صفحه 1 از 1
غرفه پاسخگویی به سؤالات درباره آموزش مدرسه عمومی
ارسال شده در:
دوشنبه آپريل 18, 2011 10:46 pm
توسط aelaa.net
غرفه پاسخگویی به سؤالات درباره آموزش مدرسه عمومی
غرفه پاسخگویی به سؤالات درباره آموزش مدرسه عمومی
ارسال شده در:
دوشنبه ژوئن 06, 2011 9:09 pm
توسط najm127
سؤال:
مشكلي كه اكنون با فرزند خود دارم اين است كه امسال دختر من به كلاس اول دبستان رفته و در مدرسه خيلي كم رو و خجالتي است، ولي برعكس در غير از مدرسه هر جاي ديگر برويم، چنين نيست و اين حالت را فقط در مدرسه دارد و حتي جواب سؤالاتي كه معلم از او مي پرسد را بي صدا و آرام ميدهد كه معلم با لبخواني ميفهمد چه ميگويد و الان نميدانم با او چه برخوردي داشته باشم، تا از اين حالت بيرون بيايد؟
جواب:
اين مشكلي نيست، و فقط بايد بطور تدريجي و تشويق زمينه سخن گفتن، تعريف كردن، خواندن متن يا شعر يا خاطره يا.... توسط او در جمعهاي كوچك را فراهم كنيد، تكرار و توسعه آن موجب رفع اشكال ميباشد، همين تمرين را معلّم او به مناسبتهايي ميتواند فراهم كند، خصوصاً در مطالبي كه حفظي و درسي نيست و از خودش ميتواند بيان كند.
همچنين:
1- مدرسه معيار موفّق بودن انسان نيست. مدرسه تنها يک وسيله براي يک کم سواد و يادگيري زندگي اجتماعي است.
2- مدرسه محيط رقابت است. رقابت ميتواند آلودگي باشد، پدر و مادر نبايد در اين حقيقت مدرسه وارد شوند.
مهمترين عوامل موفقيت زندگي از نظر اسلام، پاکي و صداقت است و اين ارزشها مهمتر از ارزشهاي امروزهي اجتماعي ماست.
3- حکم کلّي 1 = آنچه مهم است، پيشرفتها و رشد فرزندتان، در هر زمينهاي که باشد.
دختر شما امسال شايد در خيلي زمينههاي ديگر پيشرفت کرده باشد، چيزهايي که هست را دنبالش باشيد، نه چيزهايي که نيست يا هنوز تحقق پيدا نکرده.
4- حکم کلّي 2 = اما اگر، فرض کنيد، مثلاً بچهي شما اهل درس نباشد، حتماً اهل چيز ديگري است.
آبي دوست داريد، امّا سبز قشنگي خود دارد! خدا انسان را آزاد آفريده، امّا بعضي اوقات خودمان را در چند آرزوها و نظرهاي ناصحيح زنداني ميکنيم!
اين چيزها ميتواند باعث کندي رشد بچههاي خودمان باشد.
5- حکم کلّي 3 = بچه اصلاً يک اشياء نيست تا آنچه را دوست داريم باشد، بشود! اين واضح است، اما بعضي اوقات رفتارمان مساوي به همين حقيقت است.
براي رسيدن به تعادلي 3 نکته بسيار مهم است:
الف- احترام گذاشتن به بچّه (بچه امانت خداست)
ب- راضي بودن از بچه (اين نکته يک نکتهي اخلاقي دين خودمان است، راضي بودن از روزي که خداوند براي ما مقدر فرموده)
ج- اطمينان داشتن به بچه (در واقع اطمينان داشتن به بچه مساوي با اطمينان به تربيت خودمان است)
اين 3 نکته باعث تعادل رابطه بين مادر و فرزند ميشود. براي اين سه نکته مادر بايد روحيهي مثبت داشته باشد (نسبت به خداوند تبارک و تعالي، نسبت به خود و نسبت به ديگران) تا فرزند هم نيرو و انرژي مثبت بيشتر براي زندگي پيدا کند.
6- حکم کلّي 4 = همهي مشکلات از خودمان است، يعني از روحيه خودمان است. دختر شما مشکلي ندارد.
7- نکته خيلي مهم: هنگام مشکلات، جايي به مشکلت ندهيد و اطمينان کامل به فرزندتان بدهيد، با «يک خردهي انکار کردن مشکل را!» مبادا بچه احساس کند و بشنود که او اين طوري است و اين طوري نيست.
چرا؟
اوّلاً براي خودتان: اگر يک عنواني را به فرزند ميچسبانيد در واقع خودتان به طوري جدّي يك مشکل جايي داريم؛ بچه دائماً در حال حرکت است و انرژي و قدرت دروني بسياري دارد.
گفتيد، تکرار کرديد (به خودتان و يا به ديگران)، پس خودمان مشکل را بزرگ کرديم!
به حرفهاي ديگران هم گوش ندهيد و اطمينان به بچه خودتان داشته باشيم.
ثانياً براي خود فرزند روحيهي بسيار بدي است زيرا که خود بچه کم کم باور ميکند که خجالتي است يا لجباز يا اهل درس نيست يا ...، مبادا با رفتار و گفتار خودمان، بچه دليلي و قدرتي را پيدا نکند تا خودش را عوض کند، براي رشد و نورانيت همهي انسانها اين نوع روحيه بسيار منفي است.
مثال روشن: اگر کسي به يک مريضي سنگين مبتلا شده، اگر فقط در فکر سنگيني اين مرض ميباشد، آيا بيشتر مريض ميشود؟ کسي که همان مريضي را دارد، اما روحيهي مثبت دارد آيا زودتر درمان نميشود؟
حتماً اين چيزها را خوب بلديد و تجربه هم کرديد، من در واقع همهي اين نکات را نوشتم به خاطر نحوهي پرسشهاي شما و واژههاي آن.
8- آيا فکر کرديد که مشکلات بچه در مدرسه شايد از خودش نباشد؟ شايد مشکل از روش خود معلم باشد؟ معلم براي 20 بچه يا بيشتر، کلاس برگزار ميکند و نميتواند کار جزء را انجام دهد. شايد اخلاق معلم براي دختر شما (از نظر خودش نه از نظر خودتان) سبب استرس باشد.
منظور اين نيست که دنبال مشکلات معلم باشيد بلکه شايد دربارهي دختر خودتان زود قضاوت کرديد. اگر بيرون از کلاس خجالتي نيست، چرا سر کلاس خجالتي باشد؟ بعضي اوقات خود معلم حرفهايي ميزند که بچه را مأيوس ميکند، معلم رشتهي روانشناسي ندارد!! پس خودتان در خانه جبران بکنيد و توجهي مناسب داشته باشيد تا اطمينان به بچهي شما هميشه بدهيد.
والحمدلله رب العالمين
غرفه پاسخگویی به سؤالات درباره آموزش مدرسه عمومی
ارسال شده در:
دوشنبه ژوئن 06, 2011 9:39 pm
توسط najm127
سؤال:
دختري دارم كه حروف الفبا را همين طوري بلد است و در كلمه كه به كار برده ميشود زياد بلد نيست و حتي عدهايي به ما ميگويند، بگذاريد سال اول را دو بار بخواند تا پايه او قوي شود، نظر شما در اين رابطه چيست؟ نمرات او در حد قبولي است ولي خوب و عالي نيست؟ و او در سر كلاس ذهنش مشغول است و درس را متوجه نميشود، با او چگونه برخورد كنم كه رفتارش عوض شود و اين كه بعضي افراد به من ميگويند او را به مشاوره ببرم درست است يا خير؟
جواب:
احتياج به تكرار سال تحصيلي ندارد.
عوارض منفي اين تكرار در روحيه فرزند بيشتر از بالا نبودن نمره است، همچنان كه در حوزههاى علمي قديم مرسوم بوده كه مباحثه و پرسش و پاسخ در درس جزو روش آموزش است، در روشهاي آموزشي مدرن نيز برخلاف مدارس فعلي رايج، كمتر كلاسها را به صورت سالن سخنراني معلّم ميگذرانند، و نوعاً تدريس و برنامههاي آموزشي را با سؤال و پرسش و پاسخ و يا شروع كردن درس از صحبتهايي كه مورد علاقه شاگردان بوده و مشاركت دادن دانش آموزان در موضوع درس، عملي ميسازند.
سريال تلويزيوني فرانسوي «معلم» كه از شبكه دو تلويزيون ايران پخش ميشد، نمونههاي عيني اين روش را ارائه ميدهد.
و همچنين چگونه ميتوان مشکل تمرکز دختر شما سر کلاس را فهميديد؟ اگر حرف معلمش بوده، همهي معلمها محترم هستند، ولي 1) معيار خودشان را دارند و 2) شايد منظور وي را يک طوري تفسير کرديد که اگر خود شما دخترتان را سر کلاس ميديديد، او را، مثل آن که معلم گفته، نميديديد! يا شايد هر روز اين طوري نباشد. منظور اين است که فرصتي به خودتان بدهيد تا ذهن روي چيزيي که شايد کوچک باشد آن قدر زوم نکنيد.
اما به درستي که تمرکز انسان هميشه ميتواند بهتر باشد و براي اين ميتوانيد به چند نکته توجه کنيد:
1- تغذيهي خوب و حتماً صبحانه قبل از رفتن به مدرسه بخورد.
2- آرامش در خانه.
3- آيا شما دخترتان را تشويق ميکنيد؟ خيلي نتيجهي بالا از او نخواهيد و با گامهاي کوچکش رضايتي را نشان بدهيد و براي اين چيزها از او تعريف کنيد.
مثلاً اگر دفترش را تميز نگه نميدارد، شايد کاري ديگري را خوب انجام ميدهد، نقاشي يا با قيچي خوب کار ميکند، يعني اگر کار مدرسه را هنوز خيلي خوب انجام نميدهد، همهي کارها که دورش است خيلي ارزش هم دارد.
با اين رفتار دختر شما علاقه به درس انشاءالله کم کم پيدا ميکند.
4- سال اولش است شايد جاي خود را هنوز پيدا نکرده، فقط به نصف سال رسيديم (فقط!).
به طور کلي دربارهي حقيقت زمان و فرصتهاي عظيم که خداوند عالميان به همهي ما ميدهد خيلي نادانيم. از عجله و شلوغي اين آخر زمان را مبتلا شديم.
علاوه بر اين براي بچه، زمان مثل بزرگترها نيست، اگر براي ما روزها کوتاه هستند، براي بچهي 7 ساله يک روز خيلي است و بيشتر از ما قدرت دروني دارد و بيشتر از ما ظرفيت تغيير دارند.
5- آيا به او توضيح داديم مدرسه براي چه است (به زبان خود)؟ معلم کيست؟ آيا فرصت به او داديد، که سؤالاتش را از شما بپرسد؟ شايد هدف مدرسه را نميفهمد؟ شايد احساس مسؤليت و آگاهي در اين رفت و آمد به مدرسه هنوز پيدا نکرده؟ آيا خودتان با علاقه و محبّت و در وقت مناسب و در جاي آرام، تکليف مدرسه را با او انجام ميدهيد؟
والحمدلله رب العالمين
غرفه پاسخگویی به سؤالات درباره آموزش مدرسه عمومی
ارسال شده در:
يکشنبه جولاي 24, 2011 10:19 pm
توسط najm127
سؤال:
بسم الله الرحمان الرحیم
سلام علیکم
نظر به این که با شروع فصل تابستان و ایام تعطیلی مدارس و ایام فراغت دانش آموزان و با توجه به اینکه فرزند بنده در مقطع دوم دبستان میباشد، اگر برای این ایام برنامه خاصی برای بچههای این سن پیشنهاد داريد، که هم از فرصت استفاده شده و بهرهای ببرند و هم این که از هدر رفتن وقت و عمر آنها جلوگیری به عمل آید.
لطفاً راهنمایی بفرمایید تا از این فرصت به نحو احسن بشود استفاده کرد، پیشاپیش از زحمات شما متشکرم.
جواب:
با توجه به هزينههاي سنگيني كه به بهانه پر نمودن اوقات فراغت و گردشگري دانش آموزان ميشود، ولي اكثر و حدود 17 ميليون دانش آموز در طول تابستان بيكارند.
و اين خود پدر و مادر هستند كه بايد با وقت گذاشتن اوقات فراغت كودكان را پر نمايند.
و به جاي نشستن تا نيمههاي شب پاي تلويزيون، و ساعتها بي هدف پشت كامپيوتر بودن، صبحها تا دير وقت خوابيدن و بخش عمده روز را با كسالت سپري كردن، ميتوان به برنامههايي، به صورت اجمال اشاره نمود:
برنامههاي اوقات فراغت بايد هم شاديآفرين، سرگرم كننده و لذت بخش باشد و هم ضامن رشد و كمال انسان.
1- ورزشهايي مانند تيراندازي، که نیازي به هزينههاي هنگفت هم نيست و با كمانهاي ساده هم ميتوان به مهارتهاي اين ورزش رسيد و هم بخشي از اوقات فراغت را پر مينمايد.
2- ورزش ديگري هم كه ميتوان در تابستان به آن بپردازيم، شنا ميباشد، كه ميتوان از استخرهاي خانگي پلاستيكي كه در بازار هم موجود است، استفاده نمود كه نياز به فضاي زيادي هم ندارد.
3- اردوها و سفرهاي يك يا چند روزه اطراف استان كه با مطالعه از قبل و تعيين مكانهاي مناسب و طرح مطالب علمي و آزمايشگاهي و كسب تجربه و همچنين بازي براي كودك باشد.
4- آموزش قرآن به كودك روي 15 الي 30 دقيقه
آموزش قرآن هم ميتوان از روخواني و روانخواني شروع كرد و در مباحث تكميليتر روش فصيح خواني را آموزش داد.
5- آموزش و تدريس معارف با زباني شيوا و متناسب با سن كودك روزي 30 دقيقه
كه ميتوان با كتاب حيوة القلوب شروع كرد و بيان معارف در قالب داستانهاي آن
6- آموزش زبان دوم نه به صورت رايج و كلاسيك بلكه به روش آموزش قبل از پنج كه اين نوع آموزش هم مدتش كوتاه است و هم مربي و كودك از نتيجه سريعش تشويق ميشوند،
مثلاً ابتدا سلام و احوالپرسي با افراد مختلف را در هر زبان ياد ميگيرد
بعد اعداد هر زبان را ياد ميگيرد
بعد بقيه محاورات روزمره و...
7- مروري بر دروس سال آينده كه با آمادگي كامل به كلاس جديد وارد شود
8- آموزش مباحث مقدماتي كامپيوتر با زبان ساده و آموزش تايب كردن
و با توجه به فصل تابستان و مقداري خواب بيشتر
و صرف غذا
ديگر وقت زيادي براي تلف شدن نميماند.
والحمدلله رب العالمين