هشتم ماه ربيع الأوّل

هشتم ماه ربيع الأوّل

پستتوسط najm152 » سه شنبه مارس 16, 2010 11:22 am

هو الله العلي الأعلى
بسم الله الرّحمان الرّحيم
najm152
 
پست ها : 2010
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:26 am

مرسولات منتشره

پستتوسط najm164 » سه شنبه مه 04, 2010 12:42 pm

روزنامه گاه شناسى : تقويم نجومي جامع

9 ربيع الأوّل 1429
http://www.4shared.com/file/40949720/4d ... _1429.html

8 ربيع الأوّل 1430
http://www.4shared.com/file/84776582/dc ... l1430.html

8 ربیع الاول 1431
http://www.4shared.com/file/210531962/2 ... -1431.html

-------------------------------------------------

مرسولات حيات اعلى
شماره: 115


8 ربيع الاول شهادت حضرت امام عسكري - 1427

هشتم ربيع الأوّل شهادت حضرت امام عسكري (عليه السلام)
را به فرزند بزرگوارش امام انس و جانّ تسليت عرض مي كنيم


خداوند همه ما را از
مؤمنين صاحب حق معرفت و ثابت در قدم قرارداده
و در محبت و معرفت و عبوديت و اطاعت مولا (منه السلام) موفق بدارد



جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://aelaa.net/Ersaal/3/Taqwim-elaahi ... l-1427.pdf

يا اين آدرس:

http://www.4shared.com/file/78052523/a7 ... -1427.html

-------------------------------------------------

مرسولات حيات اعلى
شماره: 640


8 ربيع الأول 1429

يكشنبه هشتم ربيع الأوّل 1429 سالروز شهادت حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام) را،
به حضرت قدسيه وجه الله و قبله حقيقيه عباد الله مولانا صاحب الأمر (ارواحنا فداه) تسليت عرض مي كنيم



جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://aelaa.net/Ersaal/3/Taqwim-elaahi ... l-1429.pdf

يا اين آدرس:

http://www.4shared.com/file/78580471/37 ... _1429.html

و همچنين

فايل صوتي ذكر مناقب و مصائب حضرت عسكري (منه السلام) از جناب خراساني را از آدرس زير دريافت نمائيد:
http://aelaa.net/Ersaal/3/Taqwim-elaahi ... i-1429.mp3
يا اين آدرس:
http://www.4shared.com/file/40899664/1c ... skari.html

-------------------------------------------------

مرسولات حيات اعلى
شماره: 1190


سوگواري 8 ربيع الأوّل 1430

پنج شنبه ۸ ربیع الأوّل ۱۴۳۰ سالروز
شهادت حضرت امام حسن عسکری (منه السّلام) را،
به حضرت بقیة الله (منه السلام) تسلیت عرض مینماییم


جهت دریافت مرسوله به آدرس زیر مراجعه نمائيد:
http://aelaa.net/Ersaal/3/Taqwim-elaahi ... 1-1430.pdf
يا اين آدرس:
http://www.4shared.com/file/90830427/4e ... -1430.html

-------------------------------
مرسولات حيات اعلى
شماره: 2349


هشتم ربيع الأوّل 1435 سالروز شهادت حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام) را،
به حضرت قدسيه وجه الله و قبله حقيقيه عباد الله مولانا صاحب الأمر (ارواحنا فداه) تسليت عرض مي كنيم


سوگواره 8 ربیع الاول - شهادت امام حسن عسكري (عليه السلام)
خطيب: مرحوم آيت الله شيخ عبد الحسين خراساني رضوان الله عليه)
http://aelaa.net/Ersaal/3/Taqwim-elaahi ... Askari.MP3
najm164
 
پست ها : 518
تاريخ عضويت: پنج شنبه مارس 18, 2010 2:01 pm

اهميت اين روز

پستتوسط najm164 » سه شنبه مه 04, 2010 12:59 pm

هشتم ماه ربيع الأول
روز عزاي امام . حسن . عسكري عليه السلام

تصوير

احسن الله لك العزاء ياصاحب الزمان بمصيبة أبيك الحسن الزكي
لعن الله ظالمه وغاصبه وقاتله


فتبر الله به أعمارهم * كما محي من بعدهم آثارهم

حتى قضى العمر بما يقاسي * فسمه المعتمد العباسي

قضى على شبابه مسموما * مضطهدا محتسبا مظلوما

فناحت الحور على شبابه * وصبت الدموع في مصابه

تضعضعت لرزئه السبع العلا * والملأ الأعلى نحيبه على

و انصدعت لرزئه الجبال * كأنه الساعة و الأهوال

لو لم يكن بقية الله لما * رأيت في الوجود أرضا وسما

بكته عين الحق والحقيقة * وشرعة المختار والطريقة

لرزئه اقشعرت الأظلة * بكاه كل ملة ونحلة

لقد بكاه الروح والأرواح * لما استحلوا منه واستباحوا

صبرا جميلا أيها المؤمل * والصبر في الرزء الجليل أجمل

وأحسن الله لك العزاء في * مصيبة ليس لها من خلف

يا حجة الله وخاتم الحجج * أغث مواليك إلى متى الفرج


آيت الله عظيم شيخ محمد حسين اصفهاني


روز : شهادت حضرت امام حسن عسكري (صلوات الله عليه) سال 260 هجرت
در اين روز، سنه 260: بنابر مشهور، وفات كرد سيد ما حضرت ابى محمد حسن بن على عسكرى سلام الله عليه
و آن در ايام طاغوت معتمدعباسي احمد بن جعفر متوكل عباسي (لعنهما الله) بوده
و در وقت وفات از سن شريف آن حضرت، بيست و هشت سال گذشته بود و آن جناب را دفن نمودند در همان خانه كه پدر بزرگوارش حضرت هادى (عليه السلام)، مدفون است
و صدمات و گرفتاريها كه براى جوارى و زنان آن حضرت روى داد از حبس و اعتقال و شدت صعوبت طلب سلطان زمان در پيدا كردن حجة بن الحسن زمام (عليه السلام) و تفتيش خانه ها و اخافه شيعيان و تشريد ايشان در ارشاد مفيد و غيره مسطور است.

تصوير

شيخ صدوق در حديث احمد بن عبدالله خاقان ناصبى كه از جانب خلفاء والى اوقاف و صدقات بوده در قم، روايت كرده، گفت: بخدا سوگند در هنگام وفات حسن بن على (عليه السلام) حالتى بر خليفه عارض شد كه من گمان نداشتم كه در وفات هيچكس چنين امرى تواند شد
و اين واقعه چنان بود كه روزى براى پدرم كه وزير خليفه بود خبر آوردند كه ابن الرضا (عليه السلام) رنجور شده. پدرم بسرعت تمام بنزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را او همراه كرد، يكى از ايشان نحرير خادم بود كه از محرمان خاص خليفه بود، امر كرد ايشان را كه پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند و بر احوال آن حضرت مطلع گردند و چند نفر طبيب را مقرر كرد كه هر بامداد و پسين نزد آن جناب بروند و از احوال با خبر باشند.
بعد از دو روز براى پدرم، خبر آوردند كه مرض آن حضرت صعب شده است و ضعف بر او مستولى گرديده است، پس بامداد سوار شد و نزد آن حضرت رفت و اطباء را امر كرد كه از خدمت آن حضرت دور شوند و قاضى القضاة را طلبيد و گفت: ده نفر از علماى مشهور را حاضر گردان كه پيوسته نزد آن حضرت باشند و پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنكه بعد از گذشتن از ايامى از ماه ربيع الاول، سنه 260، آن حضرت وفات كرد.
در روايت ديگر است كه امام حسن (عليه السلام) در شب وفات خود، نامه هاى بسيار بدست مبارك به اهل مدينه نوشت و در وقت وفات، نزد حضرت حاضر نبود، مگر جاريه او صيقل و عقيد غلام او و آن كسى كه مردم بر او مطلع نبودند، يعنى صاحب الامر (عليه السلام).
عقيد گفت كه در آن وقت، حضرت آبى طلبيد كه با مصطكى جوشانيده بودند و خواست كه بياشامد، چون حاضر كرديم، فرمود كه اول آبى بياوريد كه نماز كنم، چون آب آورديم، دستمالى در دامن خود گسترد و وضوء ساخت و نماز بامداد را ادا كرد و قدح آب مصطكلى جوشانيده بودند، گرفت كه بياشامد از غايت ضعف و شدت مرض، دست مباركش ميلرزيد و قدح بر داندنهاى شريفش ميخورد، چون آب را بياشاميد و صيقل قدح را گرفت، روح مقدسش به عالم قدس پرواز كرد. صلوات الله عليه.
چون خبر وفات آن حضرت در شهر سامره منتشر شد، قيامتى در آن شهر برپا شد. از جميع مردم، صداى ناله و شيون بلند گرديد.
خليفه در صدد تفحص فرزند سعادتمند آن حضرت در آمد. جمعى را فرستاد كه بر دور خانه آن حضرت حراست نمايند و جميع حجره ها را تفحص كنند و مهر نمايند، شايد آن حضرت را بيابند و زنان قابله را فرستاد كه كنيزان آن حضرت را تفحص كنند كه مبادا، حملى در ايشان باشد. پس يكى از زنان گفت كه يكى از كنيزان آن جناب را احتمال حملى هست. خليفه، نحرير خادم را بر او موكل گردانيد كه بر احوال او مطلع باشد، تا صدق و كذب آن سخن، ظاهر شود.
بعد از آن، در تهيه جنازه بر آمدند و جميع بازارها بسته شد، صغير و كبير، وضيع و شريف خلايق در جنازه آن برگزيده خالق جمع آمدند. پدرم با ساير وزراء و نويسندگان و اتباع خليفه و بنى هاشم و علويان به تجهيز آن جناب حاضر شدند و در آن روز، سامره مانند صحراى قيامت بود از كثرت ناله و شيون و گريه.
مردم چون از غسل و كفن آن جناب فارغ شدند، خليفه ابوعيسى را فرستاد كه بر آن جناب نماز كند، چون جنازه شريف را براى نماز بر زمين گذاشتند ابو عيسى نزديك آمد و كفن را از روى مبارك آن حضرت دور كرد و براى رفع تهمت خليفه، جماعت حاضرين را نزديك طلبيد و گفت: بيائيد و نظر كنيد، اين حسن بن على، فرزند زاده امام رضا است كه بر فراش خود، بمرگ خود مرده است و كسى آسيبى باو نرسانيده است و در مدت مرض او، اطباء و قضاة معتمدان و عدول حاضر بوده اند و بر احوال او مطلع گرديده اند و بر اين معنى، شهادت ميدهند. پس پيش ايستاد و بر آن حضرت نماز كرد و بعد از نماز، آن حضرت را در پهلوى پدر بزرگوار خود دفن كردند.
فقير گويد كه موافق روايت ابو الاديان: در وقت نماز بر جنازه امام حسن (عليه السلام) جعفر پيش ايستاد كه بر آن حضرت نماز بخواند، چون خواست كه تكبير بگويد، طفلى گندمگون، پيچده موى، گشاده دندان و مانند پاره ماه، بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و او را از آن موقف دور كرد و بر پدر بزرگوارش نماز كرد.
بعد از آن، خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند آن حضرت شد، زيرا كه شنيده بود كه فرزند آن جناب بر عالم، مستولى خواهد شد و اهل باطل را منقرض خواهد كرد.
چون جعفر اين واقعه را براى معتمد خليفه نقل كرد، معتمد خدمتكاران خود را فرستاد چندانكه تفحص كردند، خبرى از آن حضرت نيافتند و آن كنيز را كه گمان حمل باو ميبردند، تا دو سال تفحص احوال او ميكردند و اثرى ظاهر نشد.
و آنان صيقل كنيز حضرت امام حسن (عليه السلام) را گرفتند كه آن طفل را بما نشان ده. او انكار كرد و از براى رفع مظنه ايشان، گفت: من حملى دارم از آن حضرت. باين سبب او را به ابن ابى الشوارب قاضى سپردند كه چون آن فرزند متولد شد، بكشند.
بناگاه عبدالله ابن يحيى وزير، مرد و صاحب الزنج در بصره خروج كرد و ايشان بحال خود، درماندند و كنيز از خانه قاضى بخانه خود آمد.

روز : ولادت حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بنابرنقلي

ابتداي نزول وحي بنابرنقلي

روز : بعثت حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بنابرنقلي

روز : هجرت از مكه بنابرنقلي

روز : ورود حضرت پيامبر (صلى الله عليه وآله) به قبا نزديكي مدينه، و وارد نشدن به مدينه تا رسيدن حضرت مولا و فاطمة (عليهاالسلام)


تصوير
در قبله مسجد كه با نشان قرمز مشخص شده است، محل اقامت حضرت پيامبر(صلى الله عليه وآله) قبل از ورود به مدينه و اولين خانه حضرت مولا و فاطمة (عليهاالسلام) قبل از ساخته شدن خانه شان در كنار خانه و مسجد پيامبر (صلى الله عليه وآله) در مدينه مي باشد كه اخيرا تخريب شد و تا جند سال قبل ساختمان قديميش باقي بود.

روز : ورود حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) به مدينه بنابرنقلي

روز : شهادت حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بنابرنقلي

روز : ولادت حضرت امام سجاد (صلوات الله عليه) سال 38 هجرت بنابرنقلي

روز : ولادت حضرت امام حسن عسكري (صلوات الله عليه) سال 232 هجرت بنابرنقلي
najm164
 
پست ها : 518
تاريخ عضويت: پنج شنبه مارس 18, 2010 2:01 pm

زيارت حضرت امام حسن عسكري عليه السلام

پستتوسط najm164 » سه شنبه مه 04, 2010 1:03 pm

مستور نماند كه آن دو بزرگوار در خانه خود دفن شدند و براى آن درى بود كه گاهى باز مى كردند و شيعيان داخل مى شدند و در نزد قبر زيارت مى كردند و گاهى بسته بود و از بيرون مقابل شبّاكى كه در ديوار مقابل قبر مطهّر بود زيارت مى كردند و در صدر همين خبر زيارت مذكور است كه غسل مى كنى و به نزد قبر ايشان مى روى اگر توانى رفت و اگر نه اشاره مى كنى بسلام مقابل شبكه كه باز مى شود بسوى قبر و چنين زائر نماز زيارت خود را در مسجد بكند و چون به همّت مواليان آن خانه برداشته شد و به جاى آن قبّه و حرم و رواق و ايوان ساخته شد آن مسجد داخل در حرم شد و الان معروف است كه ايوان مستطيل كه در صحن پشت سر عسكرييّن عليه السلام است متّصل است به رواق همان مسجد مذكور است [بلكه نقل شده كه رواق پشت سَرِ مقدّس و يك ذرع از حرم مطهّر نيز مسجد است ] به هرحال زوّار از اين جهت آسوده شدند
تصوير


زيارت حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام

شيخ به سند معتبر از آن حضرت روايت كرده كه فرمود قبر من در سُرّ مَن راءى امان است از براى اهل دو جانب از بلاها و عذاب خدا مجلسى اوّل اهل دو جانب را به شيعه و سنّى معنى كرده و فرموده كه بركت آن حضرت دوست و دشمن را احاطه فرموده است چنانكه قبر كاظمين عليه السلام سبب امان بغداد شد الخ

و سيّد بن طاوس فرموده چون خواستى زيارت كنى حضرت عسكرى عليه السلام را بجا آور جميع آنچه را كه در زيارت پدرش حضرت هادى عليه السلام بجا مى آوردى (از غسل و لباس باك و ادب و اذن دخول)
فرمود هرگاه رسيدى به سُرّ مَنْ رَاءى غسل كن در وقت رسيدن غسل زيارت و بپوش پاكيزه ترين جامه هاى خود را و روانه شو با تاءنّى و وقار تا برسى بر در حرم شريف آنگاه كه رسيدى طلب رُخصت كن و بگو :
ءَاَدْخُلُ يا نَبِىَّ اللَّهِ ءَاَدْخُلُ يا اَميرَ
آيا داخل شوم اى پيغمبر خدا آيا داخل شوم اى امير
الْمُؤْمِنينَ ءَاَدْخُلُ يا فاطِمَةُ الزَّهْرآءُ سَيِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمينَ ءَاَدْخُلُ يا
مؤ منان آيا داخل شوم اى فاطمه زهرا بانوى زنان جهانيان آيا داخل شوم اى
مَوْلاىَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِي ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِي ءَاَدْخُلُ
مولا و سرورم اى حسن بن على آيا داخل شوم اى مولايم اى حسين بن على آيا داخل شوم
يا مَوْلاىَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي
اى مولايم على بن الحسين آيا داخل شوم اى مولايم محمد بن على
ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ مُوسَى بْنَ
آيا داخل شوم اى مولايم جعفر بن محمد آيا داخل شوم اى مولايم موسى بن
جَعْفَرٍ ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ عَلِىَّ بْنَ مُوسَى ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ مُحَمَّدَ بْنَ
جعفر آيا داخل شوم اى مولايم على بن موسى آيا داخل شوم اى مولايم محمد بن
عَلِي ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ يا اَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ ءَاَدْخُلُ يا
على آيا داخل شوم اى مولايم اى ابا الحسن على بن محمد آيا داخل شوم اى
مَوْلاىَ يا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِي ءَاَدْخُلُ يا مَلاَّئِكَةَ اللَّهِ الْمُوَكَّلينَ
مولايم اى ابا محمد حسن بن على آيا داخل شوم اى فرشتگان خدا
بِهذَا الْحَرَمِ الشَّريفِ
كه به اين حرم شريف گماشته شده ايد

اذن دخول ديگر:

در زيارت ائمه سرّ من رَاى عليهم السلام و اعمال سرداب مطهّر و در آن دو مقام است مقام اوّل درزيارت دو امام معصوم حضرت امام علىّ نقى و حضرت امام حسن عسكرى صلوات الله عليهما چون وارد شدى بسرّ مَن رَاءى انشاءالله و خواستى زيات كنى آن دو امام همام عليه السلام را پس غسل كن و بعد از آن رعايت آداب دخول حرمهاى شريفه با تَانّى و وقار روانه شو تا به در حرم مطهر و اذن دخول عمومى را كه در اوايل اين باب ذكر شد بخوان پس داخل حرم شو و زيارت كن آن دو بزرگوار را به اين الفاظ كه اصحّ زيارتست :
اَلسَّلامُ عَلَيْكُما
سلام بر شما
يا وَلِيَّىِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا حُجَّتَىِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا نُورَىِ
اى دو ولىّ (و دو نماينده ) خدا سلام بر شما اى دو حجت خدا سلام بر شما اى دو نور
اللَّهِ فِى ظُلُماتِ الاَْرْضِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا مَنْ بَدا لِلَّهِ فى شَاءْنِكُما
خدا در تاريكيهاى زمين سلام بر شما اى دو بزرگوارى كه نمايان كرد خداوند اراده اش را درباره شما
اَتَيْتُكُما زائِراً عارِفاً بِحَقِّكُما مُعادِياً لاَِعْدآئِكُما مُوالِياً
آمده ام به زيارتتان با معرفت به حقتان و دشمنم با دشمنانتان و دوست دارم
لاَِوْلِيآئِكُما مُؤْمِناً بِما آمَنْتُما بِهِ كافِراً بِما كَفَرْتُما بِهِ مُحَقِّقاً لِما
دوستانتان را و مؤ منم به آنچه شما به آن ايمان آورديد و كافرم بدانچه شما بدان كافر شديد حق مى دانم آنچه را
حَقَّقْتُما مُبْطِلاً لِمَا اَبْطَلْتُما اَسْئَلُ اللَّهَ رَبّى وَرَبَّكُما اَنْ يَجْعَلَ حَظّى
شما حق دانيد و باطل دانم آنچه را شما باطل دانستيد درخواست كنم از خدا پروردگار خود و پروردگار شما كه قرار دهد بهره مرا
مِنْ زِيارَتِكُمَا الصَّلوةَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ يَرْزُقَنى مُرافَقَتَكُما
از زيارت شما دو بزرگوار درود بر محمد و آلش و ديگر آنكه روزى من كند رفاقت شما را
فِى الْجِنانِ مَعَ آبائِكُمَا الصّالِحينَ وَاَسْئَلُهُ اَنْ يُعْتِقَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ
در بهشت با پدران شايسته شما و از او خواهم كه آزاد گرداند جانم را از آتش دوزخ
وَيَرْزُقَنى شَفاعَتَكُما وَمُصاحَبَتَكُما وَيُعَرِّفَ بَيْنى وَبَيْنَكُما وَلا
و روزيم گرداند شفاعت شما و همراهى شما را و شناسائى و آشنائى برقرار كند ميان من و شما و
يَسْلُبَنى حُبَّكُما وَحُبَّ آبائِكُمَا الصّالِحينَ وَاَنْ لا يَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ
از من نگيرد دوستى شما و دوستى پدران شايسته شما را و قرار ندهد اين زيارتم را آخرين بار
مِنْ زِيارَتِكُما وَيَحْشُرَنى مَعَكُما فِى الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ اَللّهُمَّ
زيارت شما و محشور گرداند مرا با شما در بهشت به رحمت خود خدايا
ارْزُقْنى حُبَّهُما وَتَوَفَّنى عَلى مِلَّتِهِما اَللّهُمَّ الْعَنْ ظالِمى آلِ مُحَمَّدٍ
روزيم گردان دوستى اين دو بزرگوار را و بميرانم بر كيش آنان خدايا لعنت كن بر ستم كنندگان به حق آل محمد
حَقَّهُمْ وَانْتَقِمْ مِنْهُمْ اَللّهُمَّ الْعَنِ الاَْوَّلينَ مِنْهُمْ وَالاْ خِرينَ وَضاعِفْ
و انتقام گير از آنها خدايا لعنت كن بر اولين و آخرين آنها و دو چندان كن
عَلَيْهِمُ الْعَذابَ وَابْلُغْ بِهِمْ وَبِاَشْياعِهِمْ وَمُحِبّيهِمْ وَمُتَّبِعيهِمْ اَسْفَلَ
بر آنان عذابت را و برسان آنها را و هم چنين پيروان و دوستان و هم مسلكانشان را به پست ترين
دَرَكٍ مِنَ الْجَحيمِ اِنَّكَ عَلى كُلِّشَى ءٍ قَديرٌ اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ
درجات جهنم كه براستى تو بر هر چيز توانائى خدايا شتاب كن در فرج نماينده
وَابْنِ وَلِيِّكَ وَاجْعَلْ فَرَجَنا مَعَ فَرَجِهِمْ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
و فرزندت نماينده ات و گشايش كار ما را با ظهور و فرج ايشان قرار ده اى مهربانترين مهربانان

پس بايست نزد ضريح آن حضرت و بگو:
تصوير

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ
سلام بر تو اى مولا و سرور من
يا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِي الْهادِىَ الْمُهْتَدِىَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ
اى ابا محمد حسن بن على هادى راه يافته و رحمت خدا و بركاتش نيز بر تو باد
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ اَوْلِيآئِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ
سلام بر تو اى ولى و نماينده خدا و فرزند اولياء او سلام بر تو اى حجت خدا
وَابْنَ حُجَجِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللَّهِ وَابْنَ اَصْفِيآئِهِ اَلسَّلامُ
و فرزند حجتهاى خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و زاده برگزيدگانش سلام
عَلَيْكَ يا خَليفَةَ اللَّهِ وَابْنَ خُلَفآئِهِ وَاَبا خَليفَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ
بر تو اى جانشين خدا و فرزند جانشينانش و پدر جانشين او سلام بر تو اى فرزند
خاتَمِ النَّبِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا
خاتم پيمبران سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصياء سلام بر تو اى
بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ
فرزند امير مؤ منان سلام بر تو اى فرزند بانوى زنان جهانيان سلام
عَلَيْكَ يَا بْنَ الاَْئِمَّةِ الْهادينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الاَْوْصِيآءِ
بر تو اى فرزند امامان راهنما سلام بر تو اى فرزند اوصياى
الرّاشِدينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عِصْمَةَ الْمُتَّقينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ
با رشد و هدايت سلام بر تو اى نگهبان پرهيزكاران سلام بر تو اى پيشواى
الْفآئِزينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رُكْنَ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا فَرَجَ
رستگاران سلام بر تو اى پايه و ركن اهل ايمان سلام بر تو اى گشايش ده
الْمَلْهُوفينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ الاَْنْبِيآءِ الْمُنْتَجَبينَ اَلسَّلامُ
اندوهناكان سلام بر تو اى وارث پيمبران برگزيده سلام
عَلَيْكَ يا خازِنَ عِلْمِ وَصِىِّ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الدّاعى
بر تو اى خزينه دار علم وصى رسول خدا سلام بر تو اى دعوت كننده
بِحُكْمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النّاطِقُ بِكِتابِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا
به حكم خدا سلام بر تو اى گوياى به كتاب خدا (قرآن ) سلام بر تو اى
حُجَّةَ الْحُجَجِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا هادِىَ الاُْمَمِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ
حجت حجتهاى الهى سلام بر تو اى راهنماى ملتها سلام بر تو اى واسطه
النِّعَمِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْبَةَ الْعِلْمِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ الْحِلْمِ
و سرپرست نعمتها سلام بر تو اى گنجينه دانش سلام بر تو اى كشتى حلم و بردبارى
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الظّاهِرَةِ لِلْعاقِلِ حُجَّتُهُ وَالثّابِتَةِ
سلام بر تو اى پدر امام منتظر آنكس كه حجت و نشانه اش براى شخص خردمند آشكار و
فِى الْيَقينِ مَعْرِفَتُهُ الْمُحْتَجَبِ عَنْ اَعْيُنِالظّالِمينَ وَالْمُغَيَّبِ عَنْ
معرفتش به يقين ثابت و مسلم است آنكه در پرده است از ديده ستمكاران و آن غايب و پنهان از
دَوْلَةِ الْفاسِقينَ وَالْمُعيدِ رَبُّنا بِهِ الاِْسْلامَ جَديداً بَعْدَ الاِْنْطِماسِ
حكومت و دولت اهل فسق و عصيان و آنكس كه پروردگار ما بوسيله اش دين اسلام را بصورت تازه و نوى باز گرداند پس از فرسودگى
وَالْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الاِْنْدِراسِ اَشْهَدُ يامَوْلاىَ اَنَّكَ اَقَمْتَ الصّلوةَ
و قرآن را تر و تازه باز آرد پس از كهنگى گواهى دهم اى سرور من كه براستى تو برپاداشتى نماز را
وَآتَيْتَ الزَّكاةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَدَعَوْتَ اِلى
و پرداختى زكات را و امر كردى به معروف و نهى كردى از منكر (كار زشت ) و دعوت كردى
سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى
مردم را به راه پروردگارت به فرزانگى و پند نيك و پرستش كردى خدا را از روى اخلاص تا
اَتيكَ الْيَقينُ اَسْئَلُ اللَّهَ بِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يَتَقَبَّلَ زِيارَتى
مرگت فرا رسيد از خدا خواهم بدان منزلت و مقامى كه شما در نزد او داريد كه بپذيرد زيارتى را كه من
لَكُمْ وَيَشْكُرَ سَعْيى اِلَيْكُمْ وَيَسْتَجيبَ دُعائى بِكُمْ وَيَجْعَلَنى مِنْ
از شما كردم و قدردانى كند از سعى و كوششم براى رسيدن به درگاه شماو اجابت كند دعايم را بوسيله شما و قرارم دهد
اَنْصارِ الْحَقِّ وَاَتْباعِهِ وَاَشْياعِهِ وَمَواليهِ وَمُحِبّيهِ وَالسَّلامُ عَلَيْكَ
از ياوران حق و پيروان و همراهان و دوستان و دوست دارانش و سلام بر تو
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ
و رحمت خدا و بركاتش
پس ببوس ضريحش را و بگذار طرف راست صورت خود را بر آن پس طرف چپ را گذار و بگو:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ
خدايا درود فرست بر آقاى ما محمد و خاندانش
وَصَلِّ عَلى الْحَسَنِ بْنِ عَلِي الْهادى اِلى دينِكَ وَالدّاعى اِلى
و درود فرست بر حسن بن على آن راهنماى بسوى دين تو و دعوت كننده بسوى
سَبيلِكَ عَلَمِ الْهُدى وَمَنارِ التُّقى وَمَعْدِنِ الْحِجى وَماْوَى النُّهى
راه تو پرچم هدايت و مشعل تقوى و كان عقل و جايگاه فرزانگى و خرد
وَغَيْثِ الْوَرى وَسَحابِ الْحِكْمَةِ وَبَحْرِ الْمَوْعِظَةِ وَوارِثِ الاَْئِمَّةِ
و باران رحمت مردم و ابر (ريزان ) حكمت و درياى پند و وعظ و وارث امامان
وَالشَّهيدِ عَلىَ الاُْمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَالْفاضِلِ الْمُقَرَّبِ
و گواه بر امت ، آن معصوم از گناه و پاكيزه و فاضل مقرب درگاه
وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ الَّذى وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْكِتابِ وَاَ لْهَمْتَهُ فَصْلَ
و پاك از پليدى ، آن كس كه علم كتاب خود (قرآن ) را به او ارث دادى و طريقه جدا كردن بين حق و باطل
الْخِطابِ وَنَصَبْتَهُ عَلَماً لاَِهْلِ قِبْلَتِكَ وَقَرَنْتَ طاعَتَهُ بِطاعَتِكَ
و داورى آن را به او الهام فرمودى و او را پرچم و نشانه اهل قبله خود قرار دادى مقرون ساختى فرمانبردارى او را به فرمانبردارى خود
وَفَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلى جَميعِ خَليقَتِكَ اَللّهُمَّ فَكَما اَنابَ بِحُسْنِ
و واجب كردى دوستيش را بر همه آفريدگانت خدايا چنانچه او دل بست با
الاِْخْلاصِ فى تَوْحيدِكَ وَاَرْدى مَنْ خاضَ فى تَشْبيهِكَ وَحامى
اخلاصى پاك درتوحيد تو و محكوم كرد كسى را كه در انديشه تشبيه تو (به مخلوق ) فرو رفته بود و حمايت كرد
عَنْ اَهْلِ الاْيمانِ بِكَ فَصَلِّ يا رَبِّ عَلَيْهِ صَلوةً يَلْحَقُ بِها مَحَلَّ
از ايمان دارندگان به تو پس درود فرست پروردگارا بر او درودى كه او را به جايگاه
الْخاشِعينَ وَيَعْلُو فِى الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خاتَمِ النَّبِيّينَ وَبَلِّغْهُ مِنّا
خشوع كنندگان و فروتنان درگاهت رساند و برساند او را بدرجه جدش خاتم پيمبران و برسان به او از جانب من
تَحِيَّةً وَسَلاماً وَآتِنا مِنْ لَدُنْكَ فى مُوالاتِهِ فَضْلاً وَاِحْساناً وَمَغْفِرَةً
تحيت و سلامى و بده به ما از نزد خويش در دوستيش برترى و احسان و آمرزش
وَرِضْواناً اِنَّكَ ذُو فَضْلٍ عَظيمٍ وَمَنٍّ جَسيمٍ
و خشنودى خود را كه براستى تو داراى فضلى بزرگ و نعمتى گرانمايه هستى
پس نماز زيارت بجا آور و چون فارغ شدى بگو:
يا دآئِمُ يا دَيْمُومُ يا حَىُّ يا قَيُّومُ يا كاشِفَ الْكَرْبِ
اى هميشگى و اى پاينده و اى زنده اى هميشه پابرجا اى برطرف كن گرفتارى
وَالْهَمِّ وَيا فارِجَ الْغَمِّ وَيا باعِثَ الرُّسُلِ وَيا صادِقَ الْوَعْدِ وَيا حَىُّ
و اندوه و اى زداينده غم و غصه اى برانگيزنده رسولان و اى راست وعده و اى زنده اى كه
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِحَبيبِكَ مُحَمَّدٍ وَوَصِيِّهِ عَلِي ابْنِ عَمِّهِ
معبودى جز تو نيست توسل جويم بدرگاه تو بوسيله حبيبت محمد و وصيّش على عموزاده
وَصِهْرِهِ عَلَى ابْنَتِهِ الَّذى خَتَمْتَ بِهِمَا الشَّرايِعَ وَفَتَحْتَ بِهِمَا
و شوهر دخترش آن دو بزرگوارى كه پايان دادى به آن دو مذاهب را و گشودى به آن دو
التَّاْويلَ وَالطَّلايِعَ فَصَلِّ عَلَيْهِما صَلوةً يَشْهَدُ بِهَا الاَْوَّلُونَ
تاءويل و رازهاى سربسته قرآن را پس درود فرست بر آن دو درودى كه گواهى دهند بدان پيشينيان
وَالاْخِرُونَ وَيَنْجُوبِهَا الاَْوْلِيآءُ وَالصّالِحُونَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِفاطِمَةَ
و پسينيان و نجات يابند به آن دوستان تو و شايستگان درگاهت و توسل جويم بدرگاهت بوسيله فاطمه
الزَّهْرآءِ والِدَةِ الاَْئِمَّةِ الْمَهْدِيّينَ وَسَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ الْمُشَفَّعَةِ
زهراء مادر امامان راه يافته و بانوى زنان جهانيان آنكه شفاعتش
فى شيعَةِاَوْلادِهَا الطَّيِّبينَ فَصَلِّ عَلَيْها صَلوةً دآئِمَةً اَبَدَ الاْبِدينَ
پذيرفته است درباره شيعيان فرزندان پاكش درود فرست بر او درودى هميشگى و جاويدان و تا برپا است
وَدَهْرَ الدّاهِرينَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِالْحَسَنِ الرَّضِىِّ الطّاهِرِالزَّكِىِّ
روزگار و توسل جويم بدرگاهت بوسيله حسن مجتبى آن امام پاك پاكيزه
وَالْحُسَينِ الْمَظْلُومِ الْمَرْضِىِّ الْبَرِّ التَّقِىِّ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ
و حسين مظلوم آن امام پسنديده و نيكوكار با تقوى دو آقاى جوانان اهل بهشت
الاِْمامَيْنِ الْخَيِّرَيْنِ الطَّيِّبَيْنِ التَّقِيَّيْنِ النَّقِيَّيْنِ الطّاهِرَيْنِ الشَّهيدَيْنِ
آن دو امام برگزيده پاكيزه با تقواى بى عيب و پاك و آن دو شهيد
الْمَظْلُومَيْنِ الْمَقْتُولَيْنِ فَصَلِّ عَلَيْهِما ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وَما غَرَبَتْ
مظلوم كشته (راه حق ) پس درود فرست بر آن دو تا هرگاه كه (جهانى برپا است و) سر زند و غروب كند خورشيدى
صَلوةً مُتَوالِيَةً مُتَتالِيَةً وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
درودى پشت سر هم و پى درپى و توسل جويم بدرگاهت به على بن الحسين
سَيِّدِالْعابِدينَ الْمَحْجُوبِ مِنْ خَوْفِ الظّالِمينَ وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِي
آقاى عبادت كنندگان و مستور از ترس ستمكاران و به محمد بن على
الْباقِرِ الطّاهِرِ النُّورِ الزّاهِرِ الاِْمامَيْنِ السَّيِّدَيْنِ مِفْتاحَىِ الْبَرَكاتِ
باقر آن امام پاك و آن روشنى تابناك آن دو امام بزرگ كليد هر بركت
وَمِصْباحَىِ الظُّلُماتِ فَصَلِّ عَلَيْهِما ما سَرى لَيْلٌ وَما اَضآءَ نَهارٌ
و چراغ هر تاريكى و ظلمت درود فرست بر آنها تا بگذرد شبى و بتابد روزى
صَلوةً تَغْدُو وَتَرُوحُ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ عَنِ
درودى در بامداد و پسين و توسل جويم بدرگاهت بوسيله جعفر بن محمد آن راستگوى از طرف
اللَّهِ وَالنّاطِقِ فى عِلْمِ اللَّهِ وَبِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْدِ الصّالِحِ فى نَفْسِهِ
خدا و گوياى دانش خدا و به موسى بن جعفر آن بنده اى كه خودبخود شايسته و صالح بود
وَالْوَصِىِّ النّاصِحِ الاِْمامَيْنِ الْهادِيَيْنِ الْمَهْدِيَّيْنِ الْوافِيَيْنِ الْكافِيَيْنِ
و آن وصى خيرخواه كه هر دوى آنها دو امام راهنماى راه يافته و وافى و كافى بودند
فَصَلِّ عَلَيْهِما ما سَبَّحَ لَكَ مَلَكٌ وَتَحَرَّكَ لَكَ فَلَكٌ صَلوةً تُنْمى
پس درود فرست بر آن دو تا هرگاه كه تسبيحت كند فرشته اى و در جنبش باشد به فرمانت فلكى ، درودى با بركت
وَتَزيدُ وَلا تَفْنى وَلا تَبيدُ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِعَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا
كه فزونى يابد و فنا و زوال نپذيرد و توسل جويم بدرگاهت بوسيله على بن موسى الرضا
وَبِمُحَّمَدِ بْنِ عَلِي الْمُرْتَضَى الاِْمامَيْنِ الْمُطَهَّرَيْنِ الْمُنْتَجَبَيْنِ فَصَلِّ
و به محمد بن على مرتضى (پسنديده ) آن دو امام پاك و برگزيده درود فرست
عَلَيْهِما ما اَضآءَ صُبْحٌ وَدامَ صَلوةً تُرَقّيهِما اِلى رِضْوانِكَ فِى
بر آن دو تا روشن باشد بامدادى و (روزى ) برپا است درودى كه بالا برد آن دو را بسوى رضوانت در
الْعِلِّيّينَ مِنْ جِنانِكَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِعَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الرّاشِدِ وَالْحَسَنِ
بلندترين جاهاى بهشتت و توسل جويم بدرگاهت به على بن محمد آن امام با رشد و حسن
بْنِ عَلِي الْهادِى الْقآئِمَيْنِ بِاَمْرِ عِبادِكَ الْمُخْتَبَرَيْنِ بِالِْمحَنِ الْهايِلَةِ
بن على هادى كه هر دوى آنان قيام كردند به كار بندگانت و به محنتهاى هراس انگيز آزمايش شدند
وَالصّابِرَيْنِ فِى الاِْحَنِ الْمائِلَةِ فَصَلِّ عَلَيْهِما كِفآءَ اَجْرِ الصّابِرينَ
و در برابر كينه هاى لغزاننده بردبارى كردند پس درود فرست بر آنان معادل مزد همه بردباران
وَاِزآءَ ثَوابِ الْفآئِزينَ صَلوةً تُمَهِّدُ لَهُمَا الرِّفْعَةَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ يا
و برابر پاداش رستگاران درودى كه آماده كند براى آن دو بلندى رتبه را و توسل جويم به درگاهت
رَبِّ بِاِمامِنا وَمُحَقِّقِ زَمانِنَا الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَالشّاهِدِ الْمَشْهُودِ
پروردگارا به امام خودمان و محقق زمانمان آن روز موعود و آن گواه گواهى شده
وَالنُّورِ الاَْزْهَرِ وَالْضِّيآءِ الاَْنْوَرِ الْمَنْصُورِ بِالْرُّعْبِ وَالْمُظَفَّرِ
و درخشنده ترين نور و روشنترين تابش آن يارى شده به رعب و ترس (كه رعبش در دلها افتد) و آن پيروزمند
بِالسَّعادَةِ فَصَلِّ عَلَيْهِ عَدَدَ الثَّمَرِ وَاَوْراقِ الشَّجَرِ وَاَجْزآءِ الْمَدَرِ
بوسيله سعادت پس درود فرست بر او به شماره ميوه ها و برگهاى درختان و يك يك ريگها
وَعَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ وَعَدَدَ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ وَاَحْصاهُ كِتابُكَ
و به عدد موها و كركها و به شماره آنچه دانشت بدان احاطه دارد و نامه ات آن را بشمارد
صَلوةً يَغْبِطُهُ بَها الاَْوَّلُونَ وَالاْ خِروُنَ اَللّهُمَّ وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ
درودى كه غبطه خورند بدان پيشينيان و پسينيان خدايا ما را در گروه او محشور گردان
وَاحْفَظْنا عَلى طاعَتِهِ وَاحْرُسْنا بِدَوْلَتِهِ وَاَتْحِفْنا بِوِلايَتِهِ وَانْصُرْنا
و به پيرويش نگهداريمان كن و به دولت او محفوظمان بدار و دوستى او را به ما تحفه ده و ياريمان ده
عَلى اَعْدآئِنا بِعِزَّتِهِ وَاجْعَلْنا يارَبِّ مِنَ التَّوّابينَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
بر دشمنانمان به عزت و شوكت او و قرارمان ده پروردگارا از توبه كنندگان اى مهربانترين مهربانان ،
اَللّهُمَّ وَاِنَّ اِبْليسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعينَ قَد اِسْتَنْظَرَكَ لاِِغْوآءِ خَلْقِكَ
خدايا و از آن سو شيطان سركش ملعون از تو مهلت خواسته تا خلقت را گمراه كند
فَاَنْظَرْتَهُ وَاسْتَمْهَلَكَ لاِِضْلالِ عَبيدِكَ فَامْهَلْتَهُ بِسابِقِ عِلْمِكَ فيهِ
و تو مهلتش دادى و از تو فرصت خواسته براى از راه بدر بردن بندگانت و تو فرصتش دادى از روى آن علمت كه از
وَقَدْ عَشَّشَ وَكَثُرَتْ جُنُودُهُ وَازْدَحَمَتْ جُيُوشُهُ وَانْتَشَرَتْ دُعاتُهُ
پيش درباره اش گذشته و او لانه كرده و لشگرش زياد شده و قشونش انبوه گشته و خوانندگان بسوى
فى اَقْطارِ الاَْرْضِ فَاَضَلُّوا عِبادَكَ وَاَفْسَدُوا دينَكَ وَحَرَّفُوا الْكَلِمَ
او در اطراف زمين پراكنده شده و بندگانت را گمراه كرده و دين تو را به فساد كشانده و كلمات (و سخنان تو را) جابجا كرده
عَنْ مَواضِعِهِ وَجَعَلُوا عِبادَكَ شِيَعاً مُتَفَرِّقينَ وَاَحْزاباً مُتَمَرِّدينَ وَقَدْ
(و تغيير داده اند) و بندگانت را بصورت گروههاى پراكنده و دستجات سركش (و مخالف با هم ) در آورده و تو خود
وَعَدْتَ نَقْضَ بُنْيانِهِ وَتَمْزيقَ شَاْنِهِ فَاَهْلِكْ اَوْلادَهُ وَجُيُوشَهُ وَطَهِّرْ
وعده كردى كه ريشه و پايه اش را درهم شكنى و تشكيلاتش را برهم زنى ، پس فرزندان و لشگريانش را نابود كن و
بِلادَكَ مِنِ اخْتِراعاتِهِ وَاخْتِلافاتِهِ وَاَرِحْ عِبادَكَ مِنْ مَذاهِبِهِ
شهرها و بلاد خود را از بدعتها و اختلافهايى كه ايجاد كرده پاك كن و بندگانت را از راهها (و روشها)
وَقِياساتِهِ وَاجْعَلْ دآئِرَةَ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ وَابْسُطْ عَدْلَكَ وَاَظْهِرْ دينَكَ
و قياسهاى او (كه در كار دين كرده ) راحت كن و چرخ بد روزگار را بر ايشان به گردش درآور و عدل و دادت را بگستران و دين وآئينت را
وَقَوِّ اَوْلِيآئَكَ وَاَوْهِنْ اَعْدآئَكَ وَاَوْرِثْ دِيارَ اِبْليسَ وَدِيارَ اَوْلِيآئِهِ
آشكار ساز و دوستانت را نيرو ده و دشمنانت را خوار گردان و سرزمينهاى شيطان و سرزمينهاى دوستانش
اَوْلِيآئَكَ وَخَلِّدْهُمْ فِى الْجَحيمِ وَاَذِقْهُمْ مِنْ الْعَذابِ الاَْليمِ وَاجْعَلْ
را به دوستانت واگذار فرما و او و اتباعش را در جهنم مخلد بدار و از عذاب دردناك به آنها بچشان و لعنتهاى خود را
لَعآئِنَكَ الْمُسْتَوْدَعَةَ فى مَناحِسِ الْخِلْقَةِ وَمَشاويهِ الْفِطْرَةِ دآئِرَةً
كه در جاهاى نحس خلقت و مناظر زشت طبيعت به وديعت نهاده اى همه را بر سر
عَلَيْهِمْ وَمُوَكَّلَةً بِهِمْ وَجارِيَةً فيهِمْ كُلَّ صَباحٍ وَمَسآءٍ وَغُدُوٍّ وَرَواحٍ
آنها فرو بار كه موكل بر آنها گردند و در ميان آنان جارى باشد در هر صبح و شام و هر چاشتگاه و پسين
رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ
پروردگارا به ما در دنيا حسنه (خوبى ) و در آخرت نيز حسنه عطا فرما و نگاهمان دار به رحمت خويش از عذاب
النّارِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
دوزخ اى مهربانترين مهربانان
پس دعا كن به آنچه خواهى از براى خود و برادرانت.
و جهد مى كنى در دعا كردن از براى خود و پدر و مادر خود و هر دعا كه خواهى بكن

و اگر توانى به نزديك قبر ايشان بروى دو ركعت نماز نزد قبر بكن
تصوير

و اگر نتوانى داخل مسجد شو و دو ركعت نماز بكن و هر دعا كه خواهى بكن كه مستجاب است و اين مسجد پهلوى خانه ايشان است و حضرت امام علىّ نقى و امام حسن عسكرى عليه السلام در آن نماز مى كرده اند.
najm164
 
پست ها : 518
تاريخ عضويت: پنج شنبه مارس 18, 2010 2:01 pm

آئین هنگام

پستتوسط najm146 » جمعه ژانويه 10, 2014 12:11 pm

آئين هنگام

درمدح امام ابى محمد الحسن العسكرى عليه السلام

باز كمندى فكند جعد مجعد = آهوى طبع مرا كرد مقيد

سلسله موى آن زلف مسلسل = سخت مرا بسته چون عهد موكد

داد شميمى از آن موى معنبر = عظم رميم مرا روح مجدد

پيك صبا آورد خرم و خندان = زان لب و دندان خبر، مرسل و مسند

قوت دل و جان از آن حقه ياقوت = لولو و مرجان از آن در منضد

سر حقيقت از آن پير طريقت = آيه رحمت از آن رحمت بيحد

عين معارف لسان الله ناطق = الحسن بن على بن محمد

عسكرى آن شاه اقليم ولايت = كش همه عالم بود جند منجد

بسمله مصحف عالم امكان = نقطه بائيه نسخه سرمد

فالق صبح ازل مطلع انوار = مشرق شمس ابد فيض موبد

خاك گذرگاه او طبع مجسم = بنده در گاه او عقل مجرد

طلعت زرين مهر شمع رواقش = شرفه ايوان او طاق زبر جد

كس نزند جز تواى محرم لاهوت = در حرم كبريا تكيه بمسند

سجده كند مهر و مه چون بنشيند = يوسف حسن تو بر تخت ممهد

شاخه طوبى كجا آن قد زيبا = نخله طور است و يا روح مجسد

زد بدلت آتشى زهر كه در دهر = شعله او تا ابد ماند مخلد

شاهد اصلى پس از شمع جمالت = شد به پس پرده غيبت ممتد

ناظم كون و مكان چون ز ميان رفت = شمل حقيقت شد اينگونه مندد

ايچه خوش آندم كه در جلوه در آيد = كوكب درى از آن برج مشيد

تا كه بديدار آن طلعت ميمون =تا كه باشراق آن طالع اسعد

سينه سينا شود عرصه گيتى =روشن و بينا شود ديده ارمد


آيت الله عظيم شيخ محمد حسين اصفهاني
najm146
 
پست ها : 45
تاريخ عضويت: يکشنبه فبريه 07, 2010 9:28 am


بازگشت به ماه ربيع الأوّل


Aelaa.Net