شاهى كه بود گوشه نشينى شعار او = محنت قرين او شد و غم بود يار او
آن كو دميد صبح ازل از جبين او = شد تيره تر ز شام ابد روزگار او
محكوم حكم ديو شد آن خسروى كه بود = روح الامين چو بنده فرمانگزار او
موسى اگر به طور غمش ميزدى قدم = بيخود شدى ز آه دل شعله بار او
يكباره گر مسيح بديد آنچه او بديد = مي شد دوباره چرخ چهارم چو دار او
آن سرو سبز پوش چو گل سرخ روى شد = آرى ز بس كه خون جگر شد نگار او
روى حسن چه سبز شد از زهر غم فزود = تا شد سرشك ديده و دل جويبار او
طوبى نثار آن قد و قامت كه بعد مرگ = از چار سو خدنك سه پر شد نثار او
پرورده ي كنار پيمبر بد از نخست = محروم شد در آخر كار از كنار او
آن سرورى كه صاحب بيت الحرام بود = بيت الحرام بهر چه بر وى حرام بود
آيت الله عظيم شيخ محمد حسين اصفهاني
روز : شروع درگيريهاي عمده در صفين سال 37 هجرت
روز : به دار كشيدن و مصلوب نمودن بدن شريف جناب زيد بن علي بن الحسين (عليهما السلام) چهار سال بدن شريفش را برهنه و عريان بالاي دار نمودند و سرانجام آنرا سوزانيدند