, به طورى كه بعضى افراد اثاثيه خود را به خاطر عجله و ترس رها كرده و مى رفتند و لذا ساعتى طول نكشيد كه تمام آنها كوچ كرده و رو به بيابان آوردند.
بـه آن كشاورز گفتم : اوصاف سوار را براى من نقل كن وقتى نقل نمود, ديدم همان سوارى است كه با ما بود
Najm151
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: چهارشنبه سپتامبر 06, 2017 6:05 am


بازگشت به بلاد عراق


cron
Aelaa.Net