آشنایی با آموزش برتر و مراحل آن

اصول موفق در فراگیری فوق العاده و آموزش برتر

آشنایی با آموزش برتر و مراحل آن

پستتوسط najm137 » يکشنبه فبريه 28, 2021 2:42 am

بسم الله الرحمن الرحیم
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

آشنایی با آموزش برتر (عنوان - هدف - ویژگی- روش - مبانی)

پستتوسط najm137 » يکشنبه فبريه 28, 2021 2:48 am

آشنايی با آموزش برتر

عنوان:

آموزش برتر يعني يك روش آموزشی برجسته و برگزيده‌ايی است كه خانواده ها را با روش ها و متدهای كاربردی برای آموزش‌های مفيد و لازم به کودکانشان آشنا می نماید.

هدف:

این که آموزش برتر می خواهد توجه خانواده ها و افراد فرهیخته و پیشگام را به اهمیت و کار آیی این مرحله سنی که همان قبل از پنج سالگی است؛ و شخصیت و رفتار و معنویات در این مقطع از سن شکل گرفته می شود؛ و جهت دهی می شود جلب نماید. و بدانند كه بيشترين و اساسی ترين مرحله‌ تعليم و تربيت مربوط به قبل از 5 سالگی و حتی قبل از دوران انعقاد نطفه است.

در واقع هدف اصلی آموزش برتر و آموزش قبل از پنج، درک و شناختِ كشش و ظرفيت آموزشی کودکان است و اين كه خواسته‌های مغز در حال رشد كودكمان را بفهميم و با مديريت كردن بازی‌های او و با سوق دادن بازی‌های او به سمت آموزش، او را به آموختن آن چه دوست دارد راضي كنيم و می‌خواهيم اطلاعاتی در اختيارش بگذاريم كه مغز در حال رشد كودک، به رشدِ ممكنه خود برسد و در اين صورت است كه كودكان با استعدادتر و با نشاط‌تري خواهيم داشت و منظورمان از اين نوع آموزش درس با بازی نيست، منظورمان مديريت بازی است، به شرطی كه او را به زندگی و حيات اعلی سوق دهد.

ويژگى:

1. با استفاده از انواع روش‌ها، می توان ضمن عمق بخشيدن ارتباط بيشتر با كودك و جهت بخشی رشدآميز آن، درب‌هاى ترقّی و موفّقيت را به روی كودک باز كنيم، قبل از اينكه مديريت ذهن و روح كودک را همسالان او يا محيط اطرافش به عهده بگيرند خود به دست گرفته ايم. به عبارت ديگر حفظ كودک، در دوران كودكی و نوجوانی و بلوغ: «عدم تقليد و كم تأثير پذيری از محيط اطراف و هم سن و سالان خودش است».

وقتی ما كودک را با آموزش درست و برتر و مباحث علمي بزرگ كنيم، وقتی به سنی برسد كه در بين همسن و سالانش قرار بگيرد و ببيند كه آن چه را كه می داند بقيه نمی دانند، تأثير پذيريش از محيط وهمسن و سالانش كمتر مي شود و احساس می كند علامه ای كوچک است.

2. تعهد کودک نسبت به خانواده بيشتر می شود؛ یعنی در خانواده احساس امنیت و آرامش کرده و محیط آن محیطی محترمانه همراه با بیان حسن ها و انتقادات با روشی مودبانه می داند که حسن اعتماد در بین اعضای آن خانواده نمایان است. و نتیجه این تعهد عدم عصيان و اطاعت پذيري کودک می باشد.

3. شکل گیری شخصيت كودک: شخصیت کودک تا سن 3سالگی تقریبا کامل می شود و حال اگر این کودک در محیط آموزشی خوب قرار بگیرد نقش موثری در شکل گیری شخصیت کودک خواهد داشت.

4. از نظر علمی و فكری پيشرفت کرده و درک و فهم بالاتری نسبت به مسائل پیرامونش پیدا می کند.

5. عدم انحراف از مسير ارزشی ايده‌آل خانواده به این منظور که وقتی محیط خانواده محیطی فعال و پویا در جهت رشد و آموزش کودک باشد و تمامی اوقات کودک با برنامه های آموزنده پر شده باشد کودک محیط های دیگر را به محیط خانواده ترجیح نمی دهد؛ و عمل به آموزه ها و تعالیم مکتب وحی برای او دشوار نبوده و در آینده هم کودک از مسیر ارزشی ایده آل خانواده دور نمی شود.

6. هرز نرفتن استعدادهای كودک به این منظور است که کودک با استفاده از این نوع آموزش چه در دوران کودکی و چه در دوران بعد از آن استعداد های او شناخته می شود؛ و این باعث می شود که در مسیر صحیح شکوفایی و تعالی قرار بگیرد.

7. درس نخوان يا ضعيف نبودن كودک در دوران مدرسه به خاطر این که کودک از ابتدا در حال دریافت آموزه های متعدد بوده است؛ و در یک محیط پویا و عالی رشد کرده به همین دلیل در آینده هم در زمینه درس و تحصیل ضعیف عمل نمی کند و برنامه درسی هیچ گاه در دید او سخت و سنگین نخواهد بود.

روش:

روش آموزش برتر این است که ابتدا با فراهم کردن یک سری از ارزش ها و باید ها و نباید ها یک محیط سالم و مامن و محفوظ برای کودک ایجاد کرده و در آن محیط سالم و مامن است که والدین می توانند کودک شان را آزاد بگذراند و انتخاب هر چیزی اعم از بازی و آموزش به عهده خود کودک باشد.

البته پدر ومادر آگاه هم این محیط مامن را از بی نقشی و بی رنگی در می آورند و در آن آموزش هایی و نواهایی برای کودک شان قرار می دهند که در عین حالی که کودک در حال بازی و سرگرمی خودش است تحت آموزش اعلی هم قرار می گیرد و این به معنای درس با بازی نیست بلکه مدیریت بازی را نشان می دهد.

و در چنین محیطی است که کودک با رغبت و نشاط و شادی هر آن چه را که خواست انتخاب می نماید و در این صورت است که علاوه بر گذران دوران آزادی و خوشی کودکی اش آموزش های لازمه و عالی را هم می بیند.و از این طریق است که فرزندان به یک کودک برگزیده و برتر تبدیل خواهند شد و این برگزیده بودن نه تنها در دوران کودکی و در مقابل هم سن و سالانشان می باشد بلکه در میان اطرافیان اعم از کوچک و بزرگ برگزیده و برتر خواهند بود.

و این برنامه آموزشی کودکان بر حسب شرايط و خصوصيت‌های خودشان برنامه‌ريزی می‌شوند و بخشی از این شرایط شامل خصوصيت‌ها و استعدادهای كودك، شرايط محيط خانه و مقدار تعهداتی كه والدين نسبت به امور آموزشی کودک دارند می باشد.

پس در واقع روش آموزش برتر این است که با برنامه ریزی دقیق و مدون يک طوری محيط و فضا و شرايط و بازی ها و برنامه‌ها و سرگرمی‌ها را مديريت می كند و شكل می دهد و تنظيم می کند، كه در ضمن اين كه بچه دارد بازی می‌‌كند به حال خودش، ولی اين بازی‌ها در ادامه نتيجه آموزشی و تربيتی هر چه بيشتر را دارد.

مبانی:

آموزش در سنین اولیه زندگی از جمله طرح های موفق در خارج از كشور است که تجربه و نتايج قطعی و درخشانی داشته است، ولی همان‌طور كه میدانيد كليّه طرح‌ها و روش‌ها و دانش‌های موفّق و فوق‌العاده ممتاز برخلاف استراتژی مافيای علمی، جهانی است و لذا علی‌رغم نشر كتاب‌های بسياری در اين زمينه كه بيشتر جنبه نمايشی و رد گم‌كردن دارد، وقتی نوبت به طرح‌های واقعی می رسد، آن طرح‌ها و اشخاص آنها بی‌نام و نشان می‌شوند و افراد حاصل اين روش‌ها نيز ناپيدا هستند.

البته موضوع آموزش در سنین اولیه زندگی (قبل از پنج سالگی) مانند ساير موضوعات نيست كه گذشته از تلاش علمی، ميدانِ عمل، صرفاً شخصی داشته باشد، موضوع آموزش در سنین اولیه زندگی (قبل از پنج سالگی) نوبت عمل خانوادگی و صرف تلاش و وقت بسياری براي تحقّق طرح لازم دارد و اين كار نياز به هوشمندی و اعتماد به نفس و استقامت و عدم همگرایی يا جوگرایی دارد كه كوچک‌ترين توابعش حرف و نقل خويشان و ديگران و...، توابع اجتماعي است.

در جهان امروزه كه به شدت تحت سيطره سلطه جهانی است هر گونه رويكرد و التزام بيرون از جو رسانه‌های عمومی به شدت با آن برخورد می‌شود، حتّي شديدتر از هر عنوان ممنوع كه تا به حال شنيده باشيد.
كسي كه راديو و تلويزيون‌ها و رسانه‌های محليش را نبيند و بيرون از پيروی چشم بسته يا باز، با آنها زندگی بخواهد بكند، اگر مطلع بشوند به شدّت محذور واقع شده و به طور ريشه‌ای و نامحسوس او را منصرف يا بايكوت و بی نشان می كنند.

لذا برای موفقیت در امر آموزش در سنین اولیه بسيار بسيار هوشياری و رازپوشی و ظرفيت و ظرافت و استقامت و... می خواهد فراهم كردن اين ابزارها و فضاها، از مقدمات مقدّم بر تهيّه كتاب و طرح است. اگر بنا باشد كودكان ما به جای فوتبال و تلويزيون و انواع مديا و...، مشغول فراگيری دانش آن هم دانش برتر كه سلطهٔ مافيای جهانی را از بين می برد، باشند!!!!! اين برای مافیای جهانی خيلی خطرناک است از بمب اتمی و الكترومغناطيسي و...، برای آنها خطرناک‌تر است.

آنها از رسيدن بشر به حيات اعلی(برتر)، دانش اعلی(برتر) بسيار واهمه دارند، اگر پيشرفت و دانش، و... مورد تشويق و حمايت است، قطعاً چيزی است كه يا جنبه نمايشی دارد، يا در خدمت سلطهٔ جهانی است و به كارگيری آن در جهت منفعت آنهاست، و يا آن دانش حلقه مفقودی دارد كه بشر را به بيرون از سيطره آنها نمی‌رساند. و آموزش كودكان قبل از پنج سالگی از جمله طرح‌های موفّقی است كه در كشورمان عدّه‌ایی آن را عمل كرده‌اند و به نتيجه و موفقیت رسيده‌اند.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

مراحل آموزش برتر

پستتوسط najm137 » يکشنبه فبريه 28, 2021 2:53 am

آشنايی با انواع و مراحل آموزش برتر

آموزش برتر زمینه های مختلفی برای آموزش کودکان دارد که عبارت است از :

1- آموزش قبل از تکوین فرزند و زمان تکوین فرزند آموزش هایی جهت آموزش نطفه والد و تخمك والده قبل از انعقاد با مراقبت های جسمی، نفسى، و روحی قبل از انعقاد نطفه فرزند و مراعات هایی زمان انعقاد نطفه.
و آموزش و تشریح شروع تربیت کودک قبل از تکوین فرزند و دوران صلب - عمده دستورات معنوی ، شرعی، مستحبات، آداب و ضروريات و دستورات مقدمات در زندگی حلال و تحصيل لقمه حلال و داشتن حال خوب و پرهيز از حال منفی و انكار و ترديد - مقدماتی كه درباره‌ حمل و آبستنی است - ادعیه و اذکار برای طلب فرزند و نکات پیرامون آن - انجام آداب و عباداتي قبل از باردار شدن - آموزش هايي به پدر و مادر قبل از بارداري - آموزش نكات تربيتی قبل از تکوین فرزند - آموزش هایی برای آن هنگام - آموزش ادعيه و اذكار و اعمال عبادی آن هنگام –

2- آموزش جنين كه برنامه هایی برای آموزش جنین و طهارت و نورانیت مادر و فرزند در آموزش برتر ارائه می شود که فهرستی دارد مانند تلاوت و برنامه آسان خفظ و مقدمات برای حافظ شدن فرزند و نورانیت او و رعایت معنویات و آموزش های شنیداری به جنین با تشریح برخی اشکالات رایج

3- آموزش شيرخوار آموزش هایی به والدین جهت مراقبت از کودک و مراحل بعدی آموزش که با بکار گیری از کلیه حواس کودک انجام می شود.
آموزش در این دوران که بیشتر بر اساس شنیداری و به کار گیری حواس کودکان است این مرحله خیلی مهم است و کودک محیط اطرافش را ثبت و ضبط می کند ووو‎ فلذا برنامه های این دوره در شنیداری و دیداری و بسترسازی معنوی است‎ برای تقویت هوش و فعال شدن مغز و زمینه سازی برای حفظ کلام وحی ووو یادگیری و افتتاح علوم برنامه ارائه می شود.‎

4- آموزش قبل از پنج ، آموزش‌هايی كه بايد به فرزندان در دوران قبل از پنج سالگی داده بشود، كه بچه را در زمينه های مختلف پيشگام كند و از ضروری ترین آموزش ها مانند خواندن و نوشتن شروع می شود و به مراحل بعدی آموزش كه شامل آموزش علوم ويژه و برتر و مفید و كليدهای ضروری علوم می باشد؛ می رسد.

آموزش قبل از پنج است، كه چند سطح و محدوده دارد، كه آشنايي با سطوح مختلف به معنی آن نيست كه بدون سطح عالی ممكن نيست، از سطح ضروری و حداقل شروع می شود و بعد بر اساس زمينه كودک و فرصت خانواده، و همتشان سطح‌هاى بعدی را انتخاب می كنند. آموزش خواندن و نوشتن + علوم ضروری + حفظ قرآن و زیان دوم و سوم ووو و مهارتها و اداب لازم مانند پاکزیستی و مقدمات نجوم ووو هر یک از اینها برنامه و روش آن در این مرحله آموزش می شود و به صورت عملی نیز راهنمایی و رفع اشکال می شوند.

5 و 6 و 7 - آموزش نونهال، نوجوان، جوان، آموزشهایی که که دنباله آموزش های پیشرفته قبل از پنج سالگی است و آموزش در این مرحله و مراحل بعدی در نوجوانی و جوانی هم دنباله آموزشهای قبل از پنج است و به اندازه پیشرفت در سن قبل از پنج به همان نسبت هم دنبال می شود و به آموزش علوم مختلف پرداخته می شود و در هر مرحله که در سنین پایین تر آموزش دیده شده در این مراحل توسعه و گسترش داده می شود.

مثلا در زمینه حفظ قرآن ، ادامه تحصیلات رایج، مباحث گسترده در زمینه پاکزیستی، کسب معارف از سطوح معارف الهی، آموزش دروس آگاهی و مسئولیت، آموزش ورزشهای توانمندی به نیروی الهی، مباحث علوم طب، توسعه مباحث علوم نجوم، آموزش و پخت غذاهای حکیمانه، مباحث ریاضیات کاربردی، خوشنویسی (خط نسخ)، گسترش و آموزش مباحث ادبیات فارسی، یادگیری علوم مربوط به رایانه، ووو همه و همه در این سطوح سنی بر اساس رغبت و علاقه او توسعه و گسترش پیدا می کند

==================

‎نکته مهم در زمان شروع آموزش:

اینکه والدین باید به این مطلب مهم توجه داشته باشند که هرچه آموزش فرزندانشان را زودتر شروع کنند بهتر و درصد موفقیت شان نیز بیشتر است رشد ظرفیت فکری و توانایی افراد از تولد تا قبل از 5 سالگی 70 درصد، و از 5 سالگی تا 7 سالگی 50 درصد و بعد از 7 سالگی 30 درصد می باشد.

البته ریز این مراحل و برنامه درسی و آموزشی در تفصیل هر یک از این مراحل به والدینی که واقعا اهل همت و تلاش باشند و راهنمایی بخواهند ارائه می شود.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

هدف و کار آموزش برتر

پستتوسط najm137 » يکشنبه فبريه 28, 2021 2:59 am

هدف و کار آموزش برتر

هدف اصلی آموزش برتر و آموزش قبل از پنج، درک و شناختِ كشش و ظرفيت آموزشی كودک است؛ و اين كه خواسته‌های مغز در حال رشد او را بفهميم و با مديريت و سوق دادن بازی ها و سرگرمی های او در امر آموزش، اوقات كودک را در مسير دانش برنامه‌ريزی كنيم.

البته منظور از سوق دادن بازی ها و سرگرمی ها در مسیر آموزش به معنای درس با بازی نیست؛ بلکه به این معنی است که محيط و فضا و شرايط را، برای بازی‌ها و برنامه‌ها و سرگرمی‌های كودک مديريت و تنظيم كنيم؛ و در حين اين كه کودک با خودش بازی می كند، در ادامه نتيجه اين بازی ها، اثر آموزشی و تربيتی هر چه بيشتر را داشته باشد او را به آموختن آن چه دوست دارد راضی كنيم؛ و اطلاعاتی در اختيارش بگذاريم كه مغز در حال رشد كودک، به رشدِ ممكن خود برسد؛ و در اين صورت است كه كودكان با استعدادتر و با نشاط‌تری خواهيم داشت.

مهمترين نكته آموزش قبل از پنج اين است كه بدون بر هم خوردن حالت آزادی و راحتى کودک به او آموزشهای لازم را بدهيم. به این معنی که کودک در حالی که بازی می کند و آن حالت راحتی دوران خوش کودکی اش را دارد به محیط و فضای خانه رنگ و بو بدهیم؛ و در خانه نقش هایی بیافرینیم یا نواهایی مترنم نماییم و حرف ها و صحبت هایی باشد که در عین حالی که کودک شما بازی می کند؛ آن هم همان گونه که خودش خواسته و انتخاب نموده در ضمن یک مطلب آموزشی هم فرا می گیرد؛ و اين حداقل مطلبي است كه در آموزش برتر لازم است افرادی كه می خواهند به وظيفه‌شان عمل كنند، رعايت كنند.

حال اگر والدینی موفق به ایجاد چنین فضایی با رعایت حفظ میل و رغبت و نشاط کودک جهت آموزش شدند و توانستند رشد بیشتری به این فضا بدهند؛ می توانند این آموزش را در محدوده وسیع تری عملی نمایند.

برداشت غلطی که از آموزش اعلى در ذهن افراد وجود دارد این است که آن را با روش های جهشی در سیستم رایج آموزشی قیاس می نمایند بلکه آموزش اعلی افراد را از کودکی جهت زود یاد گرفتن معلومات كلاسيك و برنامه مدارس رايج تشويق نمی كند بلکه هدف از آموزش اعلى اين است كه كودک را در اين دوره با معارف الهی و علوم برتر و امور مفيدی كه در سيستم رايج ارائه نمی شود آشنا نماید و آموزش دهد، البته این به معنی نفی کلیه آموزش های سیستم آموزشی رایج نیست بلکه برخی از مطالب و برنامه های آموزشی کاربردی مدارس رايج می تواند در جهت پیشرفت این آموزش به والدین کمک کند؛ همانند ادبيات فارسی يا رياضيات يا برخی از مواد علوم همچون زیست شناسی، شیمی، فیزیک و ... .
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

اصول آموزش برتر

پستتوسط najm137 » يکشنبه فبريه 28, 2021 3:03 am

اصول آموزش برتر

در آموزش برتر برای موفقیت بیشتر اصولی است كه هر خانواده‌ای برای اینکه موفق شود باید رعایت نماید و رعایت این اصول نسبی است يعنی هر چه نسبت به اين اصول پايبندتر باشند، موفقيت آن‌ها بيشتر است.

اصل اول: عدم جوزدگی و جدیت

جديت افراد و جوزدگی و تأثير پذيری از اطراف و نيز شرايط شخصی و... متفاوت است، بدون اينكه ضعفها را توجيه كنيم، ولی می‌گوييم كه چون اين كار در جامعه ايرانی رايج نيست، بلكه مرتباً عليه آن تبليغ می شود، لذا افراد با همت و جديتی كه كوه را بشكافند و بی‌توجه به ملامت ديگران آموزش قبل از پنج يا آموزش خانگی را به پيش ببرند، كم هستند. از آن طرف كودكان هم استعدادهاى مختلفی داشته و همه يكسان نيستند، همانطور كه جثه‌شان مختلف و مزاجشان متفاوت است.

كه اگر خانواده‌اى: الف: جو زده نباشد ب: با استفاده از انواع روش‌ها می‌تواند ضمن عمق بخشيدن ارتباط بيشتر با كودک و جهت بخشی آموزش رشدآميز كودک، درب‌هاى ترقی و موفقيت را به روی وی باز كند، قبل از اينكه مديريت ذهن و روح كودک را همسالان نوزاد او يا محيط اطرافش به عهده بگيرد و الدین به عهده گرفته اند و با اين روش بسياري از مشكلات تربيتي مانند:
عصيان و عدم اطاعت و توابعش انحراف از مسير ارزشی ايده‌آل خانواده، هرز رفتن استعداد و درس‌نخوان يا ضعيف بودن و سخت و سنگين بودن درس يا دين براى نوجوان و...، را در زندگی كودک خود بيمه می‌سازد.

اصل دوم: اولویت‌بندی آموزش

در اولويت‌بندی آموزش قبل از پنج، در آموزش برتر همه آموزشها طبق اولویت بندی مد نظر و در صدر آموزشها قرار می گیرد. و در صفحات قبل تشریح نمودیم که در هر مرحله از 7 مرحله آموزشی یک سری دروس باید مورد اموزش و توجه قرار بگیرند و طبق همان اولویت های درسی جلو رفته تا فرزندتان در پایان هر دوره سنی به موفقیت در زمینه آموزشهای مربوط به هر سنی رسیده باشد.

در هر مرحله مطالب آموزشی خاصی مد نظر است و موفقیت در هرمرحله برای موفقیت در مرحله بعدی نیاز است و كليد رشد كه همان خواندن و نوشتن است و بعد توسعه در برنامه‌های آموزش سرگرمی‌های علمی و بعد اگر شرايط مساعد بود و رغبت هم وجود داشت، مدارس خانگی و يادگيری زبان غير مادری، كه البته اين تكنيک‌ها به اين آموزش‌ها كه گفته شد، ختم نمی‌شود و بعد از آن نوبت به آموزش دانش مفيد و برتر است، نه پركردن ذهن بچه‌ها با دانش‌هاى غيرضروری و نتيجه‌اش ميليون‌ها تحصيل‌ كرده غيرفعال كه نوعا فقط منتظر یک پست و منصب بيكار بر درآمد هستند.

خلاصه برنامه‌ريزی و اولويت‌بندی براى اين مرحله نيز مهم است، و الا حيف است كه كودک پيشرفته و پيشگام در دانش را، به بازار رايج سپرد.

اصل سوم: داشتن اعتماد به نفس قوی

بديهی است كه پيگيری اين مراحل نياز به اعتماد به نفس بسيار قوی است، كه كم پیدا می شود، خيلی‌ها حتى خودمانی ‌ها تابع جو هستند و یک مقدار كه بيرون جو باشند سست می شوند. و این تابع جو بودن باعث می شود که والدین در آموزشها مراحل مختلف که تشریح شد موفق نشوند.

و این اصل خیلی مهم است اگر والدین برای آموزش واقعی فرزندشان اقدام می کنند باید این موضوع را به دقت توجه داشته باشند چون تابع جو بودن مانع می شود که حتی در همان مقدار محدودی که می خواهید آموزش دهید موفق شوید و با این برنامه نامانوس می شوید و بعد هم عدم موفقیت تان را در آموزش برتر می دانید.

اصل چهارم: اهتمام و تلاش والدین

اصل مھم دیگر در آموزش قبل از پنج، اين است كه والدين اهتمام داشته باشند و اهل همت و تلاش باشند به موضوع، به حدی كه، وقت گذاشتن و با حوصله برنامه‌ھاى تخصصی اين روش را پیاده كردن برای آنھا شیرين بوده و خسته نشوند، و طوری پیاده شود كه به ھیچ وجه فضای آسايش و بازی و شیرينی كودكی به ھم نخورده و جنبه كار جدی نگرفته و يا موجب خستگی كودک نشده و برای او شیرين باشد.

اصل پنجم: برنامه‌ریزی نمودن

همان طور که در انجام همه کارها باید برنامه ریزی داشته باشیم تا به موفقیت برسیم برای آموزش فرزندان هم باید برنامه ریزی داشت و امر بسیار مهمی است و الا حيف است كه كودک پيشرفته و پيشگام در دانش را، به بازار رايج سپرد. پس وقتی فرزند را طبق روش های آموزش برتر پیشگام پرورش میدهیم عالی تر این است که در ادامه هم همین گونه پیش برویم و آموزشهای قبلی او را وسعت دهیم.

اصل ششم: شروع از ابتدای شیرخوارگی و يا حتی قبل از آن

بديهی است فرهنگ و روش حيات اعلی امری است كه بايد از همان ابتدای شيرخوارگی آموزشش شروع شود و با همت علاقمندان و تلاششان نسل جديد از همان ابتدا در فضای مناسب و با متدهای پيشرفته و رشد آميز بيرون از شلوغی محيط و دغدغه‌هايش پرورش يابند.

اصل هفتم: مدیریت حفظ کودک

با روش‌های قبل از پنج اين قدرت حفظ كودک مديريت می‌شود و به جای اينكه پراكنده به وسيله خودش به كار گرفته شود در یک برنامه‌ريزی نتيجه‌بخش به كارگرفته می‌شود.

اصل هشتم: برنامه برای کودک جدی نباشد

نكته مهم اين است كه به هيچ وجه نبايد آموزش قبل از پنج مانند هفت سالگی به بعد رسمی و جدی باشد و نبايد دوران راحتی و آسودگی كودک خراب شود به برنامه جدی.
صورت برنامه جدی نداشته باشد، مانند بازی باشد به طوری‌كه كودک متوجه وجود برنامه درسی نشود و صرفاً یک نوع بازی برايش بايد باشد.
نبايد برنامه‌ها طوری شود كه به بچه شرايط جدی و غير راحت تحميل شود، و البته هر چه سنشان بالاتر رفته آموزش‌شان آسان‌تر است.

فرمول كلی:
خانواده‌هایی كه حوصله ندارند براى قبل از پنج با كودک وقت بگذارند، زودتر شروع كنند،
هر چه كم حوصله‌تر = زودتر شروع كنند
زودتر سه سالگی>زودتر از دو سالگی>زودتر از یک سالگی...
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

تفاوت آموزش برتر با روش آموزش رایج

پستتوسط najm137 » يکشنبه فبريه 28, 2021 3:24 am

تفاوت آموزش برتر با روش آموزش رايج

آن چه در نظام آموزشی رايج وجود دارد اين است كه، نوزاد تازه به دنيا آمده را از زمان تولد تا 5 سالگی برنامه آموزشی خاصی برایش برنامه ریزی نمی کنند؛ زیرا او را همانند یک تکه گوشت تصور کرده که با پیدا شدن حالات و جنبه های حیوانی مانند رشد و نمو ظاهری و ظاهر شدن اصوات و حرکات از او، برنامه آموزشی برایش ترتیب نداده و آن را بی اثر هم می داند. در حدود سن 5 سالگی به بعد که جنبه های انسانی در او كم كم ظاهر می‌شود، به فكر آموزشش می افتند؛ كه بر همين اساس هم می‌بينيم در جامعه مهد كودک ها و پيش دبستانی‌ها تشكيل شده و از این سن شروع به آموزش می کنند؛ يعنی شروع آموزش را از 5 و 6 سالگی می دانند، اين روش، روش رايج است.

در تعاليم مكتب وحی و در كلام خازنان وحی علیهم السلام كه بيان كننده اسرار و معارف الهی است؛ می‌بينيم كه بيشترين و اساسی ترين مرحله‌ تعليم و تربيت مربوط به قبل از 5 سالگی و حتی قبل از دوران انعقاد نطفه است. و عمده دستورات معنوی، شرعی، مستحبات، آداب به مناسبت‌هايی كه به اين مسئله مربوط می‌شود بيان شده، به همه این مطالب که دقت می کنیم متوجه می شویم که هر چه قبل‌تر دستوراتش بيشتر است؛ و طرح دستورات و مقدمات در زندگی حلال و تحصيل لقمه حلال چنان که رزق حلال به زندگی ما و فرزندانمان برکت می ¬دهد و موجبات خشنودی خداوند را فراهم می ¬آورد. با رزق حلال، فرندان مان راه رستگاری را در پیش روی خود هموارتر دیده و زمینه رسیدن به کمال برای آن ها فراهم تر می گردد.

کسب حلال چنان اهمیّتی دارد که در تعاليم مكتب وحي آمده است: «کسی که در طلب روزی حلال است همانند مجاهد در راه خدا بوده و نُه جزء از ده جزء عبادت را به دست آورده است.»
امام صادق علیه السلام می فرماید: «کسب حرام اثر خود را در ذریّه انسان به جای خواهد گذاشت.»


یکی از آثار لقمه حرام، بی اعتنایی فرزندان در پذیرش حقّ و حقیقت است. وقتی شکم کسی انباشته از مال حرام شد، تاریکی آن همه وجودش را فرا گرفته و حاضر است به آبروی خود و خانواده اش چوب حراج بزند؛ امّا ذرّه ای از خواسته های نفسانی خود کوتاه نیاید.

همچنین داشتن حال خوب و پرهيز از حال منفی مانند بی صبری، بی حوصلگی و تنبلی و نداشتن حال انكار و ترديد که همه در آموزش و تربیت کودک تاثیر گذار است؛ و بعد از آن مقدماتی كه درباره‌ حمل و آبستنی و بعد از آن شرايطی كه از ابتدا تولد كودک دوران آن بيان شده و مورد توجه و سفارش ائمه علیهم السلام بوده است. پس از مجموع اين‌ها در می یابیم كه شروع تعاليم به كودكان از همان مراحل اوليه آغاز شده و تأكيدات در همان مراحل اوليه بيشتر است؛ پس مسووليت آموزشی و تربيتی هر چه جلوتر می‌رود سبک‌تر می‌شود.

و اين خود نشانگر اهميت و ارزش آموزش قبل از پنج سالگی است؛ در حالي كه در نظام آموزشی رايج کودک در این سن بدون هیچ برنامه آموزشی این دوران را سپری می کند. و زمانی که کودک به این سن می رسد تازه والدین احساس مسووليت آموزشی پيدا می کنند و این باعث اذیت و سنگین تر شدن کار برای خود و کودکشان می شود؛ در واقع دیگر آن نهال نرم و نازك تبديل به یک ساقه خشک و محكم شده، هر طرف كه كج شود دوباره به وضعيت قبلی خودش برمی گردد؛ زياد هم که فشار آورده شود می شكند، برای همین است که در تعليمات مكتب وحی، در زمينه تعليم و تربيت روی مراحل زودتر و پيشتر تأكيد شده، وقتی كه اين نهال نقش پذيرتر و شكل پذيرتر است.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

نقش محوری والدين در آموزش و تربيت

پستتوسط najm137 » يکشنبه فبريه 28, 2021 3:33 am

نقش محوری والدين در آموزش و تربيت

تربيت انسان از ارزشمندترين و والاترين اهداف الهي همه انبياء و اولياء الهی علیهم السلام بوده است. چنانچه در کلام وحی خطاب به پیامبر ﷺ آمده است: «وَ يُزَكّيهم وَ يُعلّمُهُم الكِتابَ وَ الحِكمَة».
در واقع مقدمه بهره مندی از كتاب و حكمت وابسته به تزكيه و تربيت است. اگر تربيت نباشد تعليم كتاب و حكمت ظالم پروری است.


شايد اين آيه قرآن هم اشاره قوی و شاهدی محكم بر سير انسان باشد. جنین و یا كودكی كه تازه متولد شده، قوه تعليم و يادگيری آن از جهت خواندن و نوشتن كم وليكن قدرت و لطافت و ظرفيتش در جهت پرورش و تمهيدات تزكيه بسيار زياد است. لذا تربيت اساس زندگی انسانی است و به واسطه تربيت زندگی زيبا و زيبايی مفهوم می يابد. كسانی كه زيبايی را در غير آن مي دانند سخت گمراه هستند اگر تربيت صحيح صورت يابد انسان از ملَک هم بالاتر می رود و لحظه ای از آن لذات عالی را به دنيايی نمی دهد.

طبيعتاً هر پدر يا مادری طالب آن است كه فرزند صالح و سالمی را تحويل جامعه بشری داده تا در راه اعتلای ارزش ها و خدمت به بشريت بيشترين و مؤثرترين گام را بردارد.
اين تشنگی از يك سو و از سوی ديگر راهكارهای غير دينی و بعضاً غير سالم كه افكار جوامع بشری خصوصاً جوامع دينی و اسلامی را پر كرده ناخودآگاه والدين راغب به تربيت صحيح را در يک مسير غير مقبول و ناخواسته قرار داده و آرام آرام آنها را از اهداف اوليه دور يا منصرف می نمايد. كه در اين راستا برای محافطت از كودكان، پدران و مادران بايد با هوشياری و هوشمندی هر چه تمام تر کودکانشان را طوری تحت آموزش و تربيت قرار دهند كه كودک از مسير ارزشی و ايده آل خانواده دور نگردد؛ و اين مهم با استفاده از راهكارهای عملی و موفق آموزش برتر است كه محقق می گردد. زیرا یکی از اهداف آموزش برتر این است که قبل از این که مدیریت ذهن و روح کودک را همسالانش به عهده بگیرند؛ والدین کودک عهده دار آن هستند.

اگر ما كار تربيت و تعليم را به عنوان مثلاً يک واحد زحمت حساب كنيم، با 1000 واحد زحمت در جوانی می‌شود آن را به دست آورد، و در واقع تعلیم و تربیت را با 1000 واحد زحمت می توان به یک جوان تعليم نمود، اگر همان برنامه را برای او در نوجوانی داشته باشيم با 500 واحد زحمت عملی می شود، اگر همان برنامه آموزشی و تربيتی را در كودكی او پياده كنيم با 100 واحد زحمت عملی است، اگر همان برنامه و مقصودهای آموزشی و تربيتی را در دوره‌های شيرخوارگی دنبال كنيم با 50 واحد زحمت محقق می شود، و اگر همان برنامه را براي او در دوران جنینی برنامه‌ريزی كنيم با 10 واحد زحمت عملی می شود، اگر همان برنامه را در دوران انعقاد نطفه و قبل از آن برايش برنامه‌ريزی كنيم اين با 1 واحد زحمت محقق است، پس بنابراين شما هر چه زودتر شروع كنيد، نتيجه‌اش به اذن خدا قطعی‌تر، آسان تر و با وسعت موفقیت و عمق موفقیت بیشتری همراه است، و علت آن هم مشخص است چون هنگامی كه در دوران انعقاد نطفه و قبل از آن است ديگر اين‌ها سلول‌های جزئی بدن مرد است، وقتی كه در دوران جنينی است يك لخته‌ايی يا يك پاره كوچكی است و تأثير پذيريی اش از مادر بسيار می‌شود، بنابراين هر چه زودتر و پيشتر شروع كنيم، موفق‌تر خواهیم بود.

در همین راستا والدین باید بدانند:

1. گام اول یا نقش اول که در زمینه آموزش و تربیت فرزندان به عهده دارند؛ ابتدا به این امر ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشند که در زمینه آموزش و تربیت فرزندان بیشترین و اساسی ترین نقش و موثر ترین افراد در این امر خود والدین می باشند.

2. نقش دوم والدین در زمینه آموزش و تربیت کودک داشتن صبر و حوصله است و تمام مراحل آموزشی و تربیتی فرزندشان را با گذاشتن وقت و صبوری کردن دنبال نمایند.

3. نقش سوم و مهمترین آن التزام به ضروریات آموزشی و رفتاری می باشد. پدر و مادری که می خواهند فرزندشان را در زمینه های مختلف مورد آموزش قرار دهند یا می خواهند بسیاری از بایسته های و نباید های رفتاری را در کودکشان نهادینه نمایند باید بدانند که خودشان آینه ایی رفتاری و اخلاقی برای فرزندانشان هستند.

فرزندان از نظر اخلاقی و رفتاری آنچه را که آنها انجام می دهند و در اعمالشان نمایان است را بهتر آموزش می بینند بدون این که بخواهند به آنها بگویند که چه کاری خوب است یا بد آنها همانی را انجام می دهند که در اعمال پدر و مادر می بینند. به عنوان مثال اگر کسی ملزم به تعهدات دینی شد؛ دیگر نیاز نمی‌باشد که به فرزندش تذکر دهد که این کار را انجام بدهد یا انجام ندهد که این همان آموزش و تربیت مد نظر حیات اعلی می‌باشد.

کودکان در تربيت و معنويات حتى در خواب و عدم حضور والدين از هاله ذهني قلبی رفتاری والدينشان فيلمبرداری كرده و تقليد می‌كنند! در دوران كودكی دستگاه ضبط و حفظ كودک بسيار قوی است، حتى اگر قدرت تحليل مطالب ثبت شده در مغزش را نداشته باشد. به همين دلیل در شرع توصیه شده، مبادا وقت آميزش، طفل شيرخوار در همان اتاق باشد.

اگر پدر و مادر آنچه توقع دارند؛ كه كودكشان انجام دهد را در خودشان و ما بينشان و ما بين ديگران رعايت كنند؛ و بعد از مدتی كه در رفتار خودشان ملتزم بودند؛ يكي دو بار مطلب را به روش ساده با توضيح شيرين براى كودک بگويند؛ يكی دو بار در مواردش نه به نحو سرزنش بلكه با گفتن: با هم اين كار را بكنيم يا هر كسی بايد اين كار را بكند، يادآوری كنند و اگر کودک رعایت کرد او را مورد تشویق های لفظی و حتی بیشتر قرار دهید؛ و اين موجب التزام فرزند می‌شود.

به عنوان مثال اگر می‌خواهند كودک ملتزم شود که هر كسی از اتاق بيرون می‌آيد بايد چراغ را خاموش كند، خودشان ملتزم باشند؛ گاهی التزام همراه با توضيح كارشان، وقتی بيرون مي‌آيم چراغ را خاموش می كنم.
و بعد توضيح وسیع تر می شود: ببين آدم وقتي بيرون می‌آيد، بهتره چراغ را خاموش كند، هم برای صرفه جويی و هم برای سلامتی و... بعد چند بار می‌تواند در مواقع مختلف با توضیح تکرار کند. نه اينكه بی التزام يا بی توضيح و بی تعليم و حتی با خشونت بگويد: چرا در را نبستی يا نمی‌بندی؟؟

و يكباره بخواهد همه موارد را يک‌ جا تزريق كند چنین پدر و مادری با این روش موفق نمی باشند. پس در نتیجه اعتقاد و التزام فرد متعهد در زمینه آموزش و تربیت فرزند بسیار مهم است.

نکته بعد مقدار و میزان این التزامات رفتاری والدین می‌باشد که نمی‌توان به چند مورد سطحی اکتفا نمود. موارد آن بايد در جهات مختلف رعايت شود:

دستورات معنوی
آداب و مستحبات به مناسبت‌هايی كه به اين مسئله مربوط می‌شود.
طرح دستورات مقدمات در زندگی حلال و تحصيل لقمه حلال.
مکارم اخلاق


بنابراين اگر محیط خانه که رعایت همان بایدها و نبایدها می‌باشد فراهم باشد، بچه دارد دوران كودكی اش را بر حسب رغبت خودش و عواطف خودش مي‌گذراند، ولی در ضمن يک فرهنگ درست متعالی را نيز به خودش می گيرد و اين برای پيشرفتش ذخيره می‌شود.

در زمـان پـيـغمبر اكرم ﷺ طفلى بسيار خرما مى‌خورد. هر چه او را نصيحت مى‌كردند كه زياد خوردن خرما ضرر دارد فايده نداشت. مادرش تصميم گرفت او را به نزد پيغمبر ﷺ بياورد تا او را نـصـيـحت كند. وقتى او را به حضور پيغمبرﷺ آورد، از پيغمبر ﷺ خواست تا به طفل بفرمايد كه خرما نخورد. اما آن حضرت ﷺ فرمود: امروز برويد و او را فردا دوباره بياوريد. روز ديـگر زن به همراه فرزندش خدمت پيغمبر ﷺ حاضر شد. حضرت به كودک فرمود كه خرما نـخورد. در اين هنگام زن كه نتوانست كنجكاوى و تعجب خود را مخفى كند از ايشان سؤال كرد: يارسول اللّه، چرا ديروز به او نفرموديد خرما نخورد؟ حـضـرت ﷺ فـرمـود: ديـروز وقتى اين كودک را حاضر كرديد، خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصيحت مى‌كردم، تأثيرى نداشت.

حضرت امـام جعفر صـادق علیه السلام فـرمود: به راستى هنگامى كه عالم به علم خود عمل نكرد، موعظه او در دل‌هاى مردم اثر نمى‌كند همان طور كه باران از روى سنگ صاف مى‌لغزد و در آن نفوذ نمى‌كند.

مثال ديگر در زمینه التزام والدین در رابطه با حجاب دختران می‌باشد، كه تأثیر التزام عملی خانواده و معاشرين را به عنوان نقش اول در تريبت كودک داشته و بعد از آن توجیه و توضیح مناسب كودک به بايسته‌ھا و نبايسته‌ھا، تأثیر مھمی دارد، اگر اين امور رعايت شود، خود كودک به تقلید از بزرگترھايش حتى بدون اين ‌كه خواسته باشند، حجاب می‌پوشد، و اگر نداشته باشد، مال بزرگترھا را استفاده می كند.

در تمام آموزش‌های قبل از پنج؛ آموزش رفتاری والدين مقدم بر همه آموزش‌هاست. به عنوان مثال اگر ما بخواهیم قدر شناس بودن را به فرزندمان آموزش بدهیم قبل از همه رفتار قدر شناسانه والدين نسبت به هم است که می تواند این مورد را به او آموزش دهد.

خوب وقتی که پدر و مادر در رفتار نسبت به هم قدر شناس بودن را عملی کردند بعد از آن توضیحی مختصر در مواردی که این موضوع را عملی می کنند برای کودکشان می دهند که در خور فهم او نیز باشد.
در مرحله اول او را با نعمت‌های خداوند که هم به ما و به همه ارزانی بخشیده آشنا می نماییم. دوم بايست‌هاست چه در رفتار و چه در آداب، چه در كارهای شخصی، نرم نرم با كمک خودش كه بداند آن چه را كه مصرف می‌كند از دور و بر خودش اين‌ها يک فراهم كننده‌ای دارد كه برای اين كه اين ها به راحتی برای او فراهم باشد، تلاش كرده و بنابراين انسان چون چيزی را دارد دريافت می‌كند يک چيزی را بايد به خاطرش بدهد.
اول كه قدرشناس باش و شكرگذار و سپاس‌گزار باشد به آن كه از طريق او آن چيزی را كه می‌خواسته به دست آورده، دوم كه بداند اين چيزها مجانی نيست و هر چيزی را ديگری برايش تلاش كرده كه تو داری راحت استفاده می‌كنی، سوم سپاس‌مند باشد، چهارم جبران كند نسبت به شخص و نسبت به جمع با اين چند اصل كه به او ياد می‌دهيد.

مادر هم باید مدام این خدمات، از قبیل درآمد پدر، آموزش‌های مختلف از ناحيه مادر يا پدر به بچه را گوشزد کند که اینها همین طوری به وجود نیامده است. تا چیزی را از دست ندهیم قدر آن را نمی‌دانیم.
و تمامی آموزش های رفتاری و اخلاقی را کودکان در صورتی می آموزند و انجام می دهند که میزان التزام و عمل والدین را در آن آموزه ها ببینند هر چه قدر والدین ملتزم تر باشند کودکان هم به همان نسبت در انجام آن کارها خود را موظف تر می دانند.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

شواهد علمی آموزش در سنین اولیه

پستتوسط najm137 » سه شنبه مارس 02, 2021 2:19 am

شواهد علمي آموزش در سنين اوليه:

پايه و اساس آموزش در سنين اوليه به اين مفهوم كه كودک می تواند بيشتر از حد انتظار آموخته و با استعدادتر شود، بر مبنای نظريه‌های مهمی است كه از بررسی‌های همه جانبه در رشته‌های آموزشی، پزشكی و علوم مربوط به رفتارهای انسانی سرچشمه مي‌گيرد. آگاهی از تئوری‌های جديد به ما در نحوهٔ برخورد با كودكان و تغييراتی كه بايد در روش پرورش سنتی داده شود كمک می‌كند.

نظريه‌های جديد برای آموزش مقدماتی در سنین اولیه زندگی كودک (قبل از پنج سالگی) به شرح زير است:

1-بر خلاف نظريه‌های سابق نظريات جديد علمی تاكيد دارند كه: هوش كودكان و ميزان رشد آن ثابت نيست و بر حسب محيطی كه در آن رشد می‌كند خصوصاً در 5 سال اول زندگی می تواند افزايش يا كاهش يابد.

2- تحریک به موقع حواس كودكان می‌تواند تغييراتی در اندازه و اعمال شيميایی مغزی آنان به وجود آورد.

طبق تحقيقات دانشمندان دانشگاه آكسفورد روی يكصد و پنج نفر افرادی كه مبادرت به آموختن زبان دوم (در سنین اولیه کودک) نموده‌اند از مغز اين افراد اسكن شده و مقايسه تصاوير بدست آمده نشان داد ميزان فشردگی قسمت خاكستری مغز كه كار آن پردازش اطلاعات است، افرادی كه زبان دوم را قبل از 5 سالگی آموخته‌اند بيش از بقيه گروه‌های نمونه‌گيری شده بوده است.

وراثت ممكن است تأثير زيادی روی ميزان هوش و استعداد كودكان بگذارد ولی سطح سقف هوش و استعداد آدمی به قدری بالاست كه اثر وراثت در مقايسه با اثر تحريكات آموزشی و پرورشی به خصوص در سنين اوليه خيلی كمتر می باشد.

3- تغييرات ظرفيت مغز، هنگامی كه به منتهای سرعت رشد خود می رسد (از تولد تا 5 سالگی) در بالاترين سطح قرار می گيرد ولی اين ميزان تغييرات، چند سالی پس از تولد به تدريج تقليل پيدا می‌كند.

هر چه طفل كوچک‌تر باشد محيط اطراف در او اثر بيشتری دارد و همان‌طور كه می‌تواند او را سست‌، بی مسؤوليت، منحرف و... بنمايد همين طور می‌تواند سطح هوشی و استعداد وی را بيشتر تغيير دهد. از اين رو آموزش خواندن و یا آموزش هر موضوع دیگر كه نوعی تحريک مغزی محسوب شده و كودک فرايند فراگيری را خيلی آسان‌تر از بزرگسالان انجام می‌دهد سطح هوش و نيروی فكری را بالا می‌برد.

اكنون ثابت شده كه پرورش فكری در طول زندگی به شكل يكنواخت پيش نمی‌رود بلكه سير آن نزولی است بنابراين آنچه كه قبل از دبستان از دست می رود جبران آن مشكل يا غير ممكن است. آموزش‌های آينده بر مبنای آنچه كه در گذشته آموخته شده، صورت می‌گيرد. اگر كودک به حدی برسد كه بياموزد و از آموختن لذت ببرد در آينده با هم قطاران خود تفاوت‌های بسياری خواهد داشت.

دكتر بنيامين اس. بلوم، استاد تعليم و تربيت دانشگاه شيكاگو و رئيس سابق انجمن تحقيقات تعليم و تربيت امريكا اميدوار است با درک بيشتر آثار و نتايج مراحل آموزش اوليه و انجام تغييرات لازم در طرز توجه به كودكان بتوانيم نسبت اطفال باهوش را در اجتماع خود در مقايسه با اطفال ضعيف به اندازه‌ زيادی بالا برده و ره آورد ارزنده‌ای در جامعه بدست آوريم. طبق گفته دكتر بلوم آنچه یک كودک در شروع زندگی می‌آموزد، دوام و خصوصيتی دارد كه در كودک فاقد آن آموزش‌ها ديده نمی‌شود. اين خود دليل ديگری است كه چرا والدين بايد به آموزش اوليه‌ كودک توجه داشته باشند.

4- رشد ظرفيت فكری افراد از تولد تا 5 سالگی 50 درصد از 5 تا 7 سالگی 20 درصد و بعد از 7 سالگی 30 درصد می باشد. اين ارقام بر پايه كشفيات دكتر بلوم بوده است. بنابراين محيط مناسب آموزشی در منزل بسيار لازم و مؤثر است.

5- پوشش خاكستری مغز كودكان را می‌توان به كامپيوتر تشبيه نمود كه بايستی قبل از استفاده مؤثر از آن برايش برنامه‌ريزی كرد. كودكان از طريق تحريكات عصبی حواس پنجگانه به آن برنامه می‌دهند و هر اندازه اين تحريكات بيشتر باشد ظرفيت مغز بزرگ‌تر می‌شود در نتيجه هوش و استعداد آنان افزون‌تر می گردد.

6- برای هر نوع آموزش ويژه در زندگی كودک دوران‌های حساسی وجود دارد، اين دوران‌های حساس مراحلی از رشد هستند كه حالت فيزيولوژیکی رشد مغز و فراگرفتن نوع خاصی از آموزش را برای وی آسان‌تر می كنند. پس از گذشت اين دوران فراگيری آن نوع معين از آموزش مشكل و احتمالاً غير ممكن می‌گردد.

7- با پي بردن به ارزش رشد هوش كودكان ثابت شده كه كودک تا قبل از 5 سالگی اگر زمينه فراگيری آن فراهم شود تا پنج زبان خارجی را كاملاً می تواند به راحتی ياد بگيرد و در مغز خود 5 فايل جداگانه ايجاد كند. ولی بعد از 7 سالگی برای يادگيری زبان دوم از همان یک فايل زبان مادری كه فراگرفته برای زبان دوم شاخه باز شده به همين دليل آموختن زبان دوم با دشواری همراه است.

علت يادگيری سريع و آسان زبان دوم و در سنين پائين، خصوصيات فيزيولوژيكی ويژه‌ مغز در اين سنين می‌باشد. اگر كودكی در دوران مناسب آموزش زبان با سه زبان روبرو باشد، یکی در منزل، یکی در مدرسه و یکی را معلم سرخانه، او نمی‌داند كه سه زبان ياد می‌گيرد، بلكه اين حقيقت را می‌داند كه در منزل بايد به یک طريق، در مدرسه به یک طريق و با معلم سرخانه به طريقی ديگر صحبت كند. گر چه در مغز یک جدايی تشريحی برای چگونگی صحبت كردن سه زبان مختلف وجود ندارد ولي به هر حال یک كليد حساس و مؤثری موجود است كه به هر شخص اجازه می‌دهد از یک زبان برگشته و به زبان ديگر صحبت كند. اين كليد را «رفلكس معين يا برگشت دهنده» می نامند.

8- هر كودكی دارای كششی برای پيگيری، تحقيق، تلاش و كوشش، جستجوی تازگی‌ها و سوژه‌های مهيج، آموختن با استفاده از هر یک از حواس پنجگانه، برای ارضاء و كنجكاوی بی پايان خود می‌باشد. اين كشش نيز مانند احساس گرسنگی، تشنگی، ناراحتی از درد و غيره غريزی است. اطفال كوچک كه دارای كنجكاوی زيادی هستند، اكثراً در مدرسه مزاحم و شيطان تشخيص داده می‌شوند، آموزگاران نمی‌توانند نياز بسيار زياد آنان را به محرک‌های فكری تشخيص دهند.

9- كودكان غريزه و تمايلی براي احراز شايستگي و صلاحيت دارند، یک ميل باطنی كه چگونه بدان دست يابند. آنان سعی می‌كنند چيزی درست كنند. می گيرند، كوشش می‌كنند يا تكرار می‌كنند، جستجو می کنند و سعی می‌كنند برای لذت بردن به محيط اطراف خود مسلط شوند. برای اينكه بدانيم اين كوشش چقدر در كودک قوی است كافی است ملاحظه كنيم وی با چه تلاش سعی دارد تمام كارهای خود را شخصاً انجام دهد. حال هر چه می‌خواهد انجام آن كار خسته كننده باشد.

دكتر روبرت روانشناس می گويد هر چه بيشتر طفوليت انسان را بررسی كنيم در می‌يابيم اين سنين صرفاً برای رشد دستگاه عصبی و عضلات نيست بلكه زمان فعال كسب آموزشی و معلوماتی است كه اساس زندگی آتی را تشكيل می‌دهد. طفلی كه دارای شانس جمع‌آوری ادراكات و تجربيات در مغز خود و سپس كسب آموزش است، می تواند در زندگی فرد باهوش و مسلطی گردد.

10- آموختن می تواند در حقيقت لذت بخش و شادی آفرين باشد. كودكان با ميل و رغبت، آموزش‌های لازم را فرا می گيرند. به شرط آن كه سعی و تلاش آن‌ها با تنبيهات و پرهيز و هشدار، ترس رقابت يا فشار منحرف نگردد.

11- كودكان هر چقدر كه اشياء جديدی را ببينند به همان نسبت بيشتر می‌خواهند اشياء جديدتری را آزمايش كنند و هر چه بيشتر با محرک‌های مختلف محيط خود روبرو شوند ظرفيت مقابله با آن‌ها در آنان افزايش پيدا می كند.

دكتر پياژه می‌گويد: تغييرات محرک‌ها در محيط زندگی كودک موجب تغييرات در سازمان و عمل تركيب‌های بيولوژيكی و افزايش رشد مغز وی می‌گردد هر چه سامانه اين محرک‌ها قابل انعطاف‌تر باشند عكس‌العمل‌های هوشی و استعداد كودک تواناتر می‌شود.

اگر كودک به اندازه كافی محرک برای انجام كارهايی كه می‌تواند بكند، نداشته باشد، رشد فكری وی به علت نبودن موقعيت‌های آموزشی كند می‌شود. اين هنر اساسی مقام پدر و مادر و مسئولين آموزش جامعه است كه در محيط كودک كه توانايی آموختن وی در حال رشد است، لوازم آموزشی محرک‌ها و وسايل انجام كار را با هم جور كنند. در سيستم آموزشی گذشته كه هنوز رايج است، توانايی آموختن كودكان ناديده گرفته می‌شد ولی تحقيقات جديد راه‌های علمی زيادی برای افزايش هر چه بالاتر ظرفيت آموزش طفل در اختيار او می گذارد كه ساده‌ترين و كم هزينه‌ترين و قابل دسترس‌ترين آنها روش دكتر گلن دومان و دكتر كارل دلاكاتو از طريق ديدن كلمات می باشد.

كار اين دو پزشک معالجه اطفالی بود كه به مغز آنها آسيب وارد شده بود. تلاش آنها صرف وارد كردن انواع انگيزه‌های احساسی به مغز كودكان بيمار گرديده به اين اميد كه بتوانند سلول‌های قسمت آسيب نديده و مورد استفاده قرار نگرفته مغز را به كار وا دارند.

اين دو دانشمند در يافتند كه با روشی كه در پيش گرفتند، موفق شدند خواندن را به بيماران سه و حتی دو ساله بياموزند، اطفال بيمار نيز با علاقه و شادی فراوان برای آموختن از خود رغبت نشان می‌دادند. اين دو محقق برای دستيابي به استعداد نهانی بشری، شروع به تشويق والدين به آموزش اطفال سالم خود نمودند و اطفال نيز در سنين پايين خواندن را به راحتي آموختند. آنچه بيش از همه موجب تحت تأثير قرار گرفتن والدين بود حرارت و لذتی بود كه نوآموزان از آموزش خواندن برده و از اين كار نشاط و شادی زايد الوصفی به آنان دست می‌داد.

دكتر دلاكاتو می‌گويد كودک دو يا سه ساله‌ای كه خواندن را آموخته است، از طفلی كه نياموخته شادتر و خوشحال‌تر است. اين كودک كمتر سركش است و كنترل وی نيز آسان می‌باشد. برای اينكه به وی راه خوبی برای ارضاء سيری ناپذيرش به آموختن ارائه گرديده است.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm


بازگشت به آموزش برتر


Aelaa.Net