غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

مجمع گفتگوی پژوهشگران وآموزشگران علوم فقه آئین الهی

مدير انجمن: najm115

نحوه صرف صدقات و زكوات بر مصارف فقراء

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه آگوست 14, 2012 3:35 pm

سؤال:
در رابطه با کمک به نیازمندان و فقرا دو سوال مطرح شد خدمت شما ارسال می کنیم
(1) کسی که درآمدش مکفی از مخارجش نیست و تلاش خودش را هم انجام می دهد در صورتی که در کارهای مختلف مالی زندگیش گیر بیفتد آیا محل دریافت صدقات و یا زکات می شود؟
(2) خانواده ای که شوهر خانواده نسبت به امور مالی خانواده هیچگونه تعهدی ندارد بعضی اوقات کمک می کند ولی بعضی وقتها حتی سر بار خانواده می شود و درآمدی را که دارد معلوم نیست به چه راهی می زند و کسی هم نیست که به نصحیت گوش کند و مادر خانواده که آدم آبرو داری می باشد با توجه به این که دختران بزرگ دارد که موقع ازدواج آنها است ولی در مسائل مالی خانواده گیر افتاده است و گاها با قرض امورات مختلف را می گذراند آیا محل دریافت صدقات و یا زکات می گردد؟

جواب:
1- ابتدا يك نكته بايد جهت توضيح و تصحيح اذهان بيان شود
و با ملاحظه آن مصرف صدقات و زكوات بر اساس نيازهاي ضروريتر نيازمندان اولويت بندي كردد:

2- توضيح و تصحيح اذهان:
در الكوي رايج امروزي؛ مردم همه مواردي كه معمولا جزو مصارفشان است را مخارج ضروري حساب مي كنند، نان و غذاي ضروري با بول بيسكويت بجه تا تزيينات و مخلفات و... همه اش را مخارج ضروري زندكي مي دانند، يا مثلا هزينه جابجايي هر جه باشد هر نوع اتوبوس يا تاكسي يا ازانس همه اش مضرف ضروري دانسته، در حاليكه كاهي بسياري از جابجاييها ضروري نيست، و كاهي بياده مي شود رفت و يا وسيله كم هزينه تر استفاده نمود. و خلاصه هزينه آذوقه ضروري بر ساير مصارف اولويت دارد و با وجود نيازهايي از اين قبيل نمي توان صرف امور توسعه يا مخلفات نمود.

3- اكر شخصي از مال خودش بخواهد مصارف زندكيش را تامين كند، اين مصارف و بسيار بيشتر آن از توسعه و رفاه (بدون اسراف) منعي ندارد،
همينطور جنين شخصي ي تواند براى هر كسي از ثروتمند كرفته تا نيازمند مثل آن مصارف را هزينه نمايد و هيج منعي در جهارجوب فوق ندارد، ولذا شخص از صدقات مستحبي خودش هم مي تواند صرف امور توسعه نيازمندان بنمايد

4- اما اكر بنا شد هزينه هاي زندكي شخصي را از مالي كه به عنوان فقراست (مثل صدقات و زكوات) تامين شود، طبيعي است كه تامين نيازهاي ضروري فقرا بر نيازهاي در اولويت بعدي ترجيح دارد، و نمي توان با وجود نيازمنداني در مصارف حياتي مثل آذوقه ضروري؛ آن وجوهات را صرف نيازهاي در اولويت بعد همان فقرا يا ديكراني كه از نظر ضروريات تامين بوده و در بقيه موارد كاستي دارند صرف نمود.

5- فلذا در شرع اينطور امور حساب دارد، مخارج ضروري محدود به ضروريات حياتي زندكي است
و جون فقرايي هستند كه در اوليات ضروري محتاجند نمي شود با وجود ان نيازها صرف مخارج توسعه بيشتر كرد،
موارد مصرفي صدقات و زكوات = ضروريات حياتي زندكي مستحقين است نه توسعه و مخلفات ولو بسيار معمول

6- بنابراين موارد سؤال شده؛ اكر در اين قسم امور شخصي محتاج هستند مي توان از صدقات و زكوات كمك كرد
ولذا ما سبرده ايم كه وجوه صدقات را تبديل به مواد خوراكي كرده و به انها كه به اين موارد نيازمندند برسانند.

7- البته شخصي كه مي خواهد از مال خودش صدقه مستحبي بدهد مي تواند مستقيما به مصارف توسعه نيازمندان بدهد،
اما اكر صدقات افراد به شخصي داده شد كه از طرف ايشان صرف نيازمندان كند، ديكر او نمي تواند با وجود مستحقين نيازمند ضروريات حياتي؛ صدقات اماناتي را صرف امور توسعه افراد مذكور يا فقراي ديكر بنمايد.
ولذا مواردي مثل جهيزيه دختران مستحقين را با مشاركت اهل خير تهيه و به ايشان مي رسانند، كه افراد از مال خودشان انفاق مستحبي نموده به عنوان جهيزيه مي بردازند.
همجنانكه اكر جهيزيه دختران نيازمند وسايل ضروري زندكي بدون تشريفات و تزيينات باشد، و نيازمند تامين آذوقه وجود نداشته باشد، مي توان از صدقات و زكوات صرف اين امر نمود.

خداوند تامين حوائج همه نيازمندان فرموده و اهل صدقات و زكوات و انفاقات را بركت و توفيق بيشتر عطا بفرمايد[شمارة ثبت: (1420) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

خمس در وام زائد بر هزينه سال

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه آگوست 14, 2012 4:05 pm

سوال:
این حقیر مورخ 30/6/90 مبلغ 107760000 یکصد و هفت میلیون و هفتصد و شصت هزار ریال وام از اداره محل کارم دریافت نمودم
وام مربوط وام کارگشایی و بدون کارمزد است و طی 36 ماه از حقوق ماهیانه کسر میگردد
کل این مبلغ راچند روز بعد طلا خریدم که الان ارزش ان حدود 155000000یکصد و پنجاه و پنج میلیون شده است
از مبلغ وام امروز 77826600 هفتاد و هفت میلیون و هشتصد و بیست وشش هزار و ششصد ریال مانده است که ان شاء الله طی 26 ماه اینده به پایان میرسد
با توجه به این موضوع خمس این مال را چگونه باید محاسبه و پرداخت نمایم، والحمد لله رب العالمین

جواب:
اكر اقساط اين وام از مقدار زائد بر مصرف حقوقتان برداخت مي شود، و الان هم زائد بر نيازهاى زندكي سال كذشته و سال پيش روست؛
همه مال مزبور را "از تبديل شده به طلا (قيمت روز) و از تبديل نشده" محاسبه نموده و خمس انرا برداخت مي كنيد، با اين روش شما خمس بخشي از اموال زائد سالهاي آتي خود را بدون ارتفاع قيمت (در آينده) برداخت نموده ايد.

امّا اكر اقساط اين وام از متن حقوقتان كه مورد نياز مصرف سالهاي آتي تان است برداخت مي شود،
در اين صورت مشمول خمس نشده، و در حقيقت شما مؤونه جندساله تان را زودتر تحويل كرفته ايد
مكر اينكه تبديل آن به طلا سبب شود كه: بخشي از آن بيشتر از مصارف زندكي سالهاي اتي مزبور بشود؛ كه هر وقت آن سالها كذشت و جيزي زياد امد؛ مقدار زياده را محاسبه خمس مي كنيد

مولا عليه السلام به شما بركت و توفيق بيشتر عطا بفرمايد.[شمارة ثبت: (1421) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تفاوت وقف و وصيت با وصيت به وقف

پستتوسط aelaa.net » شنبه سپتامبر 01, 2012 3:57 am

سؤال:
اكر بدري در وصيتنامه اش نوشته است كه فلان اموال وقف است، و بايد صرف آن بشود، آيا بايد كاملا رعايت شود؟ يا در حد ثلث اموال اجرا مي شود؟

جواب:
وقف و وصيت به رعايت آن؛ غير از وصيت به وقف است،
در اولي محدوديتي ندارد و ورثه اختياري ندارند، اما در دومي محدود به ثلث است و بيشتر از ثلث با رضايت ورثه است.
يعني:
آنجه كفته مي شود "وصيت در ثلث اموال نافذ است مكر با رضايت ورثه" در وقتي است كه شخص متوفى قبلا ان مال را وقف براى ان كار نكرده باشد و در اين وصيت نامه از فرزندان بخواهد كه اين مال را وقف آن مورد بنمايند، در اين صورت وصيت در ثلث او نافذ است، و بيشتر از ثلث با رضايت ورثه بايد بشود.
اما اكر شخص در زمان حياتش بخشي از مالش يا حتى تمام مالش را وقف كرده يا براى كاري قرار داده، در اين صورت انجه در وصيت نامه امده توصيه به رعايت انست، نه درخواست و وصيت به ورثه كه انها وقف قرار دهند، ولذا محدوديت ثلث اموال ندارد، و هر جه معين كرده بايد اجرا شود.
و اين مسئله مهمي است و بسيار اتفاق مي افتد و غالبا با فرض اول اشتباه كرده و ورثه تصرف بيجا مي كنند.[شمارة ثبت: (1443) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

عدم شرط لفظ خاص در وقف

پستتوسط aelaa.net » شنبه سپتامبر 01, 2012 4:19 am

سؤال:
در رابطه با بحث وقف
آيا صرف بردن نام وقف بر چيزي كفايت مي كند و حكم وقف بر آن جاري است؟
يا اين كه بايستي حتما صيغه ي آن خوانده شود؟
و نوشته ي آن هم نوشته شود؟

جواب:
مالك شرعي همين كه جيزي را براي موردي اختصاص دهد،
به هر لفظي باشد و به هر زباني نافذ است، و لفظ خاصي شرط نيست، جنانكه نوشتن هم شرط نيست.

انجه كه به صورت نوشته و ثبت شهود و الفاظ خاص نوشته مي شود جهت اعلان و ثبت موضوع است
براى رعايت انست كه كسي تخطي نكند. نه اينكه نوشتن شرط باشد.

فلذا اكر بكويد:
وقف كردم اين باغ را براى روضه خواني فلان،
يا قرار دادم اين مال را براى صرف در راه خدا،
يا بخاطر خدا دادم اين ملك را براى فلان مصرف
يا تصدق كردم يا صدقه باشد اين ملك براى آن امر
يا اختصاص دادم اين درآمد را براى اين مصارف،
يا فقط بكويد:
اين مال براى اين كار،
و....
يا حتى به مباشر كارهايش بكويد: برو اين را براي اين كار صرف كن.
همه اينها جهت وقفي شدن ان باغ يا مال يا درامد كافي است.

و نمي تواند ديكر در آن تصرف كند ولو به آن نيازمند بشود

البته اكر كسي در همان وقت وقف كردن (دنباله كفتن فقراتي مانند فوق) يك شرط بكذارد كه: اكر به اين مال احتياج بيدا كردم من سزاورتر باشم به مصرف آن از موضوع وقف، يا مثل آن (اكر احتياج بيدا كردم مال خودم باشد)، در اين صورت اكر محتاج و نيازمند آن شد، مال از وقف بيرون آمده و ملك خودش مي شود.[شمارة ثبت: (1422) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

باسخ به مسائل دختران نوجوان

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه سپتامبر 02, 2012 8:40 am

سؤال:
اگر مطالبي كه در مورد عوالم موازی در تحقيقات فيزيكدانان جديد درست است آیا ارتباطی که گفته شد سبب می شود که ما مسئول کارهای فردی که در آن عالم شبیه ما هست باشیم؟ و افرادی که در این دنیا از بین می روند در آن عالم وضعیتشان چطور می شود؟ آیا هنوز در آنجا زندگی می کنند؟ یا فقط در عالم برزخ وارد شده وآنجا هستند؟ واینکه آیا منبع یا کتابی که مطالب آن در این مورد صحیح ودقیق باشد وجود دارد؟

جواب:
اشاره به تحقيقات جديد درباره عوالم موازي، صرفا براى درك عظمت تعاليم مكتب وحي است،
نه تاييد هر جه به اين اسم مطرح است،
جه برسد به انجه در اين زمينه در رمانها و فيلمها به ان برداخته مي شود.
و تشريح مطالب صحيح مربوط به اين مبحث در كنجايش اين جوابيه نيست.
هر كسي مسؤول عمل خويش است نه ديكري.
براى درك عالم برزخ كتاب سياحت غرب نوشته ايت الله قوجاني خوب است، كه كزارشي واقعي از عالم برزخ خودشان است،
و خواندن سياحت شرق اثر ديكر ايشان كه شرح احوال زندكاني دنيوي ايشان است قبل از آن؛ به فهميدن بهتر كتاب اول كمك مي كند.[شمارة ثبت: (1423) منبع: المسائل الإنترنتية]

============
سؤال:
آیا می توان به کتاب های تعبیر خواب مراجعه کرد؟

جواب:
كلي نمي شود انجه در بازار هست را تاييد كرد،
حتى بهترين كتاب جوابكوي تعبير بيشتر خوابهاي افراد نيست،
بجاى دنبال كردن خوابها، بيداريهايتان را دنبال كنيد،
مراقبت بر طهارت و عدم وراجي ذهني و زباني اكر داشته باشد، بصيرتتان در بيداري فعال شده؛ شما را از خواب ديدن بي نياز مي كند
كنترل ذهن نيروهاي بسياري را در انسان زنده مي كند.[شمارة ثبت: (1424) منبع: المسائل الإنترنتية]

==============
سؤال:
درس خواندن بهتر است یا یادگرفتن کارهای دیگر مثل خیاطی و...؟

جواب:
درس خواندن براى بسران و دختران نوجوان نبايد مانع از توانايي و دانستن تمام فنوني كه براى اداره ضروريات زندكي لازم است بشود، بسر يا دختر فرقي نمي كند، هر دو خياطي در حد تعميرات لباس خود، يا اشبزي در حد طبخ غذاي هفته خود، يا نظافت و خريد براى خود و خانه خود را بلد باشد، حتى اداره امور كودك اكر جه معمولا با خانمهاست ولى بسر از دانستن ان نبايد غافل باشد،
و اين امور مانع تحصيل نبوده
بلكه سبب ساختن شخصيت جامع و خودكفا براى انسان مي شود،
كه نه تنها در امور تحصيلي بلكه در اينده زندكي و شغل و جامعه نيز او را كمك مي كند.[شمارة ثبت: (1425) منبع: المسائل الإنترنتية]

===============
سؤال:
شنا واسب سواری و تیراندازی را که در حدیث حضرت پیامبر (صلى الله عليه وآله) هم به آن اشاره شده، آيا انجام آن براى دختران خوب است؟
جه ورزشي مناسب است؟

جواب:
1- آن حديث شريف در مقام توصيه به مردان است، و اسب سواري براي زنان نهي شده است.
2- در ورزش
يكي سلامت و محفوظ بودن محيط آموزش و لوازم آن از اردو و تماسها و ارتباطات مهم است كه دقت شود بر اساس تعاليم مكتب وحي باشد نه متداول در بيرون.
ديكري نوع ورزش است، كه كمك به شكوفايي ذهني و حفظ تناسب و لطافت اندام و روان او باشد، نه آنهائيكه سلامت يا لطافت اين جهات را آسيب مي زند.
سوم در آن تبرج و خودنمايي در جامعه و انظار نامحرم نباشد.[شمارة ثبت: (1426) منبع: المسائل الإنترنتية]

===========
سؤال:
با دوستان و هم سن وسالانمان رفت وآمد کنیم یانه؟

جواب:
با كسي بايد رفت و امد كرد كه بهتر از خودتان باشد از نظر معنويت و دانش و شخصيت،
و مطمئن باشيد دوستان او هم سالم و طبق ارزشهاى اعتقادي شما ملتزم هستند.[شمارة ثبت: (1427) منبع: المسائل الإنترنتية]

=============
سؤال:
در جمع دوستان وآشنایان هر کدام چه رفتاری پسندیده تر است؟

جواب:
تواضع ضمن حفظ شخصيت + رفتار مؤدبانه و احسان اميز + عدم برداختن به قضاوت ذهني و زباني درباره افراد + مديريت كفتكوها به امور مفيد و علمي.[شمارة ثبت: (1428) منبع: المسائل الإنترنتية]

==============
سؤال:
چه کنیم که خانواده به ما بیشتر اهمیت بدهند؟

جواب:
موفقيت تحصيلي براى نشان دادن ارزش شخص كافي نيست،
فرض كنيد خانواده هم اتاقيهاي خوابكاه دانشكاهتان هستند، ايا بخاطر درستان توقع داريد كه هم اتاقيها كارهاى شما را انجام دهند؟ يا امور خانه مشترك تان را متقبل باشند؟ نه،
خانواده تان را هم همينطور فرض كنيد، آنها كمتر از هم اتاقيهاي دانشكاهتان نيستند،
همانطور كه انجام ان امور در كنار هم اتاقيها مانع تحصيل نيست؛ اكر نسبت به خانواده هم رعايت كنيد، هيج نقصاني براى رشد تحصيليتان ندارد،

سعي كنيد شخصيت خود را با نشان دادن توانائيهاي افراد كامل سن نشان دهيد،
دختر دانش اموز يا دانشجويي كه در امور خانه مسؤوليتي ندارد بلكه حتى مادرش اتاقش را مرتب مي كند و غذايش را درست مي كند و ....، ولو به اصرار مادرش باشد، ولي در ذهن و نظر والدين و ديكر خانواده عاجز مي نمايد،
انجام امور شخصي، به علاوه متقبل بودن سهمي در امور خانه؛ از لوازم ضروري اثبات شخصيت انسان است،

مطلب ديكر و مهمتر رفتار بزركوارانه است،
به عادتهاي نفساني يا اجتماعي غلط و لو شايع؛ تكيه و از آن تقليد نكنيد،
يعني به صرف اينكه همه زنها يا دخترها اينطوريند يا ان را درست مي دانند و آنطور عمل مي كنند؛ رفتار نكنيد.
و رفتارهايتان را براساس ارزشها بايه ريزي كنيد.[شمارة ثبت: (1429) منبع: المسائل الإنترنتية]

================

سؤال:
چه سنی برای ازدواج دختران بهتر است؟

جواب:
اولين عامل در سن ازدواج بلوغ دختران است، كه خانواده ها از همين اوان بايد مترصد باشند و خواستكار اصيل و باشخصيت و امين را اكر قسمت شد رد نكنند به بهانه سن يا تحصيل دختر،

دومين عامل بر حسب تربيت خانواده و اموزش دادن دخترشان براى مديريت يك زندكي و خانواده، نه مثل امروز كه تاسنين بالا دخترشان كودك است و فقط سن و هيكل و مصرف و توقعات بزركسال را دارد،

عامل سوم فراهم شدن خواستكار اصيل و باشخصيت و امين است.

هر وقت اين سه مقدمه فراهم شد، در ساعت مسعود ازدواج كنند.

عمل بر اين حكمت:
1- مانع موفقيتهاي بانوان نبوده، بلكه كمك ايشان است، بانوان دانشمند و نامدار بسياري بوده و هستند كه در نوجواني ازدواج كرده و حتى اولاد بسيار داشته و به كشفيات و موفقيتهاي علمي بزرك هم نائل شده اند، شخصيتهايي در سطح مادام كوري بوده اند كه شش فرزند داشت و فرزند ششمش را كنار ميز ازمايشكاهش بدنيا اورد.

2- از آسيبهاي روحي و اجتماعي حفاظت مي كند،

3- همجنين امكان توافق و هماهنك شدن بيشتر است، و اصطكاكات اوليه زوجها كه ناشي از اشنا نبودن و ناهماهنكي ابتدايي است، تاوان بسيار نداشته و سبب انقطاع و جدايي نشده و به سادكي دوران نوجواني مي توانند از آن عبور كنند،

4- و نيز در اوج قوت و آغاز فعاليت جواني توالد و تناسل صورت كرفته و فرزنداني موفقتر مي توانند داشته باشند،

5- اين زوجها بخاطر جلو بودن در برنامه ازدواج و توالد؛ فرصتهاي بيشتري از زوجهاى ديرازدواج براى بهره از زندكي دارند،
* همجنين در صورتي كه اكر در موارد نادر؛ احيانا انفصال و جدايي اتفاق بيايد، شخص اول جوانيش بوده؛ و فرصت تجديد خانواده داشته، و ناموفقي ازدواج سابق؛ سبب تصور بي فرصتي براى تلاش جديد نمي شود.

البته طبيعي است هر جه در سنين نورستر ازدواج صورت بكيرد حمايت والدين آنها در تكفل شؤون آنها بيشتر بايد باشد،
و همان هزينه هايي را كه مي خواست تا ده سال بعد دختر يا بسرش را در خانه خودش صرفشان كند از آنها دريغ نكند.
مكر اينكه داماد مستقلا در سني باشد كه توانايي اداره همه شؤون زندكي را داشته باشد.[شمارة ثبت: (1430) منبع: المسائل الإنترنتية]

============

سؤال:
در مورد ازدواج اجازه دهیم که خانواده ها وبزرگترها تصمیم بگیرند یا خودمان تصمیم بگیریم؟

جواب:
كلي نمي شود، هيجكدام را تاييد يا رد كرد، نه هر جه خانواده يا خود دختر بكويد هميشه درست است و نه هميشه نادرست.
معمولا خانواده ها اموري كه اينده دختر را تضمين مي كند بيشتر در نظر مي كيرند تا امور احساسي يا سليقه دختر، و اين امور اكر جه همه جيز نيست، ولى هيج جيز هم نيست، خانواده كمتر تحت تاثير احساسات قرار مي كيرند، البته بسياري موارد هم ممكن است توجه به اين گونه نكات؛ آنها را از امور ارزشي باز بدارد، و خواستكار امين جدي غيرمتمكن را نبذيرند،
فلذا بايد دختر خودش با ظرافت مديريت كند امور را ، طوري كه بهترين انتجاب ممكن؛ ولي به زبان ورضايت خانواده انجام شود.[شمارة ثبت: (1431) منبع: المسائل الإنترنتية]

==============

سؤال:
چگونه هوش خود را تقویت کنیم؟ وچگونه فراموشی را از خود دور کنیم

جواب:
1- بايد اصلاح مزاج كنيد، مانع غلبه رطوبت و سردي بر بدنتان بشويد،
2- مواظبت بر طهارت و ذكر خدا در انجام هر كاري.
3- مانع وراجي ذهن بشويد.[شمارة ثبت: (1432) منبع: المسائل الإنترنتية]

==============

سؤال:
چه رشته های درسی را انتخاب کنیم تا بتوانیم در آخرت هم آن را ادامه دهیم؟

جواب:
رشته هاى متداول براى امور دنيوي است،
فلذا از همه درسهاي امروز حوزه و دانشكاه هيج كدام در عالم اخرت تدريس نمي شود، مكر تلاوت قرآن

و البته از درسهاي غير حوزه و دانشكاه
يادكرفتن معاني قرآن از بيان خازنان وحي - معرفت الهي با معرفت انبياء و اوصياء الهي
و...
اينها حتما از دروسي است كه در عالم بعد از دنيا از برزخ و آخرت هم برقرار است.

تا اينجاي باسخ اكر سؤالتان درباره رشته اى كه در آخرت هم همان را تدريس مي كنند

اما اكر سؤالتان از نحوه انتخاب رشته هاي تحصيلي بود جهت امور دنيوي:
اكر صرف مدرك ليسانس داشتن باشد
مي توانيد قرآن را حفظ كنيد كه با شرايطي ليسانس مي دهند
كه ضمن داشتن مدرك ليسانس از نور قرآن در زندكي دنيا و آخرتتان بهره ببريد.

اما اكر انكيزه تحصيلتان براي مدرك كرفتن فقط نيست
كه حتما اين نكته رعايت شود و عمر و جواني و هزينه خود و ملت و دولت را براى مدرك صرف و عنوان آن مصرف نكنيد
در اين صورت رشته اى را بركزينيد كه:
1- با مقداري مطالعه در كتابهاى آن رشته مطمئن شويد: به آن طوري علاقمند هستيد كه آنرا به مرحله اى برسانيد كه بتوانيد كار مفيدي با آن تحصيلات انجام دهيد.
2- طوري باشد آن رشته كه ادامه تحصيل آن يا بهره برداري اجتماعي آن بعد از تحصيل؛ منافاتي با زندكي شخصي و خانوادكي تان نداشته و آسيبي به سلامت عاطفي و روحيتان نمي زند.
3- رشته اى باشد كه بتوان بوسيله اش خدماتي جهت اعتلاي سطح فرهنكي و عمراني و اقتصادي خود و خانواده و جامعه، ارائه داد.
4- آن رشته را تا حدي ادامه دهيد كه به باروري علمي و بهره برداري اجتماعي برسد، مثل سطح دكترا و فوق دكترا، نه صرف يك ليسانس كه براى عنوان محليش خوب بوده و براي اينكه نكويند اين دختر ليسانس ندارد، يا كار استخدام در يك مدرسه يا اداره.
امروزه با امكانات ارتباط اونلاين و فعاليت دانشكاههاي اينترنتي در داخل ايران و ساير كشورهاى جهان، امكان تحصيل بدون سفر يا رفتن بيرون خانه هم فراهم است.
5- از رشته هايي نباشد كه تحت مديريت نظام سلطه جهاني و براى خدمت به آن طراحي شده باشد، مكر اينكه قبلا اين مشكل را شناخته و با توجه به اين مشكل براى دفع و نقد آن تحصيل شود[شمارة ثبت: (1433) منبع: المسائل الإنترنتية]

والحمد لله رب العالمين
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

سؤالاتي درباره تقاويم اوقات شرعي

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه اکتبر 16, 2012 1:26 pm

سؤال:
بسمه تعالی سلام علیکم با تشکر از شما به جهت پاسخ به درخواست استخراج تقويم اوقات شرعی شهر آران وبیدگل و ارائه تقويم آن، چند سئوال از شما داشتم :

1- طول وعرض جغرافیایی در تقویم شما با طول وعرض جغرافیایی مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران متفاوت است؟
2- شما وقت غروب و اذان مغرب را یکی گرفته اید؟ حال برای خواندن نماز مغرب باید چکار کنیم؟ زیرا نماز مغرب در فقه شیعه کمی دیرتر از غروب آفتاب است. با تشکر، و من الله التوفیق.

جواب:
عليك السلام
1- از ارسال آدرس تعيين طول و عرض متشكريم، ولي سايت منجم اونلاين تقويم اوقات شرعي مركز نجوم كهن و اسلامى؛ بطور اونلاين با دقيقترين سيستم جهاني "محاسبه موقعيت جغرافيائي" متصل است، و محور آن تصاوير ماهواره اى است، اگر در مرورگر شما اخيرا اين قسمت سفيد مي آيد، بخاطر فيلتر شدن سايت مرجع (يعني نقشه هاى ماهواره اى گوگل) در محل شماست.

2- اگر تنها همان نيم صفحه اول "تقويم اوقات شرعي" استخراج "مركز نجوم كهن و اسلامى" را با دقت مطالعه كنيد، مى بينيد كه ويژگي ممتاز اين تقويم؛ شدت دقت داده هاى مرجع آن؛ از جمله طول وعرض جغرافیایی است، مختصاتي كه در اين تقويم ذكر مي شود؛ براساس آخرين رصدهاى زميني و فضايي به روز مي شود، و ربطي به مختصات محاسبه شده دستي مندرج در كتايها و تقاويم داخلي ندارد.

3- غير شيعه؛ همه شان دقيقا غروب آفتابي نيستند، برخي از آنها همين كه خورشيد پشت كوه برود را مغرب حساب مي كنند؛ با اينكه واقعا غروب نشده است.

4- تقاويم منتشره از سوي مركز نجوم كهن و اسلامى، بر اساس تعاليم مكتب وحي (كه از سوي حضرات معصومين : رسيده است) مي باشد.

5- در فقه مذهب اهل بيت :؛ نظريه اصلي درباره وقت مغرب (بر اساس احاديث معصومين :) همان غروب آفتاب است، بلكه بسياري از فقهاء شيعه در طول تاريخ؛ طبق نظريه غروب آفتاب فتوا داده اند، از شيخ صدوق و سيد مرتضى و شيخ طوسي و بسياري ديگر از فقهاء قديم گرفته تا به امروز و مراجعي كه تا همين اخير فتاواشان هنوز مطرح است؛ مانند مرحوم آيت الله خوئي و مرحوم آيت الله بهجت؛ و نيز علماء بسياري همچون مرحوم علامه طباطبائي و مرحوم آيت الله قاضي ووو... همه پيرو نظريه اصلي "وقت نماز مغرب غروب آفتاب است" مي باشند.

6- البته در ايران چون راديوتلويزيون بدست پيروان نظريه "مغرب متأخر" است، ممكن است براى عامه اينطور تصور شود كه در مذهب اهل بيت : فقط آن نظر مطرح است، ولى پر واضح است كه راديوتلويزيون ملاك و مرجع تشخيص احكام دين نمي باشد.

7- اما نظريه متأخر از غروب؛ يعنى خواندن نماز مغرب حدود بيست دقيقه ديرتر از غروب آفتاب؛ نظريه اصلي شيعه نيست، و نظريه اى است كه بعدا مطرح شده؛ و به احاديثي استدلال شده است كه پاسخ امام 7 به ساكنان نواحي كوهستاني بوده، و جون فرو رفتن قرص در افق غربي؛ به علت ارتفاع محل؛ در زمان غروب حقيقي نيست؛ فلذا براى اينها فرموده اند كه به علامت ديگر غروب كه "زوال حمره مشرقيه (سرخي وقت غروب در سمت مشرق) از افق است" مراجعه كنند. "مغرب تأخيريها" بدون توجه به اين نكته؛ و با دو وقت پنداشتن اين دو علامت؛ به نظريه جديد "مغرب تأخيرى" رسيده اند.

8- قابل توجه است كه پيروان نظريه "مغرب تاخيرى" خودشان فى الواقع معتقد به غروب آفتاب مساوى مغرب هستند؛ چه اينكه اگر در فتاوايشان در وقت نماز عصر مراجعه كنيد مي بينيد كه آخرين فرصت وقت نماز عصر را غروب آفتاب مى دانند، نه بيست دقيقه بعد از آن (مغرب تاخيرى)؛ و اين بديهي است كه بين انتهاى وقت نماز عصر و آغاز وقت نماز مغرب؛ وقت سومى وجود ندارد.

9- بنابر اين؛ تنها نظريه در شيعه؛ رويه متأخر از غروب نبوده؛ بلكه نظريه اصلي همان "غروب آفتاب و فرورفتن كامل قرص خورشيد" است، كلمه "مغرب" اسم زمان براى وقت غروب است، و غروب شمس يعني فرو رفتن كامل قرص خورشيد در زير افق غربي، و دو عنوان فرورفتن كامل قرص افتاب در افق غربي؛ و زوال حمره مشرقيه در آسمان؛ دو وقت متفاوت نبوده، بلكه دو علامت براى يك زمان واحد هستند. و اين امر از بديهيات علم نجوم كهن و جديد است. از اين رو محققان فقهاء و همه آنهائي كه مسلط به دانش هيئت و نجوم بوده اند، در مراجعه به احاديث؛ اين دو عنوان را دو وقت تلقي نكرده؛ و طبق نصوص صريح معصومين : همان غروب آفتاب را ملاك قرار داده اند.

10- شايان ذكر است كه پيروان نظريه "مغرب تاخيرى" هم خودشان اصالتا معتقدند كه وقت نماز بعد از غروب كامل آفتاب و قرص خورشيد است، اما چون با غروب حسى قرص آفتاب و زير افق رفتن آن؛ اطمينان از غروب حقيقي خورشيد پيدا نمى كنند؛ فلذا اكتفا به غروب قرص آفتاب و زائل شدن سرخى مشرق از افق نكرده؛ و منتظر غائب شدن سرخى از كل نيمكره سماوى شرقي؛ و به اصطلاحشان "عبور سرخى از بالاي سر" هستند، اما منجمين و مراكز نجومى معتبر؛ براى تعيين ساعت غروب از روش رصد بصري استفاده نكرده؛ تا اينكه در دقت وقوع آن ترديدى باشد، بلكه با محاسبه درجه تحت الأفق قرار گرفتن كامل خورشيد؛ اوقات غروب آفتاب را؛ با دقت علمى در تقاويم اعلام مى كنند، و اين محاسبات را نه تنها رصد بصري حسى راصدين نيز تأييد مى كند، بلكه ابزارهاى پيشرفته رصدى امروزى هم مؤيد آنست.

11- و اگر در زمانهاى گذشته براى كساني؛ غروب حسي قرص خورشيد؛ و يا محاسبات منجمين؛ اطمينان لازم براى غروب واقعي خورشيد را نمى آورد، و نياز داشتند احتياطا مدتى صبر كرده؛ تا مقدارى از شب بگذرد؛ تا مطمئن شوند آفتاب غروب كرده است، اما در عصر جديد با بروز انواع تكنولوژيها و وسايل رصد و هواپيما و ماهواره و ابزارهاى پيشرفته؛ تحقيق از وقوع حقيقي غروب آفتاب امرى بسيار ساده و پيش پا افتاده است، كه همه دستاوردهاى دانش جديد؛ صحت و دقت نظريه فقهاء قائلين به تحقق وقت مغرب و غروب آفتاب در غروب قرص خورشيد را تأييد مى كند.

12- ازين رو مركز نجوم كهن و اسلامى؛ و آموزشكده ها و پژوهشكده هاى بنياد حيات اعلى؛ چون محل مراجعه همه شيعيان و خصوصا محققين است، و در ارائه مطالب؛ تعاليم حضرات معصومين : را؛ فراتر از رواج محلي يا مقطع تاريخي خاص مبنا قرار مي دهد، فلذا فراتر از تفاوتهاى نظرات محلي و يا رواج ميان پيروان راديو و روزنامه ها؛ آثار و نظرات و تقاويم خود را عرضه مي كند. خصوصا كه با دانستن وقت غروب آفتاب؛ و اضافه كردن بيست دقيقه به آن؛ وقت نماز "مغرب متاخريها" هم به آساني بدست مي آيد، بنا براين اگر شما نظريه اصلي و معتبر علمى كه صريح احاديث معصومين : است را پيروي مي كنيد؛ كه همان وقت غروب آفتاب را با پنج دقيقه احتياط ديرتر براى افطار روزه يا بجاي آوردن نماز مغرب بكار مي بريد، و اگر از نظريه "مغرب تأخيري" پيروى مي كنيد؛ كافي است بيست دقيقه به وقت غروب آفتاب بيافزاييد. موفق باشيد. [شمارة ثبت: (1434) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز شكر

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 04, 2012 8:40 am

سؤال:
لطفا در صورت امکان نحوه اقامه نماز شکر را ارائه فرمایید.

جواب:
دو ركعت نماز :
ركعت أول سوره حمد و قل هو الله أحد، و ركعت دوم سوره حمد و سوره قل يا أيها الكافرون
در ركوع و سجود ركعت اول و دوم، بعد از ذكر آنها بگوید: «الحمدلله شكرا شكرا وحمدا حمدا» هفت بار
در ركوع و سجود ركعت دوم، بعد از آنها بگوید : «الحمدلله الذی استجاب دعائی واعطانی مسئلتی وقضى حاجتي».
بعد از نماز نيز همين دعا را بگوید : «الحمدلله الذی استجاب دعائی واعطانی مسئلتی وقضى حاجتي».[شمارة ثبت: (1435) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نيت

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 11, 2012 4:19 am

سؤال:
برای نیت نماز لطفا راهنمایی فرمایید كه جطور بايد باشد؟

جواب:
نيت يعني قصد، و كافي است شخص با قصد انجام نماز؛ افعال نماز را صحيح و لوجه الله بجا بياورد، و به زبان آوردن نيت؛ لازم نيست. [شمارة ثبت: (1436) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

فقره تذكر سوره توحيد

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 11, 2012 4:22 am

سؤال:
برای مواقعى كه در قرائت نماز بیش از يكبار سوره توحید خوانده مى شود؛ برای گفتن "کذلك الله ربی"؛ آیا يكبار باید این ذکر گفته شود؟ یا برای هر یك بار قرائت سوره توحید یکبار گفته شود؟

جواب:
فقره مزبور در آخر سوره توحيد گفته مي شود، و سه بار مستحب، و يكبار هم مجزي است، و در صورت تعداد خواندن سوره توحيد، تكرار اين فقره در آخر هر بار تلاوت توحيد؛ پسنديده بوده، و گفتن اين فقره در آخر تلاوت آنها نيز كافي است. [شمارة ثبت: (1437) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

زمان نافله وتر و اذان و اقامه فجر

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 11, 2012 4:24 am

سؤال:
زمان اقامه نماز وتر حدود 12دقیقه قبل از اذان صبح گفته شده، آیا زمان اقامه نماز فجر در همین زمان است؟ یا ممکن است که تا دقایقی بعداز اذان هم برای اقامه نماز فجر وقت هم باشد؟

جواب:
زمان گفتن اذان واقامه فجر بعد از طلوع فجر است نه قبل از آن، و دوازده دقيقه قبل از فجر تا فجر آخرين و افضل اوقات براى اداي نماز وتر است، و بعد از آن قضا بجا آورده مى شود. [شمارة ثبت: (1438) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

زمان توجه و ال ياسين

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 11, 2012 4:25 am

سؤال:
بهترین زمان برای زیارت ال یس در طول شبانه روز چه وقت است است؟

جواب:
زيارت ال ياسين بر محور توجه است، و هر وقت توجه حاصل باشد مناسب است،
و مي تواند صبح بوده، و روزش را با ان اغاز كند،
و عمده بكاربردن نسخه كامله ان و دوازده ركعت قبل از ان است.
در بركزاري مجالس ال ياسين نيز هر وقت ميسر باشد؛ ممكن است و شب و روز جمعه به دليل تعلق بحضرتش اولى است
و در ميان عامه مردم به تناسب مسجد سهله در شبهاى جهارشنبه رواج دارد[شمارة ثبت: (1439) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز حضرت صاحب الأمر (منه السلام وإليه التسليم)

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه نوامبر 11, 2012 4:27 am

سؤال:
درباره نماز امام زمان سؤالي داشتم؛ در كتابها با تفاوتهايى نقل شده است، مى خواستم برايم دستور العمل كامل نماز امام زمان را بيان نمائيد، در كمى فرصت؛ حداقل برنامه آن چيست؟

جواب:

نماز حضرت صاحب الأمر (منه السلام وإليه التسليم)

(نسخه جامع: حاوى همه روايات بطور مفصل و كامل)

نكته اول: نماز حضرت صاحب الأمر منه السلام والیه التسلیم كه شخص حضرتش آنرا بجاى آورده، و طي توقيع شريفي كه از ناحيه مقدّسه‏ حضرت صاحب الزمان منه السلام والیه التسلیم صادر فرموده؛ اين نماز به شيعيان نيز معرفى و توصيه گرديده، و در موارد بسيارى هم براى طلب حاجت از خداوند و توسل و استغاثه به حضرتش نيز سفارش شده، و قرنهاست كه به عنوان عمل مجرب و توسل موفق؛ و نيز راه اتصال و پيوند با حضرتش بشمار مي رود.

نكته دوم: اين نماز را به قصد طلب حاجت از خداوند مى گذارند، و بعد از نماز؛ با اذكار و ادعيه اى با خداوند مناجات مى كنند، و سپس استغاثه به حضرت امام زمان منه السلام والیه التسلیم انجام مى گردد، و سپس اين نماز به محضر شريفش، هديه مى شود، و با سلام به حضرتش خاتمه مى يابد.

نكته سوم: اين نماز برحسب شرايط و مقتضيات هر واقعه؛ با برخى از ادعيه و اذكار و يا تفصيل و اختصار در نحوه انجام آن؛ توصيه شده است، و در اينجا دستور العمل مفصل و جامع آنرا كه مشتمل بر همه اذكار و ادعيه و اعمال آن مى باشد؛ ارائه مى كنيم، تا براى اهل معرفت و توفيق؛ امكان بهره مندى از آن فراهم باشد:

1- بعد از نيمه شب جمعه برخيزد، 2- غسل‏ كند، 3- و زير آسمان؛ و يا به جايگاه نماز خود برود، 4- و دو ركعت نماز بخواند، 5- (و مردان) با سرو باي برهنه بخوانند، 6- در هر ركعت در قرائت نماز و تلاوت سوره حمد وقتى كه به آيه پنجم "ايّاك نعبد و ايّاك نستعين" رسيد؛ آنرا صد مرتبه‏ بگويد، سپس سوره "حمد" را به پايان ببرد، 7- و يك (× يا هفت) مرتبه سوره "توحيد" بخواند، 8- و ذكر ركوع (سبحان ربّى العظيم و بحمده)؛ و ذكر سجود (سبحان ربّى الاعلى و بحمده) را هفت مرتبه بگويد.

9- در قنوت نماز؛ براى حضرتش دعا كند، مانند:

- دعاى: اللهم كُنْ لِوَلِيِّكَ القائم بأمرك * محمّد بن الحسن المهديّ * عليه وعلى آبائه أفضل الصلاة والسلام (صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَى آبائِهِ) * في هذِهِ السَّاعَةِ وَ في كُلِّ سَاعَةٍ * وَلِيًّا وَ حافِظًا * وَ قائِدًا وَ ناصِرًا * وَ دَليلاً و مؤيِّدًا وَ عَيْنًا * حَتّى تُسْكِنَهُ أرْضَكَ طَوْعًا * وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلًا (وَ تُمَتِّعَهُ فيها طولًا و عرضًا) * وتجعله و ذريّته من الأئمة الوارثين * اللهم انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ * و اجعل النصر منك على يده * و اجعل النصر له * و الفتح على وجهه * و لا تُوَجِّهِ الأمر إلى غيره * اَللّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ * حَتَّىٰ لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْئٍ مِنَ الْحَقِّ * مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ * اَللّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ * تُعِزُّ بِهَا الإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ * وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ * وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَىٰ طَاعَتِكَ * وَ الْقَادَةِ إِلَىٰ سَبِيلِكَ * وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ * و آتنا في الدنيا حسنة * و في الآخرة حسنة * و قنا عذاب النار * و اجمع لنا خير الدارين * و اقض عنّا جميع ما تحب فيهما * و اجعل لنا في ذلك الخِيَرَةَ * برحمتك و مَنّك في عافية * يا أَرحم الراحمين * آمين رب العالمين * و زدنا من فضلك و يدك المَلَا * فإنّ كل مُعْطٍ ينقص من ملكه * و عطاؤك يزيد في ملكك *

- و يا دعاى: اللَّهُمَّ أَصْلِحْ عَبْدَكَ وَ خَلِيفَتَكَ بِمَا أَصْلَحْتَ بِهِ أَنْبِيَاءَكَ وَ رُسُلَكَ * وَ حُفَّهُ بِمَلَائِكَتِكَ * وَ أَيِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْ عِنْدِكَ * وَ اسْلُكْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا * يَحْفَظُونَهُ مِنْ كُلِّ سُوءٍ * وَ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنًا * يَعْبُدُكَ لَا يُشْرِكُ بِكَ شَيْئًا * وَ لَا تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ عَلَى وَلِيِّكَ سُلْطَانًا * وَ أْذَنْ لَهُ فِي جِهَادِ عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّهِ * وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ * إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْئٍ قَدِيرٌ *

- و يا دعاى: اَللّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ * فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ * وَغَيْبَةَ وَلِيِّنَا (إِمَامِنَا) * وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا * وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا * وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا * وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا * فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ (وَ آلِ مُحَمَّدٍ) * وَ أَعِنَّا عَلَىٰ ذٰلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ * وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ * وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ * وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ * وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا * وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا * بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ * اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَىٰ وَلِيِّ أَمْرِكَ * اَلْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ * وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ * وَ حُفَّهُ (وَ احْفُفْهُ) بِمَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ * وَ أَيِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ * يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ * اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِيَ إِلَىٰ كِتَابِكَ * وَ الْقَائِمَ بِدِينِكَ * إسْتَخْلِفْهُ فِي الأَرْضِ * كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِ * مَكِّنْ لَهُ دِينَهُ الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ لَهُ * أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنًا * يَعْبُدْكَ لَا يُشْرِكُ بِكَ شَيْئًا * اَللّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ * وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ * وَ انْصُرْهُ نَصْرًا عَزِيزًا * وَ افتَحْ لَهُ فَتْحًا يَسِيرًا * وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا * اَللّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ * حَتَّىٰ لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْئٍ مِنَ الْحَقِّ * مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ * اَللّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ * تُعِزُّ بِهَا الإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ * وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ * وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَىٰ طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَىٰ سَبِيلِكَ * وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ *

10- پس از نماز؛ تهليل (لاإله إلا الله) بگويد، 11- و سپس تسبيحات حضرت فاطمه علیهاالسلام را بجاى آورد، 12- و آنگاه به سجده رود، 13- و صد مرتبه صلوات بفرستد، 14- و به سوى حق تعالى‏ زارى كند، 15- آنگاه بنشيند و مناجات و دعاى بعد نماز را بخواند:

- اَللّهمَّ قد أخَذَ التَّأديبُ مِنّي حتّى مَسَّنِيَ الضُّرُّ * و أنتَ أرحمُ الرّاحمين * و إنْ كان مَا اقتَرَفتُه مِنَ الذُّنُوب؛ أستَحقُّ بِهِ أضعافَ أضعافِ ما أدَّبتَنِي بِهِ * و أنت حَليمٌ ذُو أناةٍ * تعفُو عن كَثِيرٍ * حَتّى يَسْبِقَ عَفوُكَ و رَحمتُك عَذابَك *

- اَللّهُمَّ إِنْ أَطْعَتُكَ فَالْمَحْمِدَةُ لَكَ * وَ إِنْ عَصَيْتُكَ فَالْحُجَّةُ لَكَ * مِنْكَ الرَّوْحُ وَ مِنْكَ الْفَرَجُ * سُبْحانَ مَنْ أَنْعَمَ وَ شَكَرَ * سُبْحانَ مَنْ قَدَّرَ وَ غَفَرَ * اللّهُمَّ إِنْ كُنْتُ قد عَصَيْتُكَ؛ فَإِنّي قَدْ أَطَعْتُكَ في أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ؛ وَ هُوَ الإيمانُ بِكَ * لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ وَلَدًا * وَ لَمْ أَدْعُ لَكَ شَريكًا * مَنًّا مِنْكَ بِهِ عَلَيَّ * لا مَنًّا مِنّي بِهِ عَلَيْكَ * وَ قَدْ عَصَيْتُكَ يا إِلهى * عَلى غَيْرِ وَجْهِ المُكابَرَةِ * وَ لَا الْخُروُجِ عَنْ عُبُودِيَّتِكَ * وَ لَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِيَّتِكَ * وَ لكِنْ أَطَعْتُ هَوايَ * وَ أَزَلَّنىِ الشَّيْطانُ * فَلَكَ الْحُجَّةُ عَلَيَّ وَ الْبَيانُ * فَإِنْ تُعَذِّبْني؛ فَبِذُنُوبي؛ غَيْرُ ظالِمٍ لي * وَ إِنْ تَغْفِرْلي وَ تَرْحَمْني؛ فَإِنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ * پس از اين تا نفس او وفا كند "يا كريم يا كريم" را تكرار كند * و بعد از آن بگويد: يا آمِنًا مِنْ كُلِّ شَيْئٍ * وَ كُلُّ شَيْئٍ مِنْكَ خائِفٌ حَذِرٌ * أَسْئَلُكَ بِأَمْنِكَ مِنْ كُلِّ شَيْئٍ * وَ خَوْفِ كُلِّ شَيْئٍ مِنْكَ * أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ * وَ أَنْ تُعْطِيَني أَمانًا لِنَفْسي وَ أَهْلي وَ وُلْدي وَ سائِرِ ما أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ * حَتّى لا أَخافَ أحدًا * وَ لا أَحْذَرَ مِنْ شَيئٍ أَبَدًا * إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْئٍ قَديرٌ * وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ * يا كافِيَ إِبْراهيمَ نُمْرُودَ * وَ يا كافِيَ مُوسى فِرْعَوْنَ * أَسْئَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ * وَ أَنْ تَكْفِيَنى شَرَّ ...فلان بن فلان، و به جاى (فلان بن فلان) نام شخصى را كه از شرّ او مى‏ترسد، و نام پدرش را بگويد *

16- و سپس بدين نحو استغاثه كند:

- اَللّهُمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ * وَ بَرِحَ الْخَفاءُ * وَ انْكَشَفَ الْغِطاءُ * وَ ضاقَتِ الأَرْضُ بِما وَسِعَتِ السَّماءُ * وَ إِلَيْكَ يا رَبِّ الْمُشْتَكى * وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَةِ وَ الرَّخاءِ * اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد * الَّذينَ أَمَرْتَنا بِطاعَتِهِمْ * وَ عَجِّلِ اللّهُمَّ فَرَجَهُمْ بِقائِمِهِمْ * وَ أَظْهِرْ إِعْزازَهُ * يا مُحَمَّدُ يا عَليُّ * يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ * إِكْفِياني فَإِنَّكُما كافِيايَ * يا مُحَمَّدُ يا عَليُّ * يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ * أُنْصُراني فَإِنَّكُما ناصِرايَ * يا مُحَمَّدُ يا عَليُّ * يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ * إِحْفَظاني فَإِنَّكُما حافِظايَ * يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ * يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ * يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ * الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ * أَدْرِكْني أَدْرِكْني أَدْرِكْني * اَلأَمانَ اَلأَمانَ اَلأَمانَ *

- يا مَنْ أَظْهَرَ الْجَميلَ وَ سَتَرَ الْقَبيحَ * يا مَنْ لَمْ يُؤاخِذْ بِالْجَريرَةِ * وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ * يا عَظيمَ الْمَنِّ * يا كَريمَ الصَّفْحِ * يا مُبْتَدِئَ النِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها * يا حَسَنَ التَّجاوُزِ * يا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ * يا باسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ * يا مُنْتَهى كُلِّ نَجْوى * وَ يا غايَةَ كُلِّ شَكْوى * وَ يا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعينٍ * يا مُبْتَدِئًا بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها * سپس بگويد: يا رَبَّاهُ ده مرتبه * يا سَيِّداهُ ده مرتبه * يا مَوْلاهُ ده مرتبه * يا غايَتاهُ ده مرتبه * يا مُنْتَهى رَغْبَتاهُ ده مرتبه * أَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ الْأَسْمَاءِ * وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ (عَلَيْهِمُ السَّلامُ) * إِلّا ما كَشَفْتَ كَرْبي * وَ نَفَّسْتَ هَمّي * وَ فَرَّجْتَ عَنّي * وَ أَصْلَحْتَ حالي * بعد از آن هر چه مى‏ خواهى دعا كن و حاجتت را بطلب.

سپس گونه راست صورت را بر زمين گذاشته؛ و صد مرتبه مى‏ گويى: يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ، يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، إِكْفِياني فَإِنَّكُما كافِيايَ (كافِياني)، وَ انْصُراني فَإِنَّكُما ناصِرايَ (ناصِراني).

آنگاه گونه چپ صورت را بر زمين گذاشته و صد مرتبه مى‏ گويى: أَدْرِكْني (مرا درياب)، و آن را بسيار تكرار كن.

و سپس به اندازه يك نفَس مى‏ گوئى: اَلْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، (به فريادم برس، به فريادم برس، به فريادم برس)؛ بعد سر از زمين بردار كه خداوند با بزرگواريش حاجتت را برآورده مى‏ كند إن شاء اللّه .

17- پس از آن نماز را به حضرتش هديه كند، و براى اهداء نماز بگويد:

- اللهم أنت السلام و منك السلام * يا ذا الجلال و الإكرام * صلّ على محمد و آل محمد * الطيبين الطاهرين الأخيار * و أبلغهم مني أفضل التحية و السلام * اللهم إنّ هاتين الركعتين * هدية مني إلى عبدك و ابن عبدك * و وليّك و ابن وليّك * سبط نبيك في أرضك * و حجتك على خلقك * محمد بن الحسن المهدي * يا وليّ المؤمنين، يا وليّ المؤمنين، يا وليّ المؤمنين * فصل على محمد و آله * و بلّغه إياها * و أعطني أفضل أملي و رجائي فيك و في رسولك (صلواتك عليه و آله) و فيه * سپس هر چه را دوست دارى دعا كن برآورده مى شود، إن شاء الله.

18- و براى سلام به حضرتش (در زير آسمان و رو به قبله) بگويد:

- سَلامُ اللهِ الْكامِلُ التّامُّ الشّامِلُ الْعامُّ * وَ صَلَواتُهُ الدّائِمَةُ * وَ بَرَكاتُهُ الْقائِمَةُ التّامَّةُ * عَلى حُجَّةِ اللهِ وَ وَلِيِّهِ في أَرْضِهِ وَ بِلادِهِ * وَ خَليفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَ عِبادِهِ * وَ سُلالَةِ النُّبُوَّةِ وَ بَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَ الصَّفْوَةِ * صاحِبِ الزَّمانِ وَ مُظْهِرِ الإْيمانِ * وَ مُلَقِّنِ أَحْكامِ الْقُرْآنِ * وَ مُطَهِّرِ الأَرْضِ * وَ ناشِرِ الْعَدْلِ فِي الطُّولِ وَ الْعَرْضِ * وَ الْحُجِّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ * الإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ * وَ ابْنِ الأَئِمَّةِ الطّاهِرينَ * الْوَصِيِّ ابْنِ الأَوْصِياءِ الْمَرْضِيّينَ * الْهادِيِ الْمَعْصُومِ ابْنِ الأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومينَ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُعِزَّ الْمُؤْمِنينَ الْمُسْتَضْعَفينَ * السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُذِلَّ الْكافِرينَ الْمُتَكَبِّرينَ الظّالِمينَ * اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ * السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، * اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ * اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ* اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الأَئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومينَ * وَ الإِمامِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعينَ * اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ* سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِي الْوِلايَةِ * أَشْهَدُ أَنَّكَ الإِمامُ الْمَهْدِيُّ قَوْلًا وَ فِعْلًا * وَ أَنْتَ الَّذي تَمْلَأُ الأَرْضَ قِسْطًا وَ عَدْلًا * بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْمًا وَ جَوْرًا * فَعَجَّلَ اللهُ فَرَجَكَ * وَ سَهَّلَ مَخْرَجَكَ * وَ قَرَّبَ زَمانَكَ * وَ كَثَّرَ أَنْصارَكَ وَ أَعْوانَكَ * وَ أَنْجَزَ لَكَ ما وَعَدَكَ * فَهُوَ أَصْدَقُ الْقائِلينَ * وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ * وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً * وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ * يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ حاجَتي... وحاجتش را ذكر كند * فَاشْفَعْ لي في نَجاحِها * فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحاجَتي * لِعِلْمي أَنَّ لَكَ عِنْدَ اللهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَ مَقامًا مَحْمُودًا * فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِأَمْرِهِ * وَ ارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ * وَ بِالشَّأنِ الَّذي لَكُمْ عِنْدَ اللهِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ * سَلِ اللهَ تَعالى * في نُجْحِ طَلِبَتي وَ إِجابَةِ دَعْوَتي وَ كَشْفِ كُرْبَتي * و آنچه را مى خواهد از خدا خواهش كند پس او برآورده مى كند، إن شاء الله.

تذكر: در وقت فوريت و عدم مساعدت فرصت و يا توان؛ از انجام آن به صورت حداقل اين اعمال (دو ركعت با حمد و تكرار صدبار آيه پنجم، و يكبار توحيد، و بعد نماز؛ استغاثه: عظم البلاء؛ و يا من اظهر الجميل) غفلت نشود؛ و در صورت توفيق؛ از آداب و اعمال و اذكار و ادعيه روش مفصل و جامع؛ اقتباس نموده و هرچه بيشتر بهره ببرد. [شمارة ثبت: (1435) منبع: المسائل اليمنية]

سؤال:
برای نماز حصرت دو نماز ذکر شده: یکی با قرائت 100مرتبه "ایاک نعبد وایاک نستعین"، ودیگری با قرائت سوره فتح در رکعت اول وقرائت سوره نصر در رکعت دوم است، کدامیک را پیشنهاد می فرمایید؟

جواب:
آنكه تكرار آيه دارد؛ چه بسا رجحان دارد، شرح نحوه كامل خواندن آن را قبلا در جوابيه اى (1435) بيان نموده ايم، و مانعي ندارد بجا آوردن نماز توسل يا هديه به حضرت به اين صورت كه: در هر ركعت آيه پنجم سوره حمد صدبار تكرار شود، و براى سوره؛ بجاي توحيد؛ فتح و نصر خوانده، و بعد از نماز؛ ابتدا دعاى استغاثه (از نماز اول) را؛ و سپس سلام به حضرت (از نماز دوم) را انجام دهد. [شمارة ثبت: (1440) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نوع خوراك معصومين عليهم السلام

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه نوامبر 15, 2012 6:59 pm

سؤال:
در اردوهاي سلامت جزو آموزشهاي طب جامع در نسخه همگانی 4
اشاره شده حضرات معصومین این خورش و یا خوراک را دوست داشته و مصرف می نموده اند و یا چنین خوراکی های با خاصیت دیگر،
با اینکه در بعضی منابع درسیمان نوشته ایشان خورش دیگری بجز نان و نمک نداشته اند چگونه قابل جمع است؟
ایا ایشان اصلا گوشت مصرف نمی کرده اند؟

جواب:
1- مطالبي كه از كلام خازنان وحي عليهم السلام نقل مي شود، بايد با تعمق و دقت مورد مطالعه قرار بكيرد
نه به صورت سطحي يا چينشي يك قطعه كلام همانطور كه در روزنامه يا تلويزيون يا توسط افراد كم سواد مباحث ديني مطرح مي شود.

2- حضرات معصومين عليهم السلام همه طيبات را مصرف مي نمودند

3- هرجند در دوران پيامبر صلى الله عليه وآله بخاطر شرايط سخت مسلمانان و روحيه ايثار حضرات اهل بيت عليهم السلام،
ايشان بسياري اوقات كرسنه بوده يا با نان خالي يا نان و نمك كذرانده
و كاهي نان و شير يا نان و خرما يا سويق (كه نوعي سوب و خوراك مطبوخ رقيق با ارد است) خوراكشان بوده است
ولى بعضا نيز بيش مي آمده كه كسي دعوتشان كند و خوراكي از صيفي جات يا كوشت هم ميهمانشان كند
كه در آن مبحث صحبت از كدو حلوايي شده بود.

4- با كسترش اسلام و اقبال مردم و برطرف شدن محاصره هاي اقتصادي و هجمات نظامي
بتدريج وضعيت مسلمانان بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه وآله بهتر شد
و بالتبع وضعيت خوراك حضرات اهل بيت عليهم السلام هم بهتر شده است

5- در دوران حكومت بنجساله حضرت مولا علي عليه السلام
بخاطر اينكه ايشان متصدي حكومت بودند و حاكم اسلامي بايد در سطح زندكي بائين ترين شخص جامعه معيشت كند
فلذا شخص حضرت علي عليه السلام؛ خوراك خودشان را مطابق بايين ترين سطح مردم قرار داده بودند،
و غالب اوقات نان و نمك مي خوردند

6- اما گاهي اتفاق افتاده كه خوراكي ديكري هم ديكران اورده اند
و در جمع مردم حضرت هم از ان ميل كرده اند
مثل سمنو در نوروز
كه مردم اصلي كوفه كه ايراني بوده اند درست كرده بودند و به آن نوروزي مي كفتند
و براى حضرت آوردند و ميل نمودند و خوششان هم امد.

7- و در هرصورت اينكه خوراك غالب اوقات حضرت مولا علي عليه السلام در دوران حكومتشان نان و نمك باشد؛
منافاتي ندارد با دوست داشتن و خوش امدن از ساير غذاهاي طيب يا برخي از انها.

8- اما بقيه حضرات ائمه عليهم السلام كه متصدي حكومت نبوده اند
مثل ساير مردم غذا مصرف مي كرده اند
البته با رويه زهد و ساده زيستي كه داشته اند
مانند روزه كرفتن بيشتر اوقات، و ساده خوردن، و اوقات غير روزه دو وعده يكروز و يك وعده روز ديكر خوردن، و نيم سير از سفره برخاستن،

9- ولى اينها نيز منعي نبوده از اينكه گاهي انواع طيبات كه بطور متعارف براى عموم مردم فراهم بوده مصرف كنند،
ولذا خوراكشان محدود به نان و نمك نبوده است.[شمارة ثبت: (1441) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

بررسي صحت محاسبه خمس

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه دسامبر 09, 2012 2:07 am

سؤال:
السلام عليكم ورحمةالله وبركاته
فردي قبلا حساب خمسي داشته است ليكن جندسال بيش تاكنون وقفه افتاده است
لذا همان سالها قبل (1357) كه خمس را حساب كرده است مقداري را برداخت نموده و الباقي را بدهكار بوده است
در جند سال بعد بس از تمكن مالي منزلي خريداري نموده است در غير محل سكونت خود و اين اضافه بر نياز وي بوده است
امسال به فكر افتاده است بدهي خود را بابت باقيمانده خمس مذكور برداخت نموده و دوباره حساب خمسي خود را برقرار كند
لذا خمسش به طريق زير محاسبه كرديد:
1- مبلغي كه باقي مانده بود از مقدار اصل خمس كه بايد برداخت مي نموده معلوم شد
2- مبلغي كه در خريد منزل استفاده شده بود از باقي مانده خمس بنا به درصد و محاسبات معلوم شد
3- قيمت منزل محاسبه و مقدار سهم بول خمس مصرفي در آن محاسبه كرديد
4- كليه هزينه هايي كه بابت منزل انجام شده بود و يا عايدات از قبل اجاره منزل با احتساب سهم بول خمس مصرفي محاسبه شد
5- رشد و ترقي قيمت منزل با نرخ كذاري آن محاسبه و ميزان سهم بول مصرفي از خمس معين شد
6- خمس امسال محاسبه كرديد
7- جمعا خمس امسال + مبلغ خمس قبلي محاسبه كرديد
8- ضمنا از سال 1357 تاكنون بس اندازش مبلغ ... حساب بانكي قرض الحسنه است كه براي مخارج حج كنار كذاشته است البته از آنسال تاكنون خمسي محاسبه ننموده است
محاسبه خمسش طبق آيين نامه و باسخهاي بركزيده در تالار حيات اعلى و روشي كه در آنجا كفته شده محاسبه كرديده بود
لذا براي اطمينان و درستي و دقت محاسبه انجام شده و نحوه محاسبه از شما برسيدم
لطفا راهنمايي بفرماييد

جواب:
عليك السلام

* نحوه اى كه نقل كرديد با ان ايين نامه سازكار نيست و بر طبق رايج است
جون ارتفاع قيمت منزل و لوازم مورد استفاده را رايج مشمول خمس مي دانند
اما طبق تعاليم مكتب وحي مشمول خمس نمي باشد

1- آنجه بدهكار بوده و برداخت نكرده،
اكر جدا نكرده و جزو مالش مانده، مقدار خمس و مقدار رشد آن و مقدار منافع و مصرف آن را بدهكار است

2- منزل و وسايل لايق زندكي و املاكي كه درامدش براى تامين مخارج سالش به ان نياز دارد
اكر از درامد سالانه و مال خمس داده تهيه شده
اينها هيجكدام خمس ندارد
و ارتفاع قيمت انها تا مادامي كه مورد نياز زندكي و محل مصرفش است خمس ندارد

3- اكر مال كنار كذاشته براي حج مثل خريد فيش و در نوبت ماندن باشد
خمس ندارد
اكر مال طوري كنار كذاشته كه هيج وقت از ان و براى هيج نيازي برداشت نكرده و نمي كند
باز خمس ندارد
اما اكر به اين نيت بوده ولي احيانا اكر براى موردي بيش بيايد انرا برداشت كرده يا مي كند مشمول خمس مي شود[شمارة ثبت: (1442) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

دو سؤال: يكي اصطلاح تاريخي، دومي نسخه زيارت

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه دسامبر 09, 2012 2:19 am

سؤال:
السلام عليكم ورحمةالله وبركاته
1- در كتاب شريف منتهي الامال در باب بنجم در بيان شهادت جوانان هاشمي در عاشورا
وقتي ذكر حضرت علي اكبر عليه السلام شده است در نسب مادر مكرمه شان ليلي بنت ابي مرة بن عروة بن مسعود ثقفي
در خصوص عروةبن مسعود كفته است كه: وي يكي از سادات اربعه در اسلام بوده است
سؤال : سادات اربعه جه كساني بودند؟


جواب:
عليك السلام
1- مقصود از اصطلاح "سادات" در زبان عربي با مقصود از همين اصطلاح در زبان فارسي مختلف است
در فارسي مقصود :ذريه حضرت مولا و حضرت زهرا عليهما السلام" هستند
در عربي يعني "بزرك و سرور"
و اين ممكن است در هر محل يا هر زمان يا هر قومي شامل كساني باشند

سادات اربعة كه مورد سؤال است،
جهار نفري هستند كه حضرت بيامبر (صلى الله عليه وآله) از ايشان به عنوان بزركان بسيار مهم عرب ياد فرموده است و آنان:
عروة بن مسعود الثقفي - هلال العبدي - عدي بن حاتم - سراقة بن مالك المدلجي
بلكه عروة بن مسعود الثقفي يكي از دو نفر عظيم عرب است كه در اين آيه از قرآن كريم ياد شده است:
لَوْ لا نَزَّلَ هَذَا القُرْآنَ عَلَى رَجُلٍ مِنَ القَرْيَتَيِنِ عَظِيِمْ
ولذا عروة بن مسعود الثقفي فرستاده بيامبر (صلى الله عليه وآله) براى عقد قرارداد صلح حديبيه بود با اينكه هنوز مسلمان نشده بود
اما وقتي رسما و علنا هم مسلمان شد و قومش را به اسلام دعوت كرد، مافياي مشركين فورا او را ترور كردند
حضرت نبي اكرم (صلى الله عليه وآله) شمايل او را شبيه ترين مردم به حضرت عيسى توصيف فرموده اند[شمارة ثبت: (1444) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
2- همجنين در آن كتاب شريف:
يك عبارت را از زيارت ناحيه مقدسه مي آورد يعني: مهمهما باكيا
كه در برخي كتب اين عبارت را با حاء جيمي آورده است
حال كدام عبارت صحيح است؟

جواب:
2- صحيح = محمحما[شمارة ثبت: (1445) منبع: المسائل الإنترنتية]

متشكرم
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مصرف صندوق صدقات مؤسسات

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه دسامبر 09, 2012 2:23 am

سؤال:
شخصی چند سال پیش به منزلی امده و صندوق صدقه ای خالی آنجا جامانده يافته
و ایشان طی این چند سال یک مبلغی را ریخته ولی به کسی نداده
آیا این پول صدقه را به اسم ان صندوق باید بدهد؟ یا نه در اختیار خودش می باشد و مي تواند به هر فقيري بدهد؟

جواب:
صدقات را نبايد نكه داشت تا سال برسد
ماهش هم زياد است
در فرض مذكور شخص اختيار تعيين مسير مصرف صدقات را دارد
ولي صندوق را به مؤسسه مربوطه بركرداند[شمارة ثبت: (1446) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز بوقت نقطه اي در مسير برواز

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه دسامبر 12, 2012 12:28 am

سؤال:
کسی ساعت یک بامداد از کشور قطر پرواز دارد برای کشور چین، و تقریبا 6ساعت پرواز طول می کشد،
و به ساعت کشور چین در ساعت 15 به آنجا می رسند، تکلیف ایشان برای نماز صبح چه می باشد؟ ممنون از راهنمایی شما.

جواب:
بايد به افق هر نقطه اي كه وقت داخل مي شود، فرائض و نوافل را خواند، و چون موضوع سؤال؛ وقت نمازي است كه در مبدأ و مقصد نبوده؛ و بين راه وقتش مي رسد، بايد به وقت اذان صبح در نقطه اي كه در مسير فرا مي رسد؛ نمازش را بخواند، طلوع فجر در هوابيما مشهود است،
مراقبت كند هر وقت داخل شد با چند دقيقه احتياط (تفاوت ارتفاع با سطح) نماز صبح را اقامه كند، البته با داشتن مختصات جغرافيايي نقطه مزبور (رؤيت طلوع فجر) از خلبان و خدمه، و داشتن ارتباط اينترنت، مي تواند با اتصال به سايت منجم اوقات شرعي (مركز نجوم كهن و اسلامى)، ساعت دقيق طلوع فجر آن نقطه را نيز بدست آورد. [شمارة ثبت: (1447) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

برخي از حركات در عزاداري

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه دسامبر 13, 2012 1:22 am

سؤال:
برای عزاداری آقا ابا عبدالله الحسین (عليه السلام) هنگام سینه زدن در مجالس زنانه،
اغلب خانمها به جای زدن دستهایشان به سینه، همین طور که نشسته اند به پایشان (رانها) میزنند
آیا این درست است؟ آیا بی ادبی نیست؟ و بعضی هم ، هم به سینه و هم به پایشان میزنند، آیا این اشکال دارد؟


جواب:
اشكالي ندارد.
هر دو حركت مذكور و نيز بر سر و يا صورت زدن، همگي واكنش طبيعي انسان در وقت تالم از مصيبت است
كه بنا به شدت مصيبت از انسان صادر مي شود،
كه در مصائب دنيوي توصيه برهيز شده، و در مصيبت حضرتش نه تنها منع نشده بلكه توصيه نيز گرديده است.[شمارة ثبت: (1448) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نكاتي در شيردادن از طريق غير مادر

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه ژانويه 15, 2013 3:41 am

سؤال:
بخاطر ارتباط شديد و نزديك بين برخي خانواده ها؛
و براي سهولت معاشرت بين بزركترهاي نامحرم،
اكر از طريق شيردادن بخواهند ايجاد محرميت كنند، كه مشكلي شرعي نداشته باشند، جطور است؟

جواب:
1- مسائل شيردادن و احكام تابع آن بسيار دقيق است،
و انجام آن درميان نزديكان؛ بالعكس كاهي سبب بيجيدكيهايي در ارتباطات؛
و يا ايجاد مظنه شبهه در ازدواج نسلهاي بعدي،
بلكه در مواردي موجب حرام شدن همسر بر خود شخص يا شبهه آن مي كردد،

2- افزون براينها از نظر تربيتي و اخلاقي آثار منفي مهمي دارد و آن اينكه
القاء معناي غلط بي بند و باري در ميان فرزندان و نوجوانان مي كند،
جه اينكه آنها غافل از جزئيات مسائل بوده،
و فقط مي بينند كه كسي منعشان نكرده و يا توصيه شان به رعايت حكم محرم و نامحرم نمي كند،
كه سبب سوء برداشت كلي يا جزئي مي كردد،
بس اكر ندانند دليلش را كه آن تصور غلط آزاد بودن را دارد
و اكر بدانند كه رضاعي موقت براى آن انجام شده، جون دليل و حكمت تفصيليش را نمي دانند،
آنرا روشي فورماليته براى ازادي بزركترها تصور كرده
و بدين صورت اساس التزام دينيشان سست مي كردد

و اصلا اينكونه استفاده ها بر خلاف اهداف تشريع احكام الهي است
جه اينكه با حكم رضاع در نظر شرع؛ مي خواهند دايره التزام شخص و حرمت نكهداشتن او بيشتر مي شود
و با رضاع مادر و خواهر و برادر و و... هايي به جمع خويشان نسبيش اضافه مي كردد و مسؤوليتش بيشتر مي شود
نه اينكه براى اين باشد كه او را آزادتر و بي مسؤوليتتر كند

3- فلذا براى رفع ضرورتها
از روش رضاع و شيردادن اجتناب شود،
مكر با بررسي دقيق جزئيات موضوع و توابعش قبل از انجام آن،
و سبس ثبت موارد مَحْرم شده و حرام براى ازدواج كرديده، و فروع آنها،
و تعليمش به فرزندان كه مبتلاي به حرام نشوند،

4- اما بهترين راه براى محرميت در موارد اضطراري
از طريق ازدواج موقت دختر كودك به ولايت بدرش است،
كه مادرش بر شخص محرم مي كردد،
و دايره محرميتش هم محدود و بسته است.

5- و موضوع شيردادن هم
امر ساده اي مانند ساير امور مراقبتي و بهداشتي نيست،
كه هر زني بخواهد از روي كمك در غياب خواهر يا دوستش بجه او را ارام كرده و شيرش دهد،
بلكه تاثيرات شير در روح و روان كودك از امور مسلم است،
و انتخاب مرضعه بايد از روي بصيرت لازم باشد
و اين امر بعد از ملاحظه احكام محرميت و توابع آن (كه فوقا اشاره شد)،
و اينكه از بيرون فاميل و خويشان و خاندان باشد
توسط زني باشد، كه خود از امتيازاتي خاصي برخوردار بوده و شجره نياكان او نيز به اوصافي شايسته موصوف باشند
تا بواسطه آن رضاع كمالاتي به خصلتهاى كودك افزوده شود،
نه اينكه زني باشد پائين تر يا معمولي تر از مادر كودك
كه سبب تضعيف شخصيت كودك كردد،
بلكه حتى مثل مادر او و در سطح او نباشد،
تا آنكه خصائلش (كه خالي از ضعف نيست) در روح و روان كودك مضاعف شود.
ولذا مرضعه را از بيرون خاندان و خويشان و قبيله خود انتخاب مي كرده اند،
با رعايت سلامت و ايمان و كمالات شخصي و خانوادكي و خانداني مرضعه.
جون آنجه را از خاندان و قبيله والدين بايد دريافت كند به نسب و ولادت از ايشان كسب كرده
و نبايد با مرضعه از خاندان تشديد خصائل شود (كه ضعفها هم جزوش است)
بلكه بايد بوسيله مرضعه صفات ممتاز ديكري به او افزوده شود،
و يا با تعدد مسير وراثت خصائل؛ ضعفهاي خاندان نسبي با شير از آنها تشديد نشود
و اين امر راز كرفتن مرضعه براى فرزندان در قديم بوده، عليرغم شيرداشتن مادر

با توجه به موارد فوق در موضوع شيردادن تساهل نشود
كه اين امر مانند ديكر امور مراقبتي از كودك نيست[شمارة ثبت: (1449) منبع: المسائل الإنترنتية]

والحمدلله رب العالمين
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

معامله و تاخیر در اداء تا تغيير ارزش پول

پستتوسط aelaa.net » جمعه ژانويه 25, 2013 3:20 pm

سؤال:
اگر یک شخصی از ما جنسي بخرد و بگويد 20روزه میاورم و نیاورد
بعد از 8ماه حالا اورده، قیمت جنس تفریبا 50% گران شده است
آيا می شود از آن این تفاوت قیمت را گرفت؟ یا شرعا مشکل دارد؟

جواب:
اكر جزو قرارداد شرط بوده مدت برداخت، و اينكه اكر رعايت نكرد، معامله فسخ و به قيمت روز يا نرخ جديد حساب مي شود،
كه معامله فسخ و به قيمت روز يا جديد تعيين شده مي تواند حساب كند

اكر شرط نبوده و فقط قول خريدار بوده؛ مثل دين و بدهي است كه تاخير شده،

اما از انجا كه اسكناس و ارزهاي رسمي كشورها ماليت حقيقي نداشته و اعتباري است
فلذا به ارزش و رواج وو... مشروط هستند
و در صورت تنزل قيمت بطور محسوس؛ خريدار بايد تحصيل رضايت فروشنده كند،
و فروشنده هم مي تواند كسري حاصله را در وقت برداخت حساب نمايد[شمارة ثبت: (1450) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

كاهش ارزش پول توسط دولتها

پستتوسط aelaa.net » جمعه ژانويه 25, 2013 3:31 pm

سؤال:
معمول است دولتها براى جبران كسري بودجه
و بدست اوردن ارز بيشتر بطور دستي ارزش بول خودشان را كاهش مي دهند
و مثلا در عرض يكهفته يك تومان قيمت سه ريال بيدا مي كند
آيا دولت ضامن است در مقابل مردم كه دارائيهايشان را دو سوم از دست داده اند؟

جواب:
دولت حتما ضامن است شرعا و بدهكار نسبت به مردم مي باشد،
و بايد كسري ارزش كل نقدينه هاي كاهش يافته مردم را جبران كند

و مردم در مقابل بقدر اين كاستيها از دولت طلبكارند
و مي توانند مقدار اين برداشتهاي دولت از سرمايه شان را حساب كنند
و در فرصتهاى مناسب، از محلهايي كه در مقابل دولت بدهكارند، تامين كرده و به دولت ندهند

اكر دولتي متشرع باشد، اين كاستيهاي سرمايه مردم را با حواله هايي از ذخائري مثل نفت و كاز به مردم باز مي كرداند،
تا هم به برنامه كاهش ارز براى منفعت خارجيش رسيده باشد
و هم به سرقت اموال شخصي احاد ملت مبتلا نشود
ضمن اينكه به افزايش نقدينكي و تورم كرفتار نكردد[شمارة ثبت: (1451) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نيت در عبادات و طاعات

پستتوسط aelaa.net » شنبه ژانويه 26, 2013 12:17 pm

سؤال:
آیا اعمال را به نیت تقرب به اهلبیت : انجام دهم یا به قصد هدیه انجام شود؟

جواب:
اعمال قربة الى الله تعالى انجام مي شود، و تقرب به اهل بيت : نوعى تقرب به خداست، و اين دو تقرب از هم جدايي ندارند، و اهل بيت : به جهات مختلفه در اين موضوع مطرح هستند: يكي: به عنوان "راهنماي ما" كه چراغ هدايت مسير ما براى شناختن وظايف و اعمال و برنامه ها هستند،
دوم: به عنوان "صاحب حق بر ما" مطرح هستند؛ و از جمله اداي حقوق؛ اهداء ثواب اعمال يا نيابت بجاي آنهاست،
سوم: به عنوان "واسطه توسل به خداوند و شفيع ما براى پذيرش اعمال ما" هستند، ولذا دعاهايي هم در ابتداي نماز براى اين جهت وارد است، ولى هر كسي بر حسب معرفتش به اهل بيت توجه دارد، و در اين سه جهت عموم مواليان و پيروان اهل بيت :مشتركند،

اما اهل معرفت و خواص از ايشان؛ بالاتر از اين جهات نيز در طاعاتشان بهره مي برند، و آن به بركت معرفت "حق معرفت" است، كه با شناختن مرتبه وجه اللهي حضرات معصومين :و خصوصا امام هر عصر براى اهل آن زمان؛ مي باشد، كه حضرتش وِجهِه و مقصد اوست در همه امور، نه اينكه حضرات را نيت كند، چه اينكه نيت قربة الى الله است، ولى به سبب معرفت مي داند كه خودبخود آنها مسير توجه به حق و قبله دل هستند،
همچنان كه در وقت نماز؛ براى اينكه رو به سوي خداوند بايستيم؛ ما به طرف قبله (كعبه) نماز مي خوانيم؛ كه ظاهرا نقطه اى جغرافيايي در ناحيه حجاز و شهر مكه است، با اينكه خداوند فراسوي مكان و جهت است، اما قبله كعبه؛ نشانه صحت توجه و سمت يابي انسانِ محدود در جهات مادي است، حضرت صاحب الامر (منه السلام) هم كعبه باطن هستند، و خودبخود؛ مقصد جميع توجه هايي كه به خداوند مي شود در عالم؛ هستند، ولو كسي حتى حضرتش را نشناسد و يا منكر باشد، اما شخص عارف به اين حقيقت؛ از اين معرفت بهره مند مي شود، و غير او محروم، مثل آن كه كعبه ظاهري را مي شناسد؛ بهره اى مي برد از سمت كعبه شدن؛ كه ديگري كه احيانا به آن سمت ايستاده؛ ولى محروم است؛ آن بهره را نمي برد، چون اين معرفت را ندارد،
در كتاب "توجه به حق تعالى از راه ناحيه مقدسه" و آل ياسين كامله، و كتاب توجه از كتاب مناسك ديدار حق؛ و نيز ساير اجوبه مندرجه در كتاب پاسخ برگزيده، شمه اى در اين باب توضيح شده است. والحمد لله رب العالمين. [شمارة ثبت: (1452) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

خمس ارز مازاد سفر

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه فبريه 07, 2013 7:18 am

سؤال:
سال قبل که برای زیارت عتبات مشرف شدیم، مبلغ .... دلار و مقدار .... دینار از سفر باز گرداندم، این مبلغ را گفتم ان شا الله برای زیارات بعد نگه میدارم، و دست نزدم همچنان دارم تا زیارت بعد که ان شا الله نصیبم شود، الان یک سال از انها گذشته ایا به انها خمس و زکات تعلق میگیرد.

جواب:
اكر اين وجه يا بعض آنرا براي امر زيارت يا شؤون ديگر زندگي در سال پيش رو نياز دارد، كه به مقدار مورد نياز در سال پيش رو، مشمول خمس نمي شود،
و بقيه كه زائد است مشمول خمس است.
و در صورتي كه بخواهد عين وجه مذكور را براى سفرهاي بعدي يا مصارف ديگر نكهدارد، مي تواند معادل مقدار خمس آنرا از بقيه مالش ببردازد، و سبس در آن تصرف نمايد.[شمارة ثبت: (1453) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

زكات مستحب و زكات واجب

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه فبريه 07, 2013 7:25 am

سؤال:
من دفعه قبل از نصاب زکات سوال کردم، و فهمیدم که برای طلا بعد از نصاب بیست دینار، نصابهای بعدی 4 دینار اضافه میشوند، و بین این چهار دینار تا 4 دینار بعد زکات ندارد، من به مسئله و این تكليف و فرمایش دين تسلیم بودم، اما در محاسبه زکات گفتم چه برکتی بهتر از این که ادم هر سال زکات بدهد ولو واجب نشده باشد، لذا با اينكه به نصاب بعدي نرسيده بقدر افزوده و عددی که بین این نصاب بود هم زکات دادم، حالا الحمد لله باز اضافه شده و باید زکات بدهم، ایا فقط اضافه را زکات بدهم یا اینکه باید ان ما بین نصاب را هم در محاسبه دخیل دهم؟

جواب:
اينكه شخص بخواهد اضافه بر مقدار واجب زكات ببردازد، يا در راه خدا تبرعا انفاق كند مانعي نداشته بلكه بسيار ماجور نيز هست،
ولي اين انفاق جزو انفاقات مستحبي او محسوب مي شود،
اما انفاق مستحبي سبب معافيت از اداء فريضه واجب در مورد ديكر يا نوبت بعدي نمي شود.
براى تشخيص وظيفه فعلي، نصاب قبلي كه زكاتش فريضه بود و آنرا ادا كرده را مبنا قرار داده، بس اكر الان موجودي به نصاب بعدي رسيده، و يكسال هم از آن كذشته و مصرفي نشده كه از نصاب كم شود، بس زكات همين نصاب افزوده را مي بردازد، و اكر كه هنوز به نصاب بعدي نرسيده، بس مشمول زكات نيست.[شمارة ثبت: (1454) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه مارس 03, 2013 4:54 pm

سؤال:
استاد گرامی
بعد از سلام و تسبیح حضرت حق و درود بر سید و سند ، شمع محفل کاینات ، مدینه علم و معرفت خاتم انبیا و پادشاه و دریچه علم مولا و سرور ، والی ولایت اول و آخر حیدر کرار و سلام و صلوات بر خاندان نور و رحمت ائمه معصومین و امید مان حضرت منجی، و درود و سلام بر جمیع انبیاء و مرسلین و ملائک ومقربین و موکلین و خادمین عالم اعلی و سفلی ، بر شما استاد گرامی اجازه عرض ادب میطلبم
من از عاشقین خالقم هستم و از برکت صفات پاک و دریای بیکران رحمتش ذره ای در حد ادراک و فهم در علوم غریبه و خفیه را دارا هستم و از برکت بزرگان داعیه خدمت به خلق را میکنم، به این منظور از جانب حضرت دوست و اذن پادشاه علم بهره ای و راهنمایی هایی میگردم که آشنایی با سایت شما ازین قبیل عنایات به این حقیر بوده است و این ماییه مباحات و تقویت ایمانم و سجده شکر گردیده است .
اما متاسفانه حقیر در استفاده از مطالب آموزشی از سایت در بسیاری از لینک ها که پیام عدم مجاز بودن و یا خالی بودن مبحث آموزشی ،مواجه میگردم که برای تشنگی در فراگیری از اساتیدی این سایت و مطالب ارزشمند آن بی بهره و ناله افسوس را برایم دارد.
از شما استاد گرامی که دانشتان مرا به تحسین شما امر میکند، استدعا دارم مباحث آموزشی را در اختیار این حقیر قرار دهید تا در رفع ایرادات و تامین اشکالات در امور مربوطه که مرتبط به قلم زدن وفق های نامها و تعاویذ و ابطال اسحار و دفع جادوی سیاه و... میباشد بتوانم خادم خلق باشم. و امیدوار باشم ازین خدمت
به خلق به درگاه خالقم از روسیاهی خود بکاهم هر چند که در هر نفس شرمساریم به درگاهش افزونتر میگردد اما امید و حسن ظن به کرمش نور امید را در دلم روشن میسازد.
بنده را عفو فرمایید ازینکه بیش از حد ادب و دانش وقت حضرتعالی را گرفتم. امیدوارم مورد قبول زحمت شما واقع گردم .

ضمنا لذت و رشک بردم از تعریف و تفسیر لوگوی این سایت که تماما حاکی از ارادتی خالصانه به امام مرادم و معشوقم هست
خوشا به سعادتتان ، کاش با بزرگان همنشین بودم تا کمال همنشینی ،در من هم اثر میکرد اما همین
سعادت که از دانشتان که سخاوتمندانه در اختیار گذاشتید هم همین اثر را داشته :

(^مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم **** هوا داران کویش را چو جان خویشتن دارم^)

دعا گو و ارادتمند شما استاد گرامی هستم


جواب:

عليك السلام

1-از توجه شما به معاني نماد سايت حيات اعلى خوشوقتيم

2-دسترسي به تالارهاي آموزش و برنامه هاي آموزشي بنياد حيات اعلى براي كساني است كه بس از طي مراحل ثبت نام در آموزشكده هاي بنياد حيات اعلى
مشغول به تحصيل شده و دانشجوي اين رشته ها مي كَردند
براي طي مراحل ثبت نام
يك بيوكَرافي و سابقه تحصيلي و مطالعاتيتان همچنين ميزان آشنايي با مطالب منتشره بنياد حيات اعلى را ارسال نماييد
تا به مركز آموزش حيات اعلى معرفي شويد

3-اما موضوع اموزش علوم غريبه يا پاسخگويي به نيازهايي از اين قبيل
بايد بگوييم كه
به اين امر معتقد نيستيم بلكه با ورود در اين امر و رشته ها مخالفيم هر چند بفضل خداوند توانايي پرداختن به آن را داريم
اين رشته امور هر چند بقصد خدمت باشد و در راه صحيح باشد
ولى براى صاحبش نكبت دارد
چه نكبت احوال چه نكبت درامور دنيوي، اخروي را هم خدا مي داند
و خصوصا مطلعيم كه بزرگاني كه كراماتشان در اين رشته ها زبانزد و كتابها برايش منتشر شده
در اواخر عمر از اشتغالشان در دنيا به اين امور پشيمان بوده اند
تفصيل بشتر در حوصله اوقات محدود ما نيست

4-البته اوقات فلكي را به تفصيل منتشر نموده ايم
ولى تا همين حد نه بيشتر
اوقات فلكي كه ما در تقاويم مفصله ارائه مي كنيم دهها برابر آنچه بزرگان ياد شده در كتابهاشان اشاره كرده اند مي باشد
و اگر كسي از خواص اوقات مطلع باشد بسيار فراتر از آنچه در ان كتابها صحبت شده مي تواند بهره مند شود
ولي با اين حال نشر اين اوقات را منافي با آن تحفظ از ورود در ان رشته تسخيرات و غريبه نمي دانيم
چون بيان اين سطح عالي از اوقات فلكي براى مركز نجوم مانند بيان ساير اوقات شبانه روز طلوع و غروب ووو است
حالا كسي وقت طلوع را بشناسد و آن را براى چه كاري بكار ببرد به عهده خودش است
بيان اوقات جنبه ديگر است
و منعي از نشرش نيست ولذا به همين اكتفا مي كنيم

موفق باشيد[شمارة ثبت: (1455) منبع: المسائل الإنترنتية]

والحمد لله رب العالمين
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مارس 18, 2013 10:49 am

سؤال:
تحت قبه تا چه مقداری از حرم مطهر حضرت امام حسین علیه السلام محاسبه می شود؟

جواب:
تحت قبه يعني زير سقف كنبدي بالاي ضريح[شمارة ثبت: (1456) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

آداب ورود به صحن حضرت ابوالفضل عليه السلام

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مارس 18, 2013 10:54 am

سؤال:
برای ورود به صحن حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام دعای ورودی صحن حضرات مقدسه معصومین را می توان تلاوت نمود؟

جواب:
براي درب صحن مشاهد غير معصومين ادعيه و اذكار خاصي وارد نشده است، بجز حالت تذكر و ذكر خداوند (بطور كلي و غير معين) و بر همين مقدار مواظبت و اكتفا بشود،
و نبايد برخي جزئيات و تفصيلات كه مخصوص مشاهد يا حضور حضرات معصومين عليهم السلام است را عمومي؛ و در غير آن مواضع بكار برد، و ويژگي آن مشاهد را نبايد ملغا كرد.
البته يادآوردن حوادث مولمه و حزن آور آن امكنه جزو آداب اين مواضع است، جه اينكه در همين جاها بوده كه اصابت و زخمي شدن حضرتش اتفاق افتاده، و يا تشريف آوردن حضرت امام حسين عليه السلام در وقت باسخكويي به نداي استغاثه برادر، و يا آمدن حضرت اما سجاد عليه السلام در وقت دفن اجساد مطهره.[شمارة ثبت: (1457) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

طواف غير مشاهد معصومين عليهم السلام

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مارس 18, 2013 10:56 am

سؤال:
حرم غیر حضرات معصومین علیهم السلام مثل حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و حضرت سلمان علیه السلام را می توان طواف نمود؟

جواب:
طواف براى مشاهد معصومين وارد شده است.[شمارة ثبت: (1458) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز در فرودكاه نجف اشرف

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مارس 18, 2013 10:58 am

سؤال:
آیا نمازها ی چهار رکعتی در فرودگاه نجف اشرف برای شخصی که با هواپیما سفر می کند؛ کامل می باشد؟

جواب:
فرودگاه نجف اشرف بيرون شهر است، و جزو محدوده تمام بودن نماز در اين دو شهر نيست،
ازين رو براى مسافري كه وارد مي شود و هنوز در نجف يا كربلا قصد اقامت ده روز ننموده؛ ادامه مسير سفر محسوب مي شود؛ فلذا نماز تمام نيست.
و همچنين مسافري كه در يكي از اين دو شهر اقامت ده روزه داشته، و بعد از ده روز و در بازگشت از عتبات به وطن (كه فاصله اش يكروز راه بيشتر است) به فرودگاه نجف مي رود، چون از شهر و حومه آن بيرون رفته و مسافر شده است، فلذا نمازش در طول مسير سفرش (و از جمله آن؛ نمازش در فرودگاه نجف) تا بوطنش برسد شكسته است، و آنرا ناتمام و قصر بجاي مي آورد.

اما مسافري كه در يكي از اين دو شهر قصد اقامت ده روزه داشته، و اقامتش محقق شده و ميان آن ايام، براي كاري به فرودگاه نجف مى رود؛ نمازش در حين ترددش به فرودگاه نجف اشرف تمام است. [شمارة ثبت: (1459) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز فريضه در حرم يا جماعت بيرون

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مارس 18, 2013 10:59 am

سؤال:
نماز های یومیه را به جماعت بیرون از حرم (در مشاهد مشرفه)، داخل صحن با جماعت دوستان اقامه نماییم بهتر است؟ و یا این که به صورت انفرادی داخل حرم هر کسي برای خودش به جای آورد؟

جواب:
اگر نماز جماعت در آن وقت؛ در محل برپا باشد، برپا كردن جماعت جداي ديگر معني ندارد، مگر امكنه اي كه داراي مواضع متعدد با جماعت متعدد است؛ و در يكي از مواضع آن جماعتي برپا نيست؛ آنوقت جمعي جماعت آنجا را بر پا كنند.
شخص داخل حرم كه از اعمالش فارغ نشده؛ لازم نيست ميان اعمالش؛ مكانش در حرم را رها كند؛ و براي شركت در جماعت بيرون حرم برود، و مي تواند در همان محل از حرم كه هست؛ نماز فريضه اش را اول وقت بجاي بياورد، حال يا به اقتداي به شخص صالح براى اقامه جماعت؛ اگر كنار او اتفاقا هست، يا به صورت فرادى. [شمارة ثبت: (1460) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

خواندن جمعي ادعيه در حرم

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مارس 18, 2013 11:00 am

سؤال:
ادعیه مثل زیارت آل یاسین و حدیث شریف کساء را به صورت دسته جمعی بیرون از حرم، داخل صحن به جای آوریم بهتر است و یا به صورت انفرادی داخل حرم هر کس برای خودش؟

جواب:
اينها مستحبات است و بر حسب تيسر بجاي آورده مي شود
و نبايد با افزودن شرايط اضافي انها را بيجيده و محدود كرد.
حرم اكر خلوت است و ماندن (بيشتر از اعمال ضروريه) تضييقي براى ساير زوار نمي شود، مي تواند بماند و ادعيه و زيارات مستحبه ديكر را در انجا تنهايي يا جمعي بخواند،
بشرط اينكه در حضور معصوم عليه السلام صدا بلند نكنند، و در كناره هاى رواقها جمعي خوانده شود.[شمارة ثبت: (1461) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

وام بانكي براى هزينه سفر حج و زيارت

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مارس 18, 2013 11:02 am

سؤال:
این سوال کلا برای زیارتها و نيز حج و عمره هم مطرح شده است
با توجه به افزایش قیمت فوق العاده و ناگهانی هزینه سفر و در آمدن اسم افراد و عدم توانایی پرداخت هزینه سفر
آیا رخصتی برای استفاده از وام های بانکی که با عنوان سود 4 در صد می باشد برای جبران هزینه می توان بهره برد
و یا می بایست صبر کرد تا شرایط مالی فراهم شود و در بعضی موارد اگر زیاد طول بکشد نوبت افراد به صورت سیستماتیک خذف می شود در این موارد چگونه باید عمل نمود؟

جواب:
* مكررا مسائل بانكي از اين قبيل باسخ داده شده ولى باز همان مطلب برسيده مي شود:
اين ذهنيت آلوده به رباي عامه ناس است كه بر حسب عادت دوران طاغوت و محيطهاى فاقد سيستم عقود اسلامي، عقود و قراردادهاي شرعي بانكي را نديده و همه را به درصد تبديل مي كنند و مي برسند اينقدر درصد وووو، جرا صورت قرارداد بانكي كه مبتني بر عقود شرعي است را نمي خوانند كه آنجا جه عقد و قراردادي نوشته و فقط درصد را مي بينند و نقل مي كنند و مي برسند؟! در نظر اينها درصد همان درصد است فقط اسم رويش كذاشته شده و تفاوت لفظ است؟ بس بايد فرقي بين نكاح و سفاح (زنا) هم نكذارند جون فرقش يك لفظ صيغه عقد است!!!

* هر درصدي كه ربا نيست، تا نيم درصد مثلا؛ اجرت كار بانكي لحاظ مي شود، تا مقدار درصد نرخ تورم، كسري افت ارزش اسكناس در وقت وام تا وقت بازبرداخت محسوب مي شود، يا در عقود مضاربه بر حسب نوع سرمايه كذاري درآمد و درصد مختلفي مي تواند مطرح باشد، و همه اين موارد صحيح و شرعي است، بله اكر موردي را بخصوص مطلع هستيم كه بانكي هيج سرمايه كذاري و فعاليت اقتصادي ندارد، ولى از قالب قراردهاي شرعي بانكي سوء استفاده مي كند و به اسم انها بطور صوري درصدي را معين مي كند، انوقت اشكال دارد.

* استفاده از فرصت ذكرشده در فرض مورد سؤال و تهيه كسري هزينه براى سفر زيارت بنجو مذكور اشكالي ندارد.[شمارة ثبت: (1462) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حكم بردن نام حضرت صاحب الامر عليه السلام

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه آپريل 21, 2013 3:39 am

سؤال:
در جلد 50 بحارالانوارصفحه 240 روایتی از امام حسن عسکری ع در خصوص حجت ال محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده :
لا ترون شخصه ولا یحل لکم ذکره باسمه، سوال شد: فکیف نذکره؟ قال ع: قولوا الحجه من ال محمد صلی الله علیه وعلینا واهل بیته الطیبین
سوال اول: ان نام که اجازه گفتن داده نشده چیست؟
سوال2: اگربدلیل عدم ندانستن ان نام برزبان بیاید چه عملی ویا ذکری گفته شود ؟
سوال 3: وظیفه ما درقبال کسانی که نام امام را میبرند چیست؟

جواب:
1- نام حضرت صاحب الامر يكي بيشتر نيست = محمد،
بقيه نامها القاب و اوصاف حضرتش مي باشد.

2- موضوع نبردن نام حضرت؛ همين اسم شريف "محمد" بوده است.

3- حكم ممنوعيت بردن نام حضرت؛ موقت بوده
و محدود به دوره اي است كه حضرتش توسط طواغيت زمان مورد تعقيب بوده اند
و نام بردن سبب كرفتاري نامبرنده و نيز تشديد فشار بر حوزه ولايت مي كرديد.

4- اين ممنوعيت بس از دوره غيبت صغرى وجود نداشته است.

5- اين رفع ممنوعيت توسط ناحيه مقدسه؛ با توصيه ادعيه متعددي كه صريحا در آن نام حضرتش (محمد) برده شده؛ اعلام عمومي كرديده است.

6- از بزركترين توفيقات معنوي و عبادي؛ ذكر القاب و اوصاف و نامهاي مباركه حضرتش؛ بخصوص نام "محمد" (محمد بن الحسن المهدي القائم بامر الله) است،
و هر كه بدان موفق كردد؛ بايد خدا را شكر نمايد.

7- هر كه اين نام حضرتش را با ادب مي برد، بايد تكريم و تقدير شده و لبهايش را بوسيد.[شمارة ثبت: (1463) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

طبخ كشمش

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه مه 06, 2013 6:45 pm

سؤال:
فردى دلمه پخته است، و دلمه ها را درون قابلمه گذاشته، و سپس یک جسم نسبتا سنگین را روی دلمه ها در درون ظرف قرار داده و این امر سبب شده است که آب و روغن و یک عدد کشمش از یکی از دلمه ها خارج شود. آیا اینکه یک عدد کشمش از دلمه خارج و در آب غلیده است این غذا را دچار مشکل می کند؟ آیا می توان آنرا مصرف کرد و یا باید دور ریخته شود؟

جواب:
موضوع مرهون داخل ماندن يا بيرون آمدن كشمش نيست
جوشيدن كشمش در مايع؛ يا بخته شدن كشمش قبلا خيسانده شده در خوراك، سبب نجاست ان مي شود
مكر اينكه دو سوم ان مايع يا آب آن خوراك تبخير شود
حرارت ديدن فوري و زياد كشمش نخيسانده،
مثل تفت دادن كشمش
و افزودنش لاي برنج وقت دم كشيدن يا نهادن در داخل ماهي يا بره يا مرغ بريان بدون مايع اشكالي ندارد[شمارة ثبت: (1464) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

عدم صحت انتساب تصوير به جسد حجر بن عدي

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه مه 07, 2013 11:55 am

سؤال:
تصوير و خبري به شرح زير منتشرشده است نظر شما جيست؟:

تصویری در شبکه خبری الغوطه الشرقیه که وابسته به معارضین سوری است منتشر شد که منتشر کنندگان آن مدعی شدند تصویر پیکر مبارک "حجر بن عدی” می باشد.
تصوير
به گزارش باشگاه خبرنگاران، پس از انتشار خبر حمله سلفی ها و وهابیون افراطی به مرقد مطهر "حجر بن عدی” و ربودن پیکر مطهر یاور امیرالمومنین (ع) ، تصویری در شبکه خبری الغوطه الشرقیه که وابسته به معارضین سوری است منتشر گردید که ادعا شده است این تصویر متعلق به پیکر مبارک "حجر بن عدی” ، از صحابه رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) می باشد.



جواب:
به قرائن مختلفي نسبت آن صحیح نمي باشد:

1- لباس راه راه بر تن دارد نه کفن!

2- در قسمت سمت چپ تصویر یقه لباس مشخص است، كه از نوع همين يقه هاي امروزي (انكليسي) است، در حالی که در آن دوره لباسها به شکل امروزی یقه دار نبود آنهم یقه لبه دار !!

3- ثالثا در تاریخ آمده که حجر بن عدی توسط هدبة بن فیاض به همراه پسرش به نام همام گردن زده شد، اما در این عکس گردن سر به بدن متصل است.

4- حجر بن عدي بيرمردي با محاسن بلند بوده است، اين جسد موي صورت ندارد،
و اجسادي كه سالم مي ماند مويهايشان هم سالم مي ماند، حتى برخي اجساد بوسيده مويهايشان باقيمانده است.

* به نظر مي ايد انتشار و انتساب اين تصوير براى مسخره كردن مؤمنين باشد كه ببينيد عكس فلان شخص را منتشر كرديم قبول كردند.

* اين اقدام براى زير سؤال بردن و جبران انتشار خبر سالم ماندن جسد ايشان است.

* البته درباره اينكه محل ضريح مطهر در مرج عذرا آيا محل دفن اجساد است يا دفن سرها؟ يا تنها محل كردن زدن ايشان؟ هر سه نقل وجود دارد،
و بنا برتحقيق حجر و اصحابش را در اين مكان كردن زدند، سبس سرها را براى معاويه برده و بر دروازه ها زدند، اما اجساد شريفه را ريسمان بستند و به كودكان شام دادند تا در كوجه هاي شهر بر روي زمين كشيده و بكردانند، در نهايت امر اجزاي بدن ايشان براكنده و تنها قصبه استخوانهاي ايشان باقي ماند كه آنرا در شهر شام دفن كردند و بعدها محل مدفن ايشان مسجد و مزاري ساخته شد كه به مسجد السادات يا مسجد الاقصاب معروف است، و تا به امروز مزار خاص و عام است. اين مكان در بانصدمتري حرم حضرت رقيه است
تصوير
اين محل روحانيت خاصي دارد كه افزون بر نقل تاريخي كواه بر حضور اجساد مباركه در اين محل است

* شايان ذكر است كه در هر صورت و بذيرش هر يك از اقوال تاريخي مدفن حجر،
محل ضريح حجر و اصحابش در مرج عذرا مقتل ايشان بوده و مكان محترمي است،
و جيزي از جنايت ناصبيها نمي كاهد، خداوند لعنتشان كند و در دوزخ جايشان دهد.[شمارة ثبت: (1465) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

زمان كفالت حضرت مريم و زمان ورود به معبد

پستتوسط aelaa.net » شنبه مه 25, 2013 3:52 pm

در مطالعه احاديث و روايات احوالات حضرت مريم عليها السلام درباره زمان كفالت حضرت مريم و زمان ورودشان به معبد؛ جند سؤال داشتم:

سوال:
1- تعارضي ميان مفهوم و نتيجه برخي احاديث و روايات بذهن مي آيد:
قرعه براى كفالت بعد وفات بدر مريم؟ كفالت فورا بعد ولادت؟ كفالت بعد وفات مادر مريم؟
آيا جنين تعارضي هست؟


جواب:
به كمك دانش جليل القدر "فقه الحديث" و تامل در متون منقوله مسائل حل مي كردد:
اولا:
دو حديث اول از اهل بيت عليهم السلام است و دو روايت اخير از مصادر عامه است، و در يك سطح از اعتبار نمي باشند، ولذا در جمع آنها لازم نيست كه حديثها با روايتها همخواني داشته باشد
ولى با اين همه روايات مذكور با احاديث منقوله تعارضي ندارد.

ثانيا:
اكر جه كلمه "حين" در ايه شريفه ناظر به زمان قرعه است،
ولي با اقتباس بخشي از آيه در حديث بيان آيه، "حين" دوم مذكور در حديث حتما به معني بيان "حين" در آيه نيست،
و مي تواند بر حسب اقتباس ايه معناي "حين" و متعلقش متفاوت باشد

فلذا بايد ملاحظه شود كه:
"حين" مربوط به وقت اجراي قرعه براى كفالت است؟
يا "حين" مربوط به وقت شروع كفالت است؟

باسخ اينكه: مقصود زمان شروع كفالت اوست
كه در وقت يتيمي از بدر شروع؛ و با يتيمي از والدين كفالت تمام عيار مي شود،
ولذا اين سؤال بيش نمي آيد كه: آيا قرعه كشي در وقت يتيمي والد بوده است؟ يا قرعه كشي در وقت يتيمي والدين؟

ثالثا:
اشتباه در تصور تعارض بين دو حديث منقول عياشي؛ بخاطر عدم تامل در مقدار نقل ايه در كلام امام و اكتفا به افزوده مترجم در ترجمه بخشي از آيه است،

در حديث اولي جون فقره "يلقون اقلامهم" نقل شده، كلمه "حين" در مقام بيان زمان قرعه است يعني: واقعه قرعه بعد وفات بدر مريم بوده است،

ولي در حديث دوم جون فقره "يلقون اقلامهم" نقل نشده، كلمه "حين" در مقام بيان زمان اجراي كفالت جهت تبيين موضوع قرعه است،
ولذا تعارضي ندارد،
[شمارة ثبت: (1503) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
2- شروع سرپرستي حضرت زكريا براى حضرت مریم علیهما السلام جه زمانی اتفاق افتاده است؟
احاديث و روايات و اقوال:
سرپرستی حضرت مریم:
الف: وقتی حضرت مریم علیها السلام از پدر یتیم شد :
* كتاب تفسير عیاشی – البرهان – الصافی – نور ثقلین - بحارالانوار: عن أبى جعفر عليه السلام في حديث طويل يقول فيه عليه السلام: ثم قال لنبيه محمد ص يخبره بما غاب عنه من خبر مريم و عيسى يا محمد «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ» في مريم و ابنها و بما خصهما الله به و فضلهما و أكرمهما حيث قال: «وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ» يا محمد يعني بذلك لرب الملائكة «إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ» حين ائتمت من أبيها. (ترجمه) : از امام باقر علیه السلام : قرعه برای سر پرستی مریم بعد از مرگ پدر مریم بود که مریم یتیمه شده بود.(1)

ب: بعد ولادت
* قصص الأنبياء بِالْإِسْنَادِ إِلَى الصَّدُوقِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أُورَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي صَالِحٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا ع :...قَالَ عِمْرَانُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَنِي أَنْ يَهَبَ لِي غُلَاماً نَبِيّاً فِي سَنَتِي هَذِهِ وَ شَهْرِي هَذَا ثُمَّ غَابَ وَ وَلَدَتِ امْرَأَتُهُ مَرْيَمَ وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا ... الحدیث. (ترجمه) : عمران گفت : خدا مرا وعده داده است كه در اين سال و در اين ماه پسرى به من عطا فرمايد كه پيغمبر باشد سپس غايب شد، و زن او مريم را زائيد و زكريا کفیل او شد.(2)

ج: وقتی حضرت مریم علیها السلام از پدر و مادر یتیم شد:
* کتاب تفسیر عیاشی - البرهان – البحار: امام باقر ع « أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ» حين ائتمت من أبويها. (ترجمه) : از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : قلمها انداختن براى قرعه كفالت مريم بود كه پدر و مادرش هر دو فوت شدند و او يتيم ماند... (3)

جواب:
و البته كفالت دو جنبه داشته:
سربرستي امور معنوي و امر او در معبد، و سربرستي امور ظاهري مريم،

كفالت بعد از فوت بدر مريم و معلوم شدن نتيجه قرعه منجر شده
و بعد ولادت مريم كفالت زكريا شروع شده كه خودش متكفل و مباشر امور معنوي مريم بوده،
و كفالت امور ظاهري مريم تا وقت حيات مادرش به عهده وي، و بعد وفات او توسط زكريا كفالت امور ظاهري مريم به خاله اش سبرده شد
[شمارة ثبت: (1504) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
3- حضرت مريم در جه سني به معبد رفته است؟
در بنج سالكي طبق روايت طبري؟ در بلوغ طبق روايت ابن اسحاق؟ يا در سه سالكي طبق نقل اناجيل بنهان شده (ابوكريفا)؟
[/color]
احاديث و روايات و اقوال:

زمان ورود به معبد:
* قال محمد بن إسحاق: ضمها إلى خالتها أم يحيى، حتى إذا شبت و بلغت مبلغ النساء بنى لها محرابا في المسجد و جعل بابه في وسطها لا يرقى إليها إلا بسلم مثل باب الكعبة و لا يصعد إليها غيره و كان يأتيها بطعامها و شرابها و دهنها كل يوم (ترجمه) وقتی حضرت زکریا کفيل حضرت مریم شد) چون زكريا مريم را گرفت .... او را به خاله‏ اش مادر يحيى سپرد و مريم تا سن جوانى و رشد نزد او بود. پس از آن برايش محرابى در مسجد بساخت و در آن را در وسط قرار داد كه جز با نردبان ممكن نبود بر او وارد شد مثل باب كعبه و جز او كسى نزد مريم نميرفت كه خود براى بردن غذا بنزدش ميرفت.(4)

* تفسر طبری : زکریا کفالت مریم را عهده دار بود؛ تا سن پنج سالگی که برای او در بیت المقدس حجره ای می سازد تا او عبادت کند و تورات را به او می آموزد و هر روز یکبار به او سرکشی می کرده و احتیاجاتش را بر آورده می کرد. (5)

* طبق اناجيل (ابوكريفا) بنهان شده از مسيحيان: ورود مريم به معبد در سه سالكي بوده است. (6)

منابع:
1- بحار الانوار ج14ص203ح16، قصص الأنبیاء راوندي: 215 ب 13ح 280، حيات القلوب علامه مجلسي ج2.
2- كتاب التفسير، عیاشی، ج‏1، ص 173 ح 475- البرهان ج 1 ص 283 - تفسير نور الثقلين، ج‏1، ص338 ح 139 - البحار ج 5 ص 315. ترجمه تفسیر صافی ج 2 ص 16 -
3- تفسيرالعياشي ج : 1 ص : 174- البرهان ج 1ص 283- البحار ج 5ص 315.
4- بحار الانوار ج14ص196ح2 - ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 52
5- تفسير طبري ج ص
6- اناجيل ابوكريفا (بنهان شده از مسيحيان)


جواب:
از روايت ابن اسحاق بر مي آيد كه:
خاله مريم نيز خدمت معبد مي كرده
و زكريا مريم را با او همراه كرده تا هم تامين امور ظاهريش را كند، ضمن اينكه مريم در معبد خدمت مي كند،

و نيز استفاده مي شود كه:
خدمت معبد براى نذر شده هاي معبد تا قبل بلوغ به صورت مستمع ازاد، و بقدر تناسب جسمي و تواناييشان بوده و همانقدر در معبد بوده و بقيه اش را بيرون معبد مي كذرانده اند نزد سربرستانشان،

اما بعد بلوغ؛ خدمت معبد تمام وقت مي شده و ديكر بيرون نمي رفته اند،

فلذا با رشد و نوجواني مريم و بالغ شدنش؛ زكريا محراب و محل خاصي را براى مريم اختصاص داد و شخصا و مباشرتا متكفل امور ظاهري او هم كرديد.

اما اينكه شروع زمان حضور مريم در معبد كي بوده؟
آيا در ابتداي سن تمييز و بنجسالكي؟ يا در زمان بلوغ؟
بين ظاهر دو روايت عامه (مذكور) اختلاف نظر هست. و با ملاحظه منابع ديكر اين اختلاف بيشتر مي شود.

به نظر مي رسد:
مانعي ندارد كه از آغاز تولد مريم را به معبد اورده، و اينكه روزانه مقداري را در معبد حضور داشته باشد، جهت تبرك او؛ و عمل به نذر ؛ به قدر ممكن

سبس از ابتداي سن بربا بودن كودك (و به اصطلاح از آب و كَِل درامدن) مثل سه سالكي؛ كه در معبد هم حاضر مي شده به همراه خاله اش،

و اغاز اختصاص مكان و شروع اموزش تورات و حضور جدي اش در معبد هم در بنج سالكي باشد،

اما حضورش در معبد با انقطاع از بيرون؛ و عدم تماسش با ديكران؛ از زمان بلوغ شروع شده باشد، كه تنها زكريا به او راه داشته است.

با اين بيان؛ هيج تعارضي در متون منقوله بنظر نمي رسد، و شرح ما وقع هم طبيعي و هم معقول است.

وهو العليم الحكيم
[شمارة ثبت: (1466) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

دليل كفر ابليس عليرغم اعتراف به وجود خداوند

پستتوسط aelaa.net » شنبه جولاي 06, 2013 10:37 am

سؤال:
شيطان بواسطه دو ركعت نماز در آسمان در مدت چهارهزار سال؛ خداوندمتعال خواسته هاي اورا براي امر دنيا اجابت نمود، اما عدم اطاعت امر حق تعالى براي سجده در برابر آدم؛ باعث اخراجش از بهشت گرديد و از جمله كافران محسوب شد.
سؤالي كه اينجا دارم اين است كه: آيا عدم اطاعت امر حق صرفا؛ باعث كافرشدن بود؟ چون حسب برداشت ظاهري از آيات واحاديث؛ شيطان به وجود حق تعالي ايمان داشت. آيا ممكن است انكار فضيلت و برتري اشباح پر نور حضرات معصومين : باعث اعلام كفر شيطان. توسط حق تعالى بوده است؟

جواب:
1- انكار و امتناع ابليس از سجده آدم عليه السلام (مظهر خداوند بر روى زمين) و انوار حضرات : كه تجلى حق در عوالم هستي هستند؛ سبب رانده شدن وي و كفرش شده است،

2- اما اين امر هم چون به معني امتناع او از فرمان خداوند بوده؛ و به مرتبه اي از انكار او نسبت به خداوند بر مي گردد؛ فلذا جرم وي بوده و سبب كفرش مي باشد.

3- و اين امر تنها ترك يك سجده نبوده؛ و رويكردش پس از آن كه با اصرار بر نافرمانى و استمرار و توسعه حوزه آن در گمراه كردن بنى آدم ووو... همه حاكى از آنست كه اين نافرمانى او ريشه دار بوده، و از ترك يك مورد طاعت فراتر بوده است،

4- ضمن اينكه امتناع از سجده انوار مقدسه هم فراتر از ترك يك وظيفه بوده؛ و به معنى انكار حقيقت معرفت و عبوديت بوده است،

5- كفر كه فقط به انكار وجود خدا محدود نمي شود، كفر به نپذيرفتن اطاعت خداوند هم مربوط است، (الإيمان عقيدة في القلب وإقرار باللسان و عمل بالأركان) فلذا الان افرادي هستند وجود خداوند را معترفند؛ ولى بخاطر اينكه "اطاعت خداوند در امور مختلف زندگي لازم است را قبول ندارند" فلذا بي دين هستند، و بخاطر همين جهت هم باز جزو كفار هستند، مثل بسياري از لائيكها كه اقرار به وجود خدا دارند؛ ولي وجود دين و التزام بدان را منكرند. كافر كه فقط ملحدها نيستند؛ بي دين ها هم كافرند، اعاذنا الله من جميع ذلك، و ثبّتنا الله على معرفته والإجهار بدينه والإتباع لشريعته. [شمارة ثبت: (1467) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز صبح قضا بجاي نافله هزار ركعتي شبهاي ماه مبارك؟

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه جولاي 10, 2013 1:48 pm

سؤال:
هزار رکعت نمازی که در شبهای ماه رمضان خوانده می شود؛ آيا می توان آنرا به نیت قضای نماز صبح بجا آورد؟ (چون در ميان افراد جاهل غالبا نمازهای صبح قضا می شود).

جواب:
1- اگر قضا دارد؛ كه لازم است نماز قضا را مقدم بدارد.

2- اما نيت نماز: اگر نماز قضاست بايد نيت نماز قضا باشد، و اگر نافله ليالي ماه مبارك و هزار ركعت است؛ همين نيت بايد باشد، و تركيب دو نيت صحيح نيست.

3- البته اينكه كسي پانصد نماز صبح قضا شده را در شبهاي ماه مبارك بجاي آورد؛ كار خوبي است، و حتما ثوابش از قضاي نماز در اوقات ديگر بيشتر است.

4- اما اينكه با انجام قضاي نماز واجب؛ افزون بر ثواب آن؛ ثواب نافله هزار ركعت شبهاي ماه مبارك را نيز به او بدهند؛ آن ديگر با خداست. يفعل ما يشاء يحكم ما يريد.

5- و البته اگر به اين شخصي كه نماز قضا بجاي نافله خوانده؛ ثواب آن نافله هزار ركعتي را بدهند، حتما به آن شخصي كه هم نماز واجبش را ادا كرده؛ و هم قضايش را؛ و هم نوافل يوميه اش را؛ و اضافه بر اينها؛ نافله هزار ركعت شبهاي ماه مبارك را بجاي مي آورد؛ خداوند فضيلتي عليحده مي دهد.
خداوند به همه ما توفيق اداي فرايض و نوافل و ساير طاعات را عنايت فرمايد. آمين. [شمارة ثبت: (1468) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

استثناءاتي كه مانع روزه نيست

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه جولاي 15, 2013 3:07 pm

سلام علیکم. دانشجوی ... هستم . ماه مبارک رمضان و آغاز سال قمری را به شما تبریک می گویم.
یك سوالی از خدمتتان داشتم .
سوال:
اینکه چند مدتی است که مادرم دچار سرطان شدید سینه قرار گرفته اند .و الان هم زیر نظر طبي هستند .خودشان می خواستند بدانند که روزه بر ایشان واجب است؟

جواب:
عليك السلام، سال نو بر شما و عزيزانتان نيز مبارك باشد، خداوند شفاي عاجل و كامل عطا فرمايد

براى روزه به صرف بيمار شدن كسي؛ تكليف روزه اش برداشته نمي شود
بجز اينكه روزه و افطار صحيح و طبق برنامه مناسب؛ سبب درمان و تسريع بهبودي بسياري بيماريها مي شود
تنها در مواردي كه نحوه برنامه درمان طوري است كه شخص براى انجام روزه بي طاقت است و كرفتن روزه براى او مشقت بسيار داشته يا اينكه روزه سبب بدتر شدن بيماريش مي شود، در اين موارد روزه نمي كيرد و بعد از شفاء يا رفع مانع روزه قضا مي نمايد

بيماراني كه روزه برايشان مشكلات فوق (مشقت - تشديد بيماري) را نداشته
و تنها مانعشان اين است كه بايد سر ساعتهايي جرعه اي آب بنوشند يا دارويي را بخورند يا استعمال كرده يا تزريق يا اماله اي را انجام دهند،
مي توانند ضمن روزه كرفتن؛ اين موارد را بقدر ضرورتش انجام دهند
و روزه شان هم صحيح بوده و قضا هم ندارد.[شمارة ثبت: (1469) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

شبهاي قدر اينها را از دست ندهيد

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه جولاي 30, 2013 5:38 pm

سؤال:
بجز اعمال معروفه شبهاي قدر اگر بخواهيم از دعاهاي وارده استفاده كنيم چون بسيار متنوع است كداميك را انتخاب كرده و حتما بخوانيم؟

جواب:
شبهاي قدر اينها را از دست ندهيد: دعاي اللهم ان كان الشك ... - دعاي سبوح قدوس... از دعاهاي اقبال در شب 23 - دعاء بهاء (كامل) - دعاي چهل اسم ادريس از دعاهاي سَحر اقبال - دعاي سرادق از دعاهاي اقبال در شب 19 - زيارت حضرت صاحب الأمر منه السلام

متن دعاها در اين آدرس آمده است:
http://aelaa.net/Fa/viewtopic.php?f=162 ... 955#p39955[شمارة ثبت: (1470) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

سؤالاتي درباره خمس

پستتوسط aelaa.net » يکشنبه آگوست 04, 2013 3:07 pm

سوال 1:
این حقیر قطعه زمینی را برای ساخت منزل مسکونی به صورت شراکتی سال قبل خریداری کردم، اکنون سال خمسی من رسیده است، با توجه به اینکه من قسمتی از زمین را با پول مخمس که جداگانه داشتم پرداخته، و ما بقی را از در امد طول سال خریداری کرده ام، و از موقع خرید تا حال قیمت زمین هم افزایش یافته است، خمس ان را چطوری محاسبه کنم

جواب:
اكر خانه مورد نياز شماست و ملك اضافي نيست، مشمول خمس نمي باشد.[شمارة ثبت: (1471) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال2:
در سال خمسی قبل من مبلغ 5 میلیون اضافه بر مصارف سال كذشته و مخارج سال جاري داشتم، خمس ان را پرداخت کردم، پول مخمس با درامد طول سال مخلوط کردم، و حالا امسال موقع سال خمسی ام مبلغي اضافه بر مقدار مخمس سال قبل دارم، برای محاسبه خمس امسال ایا باید خمس كل مقدار اضافه آمده محاسبه شود، یا خمس مقدار مازاد بر مخمس سال قبل؟

جواب:
اكر در مصرف قصدش مصرف درامد سال بوده، و همه درامد سالش مصرف نشده تا به مخمس برسد
بس مازاد بر مال مخمس را مورد محاسبه قرار مي دهد

ضمنا اكر واهمه از خمس دادن مجدد از مال مخمس داريد
آنرا با درامد سال مخلوط نكنيد
و مال مخمس را در حساب جدا بكذاريد
و بعد از تمام شدن ذخيره درامد جاريتان از مخمس استفاده كنيد[شمارة ثبت: (1472) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال3:
با توجه به سوال 2 و اینکه در طول سال قبل با این پولهای مختلط مایحتاج زندگی مثل برنج و روغن و امثالهم خریداری کرده ام و حال مقداری اضافه امده است ایا اینها مشمول خمس می شوند؟

جواب:
اكر هزينه مصارف سال جاري را داريد، و به اين مواد اضافي نياز نداريد؛ خمس ارزش اين مواد را محاسبه مي كنيد
و اكر عليرغم موجوديتان و درامد سال جاري؛ باز به همين مواد براى تامين مايحتاج سالتان نياز داريد؛ مشمول خمس نمي شود[شمارة ثبت: (1473) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال4:
در ضمن وسایلی مانند اچار و ابزار هم خریده ام که در طول سال قبل استفاده نشده اند، ایا مشمول خمس می شوند؟

جواب:
اكر اين وسايل معمولا مورد نيازتان است، بلا استفاده بعضي از آنها يا كلش؛ براي مدتي ولو بيشتر از سال؛ سبب مشموليت خمس نمي شود[شمارة ثبت: (1474) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

افطار روزه بخاطر شدت كرما

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه آگوست 05, 2013 1:49 pm

سؤال:
شخصی که مقید و مومن به امر روزه می باشد امسال در کاری به کار گرفته شده است که در درجه نزدیک 50 مشغول به کار در بیابان بوده است و اجبارا هم در طول روز بدون سر پناهی باید به کارش ادامه می داده است و اکثر سحر ها بلند شده است و سحری خورده است ولی با توجه به شدت کار و گرمای طاقت فرسا در بعضی موارد به ساعت 10 نکشید مجبور به افطار و بعضی از اوقات هم در ادامه روز مجبور به باز کردن روزه اش شده است و با توجه به حکم مصرف آب در حال شدت هم کفایت از فشار گرما نمی کرده است، سوال ایشان این است تکلیفش برای جبران روزه هایی که موفق به گرفتنش نشده چه می باشد؟

جواب:
1- هر روزه اي را كه تا غروب نتوانسته امساكش را نكهدارد و افطار نموده و معذور بوده واقعا؛ قضا مي نمايد[شمارة ثبت: (1505) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
آیا فرقی بین آن روزهایی که سحری خورده است و آن روزهایی که استثنا سحری نخورده است و در طول روز، روزه اش در دوحالت باز کرده است می باشد؟

جواب:
2- سحري خوردن جزو واجبات روزه نيست كه دخالت در حكم روزه داشته باشد.

3- تشخيص اينكه افطارش بجا بوده يانه به خودش مربوط است، اما بشرطي كه حكم را دانسته و روش صحيح مقاومت در برابر كرما را بداند.

4- كرماي شديد با افطار خوردن برطرف نمي شود، و در اين شرايط روزه كرفتن نياز به تدبيراتي همجون نوع خوراك و نوشيدني متناسب در سحر و نيز وسايل بوششي خنك كننده مانند لباس مناسب و كلاه حصيري و خيس نكهداشتن ووو دارد.

5- ملاك معذور بودن شرعي در افطار روزه: ضرر داشتن قطعي يا بي طاقت شدن است، اما سخت بودن يا كرسنكي و تشنكي زياد عذر نيست.[شمارة ثبت: (1475) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

سؤالاتي درباره قراءآت قرآني

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه آگوست 14, 2013 3:42 pm

بسمه تعالی

سلام علیکم

عليك السلام

ضمن تشکر از شما می خواستم چند سئوال از شما بپرسم

جواب:
بيشتر اينها سؤالي نيست كه درايميل بكنجد و جوابش نياز به تفصيلاتي دارد
و شما نمي توانيد بجاي تحصيل رسمي با سؤال متفرقه ايميلي بجايي برسيد


سوال:
1- برخی معتقدند که ترتیب سوره در مصحف حاضر توقیفی است نه اجتهادی کدام نظر صحیح است ؟

جواب:
بله برخي معتقدند اما اينكه عده اي بيرو نظريه اي هستند علامت صحتش نيست
مؤمن عارف اهل مسير صحيح؛ اول راه و منبع صحيح را بيدا مي كند و سبس از آن طلب معارف مي كند
نه اينكه برود ببيند جقدر حرف در هر زمينه هست و يكي يكي بررسي كند تا بطلانش معلوم شود و اخر به مطلب حق برسد، اين روش بيراهه است و عمر نوح هم كفاف نمي دهد

حزب كودتاجي بعد بيامبر صلى الله عليه وآله كه خلافت را غصب كرد در زمان عثمان مصحف را جمع كرد
و خودشان هم اقرار دارند كه برخلاف ترتيب نزول و انجه بيغمبر صلى الله عليه وآله بر مولا علي عليه السلام املا كرده اند ترتيب مصحف عثماني را جيده اند،
عثمانيان براي اينكه مصحف عثماني با بكيرد نظريه "توقيف بر ترتيب عثمان" را اوردند،
معلوم است كه مصحف عثمان اكر بخواهد بابرجا بماند ترتيبش بايد توقيفي باشد و الا ديكر مصحف عثمان نيست
افرادي كه از اين مسلك متاثرند طبيعي است قايل به اين نوع توقيف باشند
[شمارة ثبت: (1476) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
2- اینکه در روایت آمده است قرآن را همان گونه که مردم می خوانند بخوانید دلالت بر چه چیزی دارد؟
آیا باید بر طبق روایت حفص از عاصم خواند که مشهور است
یا نه می توان بر قرائات دیگر نیز خواند؟
اینکه مرحوم صاحب عروة می نویسد مطابق سیاهی به چه معنا می باشد ؟


جواب:
منظور كلماتي است كه احيانا در اين مصحف نيست ولذا فرموده اند همين متن را دنبال كنند
جون ان هم دانش لازم را مي خواهد تا روايت صحيح و دقيق را بشناسد،
هم همه تحمل نكهداري مطالب را ندارند و ممكن است طوري نقل كنند سبب جوسازي عليه مؤمنين بشود
ولذا تا وقت ظهور قائم عليه السلام مردم مرخصند كه به همين متن اكتفا كنند

و منظور مطابق سياهي همين است يعني نوشته مصحف عثمان

اما در ترتيب مصحف يا قراءات مربوط به اين متن بايد به فرموده معصوم عليه السلام: "اقرؤا القرآن كما انزل" عمل كنند

و در قراءات هم روايتها يك قاري در همه ايات قرآني ترجيح ندارد
ولذا آن روايتهايي كه در هر موضع قرآن صحيحتر و به تلاوت خازانان وحي عليهم السلام نزديكتر است را بايد بخوانند
كه اينها در يك قرائت از قراءات معروف جمع نيست
[شمارة ثبت: (1477) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
3- ویژگی های لهجه ی فصیح چیست

جواب:
ويزكيهاي بسياري دارد كه در جنبه هاي تجويدي و لغوي و صرفي و نحوي ظاهر مي شود
و جيزي نيست كه در يك جواب سؤال بكنجد
و نياز به يكدوره تحصيل لغت فصيح دارد
كه شخص اين علوم را ولو قبلا تحصيل كرده باشد؛ باز از نو طبق روش فصيح ياد مي كيرد

كتابي در اين زمينه منتشر شده كه حاوي سطح ابتدايي نحو بر اساس لغت فصيح است،
حاوي متن كتاب قطر الندى (كتاب درسي اولين رتبه در علم نحو در مدارس علمي سراسرجهان اسلام) و به زبان عربي است،
اين كتاب نمونه ابتدايي اين مبحث در نحو است،
و كتب سطوح ديكر و رشته هاي ديكر مثل مباحث صرف و لغت و تجويد ان منتشر نشده است

اما همه اين مباحث در دروس لغت فصيح يا زبان عربي محمدي صلى الله عليه وآله
براي دانشجويان آموزشكده علوم تلاوت كلام وحي به تفصيل ارائه مي شود
و متون درسيش هم در اختيار دانشجويان قرار مي كيرد
[شمارة ثبت: (1478) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
4- چرا بعد از قرائت حفص از عاصم قرائت ورش از نافع متداول میان مسلمین است ؟

جواب:
جون فعلا و در عصر ما
اكثريت مسلمانان از مصحف بروايت حفص استفاده مي كنند
و بزركترين اقليت بعد اكثريت مسلمين برخي مردمان هستند كه در شمال افريقا هستند و روايت ورش در ميانشان متداول است
و در سالهاي اخير عربستان سعودي و وهابيان تلاش تبليغي بسياري براى از رواج انداختن قرائتهاى ديكر و جايكزين كردن روايت حفص دارند

و بعد ان روايت ابوعمرو بصري است كه در شرق و مركز افريقا مطرح است،

شرح اين مطالب و جكونكي رواج يكي در دوره اي در جايي و از رواج افتادن بقيه را در تاريخجه قراءات در تالار قراءات اورده ايم
خلاصه اينكه رواج و عدم رواج به معني ترجيج و اعتبار يا عدم آنها نيست
موفق باشيد
[شمارة ثبت: (1479) منبع: المسائل الإنترنتية]
با تشکر
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

رسم و نقش و مجسمه سازي

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه سپتامبر 18, 2013 5:56 am

سؤال:
بسم الله الرحمان الرحیم
بنده چون کارم معلمی است و علاقه به نقاشی دارم و به خصوص خلقت و زیبایی خداوند مثلا تنوع رنگها در برگ های یک درخت و با نقاشی دقت افزایش پیدا کرده و بیشتربه خلقت خداوند و قدرت عظیم او در این جهان می شویم و به خصوص به هنر اموزان هم تاکید می کنیم چون کار ما تعلیم است و این نقاشی گاهی منظره و گل و درخت و گاهی تصویر انسان است و ناچار به گذراندن دوره های پایه ای مثل گل و چهره انسان می باشیم ایا این گونه اموزش دیدن و اموزش دادن نقاشی اشکال دارد

جواب:
عليك السلام
در تعاليم مكتب وحي و فقه اهل بيت عليهم السلام بلكه بقيه مسلمين اين اجماع وجود دارد كه:
هر كونه رسم و نقاشي و نقش و كنده كاري و مجسمه سازي ذوات ارواح از انسان و حيوان مورد نهي شرع شريف است
خصوصا كه جنبه احترام و تقدس داشته يا زمينه آن در محيط باشد،
مانند قديم كه همه جا شايع بوده و امروزه نيز كه در غرب (مسيحيان) و شرق (مانند هند و بلاد مجاور آن) هنوز هستند كساني كه نقوش يا مجسمه هايي از انسان يا حيوان را مي برستنديا تقديس و احترام مي كنند.
اما همين موارد در جايي كه شائبه اخترام و تقدس ندارد (مثل اينكه روي فرشي است كه زير با و محل رفت و آمد است) اشكالي ندارد
فلذا بنظر مي رسد كه اين جهت (احترام و زمينه تقدس) علت تحريم و نهي بوده است،
از اين رو مي بينيم كه نسبت نقاشي غير ذوات ارواح (مثل منظره كوه و دشت و درخت و آب) به نقاشيهاي ذوات ارواح نسبت اكثر به اقل است.
بنابراين در مواردي كه اين عنوان را دارد يا زمينه اش هست حتما اجتناب كند،
و اما در مواردي كه آن اثر احترام و ارزشي نداشته و زمينه جنين تقدس و احترامي هم نيست، جه بسا اشكالي نداشته باشد،
ولي به احترام آن نهي رسيده از شرع؛ در همين موارد مباح هم بقدر ضرورت اكتفا كند،
و اكر بتواند آنرا طوري رسم كند كه زمينه احترام در آن اثر منتفي باشد بهتر است،
مثل رسم صورت بطور ناقص يا در حالت وارونه آويزان كه هنر نقاشي او اثبات شده ولى زمينه احترام در جنين نقاشي منتفي است.

اما موضوعي كه اشاره كرديد:
علاقه به نقاشی و به خصوص خلقت و زیبایی خداوند مثلا تنوع رنگها در برگ های یک درخت و با نقاشی دقت افزایش پیدا کرده و بیشتربه خلقت خداوند و قدرت عظیم او در این جهان می شویم....
بايد بكويم كه:
واقعيتش اين است كه اين امر انكيزه اصلي و عمده شما و يا ديكران نيست و بيشتر تيتر قشنك مذهبي است براى جلوه كار،
و الا اكر واقعا بخاطر تدبر در افرينش بود و عظمت خداوند، ايات الهي بسياري هست كه بسيار با عظمت وشكوه هستند اما كسي انها را در نقاشيها نمي كشد
مثل كهكشانها و كرات و تمام انجه امروز تصاوير شكفت اورش با تلسكوب فرازميني برداشته شده است
ايا معلمهاى نقاشي ترسيم اين مناظر مبهوت كننده كه جلوه خالق هستي است را درس مي دهند؟
ايا در امتحانات نقاشي جزو ضرورتهاى اموزشي است؟
يا جلوه هاى عظمت خداوند در اجزاء فرو ميكروسكوبي مثل ذرات غبار و اتم و فوتونهاى نوري يا سلولهاى بدن تا برسد به هسته ان ووو
ايا جقدر در نقاشيهاى نقاشان جا دارد؟
و جقدر در اموزشها و نمره دادن و امتحانات وو...؟
آيا تنها برتره اشخاص كشيدن؛ كه بعد خلاصه مي شود در برتره يك زن؛ و بعدش هم در وضعيت تبرج ووو... فقط از ايات الهي است
يا بلبل و برنده و حيوانات ديكر؟ آيا درصد كشيدن سك بيشتر است در نقاشيها يا درصد كشيد طاووس؟
اكر اين نمونه ها رواج دارد بخاطر سليقه هاست، و يا منافع مادي و نمره اوردن، همانطور كه اشاره كرديد، و يا زمينه مطرح شدن بيشتر و بذيرش بالاتر...
بس وقتي انكيزه هاى مختلف مادي را لحاظ مي كنيم از: عادت و رواج و مقبوليت و مشهوريت و عنوان و مقام و رتبه و جايزه و فروش اثر و اجرت وووو
مي بينيم سهم آيت عظمت خداوند خيلي كم و ناجيز است
كشيدن و نقاشي و طراحي و نقش و نمونه هايي كه كفتم از مناظر شكفت آسمان و صحنه هاي عظيم عالم بالا تا جلوه هاى فرو ميكروسكوبي همه و همه از موضوع نهي شرع بيرون بوده و مجاز و بسنديده است.
اكر كسي آيات خداوند الهي را به قدر جايكاهش توجه مي كند و به همان اندازه در نقش و رسم خود مي آورد، و نقاشي ذوات ارواح (بجز مسوخ) هم مي كشد، و در محيطي و موردي نيست كه جنبه تقدس داشته باشد اين نقاش معتدل و صحيحي است.[شمارة ثبت: (1480) منبع: المسائل الإنترنتية]

موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 17, 2013 2:51 am

سؤال:
سلام عليكم - در صفحه ٥٨٢از اىمه معصوم ع نقل شده كه موسي ع با هفتاد پيغمبر كه عباي قطواني پوشيده بودند بر درهاي روحا گذاشتند و ذكر لبيك عبدك وابن عبدك لبيك
سوال اول روحا كجاست ؟

جواب:
عليك السلام
1- روحاء محلي است ميان مكه و مدينه = حدود هشتاد كيلومتري مدينه.[شمارة ثبت: (1508) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
چرا دراين مكان اين ذكر را ميفرمودند ؟

جواب:
2- اين موضع از مواضع مباركه در اين مسير بين الحرمين (حرم رسول الله - حرم الله) است.
مستحب است حجاجي كه از ميقات مسجد شجره محرم مي شوند لببك كفتن شان را تا اينجا ادامه دهند، و يا در اينجا تجديد كنند.[شمارة ثبت: (1509) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
ايا نكته نهفته اي در فرمايش موالي ع وجود دارد كه بندگان بايد مورد توجه قرار دهند؟

جواب:
3- مقصود از حديث درباره حضرت موسى عليه السلام يا حديث ديكري كه درباره انبياء ديكر عليهم السلام در اي زمينه آمده است = توجه دادن به اين نكته مي باشد كه حج خانه خدا مخصوص امت آخر الزمان نبوده و انبياي امم كذشته نيز حج بيت الله را بجاي مي آورده اند.[شمارة ثبت: (1510) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
معجزات وايات بينات موسي ع نسبت به ساير انبيا بيشتر و ملموس تر بوده به رغم ان دربعضي جاها سفاهت قوم بني اسراييل بر موسي ع معلوم ميشود چرا پس اين قوم نسبت بر ساير اقوام برتري داده شد - يا علي مدد

جواب:
4- معجزات هر زمان براي اهل آن زمان ملموسترين اعجاز بوده اند و به زمان حضرت موسى عليه السلام محدود نمي شود.

5- بييشتر معجرات وقتي بكار برده مي شود كه انكار و ترديد باشد؛
و هر جه انكار و ترديد شديدتر معجزه جشمكيرتر ظاهر شده است؛
و اين بخاطر شدت لطف و رحمانيت خداوند است جهت نجات يافتن هرجه بيشتر بندكان از جهالت و ضلالت.

6- قوم حضرت موسى عليه السلام كه در زمان حضرتش برتري داده شدند؛ كساني بودند كه بالاخره از راههاي كمراهي و بيراهه دست شسته و بيروي حضرت موسى فرستاده خداوند را نمودند
و طبيعي است كه بر ديكر مردمان زمانشان كه كمراه بوده اند فضيلت داشته باشند هر جند خودشان از نظر مسير كمال كاستيهاي فراواني داشته اند.

7- اين فضيلت مخصوص بيروان حضرت موسى در زمان او و نيز بيروان واقعي او و جانشينان حضرتش و انبياي بعدي بس از او؛ در بقيه مدت دوران حضرت موسى مي باشد، و ربطي به يهود زمان ما ندارد
و با شروع دوران حضرت عيسى عليه السلام اين فضيلت به ايمان آورندكان به حضرت عيسى اختصاص داده شده است.
و با شروع دوران حضرت محمد صلى الله عليه وآله اين فضيلت به ايمان آورندكان به حضرت رسول الله اختصاص داده شده است و ايشان بر ساير مردم جهان فضيلت داده شده اند.[شمارة ثبت: (1481) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

برده هاي نقاشي وقايع كربلا يا غزوات حضرات

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه نوامبر 12, 2013 8:13 pm

سؤال:
درباره پرده هاي نقاشي وقايع كربلا يا غزوات حضرات؛ مي بينيم تصاويري مخلوط و كنار هم وجود دارد كه ربطي به يك واقعه ندارد، يا در برخي تصاويري هست مثل شخصي با لباس سربازان انكليسي قرن كذشته، مي خواستم ببينم مطلب از جه قرار است؟ آيا بخاطر تحريف يا اشتباه است؟ يا دليل ديكري دارد؟

جواب:
1- وظيفه ديني هر مؤمن و بايسته عقلي هر فرهيخته؛ حفظ ياد و پيام آن وقايع در ميان مردم است.

2- توصيف وقايع ذكر شده براى مردم؛ اولين قدم ضروري اين امر است.

3- هر چه اين توصيف عميقتر و وسيعتر و محسوستر باشد؛ توجه و تاثر و يادگيري از آن بيشتر خواهد بود.

4- فلذا اين امر سبب مشاركت متخصصان و اهل رشته ها و مهارتها و هنرهاي مختلف در اين برنامه مي گردد:
عالم ديني: با بيان روايت جامع و تبيين نكات آن جهت معرفت بيشتر و وسيعتر و عميقتر.
منبري و استاد مؤمن دانشگاه: با شرح و توصيف و تحليل آن در جهت اثبات و تحكيم عقيده.
روضه خوان و مداح و شاعر و اديب و خواننده (با نواهاي حزين): جهت محسوس كردن بيشتر ابعاد وقايع و توصيف آن در عمق احساسات و عواطف مردم.

5- تا اينجا در بُعد شنيداري و سمعي فعاليت داشته} اما ايفاي اين رسالت و امر مهم در جهت سمعي و شنيداري محدود نشده؛ و با حضور تصوير و نقاشي و فيلم؛ به بُعد بصري و ديداري نيز مي رسد، چه اينكه اين روش؛ سبب بيشتر محسوس شدن وقايع و نيز بهتر نقش بستن آنها در ذهن مخاطب و ماندگارتر شدن آنها در ياد و خاطره ايشان است.

6- و اينجاست كه نقش نقاشان و رسامان و طراحان و فيلمسازان و ايفا كنندگان نقشها و تعزيه خوانها و نقالان معلوم مي گردد،
و با توجه به اينكه صنعت فيلم تاريخچه كوتاه و نو رسي دارد؛ فلذا اين پرده هاي نقاشي وقايع ديني بوده اند كه در طول قرنهاي بسيار؛ در جهت ارتقاي معرفت و بينش عمومي نقش مهمي داشته اند.
البته برخلاف پرده هاي نقاشي كه در جهت انجام وظيفه همراه با رعايت امانت در نقل وقايع غالبا موفق بوده اند؛
متاسفانه صنعت فيلم و سريال (ولو به اسم دين) غالبا در جهت تحريف و تضعيف دين و وقايع ديني و سست كردن عقايد ديني مردم بكار گرفته شده است،
و لذا مي بينيم كه به اسم وقايع كربلا چگونه افكار غربزده و شيوه ها و الكوهاي تئاتر غربي را وارد كرده و وقايع را دگرگون و محرف نموده اند،
و يا با طرح محرف وقايع در قالب ذهني فاسد طراحان و عاملان فيلم (مثل همه وقايع را مربوط به خواهشهاي جنسي و عشق غربي كردن)،
و يا آميختن آنها با عقايد منحرف طايفه گري عجم و عرب،
و يا ضعيف اجرا كردن نقشهاي مثبت واقعه و قوي اجرا كردن نقشهاي منفي،
و پراكندن عقايد ملحدان و منكران دين؛ در لابلاي ديالوگهاي فيلم (در حاليكه در وقايع اصلي مطرح نبوده و گفته نشده است)
و در حقيقت به اسم رسالت ديني؛ ماموريت تاريخي حزب شيطان از كفار و مشركان و ملحدان و امويان و منافقان را ايفاد كرده و آن خيالات فاسده را ميان اهل ايمان پخش كرده اند.

7- نكته مهمي كه بايد در مطالعه نقاشيهاي روضه و مقتل خواني توجه شود اينكه:
(براي سهولت نگهداري و حمل و نقل اين نقاشيها؛ و نيز بزرگ بودن تابلو و توجه بيشتر مخاطب)
در يك تابلو چندين واقعه را كنار هم مي كشيده اند، و در حقيقت آنها را با فشردگي در يك تابلو جا مي داده اند؛
و اين نقال و تعزيه خوان بوده كه وقايع را در كتابهاي مقتل و روضه خوانده يا شنيده؛
و هر يك را به ترتيب تاريخي خود مطرح كرده و توصيف مي نموده است،
اما امروزه براي كسي كه سواد اين رشته را ندارد؛ و همينطوري تابلو را نگاه كرده و تفسير مي كند
نتيجه اش اين مي شود كه يا آنها را نامربوط تصور كرده؛ يا به نقد و تحليل بي ربطي مبتلا مي شود.

8- داستان حضور رومي يا (به تعبير متأخر فرنگي) در نقاشيها و اقوال و اشعار تعزيه و نقالان؛
اساس درستي داشته؛ و مستند اصليش معتبر است،
در منابع تاريخي ثبت شده كه شخصي رومي نصراني اهل روم شرقي (بيزانس) غلام معاوية و منشي مخصوص او و متولي امور خصوصي وي بوده است،
در زمان يزيد هم اين نزديكي افزايش يافته و نديم مجلس شراب او هم بوده، بلكه همواره در مجالس يزيد حاضر و مثل يك مشاور به او نزديك بوده است.
نام وي "سِر جون" بوده و در نقلها به نام "سرجون نصراني يا رومي" ذكر شده است.
اين عنصر رومي در پشت صحنه وقايع كربلا هم نقش قابل توجهي داشته از جمله:
در موضوع كنترل اوضاع كوفه بعد پيوستن مردم به مسلم بن عقيل؛
گفته شده اين سرجون بوده كه به يزيد توصيه كرده است كه ابن زياد را والي كوفه نمايد،
در واقعه اسارت اهل بيت حسيني (عليهم السلام) به شام و مجلس يزيد هم اين سرجون حاضر بوده
و مطالب و سخناني نيز از او نقل شده است.
از اين رو طبيعي است كه در متون ثبت وقايع مربوط به نهضت حسيني؛ و نيز اشعار و تعزيه نامه ها و نقاشي ها و پرده هاي ديني نيز حضور سرجون در برخي صحنه ها منعكس شده باشد.

9- البته عجيب نيست كه برخي از نقاشان از نحوه لباس روميان 1400 سال قبل بي اطلاع بوده باشند
ولذا لباس سرجون را به شكل غربيهاي زمان خود نقاش (قرون متاخر مثل انكليسيها) كشيده باشند،
و اين امر سبب شده تا در السنه برخي نقالان و يا بعضي نقلهاي بعدي (خصوصا اگر نقال يا شاعر اصل تاريخ را نداند؛ و از روي نقاشي بخواهد توصيف كند) بجاي نام بردن از سرجون رومي يا نصراني بكويد "مرد فرنكي"
اما در هر صورت اشكالي در صحت محتواي نقش وارد نمي كند، تا كسي بخواهد كل اين اثر يا اصل واقعه را زير سؤال ببرد.

10- پر واضح است كه در هر صنف از عالم و هنرمند و نقاش و مداح؛ سطوح مختلف دانش و مهارت و توانايي وجود دارد؛ و محصول كار همه يكسان نمي باشد،
در درياي بيكران خادمان حسيني نيز افراد از اين نظر متفاوتند،
اما اين امر سبب وهن و بي ارزشي كار افراد غير زبردست نمي گردد،
و هر خدمتي كه در چهارچوب معارف اصيل عاشوراي حسيني خالصانه (و فارغ از بهره برداريهاي باندهاي سياسي يا تحريفات الحادي غربي) ارائه شود مقبول و سعيشان مشكور است.
فلذا تنها اين سخنان برترين خطبا؛ يا نواي هنرمندترين مداحان؛ يا اثر بهترين نقاشان نيست كه در تعليم و نشر معارف حسيني تاثير داشته، بلكه كار خالصانه سطوح ديگر نيز به سهم خود مفيد و مؤثر بوده
و مخاطبان فرهيخته اين آثار غالبا به معنا و پيام آنها متوجه و مشغول شده
نه در جزئيات فني لفظ و يا نوا و يا نقش.
وفقنا الله وسائر المؤمنين والمؤمنات لحق معرفة مولانا الحسين وعزائه و زيارته و خدمته، آمين رب العالمين.

http://aelaa.net/Fa/viewtopic.php?f=212 ... 682#p47682[شمارة ثبت: (1482) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حجامت

پستتوسط aelaa.net » چهارشنبه نوامبر 20, 2013 8:28 am

سؤال:
1- آيا حجامت كه سبب زخمي شدن بدن و ريختن خون مي كردد؛ كار صحيحي است؟

جواب:
حجامت كار بسيار مفيدي است و حكماي طب كهن و اسلامي و حتى قبل از اسلام براى آن خواص بسياري ذكر كرده و كتابهاي متعددي نوشته اند،
در تعاليم اسلام و فرمايشات حضرت رسول الله و ساير معصومين عليهم السلام نيز بر آن بسيار تاكيد شده است،
و در تجربه مليونها نفر در طول قرنها؛ خواص درماني آن نيز بطور بيوسته تجربه و به ثبت رسيده است،
بلكه اطباي جديد هم در اين موضوع تحقيق بسيار كرده؛ و صحت اين عمل و فوايد آنرا تاييد و تاكيد نموده و مقالات و كتابهاي متعددي نيز نوشته اند،[شمارة ثبت: (1483) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
2- آيا بهتر نيست كه بجاي حجامت؛ خون اهداء شود؟

جواب:
خواص حجامت كه در نواحي خاصي انجام مي شود؛ با اهداء خون بدست نيامده؛ و در اهداي خون فوايد اعجازآميز حجامت وجود ندارد،
بجز اين؛ اهداء خون براي همه ميسر نبوده، و تنها افراد خاصي؛ در شرايط جسمي خاصي؛ مي تواند بدان اقدام نمايند،
در حاليكه حجامت براي همه افراد از كودك تا كهنسال ميسر بوده و در هر شرايطي از جمله ضعف و بيماري نيز قابل اجرا بلكه سبب درمان است، [شمارة ثبت: (1484) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
3- آيا فقط حجامت در كتف ها و شانه ها انجام مي شود؟

جواب:
انجام حجامت منحصر به كتفها و شانه ها نبوده، و مواضع بسياري محل حجامت مي باشد،[شمارة ثبت: (1485) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
4- انجام حجامت در سر جه صورتي دارد؟

جواب:
حجامت در سر هم از انواع حجامت است و فوائد بسياري دارد كه در كتب طبي قديم و جديد مسطور است،[شمارة ثبت: (1486) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
5- آيا انجام حجامت در كتفها و يا سر؛ محدود به انجام آن در خفاء است؟ يا به صورت علني و آشكار هم صحيح است؟

جواب:
انجام حجامت در كتفها و يا سر؛ محدود به صورت مخفي (مثل در اتاق عمل اختصاصي بزشك) نبوده،
و انجام آن در اماكن مكشوف و به صورت آشكار نيز مانعي ندارد،
فقط بايد از نظر مراقبتهاي بهداشتي رعايتهاي لازمه بشود.[شمارة ثبت: (1487) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
6- آيا در انجام حجامت شرط است كه زمان خاصي انجام نشود؟ يا در زمان خاصي انجام بشود؟

جواب:
در انجام عمل حجامت شرط زماني وجود ندارد،
اما با توجه به جوشش بيشتر خون در ليالي و ايام بدر (13و14و15) توصيه به عدم انجام حجامت شده
و لذا از 16 و 17 ماه مراكز حجامت بسيار فعال بوده و شلوغتر از مواقع ديكر است.
و در صورت انجام در اين سه روز؛ احتياطات لازم طبي بابد تدارك شود[شمارة ثبت: (1488) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
7- آيا در روز عاشورا يا شب نوزدهم ماه مبارك رمضان يا ديكر ايام مصائب معصومين عليهم السلام؛ عمل حجامت جايز است؟

جواب:
انجام حجامت در اوقات مذكوره منع طبي يا شرعي نداشته، بلكه با توجه به توفيقات احوال و اعمال مذكوره؛ داراي ثواب و اجر تذكر مصايب نيز مي باشد.[شمارة ثبت: (1489) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
8- اكر شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ در وقت حجامت يا حين حجامت يا بعد حجامت؛ متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند يا نام حضرات را ببرد؛ آيا حجامت و يا اين تذكر جايز است؟

جواب:
تذكر مصائب حضرات معصومين عليهم السلام و انقلاب حال و بكاء و شيون و ضجه و نام ايشان بردن در وقت حجامت يا در حين آن يا بعد آن؛ اشكالي ندارد
و حجامت هم با اين احوال و اذكار اشكال بيدا نمي كند؛
بلكه سبب مي شود تا عمل طبي او؛ افزون بر آثار سلامتي؛ ابعاد معنوي و عبادي نيز بيدا كرده؛ و توفيق عزاداري همراه با حال مواسات در مصايب ايشان نيز نصيب وي كردد،[شمارة ثبت: (1490) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
9- آيا در صحت و جواز عمل حجامت و نتيجه طبي بردن از آن؛ نيت و قصد حجامت و داشتن هدف طبابت شرط است؟

جواب:
در صحت و جواز عمل حجامت و نتيجه طبي بردن از آن؛ نيت و قصد حجامت و داشتن هدف طبابت شرط نبوده، و كافي است كه در مواضع حجامت عمل حجامت (خراش سطحي و بيرون آمدن خون به قدر لازم) انجام شود[شمارة ثبت: (1491) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
10- اكر بدون نيت حجامت و يا هدف طبي؛ يا به قصد ديكري عمل حجامت از او سر زند؟ آيا خاصيت طبي دارد؟ آيا اين عمل جايز و صحيح است؟

جواب:
نيت و يا هدف طبي در جواز و صحت عمل حجامت و داشتن خاصيت آن شرط نبوده ؛
مهم نفس عمل حجامت در مواضع حجامت است، يعني كافي است خراش سطحي در مواضع حجامت و بيرون آمدن خون به قدر لازم اتفاق بيافتد و نيت كردن يا اسم حجامت بردن لازم ندارد.
فلذا اكر بدون نيت و يا هدف نيت و يا به قصد يا عنوان ديكري اكر اين نحوه عمل شبيه حجامت (ولو به اسم ديكري باشد) اكر از او سر بزند يا براي او انجام شود، اين عمل جايز و صحيح بوده، و خاصيت طبي هم دارد[شمارة ثبت: (1492) منبع: المسائل الإنترنتية]


سؤال:
11- آيا شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ در عزاداراي ايشان متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند و نام حضرات را ببرد؛ بدون نيت و هدف حجامت؛ بلكه از روي مواسات با اهل بيت عليهم السلام؛ در مواضع حجامت عملي انجام دهد كه شبيه حجامت است؟ آيا اين عمل جايز و صحيح است؟ آيا خاصيت طبي دارد؟

جواب:
شخصي كه معتقد به امام علي و امام حسين عليهما السلام است؛ اكر در عزاداراي ايشان متذكر زخمها و جراحتها و ضربتهايي كه بر ابدان مباركه ايشان وارد شده بكردد؛ و حالش منقلب شود و كريه كند و نام حضرات را ببرد؛ و بدون نيت و هدف حجامت؛ بلكه از روي تاثر و يا مواسات با اهل بيت عليهم السلام؛ در مواضع حجامت عملي انجام دهد كه شبيه حجامت است، اين عمل جايز و صحيح است و افزون بر اثر معنوي و اجر اخروي؛ خاصيت طبي نيز دارد.[شمارة ثبت: (1493) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال:
12- افرادي مسلمان يا كافر؛ بخاطر بيسوادي يا غربزدكي و فريفتكي طب تجاري؛ ضمن انكار صحت و جواز عمل حجامت يا شبيه آن (كه خاصيت حجامت دارد) اقدام به استهزاء و يا مخالفت و جوسازي و اتهام عليه افراد فرهيخته و مؤمن ملتزم به حجامت و شبيه حجامت مي نمايند، آيا رويكرد افراد منكر در صحت و جواز عمل حجامت و شبيه حجامت شرط است؟ آيا بايد به آن توجه شده؟ و كلا در انجام يا عدم حجامت و شبه حجامت؛ جكونكي رويكرد ديكر افراد؛ دخالتي دارد؟

جواب:
جواز و صحت انجام عمل صحيح حجامت و شبه حجامت (كه خاصيت حجامت دارد) كه مباني عقلي و علمي و ديني و تجربي محكم و مفصلي دارد؛ مشروط به باور يا موافقت و يا خوشامد ديكران نمي باشد،
و جهالت و انكار و مخالفت و استهزاء و جوسازي و اتهام زني آنها نبايد در عزم افراد فرهيخته و مؤمن براي التزام يا استمرار به حجامت و شبيه حجامت خللي ايجاد نمايد
و ضمن ادامه و التزام؛ با سعه صدر و بيان علمي رفع جهالت منكران نموده و به آنها آكاهي ببخشد.[شمارة ثبت: (1494) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

در مورد نماز و روزه قضاي ميت و سهم الأرث

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه آپريل 17, 2014 12:42 pm

سؤال:
از فروش یک زمین که ارث پدری همسرمرحومم بود سهم ما شده ... تومان، با توجه به اینکه یک پسر و یک دختر دارم؛ این مبلغ را چگونه تقسیم کنیم؟ و ایا بنده می توانم یک میلیون از این پول را برای نماز و روزه همسرم بدهم؟

جواب:
1- اگر ميت وصيت كرده باشد كه برايش قضا بجاي بياورند؛ تا ثلث اموالش بايد صرف تأمين اين امر بشود، و بقيه ارثيه محسوب شده و مورد تقسيم ورثه قرار مي گيرد.
2- سهم الارث زني كه فرزند دارد مشخص است، اما جون اين امور تنها با مسئله پرسيدن يكي از ورثه حل نمي شود، و ممكن است محل اختلاف بشود؛ فلذا بعد از اداي بدهيهاى او (از جمله مهريه) و انجام وصيتش؛ براى تقسيم ارثيه؛ و تعيين سهم الإرث، بهتر است نزد شخصي كه بقيه ورثه هم قبول داشته (عالم محل و يا دفاتر حقوقي معتبر) بروند تا حرف و اختلافى بعدا پيش نيايد.
3- وقتي سهم الارث دريافت كرديد، مال خودتان است و مي توانيد به هر مصرفي برسانيد از جمله استيجار شخصى براى نماز و روزه متوفى. [شمارة ثبت: (1495) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال:
اطلاع دارم که همسر مرحومم نماز و روزه قضا دارد برای انجام آن به عهده چه کسی از اعضای خانواده است و اینکه ایا بنده می توانم برای همسرم این را انجام دهم؟

جواب:
نماز و روزه اي كه از روي عمد و بي اعتنايي ترك نشده باشد (مثل ايام مرض فوت)، قضاي انها بر بسر بزركتر واجب است، جه اينكه خودش بجاي بياورد يا از مال خودش كسي را اجير كند كه بجا بياورند و اكر شخص ديكري قضا نمايد؛ به همان قدر قضا؛ از عهده بسر بزركتر برداشته مي شود. [شمارة ثبت: (1513) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه مه 15, 2014 4:11 pm

سؤال:
مؤمنين مي برسند:
براى مهمترين حاجت همگي ما؛
چگونه دعا كنيم؟
چه چيزى را بخواهيم؟

جواب:
با ختومات كبيره و توسلات عظيمه
و صدقات كثيره و قربانيهاى عديده
بطور پيوسته
از خداوند متعال بخواهيد
فرج حضرت مولا صاحب الامر (منه السلام)
و فرج محبين ايشان
با دفع و طرد با ذلت دشمنان و حاسدان و موذيان و منكران،
و رفع حصر كامل و آزادى شامل و امنيت مستمر براى همه همراهان و علويان
تا حريت و سهولت برگزارى مدارس تعليم و مجالس نشر معارف الهى در وسعت جهانى
و برگزاري نماز جماعت مغرب عمومى در صحن قبله رضوى و همه مشاهد الهى
و امكان ديدار و حضور با عزت و رفعت و آسايش همه مواليان مولا از همه بلاد عالم
ان شاء الله و آمين رب العالمين
[شمارة ثبت: (1496) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

عمل استفتاح

پستتوسط aelaa.net » جمعه مه 16, 2014 4:12 pm

سؤال:
عمل استفتاح جه عملي است؟ آثار آن چيست؟ محدوديت زمانى دارد؟

جواب:
1- همان عملى است كه در ماه رجب با روزه كرفتن ايام البيض، و خلوت در روز بانزدهم
و بجاى آوردن اعمالي كه به نام "ام داوود" معروف بوده
و در كتب ادعيه و اعمال از جمله اقبال الأعمال و مصباح و مفاتيح آمده
انجام مي شود
دعاي مفصل آخر اين عمل هم؛ به دعاى استفتاح معروف است.

2- اين عمل را حضرت امام صادق عليه السلام؛ به ام داوود؛ مادر رضاعي خودشان تعليم فرمودند
تا براى نجات فرزندش "داوود" برادر رضاعى حضرت
كه در زندان منصورلعين به زنجير كشيده شده؛ و بيم از بين رفتنش بوده.
بجاى آورد،
بعد از انجام اين عمل توسط ام داوود؛
فرزندش داوود بطرز معجزه آسايي؛ آزاد و رها شده؛
و به زندكي عادى خويش باز مي كردد.

3- موضوع انجام اين عمل؛ اكر جه براى نجات مضطرين؛ بطور خاص مفيد و مؤثر است
اما نجات بخشي اين عمل محدود به محبوسين و محصورين نبوده
و براى رفع هر كرفتاري سخت؛ و باز شدن دربهاى نصرت و موفقيت بسيار مجرب است.

4- بلكه در فتح ابواب معنويات؛ و حصول فتوحات نورانيه نيز مؤثر مي باشد
بطوريكه بزركان اهل معرفت (كه توفيق اتصال به ناحيه مقدسه داشته اند)
مانند مرحوم آيت الله سيد علي قاضى تبريزي
به خواص اصحاب خويش؛ آنرا توصيه مي نموده اند.

5- اكرجه ماه رجب بهار اين عمل و از بهترين مواسم انجام آنست
اما انجام اين عمل محدود به ماه رجب نمي باشد
و در ايام البيض و نيمه هر ماه قمرى قابل اتيان است

وفقنا الله جميعا لطاعته و مرضاته
و نجانا الله جميعا من الهموم والأحزان و حصر الأعداء وظلم الطغاة
وفتح الله علينا ابواب النصر والفتح والرفعة والكرامة والنورانية
بجاه محمد وعلي وعترتهما الهادية المهدية

شرح عمل و دعاى استفتاح را در اينجا مطالعه نماييد
viewtopic.php?f=172&t=540&p=8847&hilit=%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AD#p8847

تلاوت دعاي استفتاح 1435 را از اينجا دريافت كنيد

http://aelaa.net/Ersaal/6/DoaayeEsteftaahRajab1435.mp3
http://aelaa.net/Ersaal/6/SajdeEsteftaahRajab1435.mp3[شمارة ثبت: (1497) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

اضطرار حضرت مولا صاحب الأمر منه السلام

پستتوسط aelaa.net » شنبه مه 17, 2014 4:42 pm

سؤال:
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم صل علي محمد وعلي والهما الطيبين الطاهرين
سلام عليكم

سوال:
احتراما يكي از دلايل فاصله زماني طولاني بعثت نبوت حضرت موسي ع تنبيه الهي براي بني اسراييل بوده است

ايا غيبت مولا ع بدليل معصيت شيعيان بوده كه اين غيبت هم نوعي تنبيه الهي محسوب مي شود؟


عليك السلام

جواب:
1= هميشه در طول تاريخ
هر وقت غيبت انبياء و اوصياء الهي اتفاق افتاده است
بخاطر تقصير معرفت و كوتاهي انجام وظيفه معتقدين بوده است

اتفاق غيبت صغرى و كبرى هم بخاطر همين جهت بوده است
شرحش در آثار منتشره قبلا بيان شده است

در مرسولات صوتي اوليه ياد مولا و نيز راه آسمان ووو مطالب مهمي هست استفاده نماييد
[شمارة ثبت: (1502) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
يكي از القاب مولا ع مضطر است چرا ايشان مضطر است؟

وچرا حتي دربين محبين وشيعيان مرتقب و خاىف هستند؟

درصورتي كه صلاح مي دانيد راهنمايي فرماييد.
يا مهدي مدد


‪جواب:


2- جرا حضرتش مضطر نباشد؟!
حتى اكر حضرتش شخصي معمولي بود؛
با وجود اين همه منكر و ظالم در جهان امروز؛ باز هم حضرتش در شرايط اضطرار بود
الان مكر نمي بينيد حتى مواليان معمولي او در اكثر كشورها؛ در شرايط اضطرار نسبي و بعضا اضطرار شديد هستند

3- و هر جه معرفتشان بيشتر و وابستكيشان به حكومتها و ووو كمتر باشد
در اضطرار بيشتري مي افتند
جه برسد به حضرتش كه قله معرفت بلكه حقيقت معرفت الهي است

بس هر كسي كه اندك انكارى نسبت به حضرتش داشته باشد؛
وقتى حضرتش را واقعا به حقيقتش ببيند
به قدر دوريش از حقيقت حضرت؛ منكر حقيقت حضرتش شده
و در صدد آسيب و هتك و قتل حضرتش بر مي ايد
الا اينكه شفاعت حضرت مشمول وي كرديده
و قصورش به عنايت حضرتش جبران؛ و در زمره محبينش بذيرفته كردد

4- ديكر جه برسد به اينكه حضرتش داراى ماموريتي الهي و جهاني است
و همه رؤوس شياطين او را مي شناسند
و مي دانند كه سرانجام زوالشان با ظهور حضرتش و طلوع تام نور حقيقتش مي باشد
فلذا به دنبال او هستند
و با تمام توان در صدد هتك يا آسيب يا فتك حضرتش مي باشند

و در همين ايام اشغال اخير عراق جندين مورد اتفاق افتاده
كه نيروهاى امريكايي بطور ناكهاني و شبانه منطقه اى را محاصره شديد كرده
و جستجوي خانه به خانه از شخصي به نام مهدي با تعاريف مخصوص و غير معمولي داشته اند

و اين تعقيب مخصوص نيروهاى امريكايي و هر دولت كافر،
يا نيروهاي ناصبي و هر سازمان و حكومت ضد نيست،
بلكه دولتهاى ديكر هم اكر بشناسند بي تفاوت نيستند

جه اينكه برخي تنها در غيبت حضرت توان حكومت دارند؛
و ظهورحضرت؛ روز زوال حكومتشان است
اينها جشم ديدن حضرش را ندارند

5- اما اين آه و ناله ها و اظهار ارادتها
كه شما در ميان مواليان سراغ داريد
جيزي از اضطرار حضرتش نمي كاهد
جه اينكه:
* برخي از اين اظهارات و احساسات؛ صرفا براى رفع حوايج دنيوي و اخروي بوده؛ و بخاطر تامين اينها متضرعند

* بسياري از اينها هم وابسته به حكومتها و مراكز و فرق و مسلكي بوده؛
بطوريكه در جارجوب التزامات و رنك و لعاب آنها؛ به امام زمان معتقدند
و اكر بنا باشد امام زمان بيرون آن فضاها يا برخلاف آنها باشد؛ اولين منكران حضرتش هستند

همانطور كه در احاديث ظهور تشريح شده
كه ياران سيد خراساني كه جمعيتي بسيار عظيم هستند و از ايران به همراه سيد خراساني به عراق مي ايند
اما در مواجهه با حضرتش انكار امامتش كرده
و عليرغم نصيحت و اظهار حجت و دلائل الهي و مهلت انذار؛
حضرت را نبذيرفته و همه شان در مصاف با حضرت هلاك مي شوند

* در حقيقت بيشتر اين افراد
يك نقاشي مخصوصي از حضرت براي خودشان ترسيم كرده اند
و در جهارجوب ان به حضرتش معتقدند
و اكر برخلاف ان باشد؛ منكر و دشمن حضرتش هستند

* اكر تعداد مؤمنين بدون شرط؛ و صادقين استوار؛ به عدد مخصوص برسد حضرتش قيام مي فرمايد

خداوند ما را تسليم حقيقي حضرتش بفرمايد
و به حق معرفت او نائل كرداند
و به كمال تبعيت از او موفق بدارد
آمين رب العالمين
[شمارة ثبت: (1498) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

استارتر غیرحلال پنیر

پستتوسط aelaa.net » دوشنبه ژوئن 09, 2014 9:41 am

سؤال:
بنده مقلد آیت الله .... هستم و ایشان در مورد مایه پنیری که از معده حیوان (ذبح شده با روش غیر شرعی) باشد فرموده اند حرام است.
شما فرمودید در سایت؛ که rennet غیر حلال است.
لطفا علت آنرا نیز توضیح دهید که چیست و چرا حلال نیست؟
تا در صورت لزوم بتوانم به طور صحیح از دفتر مرجع خویش استفتاء کنم.

جواب:
1- موضوع ماهيت و منبع استحصال اين افزودني بر همگان معلوم است
و اهل علم از كافر و مسلمان و سني و شيعه از اين امر مطلع هستند

2- در موضوع برسش احكام از عالمان ديني؛ بستكي دارد سؤال كننده دنبال جه جيزي باشد؟
دنبال مجوز كرفتن
يا
دنبال تكليف ديني خويش دانستن و در هر حال عمل كردن؛ حتى اكر خلاف ميل و رغبتش بوده يا برايش محدوديتهايي ايجاد كند

3- آنهاييكه دنبال مجوز كرفتن هستند
مسائلي كه حتى ماهيتش واضح است را نيز به صورت كلي و يا مبهم طرح مي كنند
آن هم با لحني كه عالم ديني باسخ دهد كه
جون نمي دانيد و از بازار مسلمانان و توليد آنها تهيه كرده ايد اشكالي ندارد
بعد مي آيند و اين جوابيه را در موردي بكار مي برند كه
اشكال داشتن ماده يا روشش مسلم است
و محصول هم توليد كشور كافر است (كه از اجزاي نجس العين يا ذيح غير شرعي استفاده مي كند) و محصولش در بازار مسلمان فروش مي رسد،
يا
توليد كننده اي در بازار مسلمانان كه به دنبال رعايت احكام شرعي نبوده و همه انكيزه اش سود و تقليد از بازار و توليد كننده كافر است و ماده فوق را از كشور كافر وارد نموده و در محصولش بكار مي برد،
اين جنين موردي ديكر مصداق جوابيه (آن سؤال انجام شده از) عالم ديني نيست،
و نوعي سوء استفاده از باسخ عالم دين است

4- همانطور كه نوشته ايد
فتواي مذكور بر حرمت و عدم استفاده آن ماده است،
فلذا ديكر جاي سؤال مجدد نمي باشد،
اما جهت اطلاعتان مي كويم:

5- ماده (Rennet) ‚(Pepsin)‚(Renin) (Presure) از معده خوك و حيوانات ديكر تهيه مي شود، و جزو استارترهاي غير حلال پنير است.
از آنجا كه استحصال اين ماده از خوك در بلاد كفر رايج است،
و خوك هم نجس العين است، فلذا اين ماده نيز نجس بوده و مصرف آن نيز حرام است.
و در صورت استحصال آن از حيوانات حلال كوشت مرده يا ذبح نشده يا ذبح شرعي نشده؛ نيز بايد اجتناب شود،

فلذا ماده وارداتي فوق اكر در محصولات توليدي كشور مسلمان هم بكار برود، همان حكم سابق را دارد،
و محل فراوري (بلد مسلمان) يا عامل فراوري (كاركر مسلمان) سبب تغيير حكم نجاست و حرمت آن ماده نمي شود.

بنابر اين اكر از هر عالم ديني سؤال كنيد:
اكر ماده نجس العيني را مي شناسيم، و بدانيم اين ماده در محصولي بكار رفته است، آيا به صرف اينكه محل ساخت يا فروش آن در كشور مسلمان است،آيا سبب حلال بودن مصرف آن مي شود؟
حتما آن عالم ديني باسخ مي دهد: بايد اجتناب كنيد

6- اين ماده متاسفانه در محصولات بسياري از كارخانجات لبني صنعتي داخل ايران بكار مي رود
فلذا مؤمنين در وقت تهيه محصولات؛ مواد تركيبي آنرا بدقت بررسي نمايند
بلكه آنهايي كه ملتزمند كه تنها طيبات مصرف كنند؛
از محصولات كارخانجاتي كه بروش صنعتي و با تقليد از بلاد كفر (و بدون اهميت به احكام شرعي) توليد كرده و يا واردات داشته اجتناب كنند،
و تنها از محصولات كارخانجات توليد كننده به روش صحيح و پاک؛ يا توليد خانگي استفاده نمايند

روش های آسان تهيه پنير در خانه اینجا بطور مشروح بیان شده است:
viewtopic.php?f=309&t=9813

7- البته شنيده شده است كه
بخاطر مقاومت برخي مسلمانان مقيم بلاد كفر در برابر محصولات غير طيبات و نخريدن آنها،
برخي كارخانجات خارجي براى حفظ مشتريان مسلمان
اقدام به توليد همان محصولات با اجزاي بدست آمده از منبع كياهي نموده و نوع كياهي rennet را نيز عرضه كرده اند،
در اين موارد روي محصولات اين ويزكي قيد شده است،

اما بايد بدانيم كه به صرف احتمال وجود جنين ماده اي نمي توان همه موارد rennet را بر آن تطبيق نمود،
بلكه تنها وقتي مصرفش مجاز است كه از منبع كياهي بودن آن مطمئن شويم[شمارة ثبت: (1499) منبع: المسائل الإنترنتية]

موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » چهارشنبه جولاي 23, 2014 9:21 pm

باعرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و تشکر از تقویم های مختلفی که در سایتتان برای استفاده از عموم گذاشتید ، در رابطه با تقویم شرعی دو سوال از خدمت شما دارم درصورت امکان خواهشمندم پاسخ دهید

سوال:
اولین سوال اینکه منظور از خروج دابه الارض چیست ؟

جواب:
عليك السلام
2- دابة الأرض كه در قرآن كريم اشاره شده، و به عقيده همه مسلمانان موجودي است كه در وقت ظهور حضرت مهدي عليه السلام آشكار مي شود،

4- و عظمت آن جنان فوق العاده است كه آثار و حضور او در حد كره زمين منعكس مي شود و مثل ساير موجودات نيست كه در نقطه اى براى دور وبرش فقط محسوس باشد

5- كلمه دابة يعني جنيده و در لغت عربي كاربردهاي انساني و ساير موجودات دارد
در قرآن كريم هم كاربردهاى متعدد از جمله انسان هم دارد
بجز آية دابة الارض، در موارد ديكري هم نسبت به انسان بكاربرده شده است
إن شرّ الدواب عند الله الصمّ البكم الذين لا يعقلون = الانفال 22 = كه مقصود منكران حق هستند
وَكَأَيِّن مِن دَابَّة لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ = كه درباره كشتن فرزندان از ترس فقر است

6- در كلام خازنان وحي عليهم السلام تبيين شده است كه مقصود از آن حضرت مولا علي عليه السلام است
كه در وقت ظهور بازكشت مي كنند و شرح آن مفصل در احاديث شريفه آمده است

7- از نكات مرموز مطرح كردن اين حقيقت در كلام وحي با وازه دابة الارص؛ مي تواند اين باشد :
اشاره به ويزكي توضيح شده فوقا در بند جهارم .
[شمارة ثبت: (1511) منبع: المسائل الإنترنتية]


سوال:
و دومین سوال اینکه در رابطه با شب قدر که شب نزول ملائکه و روح اعظم است منظور از روح اعظم آیا یکی از چهارملک بزرگ جبرئیل ، میکائیل ، اسرافیل و عزرائیل است ؟ یا روح اعظم یک ملک دیگر است ؟ و اینکه آیا اگر ملک دیگری است مقامش از جبرئیل بالاتر است ؟ باکمال تشکرو تبریک آغاز سال اهل حق

جواب:


1- الروح يا روح اعظم يا روح القدس اعظم ملائكة است و از جهار ملك بسيار بالاتر است


موفق باشيد
==========
برخي از احاديث مربوط به روح القدس كه در اصول كافي با ترجمه اش مي توانيد مطالعه كنيد:

روح القدس (روح الامين) أعظم من جبرئيل


قال الامام صادق عليه السّلام : الّروح اعظم من جبرئيل، ان جبرئيل من الملائكة و انّ الروح هو خلق اعظم من الملائكة، اليس يقول الله تبارك و تعالي تنزّل الملائكة والروح

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَي الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكنَانِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عـَنْ قـَوْلِ اللَّهِ تـَبَارَك وَ تَعَالَي وَ كذلِك أَوْحَيْنا إِلَيْك رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كنْتَ تَدْرِي مَا الْكـِتـابُ وَ لَا الْإِيمانُ قَالَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكائِيلَ كانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص يُخْبِرُهُ وَ يُسَدِّدُهُ وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 17 رواية 1

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سـَأَلَهُ رَجـُلٌ مـِنْ أَهْلِ هِيتَ وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كذلِك أَوْحَيْنا إِلَيْك رُوحاً مِنْ أَمـْرِنـا فَقَالَ مُنْذُ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِك الرُّوحَ عَلَي مُحَمَّدٍ ص مَا صَعِدَ إِلَي السَّمَاءِ وَ إِنَّهُ لَفِينَا
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 18 رواية 2

عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قـَالَ سـَأَلْتُ أَبـَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَسْئَلُونَك عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمـْرِ رَبِّي قـَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكائِيلَ كانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ
وَ هُوَ مِنَ الْمَلَكوتِ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 18 رواية 3

عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبـَا عـَبـْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يَسْئَلُونَك عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي قَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جـَبـْرَئِيـلَ وَ مـِيـكـَائِيـلَ لَمْ يـَكنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَي غَيْرِ مُحَمَّدٍ ص وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ يُسَدِّدُهُمْ
وَ لَيْسَ كلُّ مَا طُلِبَ وُجِدَ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 18 رواية 4

مـُحـَمَّدُ بـْنُ يَحْيَي عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَي عَنْ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مـُحـَمَّدِ بـْنِ الْفـُضـَيـْلِ عـَنْ أَبـِي حـَمـْزَةَ قـَالَ سـَأَلْتُ أَبـَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْعِلْمِ أَ هُوَ عِلْمٌ يـَتـَعـَلَّمـُهُ الْعـَالِمُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ أَمْ فِي الْكتَابِ عِنْدَكمْ تَقْرَءُونَهُ فَتَعْلَمُونَ مِنْهُ قَالَ الْأَمـْرُ أَعـْظـَمُ مِنْ ذَلِك وَ أَوْجَبُ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كذلِك أَوْحَيْنا إِلَيْك رُوحاً مِنْ أَمـْرِنـا ما كنْتَ تَدْرِي مَا الْكتابُ وَ لَا الْإِيمانُ ثُمَّ قَالَ أَيَّ شَيْءٍ يَقُولُ أَصْحَابُكمْ فِي هَذِهِ الْآيَةِ أَ يُقِرُّونَ أَنَّهُ كانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ فَقُلْتُ لَا أَدْرِي جُعِلْتُ فـِدَاك مـَا يـَقـُولُونَ فـَقـَالَ لِي بـَلَي قـَدْ كانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ حـَتَّي بـَعـَثَ اللَّهُ تـَعـَالَي الرُّوحَ الَّتـِي ذُكـِرَ فـِي الْكـِتَابِ فَلَمَّا أَوْحَاهَا إِلَيْهِ عَلَّمَ بِهَا الْعـِلْمَ وَ الْفـَهـْمَ
وَ هـِيَ الرُّوحُ الَّتـِي يُعْطِيهَا اللَّهُ تَعَالَي مَنْ شَاءَ فَإِذَا أَعْطَاهَا عَبْداً عَلَّمَهُ الْفَهْمَ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 19 رواية 5

مـُحـَمَّدُ بـْنُ يـَحـْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعـَلَاءِ عـَنْ سـَعـْدٍ الْإِسْكافِ قَالَ أَتَي رَجُلٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَسْأَلُهُ عَنِ الرُّوحِ أَ لَيْسَ هُوَ جـَبـْرَئِيـلَ فـَقـَالَ لَهُ أَمـِيـرُ الْمـُؤْمِنِينَ ع جَبْرَئِيلُ ع مِنَ الْمَلَائِكةِ وَ الرُّوحُ غَيْرُ جَبْرَئِيلَ فـَكرَّرَ ذَلِك عَلَي الرَّجُلِ فَقَالَ لَهُ لَقَدْ قُلْتَ عَظِيماً مِنَ الْقَوْلِ مَا أَحَدٌ يَزْعُمُ أَنَّ الرُّوحَ غَيْرُ جَبْرَئِيلَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّك ضَالٌّ تَرْوِي عَنْ أَهْلِ الضَّلَالِ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَي لِنـَبـِيِّهِ ص أَتـي أَمـْرُ اللّهِ فـَلاتـَسـْتـَعـْجِلُوهُ سُبْح انَهُ وَ تَعالي عَمّا يُشْرِكونَ يُنَزِّلُ الْمَلائِكةَ بِالرُّوحِ وَ الرُّوحُ غَيْرُ الْمَلَائِكةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 19 رواية 6

الْحـُسـَيـْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمُعَلَّي بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عـَنِ الْمـُفـَضَّلِ بـْنِ عـُمـَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ عِلْمِ الْإِمَامِ بِمَا فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ وَ هـُوَ فِي بَيْتِهِ مُرْخًي عَلَيْهِ سِتْرُهُ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَك وَ تَعَالَي جـَعَلَ فِي النَّبِيِّ ص ‍ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ رُوحَ الْحَيَاةِ فَبِهِ دَبَّ وَ دَرَجَ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ فَبِهِ نَهَضَ وَ جـَاهـَدَ وَ رُوحَ الشَّهـْوَةِ فَبِهِ أَكلَ وَ شَرِبَ وَ أَتَي النِّسَاءَ مِنَ الْحَلَالِ وَ رُوحَ الْإِيمَانِ فَبِهِ آمـَنَ وَ عـَدَلَ وَ رُوحَ الْقُدُسِ فَبِهِ حَمَلَ النُّبُوَّةَ فَإِذَا قُبِضَ النَّبِيُّ ص انْتَقَلَ رُوحُ الْقُدُسِ فـَصـَارَ إِلَي الْإِمـَامِ وَ
رُوحُ الْقـُدُسِ لَا يـَنـَامُ وَ لَا يَغْفُلُ وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَزْهُو وَ الْأَرْبَعَةُ الْأَرْوَاحِ تَنَامُ وَ تَغْفُلُ وَ تَزْهُو وَ تَلْهُو وَ رُوحُ الْقُدُسِ كانَ يَرَي بِهِ
الاصول الكافي الجلد 2 الصفحه 17 رواية 3

أحمد بن محمد عن البرقي عن أبي الجهم عن أسباط عن أبي عبد الله الامام الصادق عليه السلام قال: قلت: تُسْئَلُونَ عَنِ الْشَّيءِ فَلاَ يكونُ عِنْدَكمْ عِلْمُهُ؟ قال: رُبَّمَا كانَ ذلِك . قلت:كيفَ تَصْنَعُونَ؟ قال: تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ
بحارالانوار، الجلد 25، كتاب الامامه، الصفحه 56، الحديث 19

بعض أصحابنا عن محمد بن عمر عن ابن سنان عن عمار بن مروان عن المنخل عن جابر عن أبي جعفر عليه السلام قال: سَأَلْتُهُ عَنْ عِلْمِ الْعَالِمِ
فقال: يا جَابِرُ اِنَّ فِي الاْنْبِياءِ وَ الاْوْصِياءِ خَمْسَةَ اَرْوَاح: رُوحُ الْقُدُسِ، وَ رُوحُ الاْيمَانِ وروح الحياة وروح القوة، وروح الشهوة،
فَبِرُوحِ الْقُدُسِ يا جَابِرُ عَرَفُوا مَا تَحتَ الْعَرْشِ اِلي مَا تَحْتَ الثَّري
بحارالانوار، الجلد 25، كتاب الامامه ، الصفحه 55، الحديث 15

الصَّلَاةِ عَلَى حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَ كُلِّ مَلَكٍ مُقَرَّب :
اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِينَ لَا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ، وَ لَا يَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِيسِكَ، وَ لَا يَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ، وَ لَا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِي أَمْرِكَ، وَ لَا يَغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَيْكَ وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ، الشَّاخِصُ الَّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ.
وَ مِيكَائِيلُ ذُو الْجَاهِ عِنْدَكَ، وَ الْمَكَانِ الرَّفِيعِ مِنْ طَاعَتِكَ.
وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ، الْمُطَاعُ فِي أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ، الْمَكِينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ
وَ الرُّوحُ الَّذِي هُوَ عَلَى مَلَائِكَةِ الْحُجُبِ. وَ الرُّوحُ الَّذِي هُوَ مِنْ أَمْرِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِمْ، وَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِمْ مِنْ سُكَّانِ سَمَاوَاتِكَ، وَ أَهْلِ الْأَمَانَةِ عَلَى رِسَالَاتِكَ وَ الَّذِينَ لَا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُءُوبٍ، وَ لَا إِعْيَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لَا فُتُورٌ، وَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِيحِكَ الشَّهَوَاتُ، وَ لَا يَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِيمِكَ سَهْوُ الْغَفَلَاتِ. الْخُشَّعُ الْأَبْصَارِ فَلَا يَرُومُونَ النَّظَرَ إِلَيْكَ، النَّوَاكِسُ الْأَذْقَانِ، الَّذِينَ قَدْ طَالَتْ رَغْبَتُهُمْ فِيمَا لَدَيْكَ، الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِكْرِ آلَائِكَ، وَ الْمُتَوَاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِكَ وَ جَلَالِ كِبْرِيَائِكَ وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ إِذَا نَظَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ تَزْفِرُ عَلَى أَهْلِ مَعْصِيَتِكَ سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ.
فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى الرَّوْحَانِيِّينَ مِنْ مَلَائِكَتِكَ، وَ أَهْلِ الزُّلْفَةِ عِنْدَكَ، وَ حُمَّالِ الْغَيْبِ إِلَى رُسُلِكَ، وَ الْمُؤْتَمَنِينَ عَلَى وَحْيِكَ وَ قَبَائِلِ الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ، وَ أَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ بِتَقْدِيسِكَ، وَ أَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبَاقِ سَمَاوَاتِكَ. وَ الَّذِينَ عَلَى أَرْجَائِهَا إِذَا نَزَلَ الْأَمْرُ بِتَمَامِ وَعْدِكَ وَ خُزَّانِ الْمَطَرِ وَ زَوَاجِرِ السَّحَابِ وَ الَّذِي بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ، وَ إِذَا سَبَحَتْ بِهِ حَفِيفَةُ السَّحَابِ الْتَمَعَتْ صَوَاعِقُ الْبُرُوقِ. وَ مُشَيِّعِي الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ، وَ الْقُوَّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرِّيَاحِ، وَ الْمُوَكَّلِينَ بِالْجِبَالِ فَلَا تَزُولُ وَ الَّذِينَ عَرَّفْتَهُمْ مَثَاقِيلَ الْمِيَاهِ، وَ كَيْلَ مَا تَحْوِيهِ لَوَاعِجُ الْأَمْطَارِ وَ عَوَالِجُهَا وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ بِمَكْرُوهِ مَا يَنْزِلُ مِنَ الْبَلَاءِ وَ مَحْبُوبِ الرَّخَاءِ وَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ، وَ الْحَفَظَةِ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ، وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ، وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ، وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ، وَ الطَّائِفِينَ بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ، وَ مَالِكٍ، وَ الْخَزَنَةِ، وَ رِضْوَانَ، وَ سَدَنَةِ الْجِنَانِ. وَ الَّذِينَ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ، وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ وَ الزَّبَانِيَةِ الَّذِينَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ابْتَدَرُوهُ سِرَاعاً، وَ لَمْ يُنْظِرُوهُ. وَ مَنْ أَوْهَمْنَا ذِكْرَهُ، وَ لَمْ نَعْلَمْ مَكَانَهُ مِنْكَ، و بِأَيِّ أَمْرٍ وَكَّلْتَهُ. وَ سُكَّانِ الْهَوَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ وَ مَنْ مِنْهُمْ عَلَى الْخَلْقِ فَصَلِّ عَلَيْهِمْ يَومَ يَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَ شَهِيدٌ وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ صَلَاةً تَزِيدُهُمْ كَرَامَةً عَلَى كَرَامَتِهِمْ وَ طَهَارَةً عَلَى طَهَارَتِهِمْ اللَّهُمَّ وَ إِذَا صَلَّيْتَ عَلَى مَلَائِكَتِكَ وَ رُسُلِكَ وَ بَلَّغْتَهُمْ صَلَاتَنَا عَلَيْهِمْ فَصَلِّ عَلَيْنَا بِمَا فَتَحْتَ لَنَا مِنْ حُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِمْ، إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ.
[شمارة ثبت: (1500) منبع: المسائل الإنترنتية]


سوال:
باعرض سلام و تشکر بخاطر پاسخ مبسوط و کاملتان ، یک سوال دیگر که در رابطه با ماه مبارک رمضان برای اینجانب مطرح میباشد این است که آیا این درست است که در ماه مبارک رمضان تمام شیاطین در غل و زنجیر هستند ؟ با تشکر

جواب:
عليك السلام
بله نص صريح احاديث شريفه مي باشد

البته اين امر منافاتي با فعال بودن
نفس اماره خود شخص
و يا عادت او بر غفلت و معصيت
و يا تاثير رفيق ناباب ندارد
كه با هر يك از اين موارد شخص بي شيطان؛ سراغ معصيت برود
اعاذنا الله من جميع ذلك

و اين موارد را ديكر خود شخص بايد مراقبت كند با كمك خداوند
نمي شود كسي دستي خودش سم بخورد و بكويد جرا مسموم شدم

خداوند همه مان را حفظ كند
و توفيق و تاييد الهي بر حفظ قلب و جوارح از غفلت جه برسد به معاصي؛ عطايمان فرمايد

[شمارة ثبت: (1501) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » شنبه جولاي 26, 2014 12:29 am

سوال:
سلام علیک
با دعا برای توفیقات بیشتر برای شما .
در رابطه با فطریه سوال می شود کسانی که سید امی هستند فطریه شان را می شود به سادات نیازمندی که از پدر سید هستند پرداخت نمود?

جواب:
عليك السلام
بله مي توان زكات فطره سادات مادري را به سادات بدري داد.
[شماره ثبت: (1512) منبع: المسائل الإصفهانية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه آگوست 05, 2014 7:21 pm

سؤال:
آيا در زمان حيات والدين از حقوق واجبه آنها مانند نماز و روزه و...كه خود آنها قادر به انجام آن هستند؛ و يا اعلام مي دارند به دلايلى قادر نيستند (به علت بيماري يا...) آيا در قضاي آنها، چيزي برگردن فرزند ارشد و يا ساير اولاد ايشان هست؟ يا خير؟ لطفا توضيح كامل بفرماييد؟

جواب:
هر كسي تا نمرده است و به حالت اغماء نرفته؛ توانايي انجام نماز خودش را اداء و قضاء دارد؛ ولذا به عهده ديگري نيست، بلكه كسي (حتى فرزند ارشد) نمي تواند از طرف او بجاي آورد، روزه هم در صورتي در زمان توانايي قضا شده؛ و معذور نبوده؛ و هيچ وقت قضاي آنرا توانا نبوده، بايد خودش براى قضايش كسي را استيجار نمايد، و اگر ناتوان بوده كفاره اش به عهده خود اوست، و اگر بميرد و به عهده اش چيزي از اين موارد باشد؛ تأديه آنها را از اصل ماترك او صرف مي كنند، و آنچه بر فرزند ارشد است؛ فقط قضاي نماز و روزه فوت شده در مرض وفات است. [شمارة ثبت: (1520) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

Re: غرفه باسخ به مسائل معارف الهي بازديدكنندكان

پستتوسط pejuhesh232 » سه شنبه آگوست 05, 2014 7:23 pm

سؤال:
در احاديث از رسول اكرم صلی الله علیه واله آمده است كه فرموده اند (به مضمون) : اگر مشكل نبود (براي امتم) نماز عشا را تا نيمه شب به تاخير مي انداختم؟ الحال آيا نماز عشا را تاخير بياندازيم خوب است يا خير؟

جواب:
اولا: هيچ وقت كلام معصوم علیه السلام را بدون مأخذ؛ و از السنه عوام نقل نكنيد، ثانيا: سؤال درباره احاديث شريفه را با ذكر دقيق متن اصلي آن بپرسيد، ثالثا: آنچه در احاديث شريفه رسيده است: استحباب تأخير آن تا ربع و ثلث شب است، و تأخير بيش از آن بيرون فضيلت است؛ و به تضييع نزديك مي شود، اما نيمه شب كه ديگر وقت اداء (بي تضييع) نيست؛ و داخل در وقت تضييع نماز است. [شمارة ثبت: (1519) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

وام بانكي

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه سپتامبر 09, 2014 3:32 pm

سؤال:
سلام علیک. خدمت شما سوالی در مورد وام گرفتن داشتم.
شخصی پولی در بانک پس انداز کرده و از امتیاز پول خود به دیگران وام می دهد و از پولی که داده شده 12٪ خودش می گیرد و 2٪ هم قرض الحسنه می گیرد .
10 میلیون را 5/1 میلیون امتیاز میگیرد و 20 میلیون را 5 میلیون 400 هزار تومان میگیرد .
ما هم برای گرفتن یه وسیله نقلیه به پول نیاز داریم می خواستیم بدانیم که آیا با این شرایط تعین شده گرفتن وام اشکالی دارد یا خیر ؟

جواب:

عليك السلام

* نظير اين سؤالات قبلا برسيده شده و باسخ داده ايم مي توانيد در اين غرفه و تالارها باسخ بركزيده آنها را مطالعه كنيد

* يك نكرش غلط در ذهن عامه وجود دارد كه ناشي از بي دقتي و عادت طولاني مدت با مؤسسات مالي ربوي است
و آن اينكه به صورت و واقعيت معامله بانتكي توجه نمي كنند
كه برخي ممكن است حرام و برخي ممكن است حلال باشد
و همه حيز را تبديل به درصد دريافت و برداخت كنند
با اين نكرش سفاح و نكاح يكي است جون هر دو تمتع جنسي است در حاليكه اني دو مقوله نفاوت كلي دارد، يك باك و مشروع و ديكري آلوده و ممنوع است
فلذا به حساب مبلغ مورد تبادل؛ نبايد اكتفا شود

* در صحت و مشروعيت دريافت انواع وامها از بانكها جند جهت بايد ملاحظه و رعايت شود:

1- شروط موضوع وام، از نظر وام دهنده توسط وام كيرنده رعايت شود،
مثلا اكر براى ايجاد شغل و كسب است يا براى تعمير خانه يا تامين مسكن است صرف همان امر واقعا بشود
نه به آن اسم كرفته شود؛ و صرف خريد وسيله نقليه يا لوازم خانكي و يا كار ديكري ولو ضروري بشود

2- همان مقدار ارزشى كه وام كرفته، آنرا در بازبرداخت بس بدهد،
مثلا يك مثقال طلا يا يك كيلو كندم وام كرفته همان مقدار ارزش را بازبرداخت كند
از آنجا كه بول و اسكناس ارزش واقعي نداشته و برحسب قدرت خريد آن و بستوانه آن ارزش دارد،
از اين رو اكر وام به صورت بول است،
بولي كه در وقت وام كرفتن دريافت مي كند بايد در وقت بازبرداخت همان ارزش را داشته باشد تا بريئ الذمه شود،
فلذا در بلادي كه مبتلا به تورم هستند و سالانه بقدر درصد تورم از ارزش بول آنها كاسته مي شود،
بايد اين جهت را در بازبرداخت ملاحظه كنند،
و شخص وام دهنده بول بازبرداختي را راضي بوده و او را برئ الذمه كند،
ازين رو اكر درصد افزوده شده در هنكام بازبرداخت بيشتر از مقدار كاسته شده از ارزش بول (درصد تورم) نباشد،
دادن و كرفتن آن؛ زيادتر دادن و ربا نبوده
بلكه به اندازه بازبرداخت كردن است،
و براى جزئيات بقيه هم يكديكر را بريئ الذمه كنند كافي است.

3- جون اين وامها در قالب عقود شرعي كه در قرارداد و فرم بانكي مندرج است انجام مي شود؛
فلذا بايد اين عقود واقعا اجرا شود و صوري نباشد [شمارة ثبت: (1521) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حضور در رواق دار الحجة حرم رضوی عليه السلام

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:04 pm

سؤال:
اگر خانمی عذری داشته باشد آيا می تواند هر روز به رواق دار الحجه مشهد رضوى (كه نزديكترين محل به قبر شريف است) برود یا نه؟

جواب:
جون مرقد شريف در بقعه مستقلي جدا و از نظر بنهان است؛ و اين رواق هم بسيار وسيع است و داراي قسمتهايي است كه كنار و دور بوده و حتى ديوار بقعه مرقد هم رؤيت نمي شود، فلذا اين قسمتها مي تواند بحكم ساير رواقهاى حرم بوده و براى حضور غير طاهر محذور نباشد
اما از طرفي جون بقعه مرقد هميشه بسته بوده؛ و كل اين بقعه به منزله ضريح بوده؛ و اصلا براى همين در انجا اجتماع مي شود؛ كه نزديك به قبر شريف است؛ نه اينكه رواق مستقل يا مجاور است، فلذا نمي تواند شرط طهارت در رواق دار الحجه كلا ملغا باشد؛ فلذا در ان نواحي نزديك ديوار بقعه مرقد كه آن ديوار رؤيت مي شود؛ شرط طهارت را حتما رعايت كنند،
و حضور در قسمتهايي كه كنار و دور بوده؛ و حتى ديوار بقعه مرقد هم رؤيت نمي شود؛ جه بسا براى فاقد طهارت (در فرض سؤال) با رعايت نظافت و تطهير و وضو منعي نداشته باشد،
اما بجهت يك ساختمان يكبارجه بودن رواق دارالحجه؛ بهتر است كه افراد مذكور از رواقهاى قسمت بالا كه هم جداى از حرم است؛ و هم ضريح بيداست استفاده كنند،
البته كسي كه در طول ايام اقامت ؛عدم طهارتش استمرار داشته؛ مي تواند روز اخر حركت يكبار به داخل حرم و يا رواق دارالحجة و نزديك ديوار بقعه مرقد مشرف شود؛ بشرط تنظيف و تطهير و انجام غسل و وضو؛ و زيارت را فورا انجام دهد، و هر وقت احساس فقدان طهارت ناشي از تطهير نمود؛ فورا از حرم بيرون بيايد. [شماره ثبت: (1559) منبع: المسائل الإصفهانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تفاوت رواقها در حكم حضور شخص فاقد طهارت

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:07 pm

سؤال:
در جوابيه هاى قبلي در موضوعي شبيه اين آمده است كه رواقها هاى متصل به حرم تا جايي كه ضريح بيداست جزو منطقه محذور و مشروط به طهارت است، در جوابيه رواق دارالحجه (رضوى) مرقوم نموده ايد كه براى زيارت شخص حائض مي تواند به رواقهايي كه ضريح بيداست برود، موضوع جطوري است؟ موضوعش مختلف است؟

جواب:
آنكه در جوابيه هاى قبلي (891) كفته شده تا آنجا كه ضريح بيداست؛
درباره فضاهاي الحاقي و وسيع شده حرم است كه ولو قبلا جدا بوده اما الان به حرم ملحق شده بس تا انجا كه ضريح بيداست جزو محيط داخل حرم است
مثل رواق بالاسر مبارك در قسمت مردان (مسجد بالاسر و رواق دار الإخلاص)، و رواق بشت سر مبارك در قسمت بانوان كه عنوان و نام و تابلو رواق مستقل (دار الفيض) دارد اما الان جزو فضاي افزوده شده حرم است و دربي بين ان و حرم ندارد، يا رواق بشت بالاسر مبارك (دار الشكر) در قسمت زنانه، كه ولو ضريح در آن بيدا نيست اما جزو حرم و حضور در آن مشروط به طهارت است.
اما اكر ان رواقهاى بالايي كه واقعا مستقل است و با دربهاىي به حرم متصل مي شود، كه از آن ضريح بيداست حضور در اين رواقها اشكالي ندارد، مثل رواق بائين باى مبارك در قسمت زنان (دار السعادة)، و بيدا بودن ضريح در وقت باز بودن درب؛ سبب نمي شود كه جزو حرم باشد.
اين موضوع بيدا بودن ضريح از منفذ دربها ووو در برخي مشاهد مي تواند حتى تا بيرون صحن و داخل خيابان هم ادامه داشته باشد؛
مثل حرم حيدري عليه السلام اما سبب نمي شود داخل خيابان جزو منطقه محذور براى فاقد طهارت قرار كيرد.
درباره رواقهاى بيش روي مبارك (دار الحفاظ) در قسمت مردان، و رواق بائين باي مبارك (حاتم خاني) در قسمت زنان؛ اكر جه مستقل هستند، اما بجهت برداشتن ديوارهاى اتصال آن با حرم شريف، (هرجند دربهايي جايكزين شده) به حكم حرم انور بوده و مشروط به طهارت است. [شماره ثبت: (1560) منبع: المسائل الإصفهانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

مراقبت بر طهارت در زيارت

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:08 pm

سؤال:
درباره زيارت اضطراري حائض (يكبار)، و نيز كل اوقات عادت در رواقهاي حرم، جزو شروط "مراقبت بر طهارت" ذكر شده، مي خواستم ببينم جطوري بدانيم رعايت شده است يا نشده است،

جواب:
1- درباره زيارت اضطراري داخل حرم براى كسي كه در كل ايام اقامت باك نبوده و قبل بركشتن مجاز است يكبار بارعايت شروط مشرف شود و زيارت كند، و نيز براى زيارت كل اوقات عادت در رواقهاي حرم، مى تواند هر بار مشرف شود و زيارت كند، اما بار عايت شروط و جهاتي.
2- شروط و جهات لازم المراعات: با تنظيف و تطهير و انجام غسل (براى اضطراري) و وضو (براى بقيه موارد در ايام عادت) و رعايت اعتصام و مراقبت بر حفظ طهارت بقدر آن مشرف شده و زيارت كند،
3- كافي است بعد از تنظيف و تطهير و انجام غسل (براى اضطراري) و وضو (براى بقيه موارد در ايام عادت)، رعايت اعتصام كند، يعني طورى از وسايل مناسب (مثل پاپاك) استفاده كند كه آثار عادت به بيرون سرايت نكند،
تا وقتي اعتصام او محفوظ و نقض نشده و وضو هم داشته باشد، مي تواند به حضورش ادامه دهد. [شماره ثبت: (1561) منبع: المسائل الإصفهانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

شرايط امام جماعت

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه اکتبر 02, 2014 3:14 pm

سؤال:
شرايط لازم براى امامت جماعت چيست؟

جواب:
تنها عدالت و ظاهر الصلاح بودن شرط در امامت جماعت نيست،
بلكه بنابر نص شريف كلام خازنان وحى عليهم السلام؛ جهات متعددى لازم است كه درباره امام جماعت ملاحظه بشود:
1- شخص مجهول الهوية كه دين و احوال او معلوم نيست نباشد.
2- طيب و پاكى مولد؛ فلذا ولد الزنا نبايد باشد.
3- سفيه نبوده و عاقل باشد.
4- بالغ باشد.
5- مرد باشد.
6- مختون باشد.
7- وابسته به ظلمه و حكام جور و طالب تقرب به آنها نباشد.
8- دنباله رو حق باشد اگرچه سبب ذلت و گرفتاريش باشد، نه اينكه همراهى باطل كند بخاطر عزت دنيوى.
9- حريص به دنيا نباشد.
10- طالب رياست باطله نباشد.
11- براى گفتن اذان و برپا كردن نماز توقع مزد نداشته باشد.
12- بر او حد جارى نشده باشد.
13- گيج و خواب آلود نباشد.
14- مبتلا به (حديث نفس و با خود سخن گفتن و ذهن آشفته و بسيار مشغول) نباشد.
15- داراى صلاحيت اعتقادى باشد: مرتد و منكر هيچيك از احكام مسلمه حلال و حرام و ضروريات نبوده، و بيگانه از فرهنگ و تعاليم دينى نباشد، مؤمن و اهل معرفت بوده و مقصر و غالى نباشد.
16- داراى التزام دينى و عدالت باشد، لاابالى نبوده، و از ارتكاب محرمات و كبائر و تجاهر به فسق و فجور پرهيز داشته باشد.
17- شارب خمر نباشد (ولو مخفيانه).
18- قرائت او صحيح و فصيح باشد، و با وجود قاريتر و فصيحتر، امامت وى ترجيح داشته؛ مگر اينكه از نظر صلاحيت اعتقادى و دانش و فقاهت دينى برترى داشته باشد.
19- شغل امام جماعت؛ بافنده و حجام و دباغ نباشد. مگر در صورت نبود واجد شرايطى غير اينها.
20- عدم اكراه مامومين از اقتداى به او.
21- بر ارتكاب مكروهات نماز عادت نداشته و حتى الإمكان از آن پرهيز كند.
22- اگرچه بسنده كردن امام جماعت بر حداقل شرايط و اعمال لازم براى صحت انجام نماز؛ براى صحت جماعت او كافى است،
اما از التزام به آداب و مستحبات نماز؛ بقدر توانايي خود و مأمومين؛ رويگردان نباشد.

 بجز لزوم وجود شرايط سابق الذكر؛ جهات ديگرى هم هست كه در امامت جماعت حتى الإمكان رعايت مى شود، از جمله:
23- عالم به وظايف و معارف دينى بوده، و هركه داناتر باشد و افقه و اعلم باشد در امامت جماعت اولويت دارد بر غير او، و با حضور او مانع از امامت غير اوست.
24- از نظر تكليف اجراى نماز نسبت به مأمومين، جزو معذورين و كمتر از ايشان نباشد، مثل نماز نشسته خوان در امامت براى نماز ايستاده خوان، يا بسيار مريض و عليل براى افراد سالم، و يا متيمم براى متوضي، مگر در صورت عدم وجود واجد الشرايط، يا ترجيح داشتن از نظر صلاحيت و التزام ديني.
25- مبتلا به عيوب و نقايص بدنى آشكار (مانند كرى يا كورى يا جذام يا برص و يا آثار زخم و ضايعات فاحش در صورت) نباشد، مگر اينكه كسى كه از نظر صلاحيت دينى و صحت قرائت و دانش ديني امتيازى بر شخص واجد شرايط عارى از نقايص بدنى مذكور داشته باشد، يا مامومين نظير خودش مبتلا باشند.
26- بدنش حتى در مواضع غير عورت (از جمله سر) برهنه نباشد.
27- بعد از وجود مراكز تجمع مسلمين و مؤمنين و بلاد و محيطهاى با فرهنگ اسلامى؛ براى هجرت و توطن در آنها ابا نداشته و براى اقامت و توطن در بلاد عارى از تعاليم دينى اصرارى نداشته باشد، و يا بعد از توطن و هجرت به آنها به بلاد عاريه باز نگردد، مگر براى حفظ مسلمين و اهل ايمان و تبليغ دين و ماموريتى در مصلحت مسلمين و يا ضرورت و اضطرار معيشت زندگى، يا امامت مأمومينى نظير خودش.
28- طورى جماعت برگزار و امامت شود، كه صورت جماعت از ابتدا تا انتها حفظ شود، و بخاطر تفاوت وظيفه نماز امام يا مامومين (مسافر يا مقيم؛ و قصر يا تمام بودن) صورت جماعت به هم نريزد، فلذا براى آنها كه شكسته نماز بجا مى آورند كسى كه شكسته نماز مى خواند امامت كند، و براى آنها كه تمام مى خوانند كسى كه تمام نماز مى خواند امامت كند، مگر اينكه امام جماعت (متفاوت التكليف) از نظر التزام دينى و عدالت و ورع و تقوى، يا دانش و فقاهت دينى، و يا صحيحتر و فصيحتر بودن قرائتش امتيازى داشته باشد، كه در اين صورت كسى كه نمازش شكسته است امامت جماعت مامومين مقيم (با تكليف نماز تمام) نموده، اما بعد از سلام در ركعت دوم دست يكي از ماموين واجد شرايط امامت جماعت را گرفته و بجاى خود براى امامت بياورد، تا دو ركعت ديگر با امامت او استمرار يافته و صورت جماعت حفظ شود، و خود وى هم تا فراغت مامومين از جاي نمازش بلند نشود. و در صورت اقتداى ماموم با نماز شكسته در جماعت كسانى كه نمازشان تمام است و امام هم نمازش تمام است، در ركعت دوم سلام مى دهد، اما خوب است كه برخاسته و نماز واجب دو ركعتى ديگرى (ولو قضاء) را با ركعت سوم و چهارم جماعت مقيمين همراهى كند.
29- اولويت صاحب مسجد داراى شرايط بر غير او، مگر او اذن دهد و شخص افضل را به امامت جماعت بخواند.
30- اولويت امام راتب مسجد بر غير او حتى اگر افضل باشد، مگر وى بخواهد.
31- اولويت مالك و صاحب منزل در صورت واجد شرايط بودن؛ بر غير او، مگر به خواست وى باشد.
32- امام جماعت واجد شرايط مسن تر اولويت دارد؛ مگر امام جوانتر در شرايطى همچون صلاحيت و التزام ديني و يا فقاهت يا تلاوت ترجيح داشته باشد.
[شمارة ثبت: (1558) منبع: المسائل اليمانية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

علل خودكشي و وظيفه والدين

پستتوسط aelaa.net » شنبه نوامبر 15, 2014 7:09 pm

سؤال:
سلام علیکم
با عرض معذرت چند سوال از خدمت حضرتعالی داشتم :

1- اگر کسی با خودکشی از دنیا برود بازماندگان او چه کاری برای تخفیف عذاب او می توانند انجام دهند؟

2- در فامیل ما متاسفانه بین جوانان یک بی دینی و تنفر از اوضاع حاضر و میل زیاد به مادیات و ثروت دیده می شود که روزبه روز نیز بدتر می شوند و حتی باعث شد که چند روز پیش پسر عمویم خودکشی کند. با توجه به اینکه این روحیه خودکشی در چند نفر دیگر از افراد فامیل مشاهده شده ما چه کاری می توانیم برای این افراد انجام دهیم؟ اینها حرف ما را هم قبول ندارند و بنده فکر کردم که یک جلسه جوانان در فامیل تشکیل دهیم که فقط خود جوانان از دختر و پسر شرکت کنند و شخصی را برای آنها بیاوریم که ابتدا حرف اینها را بشنود و کم کم به زبان خودشان انها را به راه اورد می خواستم نظر حضرتعالی را در این باره بدانم و لطفا بنده را راهنمایی فرمایید

3- اگر قرار شد شخصی را برای این جلسه اتنخاب کنیم چه ویژگی هایی داشته باشد.

جواب:
عليك السلام

1- اكر شخص مسلمان از دنيا رفته مي شود براي او استغفار و طلب معفرت كرد
اما اكر قبل از مرك منكر خدا و رسول و امام و دين بوده است؛ براى او بر حسب سليقه و رغبت او عمل مي شود و نه استغفار مي كنند و نه طلب مغفرت

2- اين بي دنني ها جند منشا دارد كه در ابتلاي به همه آنها غالب اولياي خانواده هاي مبتلا خودشان مقصر و سهيم هستند
و بدون باور علل كه بطور خلاصه اشاره مي كنم و تصميم جدي براى التزام خودشان و منع انحراف فرزندان؛ كاري نمي شود كرد
اين بيماري خطيري است و در صورت وجود زمييه موارد مشابه؛ بايد بعد از رعايت جهات لازم؛ از مشاوره متخصصان متدين نيز كمك كرفت.

3- خودكشي سه نوع است:
الف: خودكشيهاى عهد عتيق كه ناشي از كم ظرفيتي و سختي شرايط فرد براى قليلي از افراد اتفاق ندرتا مي افتاد.

ب: خودكشيهاى ناشي از رفاه و راحتى و تربيت غيرصحيح كه والدين به اسم محبت فرزند را "نازولي ببه" بار مي اورند،
از كودكي كرفته كه مبادا لحظه اى كريه كند، و همه جيز فراهم باشد، و هر جه تو خواستي ووووو،
وقتي اين بجه نوجوان و با جوان شده و وارد اجتماع مي شود؛ جامعه كه مثل والدين نادان او رفتار نمي كند و به او بكويد هرجه تو بخواهي؛
فلذا هرناخواسته جزيي روزمره براى او يك شكست و ناكامي است؛
و جون كذراندن با مشكل و نحوه عبور از مشكلات ووو به اموخته نشده؛ جند حادثه جزيي مثل نمره نياوردن يا باسخ نه شنيدن از يك دوست يا ترك او يا .... براى او سبب مي شود دنبا را تاريك ديده و خود را در اخر خط ببيند و به خودكشي اقدام كند.

ج: از علل مهم رواج خودكشي تبليغات شيطان برستها به اين عمل ناشايست است؛ كه به عنوان يك هنر و كار خوب انرا ترويج مي كنند.
اكر والدين هم ارتباط خوب با فرزندان داشته و روزانه از ابتداي تولد در ارتباط و كار روي فرزند و تربيتش وقتي بكذارند؛
نه اينكه دنبال از سرواكردن او با اسباب بازي يا فيلم و يا مهد كودك و مدرسه ووو باشند، و مراقبت لازم را بنمايند
در اين قسم از مبتلايان مي بينند كه فرزندشان نحوه اصلاح موي سر را تغيير داده برخي نمادهاى شيطان برستي در حركات و رفتار و وسايل و لباس او بيدا شده و وووو حرفهايي را مي زند وو
مقدماتش را مي ديدند و قبل از ريشه دواندن انحراف انرا برطرف مي كردند

4- فرهنك توجه به ماديات جيز جديدي نيست و امروزه هم قويتر نشده است؛
بلكه امكانات امروزي سبب سرعت رواج هر جيزي است؛ هم معنويات و هم ماديات،
اما اينكه شخص فقط به ماديات توجه دارد؛ مقدماتي دارد كه
خانواده ها آنرا فراهم مي كنند يا در اتفاق افتادن تدريجي ان سهيم و يا مانع نشده و بي تفاوت هستند
فلذا در نتيجه ان هم با عمل ان شريك هستند؛
مكر خانواده هايي كه به اين علل اشنابوده و دنبال معرفت و التزام به وظيفه بوده و براساس آن سعي لازم را كرده باشند، كه در اين صورت غالبا محفوظند
و البته ممكن است بخاطر برخي نارسائيها استثناء مبتلا به نتيجه منفي هم باشند.

5- يكي از ريشه هاى اساسي انحرافات؛ همرنك جامعه رها و ول بودن است
و مسير و روش زندكي خود را از اطراف و رسانه الوده كرفتن است،
در حاليكه شخص اهل معرفت از منبع صحيح معارف الهي لازم خود را بدست اورده و همواره درصدد التزام و عمل روي انهاست؛
و نه تنها به اينكه بقيه جه مي كويند و جه مي كنند و در رسانه الوده شان جه جيزي رواج داشته؛ ندارند
بلكه از انها برهيز مي كنند.

6- اكر شما در يكي از كشورهاى لائيك بسر مي بريد كه الحادي و ضد دين بودن رسانه و تبليغات و نظام اموزشي ان امري بديهي است،
در اين كشورها خانواده هاي فرهيخته بسياري هستند كه اثار مخرب جوامع و حكومتهايشان را شناخته و خودشان شخصا متكفل اموزش و تربيت فرزندانشان هستد،
الان روش هوم اسكولينك (اموزش خانكي) از روشهاي اموزش در اين كشورهاست،
اكر يك غير مسلمان اينقدر بصيرت و انكيزه و عزم و تلاش دارد، يك مؤمن با آن همه تعاليم مكتب وحي جطور بايد باشد؟

اكر شما در يكي از كشورهاى مسلمان نشين اما با سيستم لائيك غربزده يا شرقزده هستيد
كه صرف اينكه مسلمانان در ان اكثريت هستند نبايد خاطر شما را از جهت رسانه و نظام اموزشي ان كشور جمع و راحت كند و نبايد فرزندتان را به امواج الوده رايج بسبريد.

و اكر حتى شما در يك از كشورهاى مسلمان نشين ولو با نشان و شعار اسلامي هستيد؛
نبايد خود را بي مسؤوليت دانسته و فرزندتان را در فضاي رايج ان رها كنيد؛
جه اينكه اكثر اين كشورها از نظر فكري ووو تحت تاثير و سلطه نظام جهاني الحادي هستند
وقتي در يك كشور مثل ايران كه 35 سال است با انقلاب اسلامي بر عليه نظام سلطه الحادي شروع كرده؛ و شبانه روز شعار (مرك بر امريكا و اسرائيل) ان بيشتر از ذكر خدا تكرار مي شود
و امروزه رودروترين كشور با اسراييل و امريكاست، و اميد همه مبارزان با دشمنان اسلام است،
اما با همه اينها مي بينيم
بخاطر عدم بصيرت و ساده لوحي برخي دولتها (ولو مؤمن و معتقد) و منحصر بودن برائت از مشركين انها در بعد سياسي
جه اشتباهات بزركي را به مدت طولاني مرتكب مي شوند و تنها بعد كذشت 35 سال متوجه مي شوند؟
مثل اموزش علوم انساني غربي و الحادي به مدت 35 سال انرا ترويج و تدريس و هزينه كرده اند
و تازه امروزه به فكر بيراهه رفتن افتاده اند، و تازه عمده متوليان هنوز هم توجه نكرده و باور ندارند كه تصحيحي بشود،

و يا با حركت كردن 35 سال در جهت كنترل نسل و اخته كردن مردان ايراني و فاقد رحم نمودن زنان ايراني؛
ان هم با كمك مالي صندووق بين المللي (كشورهاى دشمن از جمله اسرائيل)
و اين همه سال كه علماء تذكر دادند كسي توجهي نكرد،
و متصديان ساده لوخ اين رشته؛ يكبار با خود نكفتند كه اين كشورهاى غربي و اسراييل كه ما را تحريم كرده اند حتى در ضروريات انساني؛ جطور هزينه مليون دلاري مي كنند در جهت كنترل جمعيت ايران؟ به حدي كه جمعيت سير منفي بيدا كرده است،
و الان هم بعد از جهار دهه تبليغات و سير در جهت منافع استكبار جهاني و اسرائيل و عادت كردن به اين رويه اخته سازي؛
تبليغات صحيح به عدم امتناع از افزايش نسل تاثيري ندارد
آيا از اين نمونه ها نبايد عبرت كرفت؟
و زمام دنيا و اخرت خود و خانواده را به جو و رسانه و نظام اموزشي رايج حتى در اين كشورها نسبرد؛
و هر كسي خودش هم تلاش كند و راه و منبع صحيح را بشناسد
و هر موضوعي را براساس ارزشهاى الهي و تعاليم مكتب وحي بدست اورده و اموزش داده و فرزندانش را تربيت كند،
نه اينكه همنيطور جشم بسته؛ انها را به جنين متصديان ضعيفي بسبارد.

7- حلال و طيب با ذكر خدا تهيه و حال خوب مصرف كردن؛
نه اينكه هرجه بيشتر و خوشمزه تر و اسانتر و هرجه در بازار هست مصرف كردن،
و فقط اكر متدين است دنبال اين است كه بهانه اى بيدا كند و بكويد سگ بز است ان شاء الله،
و يا مجوزي براى حلال كردنش از هرجا بيدا كند، كه مهم مصرف كردن و مطابق ميل رفتار كردن است.
اين رويه باطل بوده و بجز اسيبهاى سلامتي جسمي؛ به روان و ايمان شخص هم لطمه مي زند،
وقتي به او مي كويند و خودش هم در رسانه مي بيند كه مثلا
كشتار بازار داخلي مسلمان جقدر بي التزام هستند در ذبح و جدا كردن اجزاي احرام؛
انوقت جطور كوشت وارداتي منجمد كشور غير مسلمان را توقع دارد كه طبق قرار داد عمل كند؟
نوار بسم الله احتمالا روشن باشد؟ و رو به قبله شايد باشد و نحوه بريدن ووو ملتزم باشد؟ و كوشتهاى كشتار خودشان غيرشرعي كه ميته است را به اسم ذبح اسلامي بار نزند؟
و يا در كشتار صنعتي مرغ داخلي وقتي ذبح صحيح در خيلي موارد انجام نمي كيرد و رويه شايع مخلوط كردن مرغهاى مرده در حال انتقال به كشتاركاه را جشم بر هم مي كذارد؟
ديكر مرغ منجمد وارداتي خارجيش جطور بايد باشد؟
و يا سوسيس و كالباس با اجزاي الوده و بست و غيرحلال وووو؟
و يا مصرف ماهيهاى بي فلس و كوسه ووو؟
يا زلاتين حيواني وارداتي غيرحلال كه در شيريني و دارو و خوراكي ووو زده مي شود؟
و يا خوراك دام كه بودر خون و اجزاي حيواني به انها مي دهند
و يا در شير محصول دامداريهاى صنعتي بجز هورمون و داروهاى شيميايي و انتي بيتويكها؛ جرك و خون فراوان است
ولي بخاطر تببلي و عدم كنترل شكم تا تحقيق و تهيه لبنيات و كوشت حلال؛ انجه در بازار است را مصرف مي كند
و منتهاي تلاش او يك مجوزي از جايي بيدا كردن است نه اطمينان از باك و حلال بودن مواد مصرفي؟

جطور مي خواهد با اينكه مصرف غذا در فضاي خوب بركزار نمي شود؛ حال و رويكرد خوب از ان بدست ايد؟
و زن خانه مي خواهد تمام حالات بد و نارضياتيهاي خودش از زندكي از ديرامدن يا نبودن جيزي يا نافرماني فرزندان را سر سفره مطرح كند؟
و يا مرد خانه حسابرسي امور خانه و يا مشكلات شغليش را سر سفره مطرح كند،
و نمي توانند صبر كنند يك لقمه خوش از كلوي افراد بايين برود بعد جنجالش را ببا كنند،
كه با اين رويكردها غذاي طيب را تبديل به جرك و خون كند تا بايين برود،
و يا با حال بد و روي بي ميلي غذايي درست كند،
يا باديدن فيلم و اخبار تلويزيون حاوي كشتار و ترور و صحنه قتل ووو ببيند وقت ناهار خوردن
جطور اين خوراك نتيجه و حال خوب بدهد.

8- و يا اينكه براى او مهم اين باشد كه محل سكونتي و يا بولي هر طور شده بدست اورد
حالا ملك غصبي و مصادره اى باشد و يا بول از راه غير صحيح باشد برايش مهم نباشد

9- عادت به ديدن فيلمهاي داراي صحنه جنايت و بازي با نرم افزاريهايي كه كشتار بيشتر سبب اوردن امتياز بيشتر است؛
جرا بايد حال منفي از جمله خودكشي ببار نياورد

10- اكر براى والدين فقط مهمترين جيز رفتن به مهدكودك و مدرسه باشد؛ اما حالا در ان فضا جقدر الوده مي شود مهم نباشد
بقدري كه بازدارنده والدين باشد؛ دوست او كيست سركرميهايش جيست و شيوه زندكي خانواده اّنها جكونه است؟
اينها هم متافذ تاثير روي فرزند است و نمي شود نتايج انحراف ريشه دوانيده جندين ساله را با يك جلسه هفتكي جبران كرد

11- والديني كه خود معترف است كه فرزندان منحرفند... بي دين شده اند... نه تنها هيج التزامي به دين و ارزشهاى نوراني ندارند... بلكه بسيار دور و حتى بعضا دشمن انند؛
جطور راه حلش را شنيدن حرفهاى انها مي داند؛ مثل اينكه شايد اننها هم حرفي داشته باشند،
زبير بسرعمه حضرت مولاعلي بود و سالها در كنار بيامبر خدمت كرده بود، و جزو جند نفر امتناع كننده از بيعت با غاصبان خلافت بود و اينقدر نزديك بود كه در دفن مخفيانه حضرت زهرا حضور داشت؛ اما بخاطر تحت تاثير بودن از فرزند عاقبتش همان شد كه همه مي دانيد جهنم.
كاهي والدين با اينكه مي دانند فرزند منحرف شده اما بخاطر ضعف اراده تحت تاثير فرزند بوده و كانه او را توجيه مي كنند.
هر كسي صلاحيت كار مشاوره اي روي جنين افرادي را داشته باشد
روش مناسب را بر حسب هر فرد هم مي داند
مهم اين است كه والدين او را مي خواهند براى كمك و مديريت تلاش خودشان يا براى تلاش بجاي خودشان
اكر براى بجاى خودشان باشد؛ مي خواهند خيلي اميدوار نباشند

12- و بالاترين علت انحراف؛ نظام سلطه منحرف و ضد دين است؛ جه در سطح بين المللي و جه منطقه اى و يا حتى بعضي جاها محلي؛
شخصي امد خدمت حضرت امام كاظم عليه السلام و عرض كرد فرزندم نماز نمي خواند؛ حضرت فرمود علتش حكومت فاسد و ظالم هارون است؛ اكر ان صحيح بود فرزند تو هم صحيح بود،
البته وقتي اين عامل بيشتر مؤثر است كه ان خانواده تحت تاثير ان نظام سلطه بوده و در جان و دل و رفتارشان از او تبري و فاصله نداشته باشند.

13- اولين شرط نتيجه بخشي هركونه اقدام اين است كه
والدين به نكات فوق از جان و دل معتقد بوده و با تمام وجود حاضر باشند وقت و هزينه بكذارند،
همانطور كه اكر بزشك مي كفت فرزندشان به سرطان مبتلاست؛
حاضر بودند هزينه جندين مليوني را با هر نحوي شده قرض كنند حتى با فروختن زندكيشان؛ و برنامه درماني نيم بند رايج با همه رايجها و ناكاميهايش را اجرا كنند؛
باى اين كار هم همان عزم را داشته و همان مايه را بكذارند
نه اينكه باور حقيقي نداشته؛ و با يك جلسه مجاني هفتكي بخواهند كسي برايشان معجزه كند
بدون يك برنامه التزام خانوادكي در تمام زندكي و خانواده؛ نه يك برنامه بيروني يكساعته مجاني
كار به نتيجه موفق نمي رسد

14- البته اصل نتيجه بخشي و عاقبت امور بدست خداوند است
و دعا و تضرع و توسل همراه با توكل و عقيده و برنامه صحيح و بذل و تلاش با تمام وجود سبب نتيجه موفق است باذن الله تعالى. [شمارة ثبت: (1522) منبع: المسائل الإنترنتية]

محفوظ و موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نکات زیارت پیاده اربعین

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 07, 2014 8:00 am

سؤال:

هو الله العلى الأعلى

السلام على ابي عبدالله الحسين الشهيد و اهل بيته و اصحابه

سلام عليكم و رحمة الله و بركاته و تحياته

با آرزوى توفيق و سلامتى براي شما عزيز بزرگوار،

با عنايت و مهلت مولا صاحب الزمان (منه السلام) توفيق شده است كه در اين ايام با بركت؛ سفر زيارت نصيب شود، و با دوستان فرداشب عازم زيارت عتبات عاليات بشويم، و اين زيارت هاى شريفه را به نيابت شما بزرگوار نيت كرده ام انجام دهم، باشد كه مورد مقبول درگاه مولا صاحب الأمر (منه السلام) بيافتد، و مهمترين حاجتم (فرج مولا صاحب العصر منه السلام و فرج محبين ايشان و ... الى آخر) به بركت اين ايام محقق شود، و همه ما توفيق و سعادت بهره مندى در اين حاجت مهم را داشته باشيم، جهت هرچه بيشتر بهره بردن و كسب فيض و نورانيت در اين سفر، براى همه دوستان و اين حقير سراپا تقصير؛ از شما عزيز بزرگوار عاجزانه التماس دعاى خير دارم.

در سفر تشرف پياده براى زيارت (از نجف تا كربلا) بهترين ذكر براى مؤمن چه چيز است؟ كه زبان و جان و دل را به آن مشغول كنيم؟ هرچند دعا و ادعيه و ذكر هاى زيادى هست، اما مي خواستم بپرسم؛ حضرتعالى چه چيز را سفارش مي فرماييد؟ از بذل محبت و توجه شما عزيز بزرگوار كمال تشكر و قدردانى را دارم، در پناه حضرت مولا منه السلام باشيد، ان شاء الله، التماس دعا.



جواب:

عليك السلام

1- از نيت خير شما؛ و نيابت تان در طاعات و زيارات متشكرم، خداوند دعاهاى خير شما را براى همه اهل حق مستجاب فرمايد.

2- اصل نيابت از طرف حضرت صاحب الأمر علیه السلام باشد، و نيت براي اين نيابت؛ را از طرف فقير يا هر كه دوست داريد قرار دهيد.

3- سفر كلّا زحمت دارد، چه برسد در فصل سرما، چه برسد در مملكتى مثل ايران با كمبود امكانات و خدمات؛ و مشكلات در عبور مرز، و افراد ضعيف روحيه؛ و سودجويي برخي رانندگان؛ و...، و آنطرف هم در عراق مشكلات ناامني؛ و ترافيك جمعيت؛ هرچند خدمتگزاران با سخاوت و احسان هم بسيار است، فلذا كساني كه به اين سفر مي روند؛ بايد شرح اين مشكلات را قبلا بدانند، و خودشان را نيز براى سفرى با انواع زحمتها مهيا كرده؛ و آمادگي مواجه شدن با آنها را داشته باشند، و قلبا از تحمل اين مشكلات در راه سفر زيارت لذت ببرند، نه اينكه ناراحت بشوند؛ چه برسد به شِكوه و نارضايتي زباني و.... كه سبب از بين رفتن اجر مى شود.

4- مهمترين نكته و عمل و طاعت در سفر زيارت؛ مراقبت بر احوال خود و همسفران است، فلذا مراقبت كنيد تا ذهنا و خيالا و قلبا محفوظ باشيد؛ از ناراحت شدن و اعتراض و شكوه و چرا ... و اگر... و شايد... و هر گونه نارضايتي؛ ... ان شاء الله.

5- همچنين خدمت به زوار؛ و خصوصا همسفران؛ از هر طاعتي بيشتر ترجيح دارد، و نيز هر خدمتي كه در اين جهت كمك كند؛ تا اينكه خود و همسفرانتان هرچه بهتر بتوانيد چنين مراقبتي را داشته؛ و آسوده تر سفر كرده، و از تشرف پياده به زيارت؛ بيشتر بهره ببريد. و همينطور مداومت بر ذكر خداوند، و ساير اعمال و طاعات (از تلاوات و زيارات و ادعيه و نمازها)؛ كه بر حسب شرايط و ميسور بودن براى زائر مى باشد، و شرحش در كتابهاى: آيين زيارت و مناسك ديدار حق؛ و زيارت عاشوراء تامه؛ و ساير كتب منتشره در اين زمينه؛ آمده است. [شمارة ثبت: (1523) منبع: المسائل الإنترنتية]

همگي محفوظ و موفق باشيد
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

پیاده به زیارت در اربعین

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه دسامبر 07, 2014 8:10 am

سؤال:
فضيلت زيارت حضرت امام حسين علیه السلام در اربعين كه معلوم است، فضيلت زيارت پياده هم كه معين است، آيا خصوصيت دارد زيارت پياده اربعين حسيني علیه السلام؟ آيا مى شود پياده رفتن براى زيارت حضرت امام حسين علیه السلام را در وقتي ديگر بجاى آورد؟ به عذرهايي مثل شلوغي بسيارى جمعيت و يا فصل سرما و ناتواني شخص و معذور بودن از جهت تامين مرخصي شغلي وو....


جواب:

1- در كلام خازنان وحي علیهم السلام براى زيارت اربعين حسيني علیه السلام بطور خاص توصيه به تشرف به صورت پياده نشده است.

2- مستند تشرف پياده در اربعين حسيني علیه السلام؛ فضيلت زيارت حضرتش در اين موسم و عموم فضيلت تشرف پياده براى زيارت حضرات معصومين علیهم السلام بخصوص حضرتش مي باشد.

3- تشرف پياده براى زيارت؛ محدود به يكي از حضرات معصومين علیهم السلام يا موسم زيارتي خاصي نمي باشد، ولذاست كه مي بينيم شيعيان عراق و كشورهاى عربي و نيز هند و پاكستان و افغانستان؛ در اوقات مختلف سال و براى زيارت ساير معصومين علیهم السلام (مثل حضرت امام رضا علیه السلام) نيز مشرف مي شوند، در عراق بخصوص سالي هفت هشت بار مردم به زيارت پياده حضرات معصومين علیهم السلام مشرف مي شوند (عاشوراء و اربعين و نيمه شعبان به سوى كربلا، و در وفات ولادت پيامبر صلی الله علیه وآله و نيز ولادت مولا علي علیه السلام و غديرخم و ولادت امام حسين علیه السلام به سمت نجف، و در ايام زيارتي امامين جوادين به سوي كاظمين علیهماالسلام، و در ايام زيارتي امام رضا علیه السلام به سوي مشهد، و در ايام زيارتي امامين عسكريين علیهما السلام به سوي سامراء).

4- و اما اينكه تشرف پياده در زيارت اربعين بيشتر از همه متداول بوده و شهرت داشته و رسانه اي شده است، بخاطر عموميت بيشتر اين موسم در عراق است، و به دليل مركزيت عراق و عتبات مقدسه در الگودهي به شيعيان ساير كشورهاى جهان؛ سبب شده است تا اين امر بطور كلي مورد توجه و اقبال همه شيعيان جهان قرار گيرد، و نيتجتا تا به امروز؛ فراتر از 22 مليون نفر هرساله به زيارت پياده اربعين حسيني علیه السلام مشرف مي شوند. عليرغم وضعيت حاد و بسيار خطير امنيتي عراق كه شركت در آن را به نوعي مواسات مخاطره آميز و جانبازي در راه معرفت الهي تبديل نموده است.

5- دلايل عموميت و رواج بيشتر تشرف پياده در موسم اربعين حسيني علیه السلام ميان شيعيان عراق چند جهت است:

الف: از روي مواسات: با حضرت امام حسين علیه السلام و خاندان و ياران در واقعه عاشورا و بعد آن؛ از سيلي ها و زخمها و زنجيرها و ضربتها و..؛ كه با اعمالى مانند خود مضروب نمودن در سينه زني و زنجير زني؛ و خود مجروح نمودن با شمشيرزنى و سنگ به سينه زني؛ انجام مي شود.

و چون در سفر اربعين به كربلا حضرات خاندان اهل بيت حسيني علیهم السلام حضور داشته اند، و مصائبي كه در آغاز سفر و در راه اسارت كوفه و شام كشيده اند؛ فلذا شيعيان از روي مواسات با حضرت زينب سلام الله علیها و ساير اهل بيت علیهم السلام؛ و براى همه رنجهاي اين سفر از پياده رويها و زحمتهاي ديگر آن؛ با تشرف پياده براى زيارت اربعين؛ با ايشان مواسات مي نمايند.

ب: در دوران صدام لعين؛ افزون بر محدوديتها و ممانعتهاي مختلف براى هر نوع عزاداري حسيني علیه السلام و اعدامها و زنداني نمودنها و آزار و شكنجه ها وو..، در سال 1397 هـ.ق با انتشار نيروها و تانكها و خودروههاى نظامي؛ راه كربلا را بستند و زائران را شهيد و مجروح نمودند، و عليرغم اين ممانعتها؛ مردم عراق هر طور بود از راههاي فرعي و بطور مخفي خود را براى زيارت اربعين حسيني علیه السلام به كربلا رساندند، و اين روش تا زمان سقوط صدام ادامه داشت، اين واقعه و اصرار و التزام پيوسته مردم عراق؛ سبب شد كه تشرف پياده براى زيارت در اين موسم اهميت خاصي پيدا كرده، و اين امر بعد از سقوط صدام ملعون (كه موانع برطرف شده بود) با وسعت بسياري برگزار شده، و تا كنون استمرار روزافزون داشته است.

ج: وسعت شركت شيعيان در تشرف پياده زيارت اربعين؛ سبب بيشتر رسانه اي شدن اين امر گرديده؛ و انعكاس وسيع جهاني آن موجب آشنايي و معرفت مردم بسيارى شده و بر شهرت و رواج آن افزوده است.

د: هميشه مردم عراق و روستاها و شهرها و قبايل و عشاير مسير زوار كربلا از شمال و جنوب عراق؛ در طول مسير حدودا هزار كيلومتري هر طرف؛ با برپايي مضيف و ميهمانخانه و يا نشستن سر راه زوار؛ و پذيرايي هر كسي بر حسب وسع خودش؛ (از سفره هاي اشرافي رؤساي قبايل گرفته؛ تا اطعام ساير مردم با غذاي مطبوخ و يا توزيع رطب و خرما و جاي و ميوه و آب و ديگر خدمات از استراحتگاه و درمان و ماساژ و تعمير و تامين لباس و كفش و انواع امدادها و خدمات) همواره زوار پياده حضرات علیهم السلام را پذيرايي؛ و بدين نحو مواسات مالي نيز نموده اند، كه برحسب آخرين آمار؛ در سال گذشته سه مليون مضيف و محل پذيرايي؛ در مسير جاده هاى منتهي به كربلا از هر سوي عراق؛ و سيصد هزار مضيف در منطقه كربلاي قديم و جديد؛ مشغول خدمت بوده اند، و هزينه بذل شده از سوي اهل حق در راه پذيرايي زوار؛ فزونتر از پنج مليارد دلار (پانزده هزار مليارد تومان) بوده است، فلذا به قدر وسعت و رونق بيشتر موسم اربعين؛ اين خدمات و احسانها نيز وسعت و فزوني داشته؛ و سبب شده تا فزوني و كثرت تداركات و مراكز پذيرايي و امداد؛ موجب پيوسته شدن مراكز پذيرايي و خدمات به زوار در طول مسير گرديده، و نتيجتا امكان شركت جمعيت بيشتري در اين موسم شود.

هـ: افزوني فراتر از 20 مليوني زائران پياده اربعين حسيني علیه السلام؛ و انعكاس جهاني اين موضوع در سالهاي اخير؛ سبب شده تا در جهت توجه به اين موضوع؛ تاثير تبليغي مضاعفي بر روي افكار عمومي جهان داشته؛ و موجب رساندن پيام اهل حق به جهانيان؛ و هدايت بسياري از مردم در سرتاسر جهان؛ و نيز تقويت عزم و جديت بيشتر شيعيان در اين امر گردد، اين موضوع سبب شده است تا تشرف پياده به زيارت در موسم اربعين؛ جنبه خاصي پيدا كرده، و بر اين اساس نسبت به التزام بر آن؛ بسياري تاكيد داشته باشند. ازين رو اقبال به سفر پياده اربعين؛ در ميان مردم جهان نيز بيشتر گردد.

6- با همه اين تفاصيل؛ و ضمن تاكيد بر ويژگي خاص موسم اربعين براى تشرف پياده به زيارت؛ اما بايد معلوم باشد كه شركت در برنامه زيارت پياده؛ محدود به اين موسم نبوده؛ ولذا زيارت پياده در ساير مواسم زيارتي؛ نه تنها هيچ منعي نداشته؛ بلكه مى توان بخاطر عذري (مانند ضعف بنيه و مزاج و مصادف شدن موسم زيارتي اربعين با ايام سرما و برف و باران) يا حتى بدون عذر نيز؛ در موسم ديگري از ايام زيارتي سال؛ در زيارت پياده شركت كنند. فلذا اگرچه تحمل مشقتهاي سفر مانند سرما و بيماري جزو آداب سفر زيارت بوده؛ و فضيلت عظيم و فراوانى دارد، اما از آنجا كه برخي از مردم (مانند بيماران و يا افراد حساس به سرما و كهنسالان يا بانوان يا خردسالان) بخاطر ضعف مزاج در اين شرايط آسيب ديده؛ بطوريكه يا بي طاقت شده و يا توان حفظ حال مناسب اين سفر در ايشان ضعيف گرديده؛ و يا توفيق بهره شان از زيارت كم شود، فلذا اين افراد مي توانند برنامه تشرف پياده به زيارت را در يك موسم زيارتي ديگر؛ اما در فصل غيرسرما و باران و برف؛ برنامه ريزي كنند.

7- نكته مهم ديگري كه در اين موضوع بايد توجه بشود آنست كه: اگرچه زيارت حضرات علیهم السلام در هر زماني شايسته بوده و فضيلت دارد؛ اما مواسم زيارتي كه در تعاليم مكتب وحي تاكيد شده است؛ اولويت دارد، فلذا زائران مشاهد مشرفه اين نكته را توجه داشته؛ و در برنامه ريزي هايشان سعي كنند كه در مواسم زيارتي خاص مشاهد؛ مشرف شوند، از شب جمعه و اوقات حج و عمره گرفته تا نيمه شعبان و ليالي قدر و عاشوراء و اربعين و ميلاد نبوي صلی الله علیه و اله و ساير ايامي كه بخصوص زيارت همه حضرات علیهم السلام يا يكي از ايشان توصيه شده است.


در خاتمه: خودم و همه زائران را به مواظبت بر آداب اين سفر معنوي و مواسات نورانى توصيه مى كنم:

الف: سعي بر افزوني و توسعه و تعمق در معرفت الهي (كه با حق معرفت حضرات معصومين علیهم السلام محقق است) داشته باشند.

ب: مراقبت بر اداى فرائض يوميه در اول اوقات آنها؛ و نيز ساير واجبات و پرهيز از محرمات بنمايند.

ج: بر منع تاثير خستگي و مشكلات سفر از كاهش شوق و رضايت و تسليم؛ و پيراستگي ذهن و خيال و دل از هرچه نالايق اين محضر نورانى است، و حفظ حال مناسب حضور حضرات معصومين علیهم السلام؛ بطور پيوسته مراقبت كنند.

د: رعايت تواضع و ادب در رفتار با ساير زوار؛ و پرهيز از خودنمايي و طرح تمايز مليتي و يا شخصيتي؛ و دورى از هر گونه بهره برداري صنفي و قومي و سوء استفاده هاى حزبي و سياسي؛ و اجتناب شديد از رفتارهايي مانند رفتارهاى رايج در فعاليتهاى انتخاباتي (پخش شعار و پلاكارد و عكس اشخاص)، و زنهار از هر گونه اموري كه بيرون از دايره خالص ذكر و معرفت الهى باشد.

هـ: بالاترين اجرها براى "خدمت به زوار: و توفيق بيشترشان به اين سفر و آداب آن مى باشد؛ مانند انواع خدمات به همه زائران؛ و به خصوص كساني كه در اثر عوارض سفر در زحمت افتاده اند.

و: تذكر و يادآورى مصائب اسراي اهل بيت علیهم السلام در سفر كوفه و شام.

ز: ياد خداوند با مداومت بر اذكار شريفه؛ و انجام تلاوات و زيارات و ادعيه و مناجاتها بقدر ميسور، و اشرف از همه اين نمونه ها؛ مراقبت از ذهن و خيال و دل؛ براى منع خطور هرچيز؛ و فراهم شدن زمينه براى تحقق ياد حقيقي خداوند مى باشد. [شمارة ثبت: (1524) منبع: المسائل الإنترنتية]

وفقنا الله و ايّاكم لخالص الأعمال الصّالحة وقبولها عند الله تعالى. آمين ربّ العالمين و الحمدلله ربّ العالمين.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

اولويتهاى اعمال در محدوديتهاى اوقات

پستتوسط aelaa.net » پنج شنبه جولاي 16, 2015 12:09 pm

سؤال:
سلام علیک، با عرض تسلیت به مناسبت ضربت خوردن و شهادت حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام خدمت حضرات مقدسه معصومین علیهم السلام خصوصا حضرت
صاحب الزمان منه السلام و همه ی شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام و حضرت عالی و با آرزوی این که در شب های قدر فرج حضرت مولا منه السلام به زودی های
زود مقدر گردد و بهترین خیرات رقم بخورد و برای شما هم سلامتی و عافیت و طول عمر با عزت و توفیقات بیشتر عنایت گردد

سوالی هم بود خدمت شما عرضه می شود
با توجه به فضیلت تلاوت هزار مرتبه سوره قدر در این شب های نورانی و حدود 2 ساعت و نیم زمانی که می خواهد فی المجلس به جا آورده شود
و از آن طرف با توجه به حضور عموم مؤمنين در مجالس عمومى و حسینیه ها و تكايا و مساجد؛ براى عموم عملا این مقدار زمان حاصل نمی شود که فی المجلس انجام بگیرد، آیا راهکاری برای توفيق این فیض می باشد
حدود اذان مغرب ساعت 8:30 می باشد،
برنامه احياء ليالي قدر در مجالس علويان در بلاد مختلف؛ حدود دو ساعت بعد مغرب است
در شهر ما شب 21 ماه مبارک از ساعت 10:15 دقیقه و شب و در شب 23 ماه مبارک رمضان از ساعت 9:45 شب كه در مساجد و حسینیه ها و تكايا برگزار می شود
و برنامه احياء به صورتی برنامه ریزی شده است که حدود يكساعت و نيم قبل از فجر هر شهر تمام شود
مثلا در شهر ما ساعت 3 سحر به اتمام می رسد
و لذا نه قبل و نه بعد مجلس؛ 2 ساعت و نیم وقت نیست که فی المجلس این سوره شریفه تلاوت گردد لذا این سوال مطرح گردیده است
ريز برنامه های شب های قدر در مجالس علويان در بلاد مختلف
1 - تلاوت قرآن در اول جلسه
2 - بعد 70 مرتبه استغفار
3 - مرتبه صلوات 100
4 - دعای افتتاح
5 -دعای جوشن کبیر
6 - فرصتی بیست دقیقه ای برای به جای آوردن اذکار و یا نمازهای مستحبی و استراحت
7 - زیارت امام حسین علیه السلام
8 - و ادعیه های مختلف شب های قدر
9 -حدود 30 دقیقه بیان معارف الهي و یا خواندن مقتل حضرت مولا علي عليه السلام
10 - مصیبت خوانی کوتاه مداحان
11- و دعاء رفع مصحف (قرآن بر سر كذاشتن)

جواب:
عليك السلام

1- اعظم الله اجورنا بمصيبة مولانا اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليهما السلام

از تسليت شما متشكرم

2- براى برسيدن مطالبي كه مربوط به برنامه ريزي جهت امور محدود به اوقات و مناسبتهايي است كه نياز به ترتيب امور قبل از وقت دارد
جند روز قبل از موعد انجام آنها اقدام كنيد، ضمن بيكيري در فواصل،
جون بنحوي كه اقدام كرده ايد غالبا به وقت خودش نتيجه حاصل نمي شود
به جند جهت:
الف: مشكلات اتصالات و قطعيهاى طولاني و مستمر نت ووو در برخي بلاد
و نيز محدوديتهاي موجود كه ايميلهاى حاوي برنامه كاهي عمدا بسيار دير و بعضا بعد وقت مي رسد
ب: مواجه شدن با ترافيك و تراكم كارهاى در نوبت خصوصا در ايام مخصوص
ج: مواجه شدن با زمان انقطاع مرجع باسخكويي سؤالات در اين اوقات از ارتباطات و باسخكوييها؛ بخاطر مناسبتهاى مثل شب قدر
و اينها جز عوارض جسمي ووو ايشان است

3- قبلا در جوابيه ها باسخ داده شده است
كه برنامه مجالس عمومى؛ متناسب با شرايط عموم و بقدر مواردي كه عموم افراد دنبال بجاى اوردنش هستند بايد باشد
بقيه برنامه ها برحسب عزم و تصميم فردي اشخاص و توانايي و توفيقشان است كه در برنامه عمومى وارد نبايد بشود

البته برنامه هاى رسيده براى اين اوقات مباركه؛ بعضا در عرض يكديكر بوده و نمي شود همه انها طولا بجا اورده شده و يا جمع شود
ولذا شخص ناكزير از انتخاب و برنامه ريزي شخصي است

4- يا برخي اعمال محدود به اين شب نيست كه حتما در محدوديت وقت در برنامه ليلي قدر كنجانده شود
مثلا دعاى جوشن كبير؛ محدود به ليالي قدر نيست
و كافي است در سه شب از ماه مبارك خوانده شود
بس شخصي كه قصد انجام برنامه هاى ديكري مثل صلاة قيام (شامل صد ركعت شبها)، يا هزار سور قدر، يا صد بار سوره دخان، و نيز تلاوتهاى ديكر اين شبها، يا دعاهاى ماثوره اين شبها و عموم ليالي ماه مبارك را دارد
دعاى جوشن را براى شبهاى ديكر مي كذارد
اينكه دعاى جوشن در مجالس عامه ناس؛ جزو برنامه عمومي شده؛ بخاطر اين است كه عامه مردم همين شبها را فقط در مجالس حاضر مي شوند، فلذا براى اينها در اين شبها مقرر و رايج كرده اند
اما شخص با انكيزه مى تواند انرا براى شبهاى ديكر بكذارد؛ و وقت انرا براى اعمال انتخابي (اضافه بر برنامه عموم) بكذارد

5- يا مثلا اكر جلسه عمومى دعاى ابوحمزه مي خوانند،
او هم مى خواهد بخواند ولى ضمن جمع با اعمال انتخابي ديكر،
مى تواند به اعمال انتخابيش مشغول شود، تا اينكه به زمانى مجلس برسد كه (بقدر اينكه دعاى ابوحمزه را به تنهايي بخواند)،
قبل از اخر وقت ابوحمزه، و در اينجا همراه مجلس؛ ابوحمزه را خودش سريعتر مي خواند (نه به تفصيلي كه خواننده عمومى دعا مي خواند)،
بدين روش؛ هم در مجلس ابوحمزه شركت كرده، هم دعاى ابوحمزه خوانده، هم اعمال انتخابي را در فضاي روحاني مجلس بجاى اورده است.

6- و همنيطور اكر شخص قصد انجام صلاة قيام يا هزار سوره قدر و صد سوره دخان را دارد،
به نحو فوق در جنين مجلسي مي تواند اقدام نمايد.

7- البته براى حفظ اجتماع مؤمنين و منع از تفرق افراد؛
و هم اينكه كاهي افراد در تنهايي سست شده؛ و در مجلس عمومي بيشتر موفق مي شوند
متصديان بركزاري مجالس؛ مى توانند كوشه اى از انتهاى مجلس را بقدر اين افراد؛ اختصاص داده،
و يا اكر اختصاص داده نشده؛ شخص خودش بدانجا برود،
بطوري كه هم شخص جزو جمعيت باشد نه در جاي جدايي، هم از فضاي معنوي مجلس استفاده كند، هم مزاحم مجلس و سبب تفرق حواس جمع نباشد،

8- اين دسته از افراد زودتر از وقت شروع عمومي مجلس بيايند،
و با انجام افطارى مختصر، در كوشه مزبور مشغول اعمال انتخابي خود بشوند، و در وقت منظور؛ به جمع ببيوندند.

9- اين روش (انجام اعمال انتخابي در مجلس عمومى) در صورتي قابل عملى است كه يا اعمال مزبور نشسته باشد،
و يا اينكه در اعمال داراى قيام مثل نوافل؛ نبايد مساحت مجلس مزبور خيلي كوجك باشد،
مثلا در يك محل كمتر از شصت هفتاد مترى نمي شود كوشه اى به نماز ايستاد و سبب تفرق حواس نشد،
در اين موارد در اتاق جداكانه اكر فراهم بود، و الا در مكان شخصيش موارد انتخابي را بجاى اورده و سبس در وقت مورد نظر به مجلس عمومى ملحق مي شود

10- دستورالعملهاى وارده براى اعمال اين شبها، همه جرو يك حديث و به عنوان برنامه يك شخص در يكشب نرسيده،
و محصول احاديث بسياري است كه براى افراد مختلفي بوده؛ كه جه بسا هر كدام از اعمال يا جند عمل براى يك شب منظور بوده است نه همه انها براى يكشب،
فلذا مؤمنين معمولا ناكزير از انتخاب مى باشند

11- اما با همه اينها؛ امكان جمع اعمال هرجقدر بيشتر (از محاسبه و جمع زمان اعمالهاى مختلف) وجود دارد،
و نبايد انرا غير ممكن و دور از دسترس دانست،
ولي اين امر مرهون جند جهت است:
- توفيق الهى
- تحصيل مقدمات توفيق؛ از مراقبت و اعمال مناسب توفيق شدن؛ در روز و ساعات قبل ان
- سختكير بودن بر صرف اوقات و مراقبت دقيقه ها -
و اينكه بسيارى از اوقات قابل توجه در حد ساعات؛ مى تواند در فواصل اعمال و لابلاي انها؛ و با اندك مشغوليتى از دست برود
- سريع و بيوسته بجاى اوردن اعمال،
- برهيز از انصراف حواس ولو لحظه اى به اطراف و غير برنامه خود،
مجموعه ثانيه هاى از دست رفته؛ غالبا به ساعت و ساعات منتهى مي شود
- طى الزمان؛
اين امر اكرجه بطور ملكه مستقر و بنحو مستمرش؛ از مراتب عاليه اهل معنى است،
ولى بطور موردي ان (با عنايت الهى و تلاش مؤمنين و رعايت نكاتي مثل انجه بيان شد) امكان نصيب شدن و بهره منديش براى موفقين اهل جديت هست،
و اين امر مجرب مجرب است،
و با رعايت موارد مزبور در عمل؛
شخص مي بيند اين توفيقات را؛ كه تدريجا به او عنايت مي شود،
ابتدا از نتايج مديريت زمان و مصرف بهينه ان،
سبس اتساع زمان؛ بطوريكه به اعمالي موفق مي شود؛ كه قبلا جمع انها برايش ميسر نبود،
يعني براى او زمان وسعت مي يابد، ضمن اينكه در اطراف او زمان بقدر معمول مي كذرد،
البته از شرايط مهم اين امر كتمان است، كه درباره برنامه و تجربه اش احدي مطلع نشود.
و مداومت بر اين نكات و توفيق اتساع زمان؛ سبب بهره مندي بيشتر و بيشتر شخص مى كردد، ان شاء الله،
شخصى مي كويد: در طواف بيت الله به شخص محترمى برخورد كردم با خودم كفتم همراه ايشان بشوم تا از نورانيت ايشان نيز بهره ببرم
مي كفت او حافظ قرآن بود و من هم حافظ بودم، او شروع كرد به تلاوت قرآن از ابتدا و من آيه به آيه كوش مي دادم ضمن اينكه مراقب بودم حساب تعداد اشواط طواف را نكهدارم مي كفت شوط هفتم كه طواف تمام شد او قرآن را ختم كرده بود و من آيه به آيه اين ختم تلاوت را شنيده بودم!
با اينكه ختم تلاوت در نحوه سريع حداقل هشت ساعت وقت مي برد، و طواف در شلوغترين موسم و كندترين حركت و دورتين شعاع دايره طواف؛ كمتر از يكساعت است. [شمارة ثبت: (1525) منبع: المسائل الإنترنتية]

خداوند همه ما را از موفقين و فائزين قرار دهد،
و هو الموفق المعين
آمين رب العالمين

موفق باشيد
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حكم نماز واجب؛ قضاء؛ مستحب براى شخص عليل

پستتوسط aelaa.net » جمعه جولاي 31, 2015 7:57 pm

سؤال:

​بسم الله الرحمان الرحیم، سلام علیکم و رحمة الله، طاعات و عباداتتان مقبول حقتعالی
از حضورتان سوال داشتم، خواهشمندم راهنمایی ام بفرمایید

1- بنده دیماه سال 1391 تصادف نمودم و پای چپم از چند ناحیه (لگن، زانو و​​ ساق) دچار شکستگی شده و مدتی فیکساتور خارجی و هم اکنون فیکساتور داخلی به استخوانهای لگن و زانو بسته شده است؛ بنا به وضعیت جسمانی ام در حال حاضر و اینکه به تدریج با فیزیوتراپی و.. توانایی های حرکتی ام تا حدی برگشته در انجام فریضه نماز با تحمیل فشار موفق به انجام سجده کامل در نماز به شکل وضعیت قرار گرفتن پیشانی برمهر و کف دو دست و سر انگشتان شست پا بر زمین شده ام.
اما چون ادای نماز به صورت کامل قیام رکوع و سجود کامل؛ باید بدن متحمل فشار زیادی بر دو دستم برای از زمین بلند شدن و زانوی پای چپم برای انجام سجده که اینها خود باعث دردهایی در ناحیه کتف و هر دو پا می شود؛ من در ادای نماز قضا و مستجب دچار مشکل شده ام که آیا ادای نماز قضا و مستجبم باید به صورت فریضه باشد یا بنده اجازه دارم نماز قضا و مستجبم را به صورت نشسته و سجده بر مهری که بر پایه مستقر است انجام دهم؟
ناگفته نماند که قبل از اینکه مصدع اوقات شوم در ​كتاب آئين برگزيده قسمت نماز قضا بررسی نمودم اما رفع ابهاماتم نشد

​جواب:
عليك السلام
وضعيت طبيعي حركات نماز را كه آشنا هستيد
تكليف مؤمن؛ انجام نماز به صورت طبيعي در شرايط طبيعي است
در شرايط اضطراري؛ بقدري كه براى او ممكن و ميسر است؛ هرجه نزديكتر به وضعيت طبيعي بجاي اورد
و مي تواند صورت و وضعيتي را كه قادر نيست؛ و يا براى او ضرر قطعي دارد؛ يا مشقت بسيار دارد؛ ترك كند
بشرطي كه مشكل او طوري است كه در غير نماز هم اين محدوديت را رعايت مي كند
نه مثل بعضي از انهاييكه باها يا كمر شان درد مي كند؛ و همه جا مي روند و بلند و كوتاه مي شوند و سربا هم مي ايستند و با اين و آن حرف مي زنند؛ اما وقتي به مسجد و نماز مي شود همه صندلي دارند؛ و مهر به بيشاني مي كذارند؛ يا ركوع و سجود اشاره اى مي كنند

​اين تكليف براى اداء نماز واجب است

اما براى قض​اى نماز واجب جديد (كه مثلا نماز صبحش قضا شده كه قبل از نماز واجب بعدي بجا اورده مي شود)؛ در اين مورد هم مثل نماز اداء رفتار مي كند

​اما​ براى نماز قضاء كذشته قديم؛ بس انرا به تاخير مي اندازد به وقت سلامت از اين وضعيت؛ مكر كسي طوري عليل شده باشد، كه اميد خوب شدن و انجام به صورت طبيعي ندارد؛ بس مي تواند به همين وضعيت مانند نماز واجب بجاي اورد

​اما نماز مستحبي؛ به هر قدري كه راحت است بجاى مي اورد
​مكر نماز مستحبي كه با نذر يا قسم يا عهد بر خود واجب كرده باشد، كه مثل حكم نماز قضاء عمل مى كند،
بس اكر وقت انجامش فوري است؛ مانند حكم مربوط به نماز واجب عمل مى كند،
و اكر براى انجامش فرصت دارد؛ بس انرا به تاخير مي اندازد به وقت سلامت از اين وضعيت؛
مكر كسي طوري عليل شده باشد، كه اميد خوب شدن و انجام به صورت طبيعي ندارد؛ بس مي تواند به همين وضعيت بجاي اورد؛ مانند حكم نماز واجب عمل مى كند. [شمارة ثبت: (1526) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

حكم نجاست الكل مواد تنظيفي سطوح

پستتوسط aelaa.net » جمعه جولاي 31, 2015 8:03 pm

سؤال:
2- در مورد نجاست و طهارت اقسام الکل سوالی از خدمتتان داشتم
در تالار پاسخ برگزیده قسمت پاکی و پاکیزگی در جواب سوال اینکه:
آیا الکل صنعتی که در انواع ادکلن ها و عطرها و برخی رنگها و داروها و غیره بکار می رود، پاک است یا خیر؟
در جواب آمده :
بنابر نظر متخصصین و حصول علم و وثوق از نظر ایشان الکلها اقسامی دارند: بعضی مسکر بعضی مهلک و غیره اینها، آنچه در داروها و عطر و ادکلنها و لوازم آرایشی و بعضی از نوشیدنی ها به عنوان حلال و غیر ان بکار می رود از قسم الکل مسکر می باشد، و آنچه در ساخت بعضی رنگها بکار می رود اگر به نحوی سمی بوده که قبل از اسکار مهلک بوده، ولذا اسکار آن معلوم نمی باشد، و یک قسم که به اصطلاح علم شیمی الکل محسوب می شود، و بعضی از اجزای مواد قندی و حتی میوه ها را تشکیل می دهد، قسم اول پاک نبوده قسم دوم محکوم به طهارت، و قسم سوم به حالت ضمنیت با ماده اصلی آن، نیز پاک می باشد مگر اینکه جداگانه استخراج و نتیجه اسکار از مصرف منتوج آن حاصل شود که نجس می باشد.

مشکلی که برای اینجانب پیش آمده مربوط به مواد بهداشتی از قبیل شوینده ها پاک کننده و جرم گیرها و شیشه پاکنها و اسانس داخل مواد شوینده مثل نرم کننده لباس می باشد
که آیا الکل های بکار رفته در این مواد جزو قسم دوم یعنی سمی و مهلک می باشد ومحکوم به طهارت است یا خیر؟
و اگر الکل بکار رفته در این موارد از نوع نجس بوده آیا سطوحی که با این مواد پاک شده است (مثل شیشه ها و...) چه حکمی پیدا می کند.

​جواب:
در تالار باسخ بركزيده نام نوع الكل مسكر و الكل سمي معرفي شده است
به راهنماي تركيبات ساخت ان محصولات مراجعه كنيد و ببينيد جه الكلي مصرف شده اس​ت؛ طبق حكم خودش عمل كنيد
اكر سطوح مربوطه در معرض تابش افتاب يا آتش بوده و برانها تابيده است؛ تماس با انها ديكر نجس نمي كند [شمارة ثبت: (1527) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تشخيص مصرف خيرات و تبرعات

پستتوسط aelaa.net » جمعه جولاي 31, 2015 8:12 pm

سؤال:
سلام وقتتون بخیر طاعاتتون قبول در گاه حق
سوال من در مورد صدقه ی جاریه است می خواستم بدونم اگر کسی به نیت صدقه جاریه به این مراکزی که مسئول مدرسه سازی و مسجد سازی و...هستند و شماره حساب ارائه می دهند برای کمک و مشارکت در ساخت و ساز اینگونه مکانها پول واریز کند ولی مطمئن نباشد که این پول در این راه هزینه می شود یا نه،ثواب صدقه ی جاریه برایش محسوب می شود یا نه؟
و سوال دوم اینکه مصادیق صدقه ی جاریه به نظر شما چه مواردی است که فرد بتواند در این راه هزینه کند؟
با تشکر
یا علی


جواب:
عليك السلام

1- هميشه اينطور نيست كه ان مراكز معلوم نباشد جه مصرفي مي كنند،
البته در بسيارى از موارد اين مشكل هست؛ كه بخش عمده هزينه ها صرف امور و تشريفاتي قبل از هدف مورد نظر خيرات (مثل كارمند و و ساختمان و دستكاه دريافت كننده ووو...) مي شود. همجنانكه معروف است كه يك سوم موجودي صندوقهاى صدقات كه در خيابانها نصب است، به ماموريني داده مي شود كه انها را جمع اوري مي كنند، يا نحوه مصرف نذورات ضريح رضوى عليهم السلام (كه عليرغم نيازمندي ميليونها زائر به محل اقامت و وسايل رفاهي ضروري و اطعام) اما صرف تشريفات و تزيينات فاقد اولويت مي كردد.

در هر صورت؛ شخصي كه مي خواهد نتيجه بكيرد؛ بهتر است كه به جايي بدهد كه بداند صرف هدف مورد نظرش مي نمايند.

2- موضوع مصرف و نحوه بهره برداري آن و شدت ضرورت، و خُدايي تر بودن مصرف؛ در نتيجه بردن از اين انفاق و خيرات تاثير دارد،
فلذا بعد از احراز جهت اول؛ موردي انتخاب شود كه اين جهات (مذكور در اين بند دوم) در آن هرجه بيشتر رعايت شده است،
مثلا بسيار فرق مي كند كمكها صرف توسعه مدرسه اى بشود كه مي خواهند در آن سالن تثاتر درست كنند، يا آلات ورزشي و تفريحي انرا نو يا متعدد نمايند،
با موردي كه بناست در روستاي دورافتاده اى مدرسه بسازند؛ آن هم در حد ديوار و سقف؛ براى اينكه كودكان مجبور نباشند براى درس بياده به روستاى ديكر بروند، يا مثلا محلي كه حمام ندارد و مردم سالها حمام نرفته اند،
و همجنين فرق مي كند صرف توسعه مسجدي در شهرى بزرك بنمايند؛ كه مثلا كاشيكاري و نماي سنك مرمرش را درست كنند و برايش مناره بسازند، با جايي كه مسجد اصلا نيست در حالي كه نمازكزار هست، و نياز به ساخت جاي ساده و تميز و مجهز به وضوخانه مى باشد.

3- جهت سوم: به قدري كه اصل انفاق و خيرات مهم است، مباشرت خود شخص در انجام آن انفاق نيز ارزشمند است،
در تعاليم مكتب وحي آمده است كه: كسي كه بدست خود انفاق مى كند؛ در دست خداوند صدقه اش را مي كذارد، ولذا حضرات معصومين عليهم السلام، با اينكه فرزندان و ياران و خدمتكاران داشته اند؛ اما خودشان شخصا در اين امر مباشرت مي نمودند، فلذا ارزش اين جهت نبايد مغفول بماند.

4- ازين رو؛ ما نيز بر همين نهج شريف عمل نموده، و برنامه اى براى بذيرش اموال انفاق و خيرات نداشته؛ و خود اشخاص را راهنمايي مى كنيم؛ تا در جاهاى مناسبتر و ضروريتر بدست خودشان صرف كنند.

5- از ضروريترين مصارف؛ امر دين و معنويت مردم است،
و از ميان مصارف ديني؛ موضوع يادكرفتن ضروريات ديني (صحت نماز و تلاوت و معرفت الهى) است،
عليرغم فراواني مراكز ديني؛ و وفور برنامه هاى دينى كوناكون؛ اما اين ضروريترين امر لازمه مسلماني و ايمان مردم؛ بسيار مورد غفلت است،
و مى بينيم كه غالب مردم (حتى افراد متدين و سالها اهل نماز جماعت و استماع منابر دينى) در اين امر مهم كاستي داشته و نياز به كمك دارند.

6- فلذا مناسبترين و خُدايي ترين مورد مصرف؛ كه انجامش بدست خودتان هم ميسر است،
اينكه حداقل در محل و منزل خودتان مجلس توسلي اقامه كنيد؛ كه در آن تصحيح و تدقيق اذان و نماز و تلاوت و آموزش معرفت الهى بشود،
و اكر خودتان هم براى امر تدريس و اموزش ان امادكي نداريد؛ شما مجلس را اقامه كنيد، معلم آن از ميان مؤمنين و مؤمنات بيدا مي شود. ان شاء الله

7- البته اين مثال برحسب كمترين هزينه بيشنهاد شد،
و در صورتي كه برنامه شخص و محدوده نذر و صدقات و خيرات وى مشخص باشد؛ برحسب آن؛ و به صورت دقيقتر مى شود راهنمايي كرد.

خداوند توفيق انجام عمل خير؛ و ايجاد بناي خير ماندكار؛ به شما عنايت فرموده، و آنرا از شما قبول نمايد. [شمارة ثبت: (1528) منبع: المسائل الإنترنتية]
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

تلاوت أُنس

پستتوسط aelaa.net » سه شنبه آگوست 04, 2015 11:00 pm

سؤال:

 بجز برنامه تلاوت ترتيبى و ختم قرآن كريم ماهانه، و تلاوتهاى توصيه شده در شرع شريف به مناسبت اوقات مختلف سالانه؛ و نيز قرائت در فرايض و نوافل و تعقيبات روزانه، افزون بر اينها؛ شوق داريم كه با سور و آيات قرآنى؛ ارتباط بيشترى داشته؛ بلكه به بركت آنها توفيق انس مخصوص با صاحب كلام يعنى حضرت حق متعال داشته باشيم.
 در بسيارى از سور و آيات قرآنى؛ به مناسبت شأن نزول آيات الهى؛ و وظيفه ابلاغ و رسالت حضرت رسول اللهى ؛ مى بينيم كه يا خطاب آيات شريفه به كافران و ملحدان و مشركان و منافقان و فاسقان و ظالمان و..... همه بيگانگان از محضر حق (تعالى شانه) مى باشد، و يا فضاى آيات و سور شريفه؛ تهديد و وعيد و بيم و انذار الهى نسبت به آنها؛ بخاطر پندار و گفتار و كردار ايشان است.
 در اجوبه نفيسه؛ برگرفته از تعاليم مكتب وحى؛ آموخته ايم كه: تلاوت قرآن كريم بايد همراه با تذكر معانى؛ و رعايت حال فضاى آيه شريفه؛ و خطاب الهى به مناسبت آن باشد.
 با اين اوصاف؛ از آن سور و آيات كه در آنها ذكر اغيار و بيگانگان؛ و ياد آنها و پندار و گفتار و كردارشان (كه برهم زننده خلوت أُنس با حضرت محبوب حقيقى؛ الله تعالى است) بوده، و مقتضاى تلاوت آن سور و آيات؛ ارتباط با فضاى خوف و خشيت الهى؛ و برائت (از دشمنان) و استعاذه (به حق تعالى) مى باشد؛ نمى توانيم بهره انس (شيرين) با خداوند داشته باشيم، اين مانع براى افرادى (كه تذكر و حضور قلب عميقى در وقت تلاوت دارند) شديدتر شده؛ و حالت سخت و سنگينى به ايشان دست مى دهد، و در صورت ابتلاى به عوارض جسمى قلبى؛ چه بسا اصل تلاوت نيز براىشان دشوار مى گردد.
 با توجه به نكات بالا؛ سؤالات بنده اين است كه:
1- افزون برتلاوت روزانه و ماهانه و سالانه؛ آيا مى توان چنين تلاوت انتخابى و برگزيده اى داشت؟
2- آيا سوره هايى در قرآن كريم هست كه خالى از صحبت و ياد بيگانگان (كافران و ملحدان و مشركان و منافقان و فاسقان و ظالمان و تبهكاران و دشمنان.....)؛ و زجر و بيم و انذار و هشدار و عذاب آنها؛ و فضاى غضب و قهر و خشم الهى باشد؛ تا بتوان با آن سوره هاى قرآنى (و آن نوع كلام آسمانى و چنان سخن نرم خداوندى) بيشتر با حضرت حق أُنس (دلنشين) گرفت؟
3- آيا اين گزينش و انتخاب را مى توان در تلاوت آيات سرتاسر قرآن كريم إعمال نمود؟

جواب:

1- همانطور كه خداوند متعال؛ فرستاده خود حضرت محمّد مصطفى (صلى الله عليه وآله) را به "بشير (بشارت دهنده)" و "نذير (هشدار و بيم دهنده)" توصيف فرموده، آيات شريفه قرآنى نيز از هر دو دسته (بشارت و إنذار) مى باشند.

2- هرچند با توجه صَرف بيشتر اوقات حضرت رسول الله (صلى الله عليه وآله) به مواجهه با بيگانگان جهت انصراف از باطل؛ و بيرون آمدن آنها از تاريكى و ظلمت؛ آياتى كه سخن از بيگانگان و دشمنان و گمراهان بوده و داراى فضاى بيم و انذار است؛ بيشتر به نظر مى آيد.

3- البته در تربيت نفوس هم؛ مطالعه هر دو دسته آيات لازم بوده، چه اينكه "خوف" و "رجاء" دو بال هدايت و پرواز انسان است.

4- كسى كه تلاوت ترتيبى همه آيات قرآنى را داشته، و انتخاب او در تلاوت ناشى از إعراض نبوده؛ پس همانطور كه تلاوت انتخابى به مناسبتهاى مختلف در اوقات و مقامات (زمانى و مكانى) مختلف داشته؛ و عمل وى بسيار هم پسنديده بوده؛ و برآن مأجور نيز مى باشد، همچنين مى تواند تلاوتى انتخابى و گزينشى بر حسب معانى و موضوعات آيات نيز داشته، و سور و آياتى را بر نحو فوق الذكر هم انتخاب و تلاوت نمايد.

5- اما درباره وجود چنين سوره هايى بايد بگويم: بله، به قدرى كه الآن حضور ذهن است؛ اقلا 9 سوره قرآنى هست كه خالى از ذكر: وعيد و عذاب و انذار و فضاى خشم و غضب الهى بوده، و داراى فضاى انس موصوف مى باشد، همچنين اقلا پنج سوره قرآنى است كه افزون بر اين جهت؛ حتى از ياد بيگانگان (كافران و ملحدان و مشركان و منافقان و فاسقان و ظالمان و تبهكاران و دشمنان و.....) نيز فارغ بوده، و داراى فضاى انس مطلوب بطور تام و تمام است.

6- اين 9 سوره از اين قرار است: {الحمد - الجمعة - الحجرات - قريش - الضحى - الشرح - القدر - النصر - التوحيد} كه پنج سوره اخير همان سوره هاى با فضاى انس مطلوب و تام و تمام است.

7- البته همانطور كه مى دانيد، معدود بودن اين موارد؛ بخاطر تمركز سؤال بر سوره هايى است كه تمام آياتش داراى اوصاف مذكوره باشند، اما آيات شريفه با آن اوصاف؛ پس بسيار مى باشند، كه در سرتاسر سوره هاى قرآن منتشرند، بلكه سوره اى از سوره هاى قرآن نيست كه خالى از آيات موصوفه باشد، كه با تأمل در معانى و تحقيق موارد؛ مى توان به مجموعه آن آيات مباركه دست يافت.

8- شايان ذكر است كه اگرچه موارد مطلوب (در درجه اول) در آيات شريفه خالى از عذاب و انذار و ياد بيگانگان بوده،
و سپس (در درجه دوم) آيات حاوى بشارات و سخن با محبوبان الهى (انبياء و اوصياء و اولياى الهى) و نيز مؤمنان و صالحان و مخلصان و بندگان حق؛ مى باشد،
اما همه موارد در اين آيات خلاصه نشده، بلكه برخى ديگر از سور مباركه قرآنى نيز مى توانند از همين قسم محسوب شوند؛
و با اينكه در آنها اشارتا سخن از بيگانه اى هست، اما فضاى كلى سوره ايجابى و بشارت آميز است، و اما آن ذكر بيگانه؛ در جهت تقويت بشارت است، مثل سوره شريفه "الكوثر" كه سرتاسر اين سوره مباركه؛ بشارت و أُنس است، و اگر از "شانئك" و "الأبتر" هم سخنى مى شود، براى تحكيم بشارت و عطاى عظيم الهى است، كه "بدگوى؛ ناچيز و بى نسل و ثمر است"، و اين خود نوعى بشارت بوده؛ كه با "سرانجام دشمن" بيان شده است.
يا سوره "العصر" كه اگرچه در آغازش سخن از زيانكارى بشر است، اما در ادامه "استثناء كردن" مؤمنان و صالحان و صابران است، بلكه سخن از زيانكارى عموم بشر براى بيان انحصار موفقيت در ايمان و عمل صالح و صبر بوده، و براى نشان دادن اهميت اين بشارت عظيم و منحصر به واجدان آن (يعنى مؤمنان صالح و صابر) است.

9- خداوند همه ما را از انس تام و تمام با حق تعالى و كلام او بهره مند فرمايد. [شمارة ثبت: (1529) منبع: المسائل الإنترنتية]

تلاوت أُنس:
viewtopic.php?f=36&t=10430&p=52712#p52712
aelaa.net
Site Admin
 
پست ها : 908
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:21 am

نماز جماعت

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 08, 2015 7:02 pm

سوال:
سلام علیک
یک سوال در رابطه با نماز جماعت می باشد در سوالات جماعت که در سایت
بارگزاری شده بود موضوعش در رابطه با مامومین و تکلیفش مشخص شده بود
ولیکن در رابطه با امام جماعت نبود
سوال این است
در صورتی که صفوف نماز جماعت تشکیل گردد و در حین نماز کلیه صفوف تکمیل
گردد ولی تعدادی دیگر به جمعیت برای شرکت در نماز جماعت افزوده شوند ولی
برای قرار گرفتن در صفوف جا وجود نداشته باشد ولی امام جماعت با توجه به
فضای مناسب در پیش رو می تواند با یک حرکت به طرف جلو فضای زیادی برای
پیوستن آنها به نماز جماعت ایجاد کند آیا امام جماعت مجاز به این کار می
باشد ؟
اگر امام جماعت مجاز به این حرکت باشد
کدامیک از مامومین (آنهایی که قبلا اقتدا کرده اند و یا آنهایی که تازه
رسیده اند) باید پشت سر امام جماعت قرار گیرند آیا تفاوتی در حکم می کند
که کدامیک پشت سر امام جماعت را بعد از حرکتش پر نمایند؟
با تشکر

جواب:
عليك السلام
مانعي ندارد تقدم امام جماعت،
و اصل اين است كه صف اول بدنبال او؛ و بقيه صفوف بدنبال ايشان تقدم نمايند [شمارة ثبت: (1530) منبع: المسائل الإنترنتية]

سوال:
با تشکر
از ارسال جوابیه سوال امام جماعت
سه سوال دیگر پیرامون نماز جماعت رسیده بود خدمت شما ارسال می نمایم

1 - اگر در مکانی نماز جماعت برپا می گردد و قبله نسبت به مکان برپایی
نماز جماعت زاویه دار می باشد یعنی صاف نمی باشد و بانوان در کنار آقایان
در آن طرف پرده قرار دارند و صف اول بانوان هم طولانی می باشد و در اثر
این طولانی بودن انتهای صف آنها نسبت به مکان جلوتر از ابتدای صف اول
آقایان می باشد (البته نسبت به قبله دقیقا در یک صف کاملا صاف قرار
دارند) آیا قرار گرفتن بانوان در انتهای صف اول که به ظاهر مکان این حالت
را ایجاد می کند اشکالی پیدا می کند؟

2 - اگر در جایی نماز جماعت برپا گردد ولی برای قرار گرفتن برای بانوان
فقط در پشت سر آقایان جا می باشد قرار گرفتن بانوان در صف اول پشت سر
آقایان ثواب صف اول پشت سر امام جماعت را دارد؟

3 - اگر در سفر و یا مکانی اتفاقی به همراه همراهان قرار گرفتیم و نماز
جماعت برپا گردید و امکان این که بانوان نیز در صف اول قرار بگیرند وجود
داشته باشد ولی با توجه به شرایط پرده نیست که حائل بین آنها باشد آیا می
توان در انتهای صف آقایان یکی از محارم و یا حلال یکی از بانوان بایستد و
با کمی فاصله که اتصال بین آقایان و بانوان قطع نشود آن بانویی که محرم
یا حلال او در انتهای صف آقایان می باشد در ابتدای صف بانوان بایستد و
بقیه بانوان در کنار او قرار گیرند؟


جواب:
عليك السلام

1- جواب سؤال اوّل:
اكر اتصال بانوان به امام جماعت مستقيما باشد
مثلا برده بين مردان و زنان دقيقا بشت سر امام جماعت و ميان كتف او باشد
در اين صورت صفوف زنان وابسته به مردان نبوده و مستقلا متصل است
اما نبايد طوري باشد كه تقدم زنان بر مردان مشهود باشد
و در هر صورت نبايد صف اول زنان مساوي يا متقدم بر امام جماعت باشد
و بهتر است امام جماعت در نقطه اى بايستد كه سمت تمايل قبله است و صف اول مردان هم بشت سر او منعقد شود تا صف اول زنان متقدم بر صف اول مردان نشود تا تسويه صفوف هم رعايت شده باشد [شمارة ثبت: (1531) منبع: المسائل الإنترنتية]

2- جواب سؤال دوم:
ثواب شركت در صف اول نماز؛ براى زنان و مردان؛ هر يك بر حسب خود ايشان است، و محل نماز بانوان در هر قسمتي واقع باشد صف اولش ثواب صف اول دارد [شمارة ثبت: (1532) منبع: المسائل الإنترنتية]

3- جواب سؤال سوم:
در اين فرض؛ صف اول بانوان متاخر از صف اول اقايان منعقد شود،
و نصب برده كار سختي نيست و غالبا محقق است و كافي است يكي از جادرهاى اضافي را را فاصله قرار دهند
و انعقاد صف بانوان بشت سر صف اقايان منعي ندارد، و نبايد اصراري بر تساوي دو صف باشد، و از قرار كرفتن صف بانوان بعد صف اقايان امتناعي نشود
و اكر صف بانوان بعد از صف اقايان باشد، عدم وجود برده اشكالي ندارد

بنابرانجه در باسخ سؤال دوم فوقا كفته شد؛ كه صف اول بانوان برحسب موضع و موقعيت محل نماز ايشان است، نبايد براى تشكيل صف اول بانوان مساوي صف اقايان به تكلف بيافتند، و براى بهره مندي بانوان از ثواب صف اول؛نيازي به ايجاد صف اول بانوان مساوي صف اول اقايان نيست [شمارة ثبت: (1533) منبع: المسائل الإنترنتية]

موفق باشيد
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مبعوث شدن انبیاء علیهم السلام در غیر خاورمیانه

پستتوسط pejuhesh232 » يکشنبه نوامبر 08, 2015 8:12 pm

سوال:
سلام علیکم

اميدوارم كه در سايه عنايت حضرت مولا سلامت باشيد. سؤالي مدتي پيش برايم پيش أمد كه بصورت اتفاقي يكي از دوستان هم همين موضوع را إبهام داشت ميخواستم اگه امكانش هست يه توضيحي بفرماييد
س:چرا تمامي أنبياء الهي در يه يك منطقه حدودا خاور ميانه مبعوث شده أند و بطور مثال با وجود قدمت بسيار طولاني سرزمينهايي مانند چين پيامبري وجود نداشته است البته دانش بنده در حد مطالعه درس معرفت ظاهره انبياء عليهم السلام است و شايد اين شبهه به دليل عدم دانش اينجانب از وجود پيامبراني در ان سرزمينها باشد كه راهنمايي بفرماييد
متشكر
يا علي

جواب:
عليك السلام

1- انبياى الهي (عليهم السلام) فقط درخاورميانه مبعوث نشده اند
و سرتاسر نقاط مسكون زمين در تمام ادوار يا انبيايي از ميان همان مردم مبعوث شده اند يا اينكه رسولانى به آن اقوام فرستاده شده اند

2- فلذا تعداد انبياء و اوصياء الهي صد و بيست و جهار هزار نفر ذكر شده است، در حاليكه آنجه به نام در قرآن كريم ياد شده 25 نفر است، و با آنانكه با توصيف اشاره شده اند صد نفر نمي شوند

3- جون در تعاليم مكتب وحى (قرآن كريم و كلام معصومين) بيشتر قصد يادآورى به شواهد هدايت و بصيريت يا عبرت، مخاطبان آن زمان بوده، فلذا طبيعى است كه بيشتر از نامهاى انبياء و مثالهاي اقوام و امتهايي ياد شود كه براى مخاطبان آن زمان؛ آشنا و شناخته شده باشند

4- اما اكر دروس معرفت الهى لااقل در سطوح عمومى هفتكانه اش طي شود، و يا بيشتر از آن معارف الهى مطالعه شود، سخن از انبياء و فرستادكان الهى در نواحى غير خاورميانه يا سفر و حضور مستمر حضرات معصومين و حجج بزرگ الهى عليهم السلام هر عصر در اقصى نقاط كره زمين؛ هم شده است

5- در برخي از آثار منتشره (مانند تجلى حق در كعبه) شمه اى از احوال سخنان انبياء و اوصياى الهي در ميان هندوان كه محل ماموريتشان هند تا خاور دور بوده است نقل شده است.

6- و آنجه امروزه در آثار باقيمانده از تعاليم مكتب وحى؛ داريم، بخش بسيار كمى از آنجه حضرات عليهم السلام بيان فرموده اند، كه بيشتر آنها در اثر هجمه و فشار دشمنان حق از بين رفته است.

7- و آنجه هجمه دشمن را در طول تاريخ براى انزوا و مخفى كردن و حذف اهل حق موفق كرده، و سبب محو و مهجورى بيشتر آثار معارف الهى شده است:
قلت و كمي ياران حق در هر زمان بوده است؛ (كه شامل اين زمان نيز مي شود)
و اين بخاطر عدم اهتمام جدي عامه مؤمنين به تعلم و يادگيرى و ثبت و نقل و حفظ و نشر معارف الهى است،
جنانجه در اين زمان كه شرايط زمان و اسباب و امكانات فوق العاده براى عامه ناس فراهم و دسترس است، اما مى بينيم كه جقدر بي اهتمام به اين موضوع هستند،

وقتي يك تصحيح نماز ضرورى (كه جند روزه بايد برطرف شود و هر روزي تاخير شود مهمترين اعمال ديني او صحيح نمي باشد) اما جند ساله هم آنرا رفع نمي كنند،
در حاليكه اكر بنا بود اين شخص برود و بناهنده ذليل كشور خارجي بشود؛ در مدت كوتاهى كل زبان ان محل (كه بيكانه از فارسي است) را فرا مي كرفت
ولى وي در درست ادا كردن جند فقره كوتاه (كه به زبان عربي است و با زبان فارسي هم اشتراكات فراوان دارد و نسل اندر نسل با آن مانوس بوده) سالها مانده است،
ديكر جه برسد به معارف ضرورى دين او (سطوح معرفت الهى و وازكان شناسي) كه دوره عمومى آن دوساله در كنار تحصيل و شغل قابل طي شدن است؛ اما بعد سالها يا اصلا بهره اى نبرده يا در درسهاى روزهاى اوليه آن مانده است.
جه برسد به توسعه تعلم در معارف الهى و فراتر از مباحث مقدماتى و ضروري رفتن، و كجا برسد اين همت كوناه به اينكه حافظ علوم و حاملىن براى نسلهاى بعدى باشد.

آرى اين علت (قلت اعوان دين و نقصان همت بيروان) بوده است كه همواره از هزاران سال قبل تا كنون استمرار داشته
و اين نقيصه تنها در دوران جاهليت كهن نبوده، كه امروزه در دوران مدرن بيشتر است،
جه اينكه مي بينيم ساعاتي كه هر شخص براى گپ زدن؛ چت كردن؛ وبگردى؛ وووو روزانه مى كذارد، دهها برابر زمانى است كه به تعلم و تعليم و حفظ و تدوين و نشر معارف الهى مى بردازد. [شمارة ثبت: (1534) منبع: المسائل الإنترنتية]

وفقنا الله تعالى لحق معرفته وحفظ معارفه و نشر علومه.
آمين رب العالمين
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

مواسم زيارت حسيني عليه السلام

پستتوسط najm111 » يکشنبه فبريه 14, 2016 8:17 am

سؤال:
آيا مواسم زيارت حضرت امام حسين (عليه السلام) به همان مواردي كه در ميان مردم مشهور بوده و يا در مثل كتاب مفاتيح الجنان ذكر شده؛ محدود مي شود؟

جواب:
1- برخي مواسم در ميان عامه مردم متداول نبوده و در آن كتاب نيز ذكر نشده است

2- آنجه در تعاليم مكتب وحى براى بيان مواسم زيارت حسيني (عليه السلام) آمده؛ جنين است:

2.1- زيارت حضرت ابي عبد الله الحسين سيد الشهداء (عليه السلام) محدوديت زماني ندارد

2.2- در هر زمان كه زيارت حضرتش با معرفت و آداب مربوطه ميسر شود؛ فضيلت داشته و بدان توصيه شده است

2.3- اما از ميان ايام هفته؛ روز دوشنبه و شب جمعة تاكيد شده است

2.4- واز ايام شهور سال؛ ليالي قدر و عيدين (فطر و قربان) و ماه ذى القعدة و عرفة و عاشوراء و اربعين و ماههاى ربيع الثاني و جمادى الأولى، و جمادى الآخرة و اول و نيمه رجب و سوم و نيمه شعبان سفارش شده است.

2.5- زيارت حضرتش در همه اين مواقع (فوق الذكر)؛ فضيلت خاص داشته، و براى هر كدام از اين اوقات؛ زيارت و سلام و دعاى مخصوص هم وارد شده است.

3- و افضل از اين مواقع نقل شده؛ ايام و ساعات غربت و خلوتي آن مشهد شريف مى باشد، كه با زيارت در آنها؛ خاصان اهل ايمان؛ به آثار و بركات و نتايج ممتاز نائل مى شوند

وفقنا الله زيارته مع حق معرفته و كمال الآداب لمحضره، زيارة عن مشاهدة ومخاطبة، مقبولة مأجورة، و رزقنا الله نصرته و الحشر معه و شفاعته و صحبته فى الدنيا والآخرة.
[شمارة ثبت: (1535) منبع: المسائل الإنترنتية]
najm111
Site Admin
 
پست ها : 2067
تاريخ عضويت: چهارشنبه فبريه 03, 2010 10:09 am

جواب سؤالاتي درباره ساخت كرم ولازم آرايشي

پستتوسط إشراف » يکشنبه آگوست 25, 2019 11:27 am

سؤال1:
بنده مدتی است مشغول کرم سازی هستم، الان کرم بدون الکل با پایه لانولین درست می کنم
با دمجوش و عرقیات و روغن های گیاهی و به اصرار خانم ها که کرم سفید کننده می خواستند از اکسید آهن و اکسید دوزنگ برای اینکار استفاده کردم
در مورد اکسید آهن در ترکیب کرم سفید کننده از مرکز آموزش سوال کردم جوابیه آن را خدمتتان ارسال می کنم

جواب1:
اكسيد و زنكار آهن يا خبث الحديد و مشتقات اصلي آهن بذاته منجس (نجس كننده) نيست، اما براى نمازكزار وارد شده است كه اكر تماسي داشته مواضع تماس را به آب مسح كند، اكر ماده مزبور ظاهر باشد و در اثر تركيب مضمحل نشده باشد و با عين آن تماس بيدا شود و قبل از وضو نماز آن مواضع را نشسته باشد؛ بس مواضع تماس (آن كرم) را با آب مسح كند و بعد وضو بكيرد، [شمارة ثبت: (1536) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال2:
اکسید آهن در چربی لانولین کامل حل می شود و رنگ کرم را تغییر می دهد . از کجا بفهمم کاملا مضمحل شده؟ ببخشید چون این مسئله برای همه خیلی مهم است بنده عکس دو رنگ از کرم را ارسال می کنم، بعد خانم ها مجددا سوال کردند که ما وضو می گیریم و کرم مصرف می کنیم و موقع نماز ممکن است فراموش کنیم بشوییم یا اصلا اگر نخواهیم بشوییم مشکل دارد یا خیر؟ بنده دوباره از مرکز آموزش سوال کردم و ایشان فرمودند از بخش پاسخ سوال بپرسید.

جواب2:
حل شدن مهم نيست، اضمحلال مهم است، اضمحلال يعني كه اثر اوصاف اصلي (رنك و بو و طعم) باقي نمانده باشد، اينطور كه نوشتيد رنك را تغيير داده و رنك خودش را به كرم داده يعني اضمحلال اتفاق نيافتاده است، فلذا مصرف كننده براى نماز قبل وضو مواضع بكاربرده را با آب مسح كند، توي نماز كه نمي خواهد كرم بمالد؟!؟ و براى نماز هم كه صورتش را مي شويد و وضو مي كيرد؟!؟ بس مشكلي ندارد، براى غيرنماز هم هرجه بمالد اشكالي ندارد، و امروزه خانمها خصوصا شهرنشين براى تماس با آب مشكلي ندارند و مرتبا دوش مي كيرند، جاى تعجب است كه براى يك مسح با آب در مواضع مصرف كرم (موردسؤال) مشكل دارند؟!
كسي كه عادت دارد كرم بمالد مال بازار و دارای الكل؛ و حاوی گليسرين كه مشتق حيواني است غالبا؛ که در اكثر كرم ها هست، بجز كولاجن و ژلاتين و بسياري مواد ديگر كه از خوك و سگ است و در لوازم آرايشي و ماتيك موجودند و در جعبه رنگي داخل كيفي همراه زنها هست فلذا اول ببيند اگر از آنها استفاده مي كند و حالش ندارد قبل وضو خود را طاهر كند؛ ايراد كرم ساخت شما بهانه است، و اگر ملتزم است و از همه اينها پرهيز مي كند و فقط از طاهر قطعي استفاده مي كند = آنوقت براى كرم با تركيب مشتقات آهني نوشته شده است صورتش را قبل نماز بشويد و بعد وضو بگيرد؛ و يا بعد نماز خودش را چرب كند، والحمد لله رب العالمین [شمارة ثبت: (1537) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال3:
خدا قوت با توجه به این سوال و جوابیه آن (كه در تالار پاسخ برگزیده امده)
سؤال: با توجّه به مطالبي كه در مورد بعضى از موادّ آرايشى زنان بيان مطرح است؛ كه در ساخت آنها از چيزهاى نجس و حرام استفاده مى شود: الف) نماز خواندن با اين مواد آرايشي چه حكمى دارد؟ ب) بودن اين مواد آرايشى بر روى صورت در غير نماز چه حكمى دارد؟
جواب: در بعضى از آنها الكل (مسكر)؛ و در بعضى از آنها چربي سگ و خوك بكار برده مى شود، در غير نماز استفاده از محصولات قسم اول ممكن است ممنوع نباشد، ولي استفاده از محصولات قسم دوم جايز نيست، و استفاده از همه آنها در نماز مانع نماز است، و در صورت آلودگي به آن؛ براى گذاردن نماز بايد از آن پاك و مطهر شود. [شمارة ثبت: (٨٦٩) منبع: المسائل القمّيّة]

چند سوال هست که مرتب مطرح می شود و بنده نیز به خاطر کرم سازی مرتب مورد سوال قرار می گیرم و از آنجایی که مسئله مربوط به احکام دینی می باشد بر خود لازم دیدم مزاحم اوقات شریفتان شوم و سوالم را مطرح کنم

۱- در بعضی از کرمها از پایه های دیگر مثل کلد کرم و اسرین استفاده می کنم که در ترکیباتشان الکل وجود دارد . همچنین از عصاره الکلی گیاهان مختلف نیز استفاده می کنم.البته بنده کرمها را با حرارت غیر مستقیم درست می کنم آیا در اثر گرم شدن و ترکیب عصاره الکلی با کرم؛ باز همان حکم الکل را دارد؟
سوال این جاست که اگر مصرف کردیم و قبل وضو دست و صورت را بشوییم کافی است؟
یا مثل جایی که نجس است باید سه بار آبکشی شود و آب کر باشد؟
اگر آب شستشو به بدن و لباس پاشید حکم آنها چیست؟
اگر کرم به دست و صورت مالیدیم و بعد روسری و چادر پوشیدیم و مقداری از چربی یا رطوبت کرم که روی پوست است با لباس تماس پیدا کرد لباس نجس می شود؟

۲- در ترکیبی رژ لب ها از رنگ های خوراکی که در شیرینی پزی ها استفاده می شود بکار می برم (رنگهای میوه ها و مواد دیگر را امتحان کردم رنگ نمی دهند ) حکم این رنگهای مورد استفاده چیست؟ البته می دانم که از نظر پاکزیستی مناسب نیستند.
ممنون از اینکه راهنمایی می فرمایید متشکرم

پاسخ سؤالات ارسالی شما در ذیل است:

سؤال4:
۱- در بعضی از کرمها از پایه های دیگر مثل کلد کرم و اسرین استفاده می کنم که در ترکیباتشان الکل وجود دارد . همچنین از عصاره الکلی گیاهان مختلف نیز استفاده می کنم.البته بنده کرمها را با حرارت غیر مستقیم درست می کنم آیا در اثر گرم شدن و ترکیب عصاره الکلی با کرم؛ باز همان حکم الکل را دارد؟

جواب4:
آنكه فقط ازاله عين كرم و پماد و شستن مواضع آغشتن قبل وضو كافي است مربوط به موارد خالي از تركيبات نجس؛ و فقط مشتمل بر عنصرآهن است
اما در فرض مورد سؤال؛ در صورت استفاده از الکل مسکر در ترکیب مواد آرایشی، باعث نجس شدن آنها می گردد.
حرارت دادن باعث طهارت اين کرمنجس شده (از الکل مسکر مخلوط با آن) نمی شود. [شمارة ثبت: (1538) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال5:
2- سوال این جاست که اگر مصرف کردیم و قبل وضو دست و صورت را بشوییم کافی است؟
یا مثل جایی که نجس است باید سه بار آبکشی شود و آب کر باشد؟

جواب5:
با آغشته کردن دست و صورت به مواد نجس، ابتدا باید ازاله عین نجاست نمود، سپس محل نجس شده را آبکشی نمود؛
و برای طهارت، دو بار شستن موضع تنجس پس از ازاله عين نجاست کافیست. [شمارة ثبت: (1539) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال6:
3- اگر آب شستشو به بدن و لباس پاشید حکم آنها چیست؟

جواب6:
در شستشو با آب کثیر مثل آب کر و جاری (مثل لوله كشي شهري)، اگر عین نجاست در آب پاشیده شده نباشد اشکالی ندارد [شمارة ثبت: (1540) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال7:
4- اگر کرم به دست و صورت مالیدیم و بعد روسری و چادر پوشیدیم و مقداری از چربی یا رطوبت کرم که روی پوست است با لباس تماس پیدا کرد لباس نجس می شود؟

جواب7:
با فرض فوق که کرم با ترکیبات نجس درست شده است؛ با آغشته شدن لباس به آن، لباس نجس می شود، مكر اينكه كرم جذب بوست شده باشد بطوريكه مواد كرم يا رطوبتش قابل انتقال نباشد. [شمارة ثبت: (1541) منبع: المسائل الإنترنتية]

سؤال8:
5- در ترکیبی رژ لب ها از رنگ های خوراکی که در شیرینی پزی ها استفاده می شود بکار می برم (رنگهای میوه ها و مواد دیگر را امتحان کردم رنگ نمی دهند) حکم این رنگهای مورد استفاده چیست؟ البته می دانم که از نظر پاکزیستی مناسب نیستند.

جواب8:
رنگهای خوراکی مصنوعی، اگر فاقد خبائث (مانند اجزاء مردار و خوک و مانند آن) باشد و در آنها از مواد نجس استفاده نشده باشد، پاک هستند.

توضیحات:
رنگهای خوراکی مصنوعی دو دسته است:
1- آنچه از نفت و زغال سنگ استخراج می شوند و اصل منبع استخراج آنها پاک است، و به صورت ارزان و فراوان از صنایع نفتی در دسترس عموم قرار می گیرند از جمله در داخل ایران،
2- آنچه از خارج (توليد كافر) وارد مي شود و يا در داخل توليد مي شود اما از منابع حیوانی مانند خوک استخراج می شود که این نوع رنگها نیز با مشخصات با علایم اختصاری آن بر روی بسته بندیهایش معلوم است.
آنچه در بازار ایران عرضه می شود به سه نوع (پودر، مایع، ژله ای) عرضه می شود، که در این نوع ارائه ها نیز بايد بررسي شود كه مواد نجس آمیخته نشده باشد،
و نظر به رواج كاربرد نجس در نوع مايع و نيز منشا حیوانی (خوک و گاو غیر مذکی) داشتن مواد ژله ای (ژلاتین) وارداتی از بلاد كفر، اين نوع رنگها نجس بوده ولذا از رنگهای نوع ژله ای و یا مایع استفاده نشود.

نكاتى از جمع بندي سؤالات:
اكرجه ابتداى مراسلات سائل كفته شده بود مواد نجس مصرف نمي كند و كرم خاص و طاهر است اما در خلال سؤالات بعدذي معلوم شد كه:
اولا: اطلاع كافي از منابع و تركيبات مواد مصرفي خود ندارد
ثانيا: احكام مربوطه نجاسات و متنجسات در خوراكيها و لوازم آرايشي را نداشته و در حد مطالعه تاسخ بركزيده هم مطلب را ملتزم نشده است،و فقط در حد سؤال كردن بعد از ساخت مواد مراجعه دارد
ثالثا: كرمهايي را با الكل كه نجاستش معروف است قبلا ساخته و عرضه كرده است، و راهكارهاي غلط و بي نتيجه مثل گرم كردن الكل براى تطهير استفاده مي كند!!!؟؟ كه تاثيري در تغيير نجاست الكل نداشته و همجنان نجس بوده وآميخته با آن هم نجس مي شود.

اين نكات به همه ما مى آموزد كه حتى سازنده شخص آشنا و حرف طيبات و طهارات بزند،
اما هر مصرف كننده سه جيز را بايد بداند و احراز كند:
1- دانستن احكام طهارت و نجاست
2- شناخت نجاسات و مشتقات امروزيش
3- اطلاع دقيق از تركيبات و فرايند توليد، و عدم ملاحظه توليد كننده هر كه مي خواهد باشد ولو امام شنبه شهر باشد

مكر اينكه خود شخص دنبال طهارت يا طيبات واقعي نباشد و همينطور فرماليته دنبال مجوزي باشد
[شمارة ثبت: (1542) منبع: المسائل الإنترنتية]
والحمد لله رب العالمین
إشراف
Site Admin
 
پست ها : 85
تاريخ عضويت: دوشنبه ژانويه 25, 2010 11:00 am

سوال درباره آمین گفتن سنیان در نماز

پستتوسط pejuhesh232 » جمعه سپتامبر 20, 2019 3:58 pm

سوال:
این آمین که بعد از تلاوت سوره حمد می گویند بر چه اساسی است؟
آیا بر اساس سندی از پیامبر صلوات الله علیه و آله می گویند؟ یا خودشان ساخته اند؟ و یا سندش نا معتبر است؟ و یا یک نوع تحریف است؟
چون که از نظر معنا که مشکلی ندارد بالاخره سوره حمد یک دعا و بهترین دعایی است که نزد حق تعالی انسان عنوان می کند و با تنزیه و تقدیس حق تعالی و اقرار به عبودیت و توحید دعایی می کند که بالاترین نوع دعا برای بشریت است و در آخر همه می گویند آمین‎

جواب:
آمين كفتن در آخر سوره حمد در نماز از حضرات معصومين نهي شده و مبطل نماز است
و كفتن آنها بدعت است،
هرجند به اسم اينكه ما تلاوت با تذكر و توجه انجام مى دهيم و اينجا نهايت دعاي براى هدايت است و به قصد استجابت است
اما وقتي نكاه مي كنيم در سرتاسر قرآن كه مي خوانند سؤالهاي خداوند يا دستورهاي امر واجب الهي براى استغفار و تسبيح و حمد الهي هست كه براى قاري تلاوت با تذكر اينجاها بايد باسخ بكويد اما هيج واكنشي نداشته ب يتفاوت رد مي شوند اينجا كه دعا هست و خودشان دعا كرده اند و امين را ديكري بايدذ بكويد نه خودشان انوقت متذكر مي شوند كه جايش نيست آمين كفتن مال بيرون ماز است كسي دعا مي كند و ديكران آمين مي كويند در نماز سخن با حق تعالى مي شود و باسخ به دعوت يا امر الهي در حين تلاوت؛ نه باسخ به ديكران
و در هر صورت نهي شده و مبطل نماز است‎

درباره علت اين تفاوتها بين سني و شيعه در حديث شريف حضرات معصومين \اسخ داده اند:
شيطان آنها را جون كمراه از مسير حق كذارده و منكر برائت و ولايت شده اند؛ فلذا خيالش راحت است كه بجايي نمي رسند هرجه تلاوت كنند و نماز طولاني بخوانند
اما مواليان اهل بيت بخاطر اعتقاد به برائت و ولايت و التزامشان؛ شيطان خودش را ناكام مي داند فلذا خودش و همه نيروهايش را بسيج كرده تا نسبت انجام اعمال ديني اصلا و كما و كيفا سست و ضعيف باشند
اما اهل معرفت با دانستن اين راز ضمن منفعل و مجذوب و فريفته نشدن به اعمال سنيان؛ كاستيهاى اعمال خودش را توجيه و ماله كشي نكرده و تقصير خود را معترف و بطور جدي دنبال رفع اشكال و تصحيح و ارتقاي كيفيت عمل خود است
و اول اين انحراف تسويل نفس و تسويف آنست

فلذا مي بينيم حتى بعد هزار صحبت وقتي مي خواهد بكويد مصمم شده است مي كويد دعا كنيد ووو ان شاء اللله بتوانيم ..... ووو
در حاليكه براى هيج كار ضروري خودش اينطور نمي كويد و بطور قطعي برنامه خودش را مي كويد كه امروز ظهر ناهار مي خورم و بعدش اين كار مي كنم خيلي ملتزم آداب باشد بعد از اينكه تداركات لازم را فورا تهيه ديد و قطعي اعلامش كرد يك ان شاء الله آخرش بكويد

هيج وقت كسي نيم كويد دعا كنيد ان شاء الله بتوانم امروز ناهار بخورم اما براى صحت نماز و يا يادكرفتن و يا التزام ديني مي كويد
اين تفاوت جديت و واقعيت تصميم اوست هر وقت مثل ناهرر خوردن و فلان وسيله زينتي و آرايشي خريدن تصميمهاى ديني و معرفتيش را ذكر كرد آنوقت ممكن است بخواهد راست بكويد و مصمم باشد و ميزان التزام افراد را از همين تدارك مقدمات كار و قاطعيت تصميم و تعبيرشان مي شود فهميد‎ [شمارة ثبت: (1543) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابيه ثواب استماع تلاوت

پستتوسط pejuhesh232 » پنج شنبه دسامبر 16, 2021 3:50 pm

سلام علیکم

سؤال پرسيده اند كه:

1- آيا مى توانيم از اين نوار ختم تلاوت هفت ساعته (تا وقتي قادر به همراهي سرعت خواندن اين قاري بشويم)
از اين نوار براى شنيدن تلاوت استفاده كنيم؟
2- و آيا شنيدن تلاوت قرآن ثواب و فضيلتي دارد؟
3- و آيا مى شود ثواب شنيدن تلاوت را هديه روح درگذشتگان كرد؟
4- شنيدن تلاوت چه آدابي دارد؟

جواب:
1- بله
از آن نوار ختم قرآن هفت ساعته حتما مي شود استفاده كرد.،
و استماع تلاوت؛ فوريترين و دم دست ترين كاربرد آنست،
خيلي افراد كه شاغلند و لازمه شغلشان حرف زدن با ديگران نيست لااقل در ساعاتى و فرصتهايي قابل توجه
يا در حين رفت و برگشت در اتوبوس و تاكسي و يا رانندگي
و حتى آنها كه در خانه اند و فرصتهايي را تنها هستند وضمن مشغوليتها و كارهاى خانه
يا مي توانند ساعتي را در اتاقي فارغ باشند
همه اينها در صورتي كه تنها هستند با پخش تلاوت
و الا با استفاده از گوشي مي توانند بهره ببرند

وقتي حتى اهل غفلت يا اهل غير تلاوت از وسايل روز براى سرگرميهايش با گوشي ساعتها استفاده مي كنند

چطور اهل تلاوت و ذكر خداوند از وسايل روز براى انس با كلام خداوند استفاده نكنند؟!؟
نبايد از آنها كمتر باشيم

2- بلكه اولين كاربرد كلام وحي و قران كريم كه توسط خداوند تعليم شده است:
براى استماع كلام وحي است،
خداوند در قرآن كريم فرموده است، {وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}

و خداوند بشارت "رحمت الهي" را در شنيدن تلاوت (با سكوت و توجه و گوش فرادادن) مرحمت فرموده است

و همه ما از زندگان و مردگان بيش از هر چيز به رحمت الهي نيازمنديم

و اگر رحمت الهي در زندگي ما شاملمان بشود
چقدر زندگي آسانتر و موفقتر و آرامتر و اميدوارتر و خوشتر مي شود

3- بله
مي شود ثواب استماع تلاوت را به محضر انبياء و اوصياء الهي و معصومين عليهم السلام و اموات مؤمنان خاصتا ذوى الحقوق هديه نمود

و يا جمع نمودن بين هر دو اهداء
نتيجه مضاعف براى خود و اموات كرفت


ثواب استماع را به محضر انبياء و اوصياء الهي و معصومين عليهم السلام اهداء نمود
و
ثواب اهداء به محضر آن حضرات را
به يك يا جمع اموات مؤمنان خاصتا ذوى الحقوق هديه نمود

و يا اينكه
به نيابت از آن حضرات استماع نمود
و ثواب نيابت
را به ميت مورد نظر يا درگذشتگان ذوي الحقوق و يا اجداد و جدات و مرحومان كل خاندان هديه نمود

نكته:
هر عمل صالح و تقربي با نيت خالص (بدون ريا و تظاهر) بجا آورده مي شود اگر از كسي نيابت شود و يا به روح كسي هديه شود در عالم واقعيت و معنا
چند نسخه و كپي از آن توليد مي شود

نسخه اول: براى خود عامل در نامه عملش گذارده مي شود بطور خودكار حتى اگر به نيابت ديگري باشد يا براى اهداء به ديگري
نسخه دوم: براى آن كسي كه به نيابتش بجا آورده است
نسخه سوم: براى آن روحي كه هديه مي كند
فلذا با اين دانش و توجه و دقت
مي شود از يك عمل چند برابر نتيجه كرفت

4- شرط اصلي در استماع تلاوت:
سكوت و انصات (سكوت براى كوش دادن به صدايي) سكوت با توجه به صداى تلاوت
كه لازمه اش 1- سكوت 2- و به جيز ديكري فكر نكردن 3- و حرف نزدن با ديگري است

شرط تكميلي و فضيلتي استماع تلاوت:
طهارت وضو است
كه حتى الإمكان مراعات شود
و لااقل حتما براى شروع وضو داشته باشد
و در ادامه بقدر ميسور تجديد كند

5-ولو از نظر سرعت خواندن و همراهي با قاري در تلاوت
هنوز توانا نشده
ولذا به استماع تلاوت روي آورده
و فقط استماع تلاوت مى كند
اما بقدري كه برايش ممكن است از جملات و آيات
در تلاوت هم سعى بر همراهي كند
مجموعا موارد تلاوت موفق شده خيلي مي شود
و به فضيلت تلاوت هم نائل مي شود

وفقنا الله تعالى لأفضل الاعمال الصلاة و تلاوة القرآن و الزيارة والاذكار
آمين رب العالمين
[شمارة ثبت: (1544) منبع: المسائل الإنترنتية]


لینک ختم تلاوت مصحف هفت ساعته از احد دیبان:
https://www.youtube.com/watch?v=LM1boUyeatI
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه احترام مصحف

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:20 pm

سؤال:

اگر قرآن را در کنار کوچه ببینیم که بر زمین افتاده و حتک حرمت به قرآن شده شخصی که قرآن را دیده و آن را بر میدارد چه وظیفه ای دارد در حالیکه قرآن تمام برگ برگ شده و وضعیت خوبی نداشته؟


جواب:

آنها را برداشته تميز و تكريم (مثل تعطير) مي نمايد و به ثواب تكريم مصحف نائل مي شود،

ا​گر مصحف بوسيله تعمير صحافي قابل استفاده مي شود انرا به صحافي برده و با صحافي آن به ثواب تعمير مصحف هم نائل مي شود،

و با استفاده شخصي يا ​گذاردن در مسجدي و محل عبادتي، به ثواب تلاوت ان هم نائل مي شود. [شمارة ثبت: (1545) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه مصرف گوشت شکار

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:40 pm

سؤال:

آیا خوردن گوشت شکار حلال است ؟چون در آیه 2 سوره مائده گفته شده که بعد از احرام می توانید شکار کنید؟


جواب:

اگر حیوان حلال گوشت باشد و با آداب مربوطه شکار شود، حلال است و دليل حليتش هم آيات مربوط شكار است، آيات رفع منع شكار بعد از بيرون امدن از احرام بيانكر رفع ممنوعيت شكار در وقت احرام است نه مستند حليت مصرف شكار، در باب شكار بايد اطمينان از صحت شكار داشته باشيد [شمارة ثبت: (1546) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه نوع مصرف گوشت قربانی

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:41 pm

سؤال:

گوشت قربانی حج بایستی برای چه موردی مصرف شود؟

جواب:

1- خود حاجي مصرف مي كند 2- به ديكر حجاج اطعام مي كند 3- به فقرا انفاق مي كند. و مى تواند ولو مقدار كمي را به دو مصرف ديكر عمل نموده و عمده اش را به فقرا مصرف نمايد،

از آنجا که انجام قربانی حج محدود به منطقه منا و ملحقات آن می باشد؛ بهترین راه مصرف آن این است که در همان محل طبخ و صرف اطعام مؤمنین شود، در منا کسانی هستند که با گرفتن اجرت، گوشت قربانی را همانجا در ساعتی طبخ نموده و با نظارت صاحب قربانی اطعام می شود؛ اين امر در كناره هاى منى و نزديك محل قربانيهاست، نه كنار
​چادرها. [شمارة ثبت: (1546) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه وضو

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:42 pm

سؤال:

در آیه 6 سوره مائده در مورد گرفتن وضو و شستن دست گفته شده (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق ) می خواستم بدانم که آیا برای شستن دست باید از پایین به بالا شست و این مورد نیز مثل بعضی از موارد که در شیعیان اشتباه انجام می شود هست اگر در غیر این صورت هست چرا در آیه گفته الی المرافق لطف کنید این مورد را برایم توضیح دهید؟


جواب:
(الی المرافق) در آیه شریفه؛ فقط برای بیان حد و نهايت شستن دست و مقدار آن می باشد نه جهت شستن [شمارة ثبت: (1547) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه تشرف به حج همراه با خدمت با کاروان

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:44 pm

سؤال:

هر سال هلال احمر برای حج تعدادی پزشک را برای ویزیت حجاج اعزام می کند، من نیز خودم یک مرتبه همراه آنها به حج رفته ام ولی حجم کار زیاد هست و فقط زمانهای محدود با شرایط خاص وقت برای زیارت و اعمال هست و خودم می بینم اگر بخواهم باز هم همراهشان بروم ممکن است نتوانم به اعمال زیارت اهل بیت (علیهم السلام) و حج طبق چیزی که از طرف مجموعه به ما آموزش داده اند برسم

هم چنین از طرفی هم اگر همراهشان بروم ما در این مراکز فقط بایستی تعداد داروی خاص که هیئت پزشکی همراه خود آورده است برای بیماران تجویز کنیم و با شرایط آنجا و عدم دسترسی بیماران به عطاری، داروی گیاهی را نمی توان تجویز کرد وچون در فر آوری داروهای شیمیایی از الکل استفاده می شود لذا می بینم که اگر به حج بروم بایستی این داروهایی را برای بیماران تجویز کنم در نتیجه در سالهای آتی برای حج اصلا ثبت نام نکرده ام.

با توجه به موارد فوق می خواستم نظر شما و مسولیت شرعی خودم را بدانم که آیا من بایستی برای حج ثبت نام بکنم یا خیر؟

جواب:​
​​1- رفتن به عمره و حج از طريق خدمت كاروانها يا امور طبي توفيقي است
2- تجويز داروها مي تواند حساب شده باشد و مواردي كه اثار خطير دارد و يا ا​گر​
الكل و زلاتين دارد​ به زائر كفته شود،
3- و عمده طبابت تصحيح روش مصرف بيمار است و رعايت رهيز و توصيه به روشهاي صحيح درمان طبيعي، شما مي توانيد مطالعات خود را توسعه داده و براى درمان موارد مراجعات درمانكاههاى حج راهكارهاى طبيعي درمان قبلا تدارك ديده و انها را در ويزيتهايتان بكوييد ضمن ارائه داروي رايج با ذكر اشكالاتش، ديكر خود بيمار است كه انتخاب مي كند و به عهده شما نيست.
4- نيروهاى خدماتي به مقدار ضروريات اعمال عمره و حج و زيارت موفق مي شوند، و خدمت زوار ثوابش كمتر نيست، هرجند با هماهنكي و ​پیگیری
مي توانيد بعد اعمال و مدت خدماتي هم روزهايي را بمانيد و زيارت كنيد.
5- در هر صورت فرصت استفاده از زيارت همراه با خدمات مانعي براى ثبت نام و رفتن آزاد نبوده، كه بخواهيد آنرا بخاطر اين و اين را بخاطر آن ترك كنيد. [شمارة ثبت: (1548) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه احترام مصحف

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:46 pm

سؤال:

اگر قرآن از دست کسی یا از بلندی به زمین افتد برای جبران حریم قرآن؛ آن شخص چه کاری بهتر است انجام دهد؟

جواب:

استغفار نموده و مصحف را تكريم مى نمايد. بجز بوسيدن مثلا معطر مي نمايد. [شمارة ثبت: (1549) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره "عجل فرجهم" در انتهای صلوات

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:46 pm

سؤال:
​ایا گفتن لفظ " وعجل فرجهم " در انتهای صلوات کامله {اللهم صل علی محمد وعلی والهما الطیبین الطاهرین} مانعي دارد؟
یا فقط این لفظ در انتهای همان صلوات که عامه مردم می فرستند باید باشد؟​

جواب:
دعاي تعجيل فرج در هرجايي ذكر آل محمد بشود مستحب است و ادامه صلوات كامله نه تنها منعي داشته ​بلکه
مستحب است اما اين دعا تعجيل فرج است نه بخشي از صلوات. [شمارة ثبت: (1550) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره بازاریابی شبکه ای

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:48 pm

سوال:
بازاریابی شبکه ای یا همان کوئست از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
کارشان به این صورت است که توسط شرکتی محصولات خود را خریداری کرده و سپس به صورت خانگی یا دوستان بفروش میرسانند وعلاوه بر هزینه ای که در قبال فروش بدست می اورند سودی را هم شرکت در ازای فروش به آنها می پردازد و این از طرف قراردادی است که خود شرکت با بانک ملت دارد و از این طریق پورسانت به حسابشان واریز می شود و چنانچه افرادی را به گروه خود اضافه نمایند پنج تا ده درصد علاوه بر پورسانت به آنها تعلق می گیرد و هرفرد بتواند افراد بیشتری را جذب و وارد نماید به ازای هر فرد تعداد پور سانت بیشتری میگیرد
پنج تا ده درصدکارشان بصورت هرمی انجام می شود

جواب:
1- معاملات و شركتهاي كوئيستي و هرمي ظاهري فريبنده داشته
و چه بسا با استفاده از قوانين شرعي و صحيح و متعارف بين المللي و بطور داوطلبانه و خودخواسته انجام مي گيرد
اما برخلاف سود معاملات اوليه؛ ماهيتش؛ در ادامه به حالت تحميل و خريد به غير رضايت؛ و نوعي مرهون كردن خريدار به خريدار كردن ديگري منتهى شده؛
و يا فروش جنسي كه ارزش واقعيش كمتر از ثمن مورد معامله است و اين معامله نااگاهانه و بي اختيار به صورت ناخواسته به خود گرفته،
و سود هر فعال در اين معاملات به گرفتار كردن مشتريهاي ديگر مي انجامد،
ولذا اين نوع معاملات و شركتها در باطن؛ فاقد اصول شرعي معاملات بوده و به ضرر مشتريان مي گردد نتايج واقعي ان نوعي كلاهبرداري و غبن (خسارت ديدن) است.

2- چند سال قبل؛ و در ابتداي بروز اين شركتها روش معامله شان (كه با استفاده از قواعد شرعي) معرفي شده بود؛ پاسخ به عدم منع اين نوع كار با اين شركتها بر اساس صحت اين عقود و معاملات؛ داده شد،
اما در بررسي عملكرد اين شركتها؛ عدم التزام عملي انها به اصول شرعي معاملات ملاحظه شد و در جوابيه ديگري؛ طي شرح مفصلي اشكال انها را بيان كرده و ماهيت اين شركتها را نشان داده شد، و توصيه به پرهيز از آنها شد، در حاليكه هنوز اين شركتها رسميت داشتند؛و در وقتي كه از نظر قوه قضائيه و حكومت مجاز بودند؛ اشكال انها نوشته شد، البته بعد از چند ماه؛ حكومت هم به نتيجه رسيد كه اين شركتها وسيله سوء استفاده از مردم هستنند، ولذا اين شركتهاي هرمي ممنوع اعلام شده و با انها برخوردهاي قضایي و انتظامي و حتى امنيتي شد. و تا الان هم ممنوع بوده و این شرکتها و بازاریابهای آنها مجرم شناخته می شوند و با انها برخورد مي شود.

3- فلذا اگرچه به اقتضاي قاعده و روش صحيح عقود معاملات شرعى (كه بطور اسمي استفاده مي شود)؛ چنان برنامه اى هم بايد بي اشكال باشد، اما از انجا كه شيوه و عملكرد اين شركتها واقعيتشان مشكلدار بوده
و وسیله سوء استفاده هستند و در عمل مستلزم ارتكاب خلاف قواعد معاملات شرعي است، از عضويت و همكاري و حتى معامله با اين شركتها برهيز شود،
لزوم اجتناب از اينها شدت مى گيرد وقتي که اين شركتها و شبكه ها وابسته به کفار حربی و یا موجب منفعت برای آنها شده و یا پوششي براى نفوذ و رخنه ميان مسلمين باشد.

4- در فرض سؤال به نظر مي رسد؛ اين شركتها به نوعي ديگر بازگشته اند،
و براى دور زدن منع قانوني؛ عنوان هرمى آنها را حذف كرده و فقط با عنوان شبكه اى كار مي كنند،
اما روش عمل و معامله آنها و بازاريابهايشان با شركتهاي هرمي يكسان است،
خاصيت هرمي هم امري است كه (بخاطر سود وعده داده شده و فعاليت بازاريابان) خودبخود در عمل اتفاق مي افتد،
فلذا چون تغييري در "موضوع" رخ نداده؛ از اين رو "حكم" هم با قبل و صورت اوليه (هرمي رسمي) يكي است.

5- خريد و فروش محصولات سالم و حلال و بي ضرر به قيمت عادله و يا مورد رضايت و با اختيار طرفين؛
و فروش محصولات از طريق بازاريابان؛
و دادن سود و مزد به آنها؛ منعي نداشته
و جزو روش معمول معاملات صحيح است،
و استفاده از اينترنت براى معاملات هم منعي ندارد،
و اينها ظاهرا همه اش از امور معمولي است،
پس چه امتيازي در اين معاملات از طريق اين شركتهاست كه وجودشان را اثبات مي كند؟
يا بايد اشكالي در جنس باشد؛ يا در قيمت آن؛ و يا در تحويل ثمن و مثمن. [شمارة ثبت: (1551) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره صلوات فرستادن در حدیث کساء

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:51 pm

سوال
با توجه به اینکه در کتاب شریف تعقیبات نماز و همچنین فایل صوتی شبهای جمعه که درباره اداب تلاوت نکاتی را بیان کرده است که در پاسخ به آیات قرانی، مومن باید خودش را مخاطب آن کلام نورانی ببیند و متناسب با ان پاسخ بدهد؛ ایا جایز است در هنگام تلاوت حدیث شریف کساء بعد از قرائت آیه تطهیر؛ صلوات فرستاده شود؟

جواب:
​صلوات فرستادن اشكالي ندارد [شمارة ثبت: (1552) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره حجاب در زیارت بعید

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:52 pm

سوال:
در کتاب مناسک دیدار حق صفحه 158 بند 9 آن درباره داشتن حجاب بانوان در نماز و زیارت توضیحاتی داده شده است
و اینکه در نماز (که ملاقات خداست) و زیارت (که دیدار با امام مورد زیارت است) پوشیدن بهترین لباسها جزو اداب است
و از جمله ان داشتن حجاب برای بانوان است...
ایا هنگامی که خانمی در منزلش از راه بعید امام علیه السلام را زیارت می کند و مثلا زیارت عاشورا می خواند
باید شرط داشتن حجاب را رعایت کند؟

جواب:
در فرض مذكور واجب نيست؛ هر چند استحباب دارد. [شمارة ثبت: (1553) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره پوشش در نماز برای بانوان

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:54 pm

سؤال:

الف- آیا در نماز، دامن به تنهایی می تواند حجاب نماز را حفظ کند یا باید در زیر دامن لباس دیگری پوشید؟

ب- ایا کف دستها در هنگام قنوت باید پوشیده باشد، در صورتی که در مورد حجاب فقط تا مچ اشاره شده؟

​​

جواب:

الف- نوع لباس باید طوری باشد که بدن را بپوشاند و نازک و بدن نما نباشد و برجستگیهای بدن را آشکار نکند، و بر روی لباس با استعمال چادر ​يا جلباب (لباس سرتاسري بدون حجم نمايي) ​ پوشش کافی ایجاد می شود.

​فلذا مناسب بودن دامن ​بستگي به پوشش بالاتر دامن دارد، كه اگر طوري بلند باشد كه روي دامن و قسمت باسن قرار گيرد و بپوشاند كه در قيام و ركوع و سجود حجم نما نباشد، دامن اشكالي ندارد براى نيم تنه پايين استفاده شود و نیاز به پوشيدن چيزي زير دامن نيست، البته بايد دامن طوري باشد كه كاملا پاها را بپوشاند و در حركت نماز ساق و قدم آشكار نشود.



ب- در نماز پوشاندن جمیع اعضای بدن حتی قدم ها و دستها و کف دستها و همچنین سر و موها و گردن واجب است مگر صورت به همان مقداری که در وضو شسته می شود،

اما در غیر نماز، در مقابل نامحرم پوشش نداشتن کفین اشکالی ندارد و تا مچ را می پوشانند. [شمارة ثبت: (1554) منبع: المسائل الإنترنتية]


-----------------------------------
سؤال ​و جوابيه ​مشابه (الف – ب)که قبلا پرسیده شده:

​​سؤال: ما يجب ستره على المرأة في الصلوة؟

جواب: يجب عليها ستر جميع بدنها حتى القدمين واليدين وكذلك الرأس ومنها الشعر والرقبة؛ إلاّ الوجه، وذلك بمقدار ما تغسله في الوضوء. [شمارة ثبت: (1059) منبع: المسائل الغروية}



سؤال: ما هو الحكم في كشف المرأة للوجه والكفين؟

جواب: لا بأس به. [شمارة ثبت: (334) منبع: المسائل الخراسانية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره لمس اسماء متبرکه در حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:56 pm

سؤال:

الف- آیا در ایام حیض سجده روی مهری که نام معصومین (علیهم السلام) نوشته شده باشد اشکالی دارد؟

ب- در این حالت سجده بر مهری که هیچ چیزی روی آن نوشته نشده و تربت کربلا است اشکال دارد؟

جواب:

الف- ​تماس بدن حائض ​با اسماء حضرات معصومين عليهم السلام اشكال دارد.

ب- ​اين تربتهاى معمولي كه در دسترس عموم است ​اشکالی ندارد​، اما اگر كسي تربت خالص و اصلي قبر مطهر را داشته باشد (همانكه تغيير رنگ و يا ماهيت مي دهد در ايام عاشورا)​ پس در تماس با آن رعايت طهارت لازم است، از جمله طهارت از حيض. [شمارة ثبت: (1555) منبع: المسائل الإنترنتية]

=============================

سؤال ​و جوابيه ​مشابه (الف – ب) که قبلا پرسیده شده:

سؤال: در ايام عادت، ذكر گفتن با تسبيح تربت و سجده نمودن بر مهر تربت جايز است؟

جواب: اشكالى ندارد. [شمارة ثبت: (708) منبع: المسائل الاصفهانية]

​ چون مفروض همين تربتهاى معمولي بوده است و الا حكمش مثل جوابيه بالاست.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره طهارت در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:57 pm

سؤال:
​ در ایام حیض نمی دانستم که باید وضو بگیرم و قرآن بخوانم و الان فهمیدم حکمش چیست؟

​​جواب:
​استغفار كند​ [شمارة ثبت: (1556) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه احترام مصحف در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 10:59 pm

سؤال:
​ دختر بنده مشغول به تحصیل در جامعة القران برای حفظ قرآن می باشد. با توجه به اینکه گفته شد که همراه داشتن قران در ایام حیض اشکال دارد برای اینها در این ایام چه حکمی دارد و چکار باید بکنند؟

​​جواب:
​براى گذشته استغفار ​نمايند، و براى آينده از نسخه ديجيتالي مثل موبايل و تبلت استفاده كنند، و در هر صورت حفظ و تكرار و تمرين سوره هاى سجده واجبه را به ايام طهارت موكول كنند، و در ايام فقدان طهارت از تلاوت و تكرار آنها پرهيز نمايند، خصوصا آيات سجده [شمارة ثبت: (1557) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره وورد به مسجد در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:00 pm

سؤال:

الف- برای مراسم ختم اموات وقتی که از حیض پاک می شویم بدون غسل به مسجد برویم حرام است؟

ب- اگر خونریزی نداشته باشیم باز هم رفتن به مسجد حرام است ؟

​​جواب:

الف- جایز نیست

ب- در ایام حیض، چه خونروی باشد و چه نباشد، رفتن در مسجد جایز نیست [شمارة ثبت: (1558) منبع: المسائل الإنترنتية]

----------------------------


سؤال ​و جوابيه ​مشابه که قبلا پرسیده شده:

سؤال : زن حائض پس از آنكه از خون پاك شده است ولى هنوز غسل نكرده،

​الف: ​ مى تواند در حرم و مسجد وارد شود؟

​ب: ​ مقاربت با او جايز است؟

جواب: فرض اول جايز نبوده، فرض دوم جايز است. [شمارة ثبت: (1043) منبع: المسائل الخراسانية
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره رنگ کردن مو در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:01 pm

سؤال :
خانمی که روزه است می تواند موهای خود را رنگ کند یا خیر؟

​​جواب:
اشکالی ندارد​، نهي ​از خضاب مربوط به ايام حيض است [شمارة ثبت: (1559) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:03 pm

سؤال :
بنده ​سه روز بین ایام عادتم اصلا خونریزی ندارم پاک پاک هستم و نمی دانم باید چکار کنم

از یک معلم قرآن پرسیدم گفت آن هم جزء پریودید حساب می شود ولی من همیشه آن دو سه روز نگران هستم که نمازم چطور می شود؟

​​جواب:
​قطع خونروي در میان ايام عادت مانع رعايت احكام عادت نيست، از روز اول عادت تا 10 روز به حکم حیض می باشد و نماز و روزه ندارد.

​ مگر اينكه قبل از ده روز كاملا پاك شود. و براى رفع نگراني نحوه تغذيه و مصرف خود را از نظر طبي و مزاج تصحيح كند تا عادت متعارف داشته باشد.​ [شمارة ثبت: (1560) منبع: المسائل الإنترنتية]


-------------------------
سؤال ​و جوابيه ​مشابه که قبلا پرسیده شده:

سوال: تقريبا 2 سال است که عادت ماهيانه ام از 7 روز به 10 روز تبدیل شده است، ولي مدتي است که مثلا 5 روز عادت هستم و 2 روز پاک هستم و بعد از اين دو روز دوباره خونريزي دارم. مي خواستم ببينم حکم نماز و روزه ام در اين 2 روز چگونه است؟

​​
جواب: تمام اين 9 روز بلكه از روز اول عادت تا 10 روز بحكم حيض مي باشد. و نماز و روزه ندارد.
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره تشخیص ایام استحاضه

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:04 pm

سؤال :
بنده برای تشخیص استحاضه از پنبه های صنعتی استفاده کرده ام چه ضرری داشته؟

و اگر اشتباه در میزان استحاضه پیش آمده حکم آن چطور می شود که اینطور عمل کردیم؟

​​
جواب:

​استفاده از پنبه صنعتي موجب تشديد حكم مي شود يعني ممكن است احكام مربوط به صورت و تكليف شديدتر است را براى موارد خفيفتر تلقي كند، و خود را بيش از تكليف در زحمت بياندازد،

مثلا با استفاده از پنبه صنعتي؛ استحاضه قليله را ممكن است استحاضه متوسطه يا كثيره تصور كند

ولذا توضيح شد كه استفاده از پنبه طبيعي بنمايد،

اما پنبه صنعتي اگرچه تصور غلط و شديدتري را مي دهد اما منجر به ترك حداقل تكليف ​او نمي گردد،

ولذا در فرض فوق تكليفي اضافي ندارد. [شمارة ثبت: (1561) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره حکم کاشت ناحن

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:05 pm

سؤال :
درمورد کاشتن ناخن که می گویند باید غسل جبیره بکنند چه حکمی دارد؟ غسل جیبره چگونه است؟

​​
جواب:

1- ​اگر مقصود از كاشتن ناخن؛ بجاي ناخن اصلي براى شخص فاقد ناخن طبيعي بوده كه به علت شكنجه يا بيماري يا آسيبي افتاده باشد، و ناخن جديد جوش خورده و بجاى ناخن قبليش بشود، به حكم ناخن طبيعي اوست و اشكالي ندارد


2- ​اما اگر مقصود نصب طولاني مدت (بيش از فواصل اوقات نماز) روكش ناخن و ناخن هاى مصنوعي براى زينت است كه بايد اوقات غسل و وضو آنها را بردارد و به وظيفه اش عمل نمايد​


​3- ​وضو و غسل جبيره ​​موضع آن موارد اضطراري و غير اختياري است كه براى مصلحت ​سلامتي بدن ضرورت باشد آب به موضع جراحت نرسد يا براى درمان شكستگي و يا جراحت ناچار از جبيره قسمتي از مواضع بدن است، و اين حكم اضطراري شامل مواردى مانند چسباندن ناخن مصنوعي نمي شود، و در اين موارد که مانعی روی اعضای وضو و یا غسل باشد، ابتدا باید مانع را برطرف کرد، و برداشتن ناخن مصنوعی نیز امکانش وجود دارد، فلذا آن را باید بردارد و وضو گرفته يا غسل کند،


​​​توضيحات اموزشكده طب جامع براى دانشجويان در اين موضوع:​

البته بانوان فرهيخته به فرض دوم مبتلا نمي شوند

1- ​چون​ فردی که ناخنهای طبیعی دارد تحت تاثیر ​تبليغات تجار لوازم آرايشي و جو بازار آن قرار نگرفته، و اقدام به کاشت ناخن مصنوعی طولاني مدت (بيش از فواصل اوقات نماز) نمی کند؛

چه اينكه به خوبي مي داند که این کار عوارض و ضررهای طبی برای بدن و ناخنهای طبيعی (او که خداوند به او عطا فرموده) دارد، هم به جهت مسدود کردن راه تنفس و نظافت ناخن، و هم به کار بردن مواد شیمیایی صنعتی مضر که در چسب به کار رفته و در جنس این ناخنهای مصنوعی است و باعث لطمه و ضرر به بدن خود می شود


2- در انجام وظایف دینی، مرتکب ضایع کردن فرایض وضو و غسل می شود؛ چرا که ناخن و چسبهای به کار رفته در چسباندن آن به ناخن طبیعی، مانع رسیدن آب به اعضای وضو و غسل می شود


​3- سازندگان و مروجان اين ناخنها توجهي به سلامت شخص ندارند چه برسد ملاحظه آسيبهاى معنوي و فقدان آثار نماز و غسل و وضو،

و اهل ايمان به صرف اينكه چیزی به عنوان زیبایی و يا مُد عرضه مى شود، مصالح سلامتي تن و روان خود را رها نمى كند، و چون ارزش سلامتي خود و نورانیت طهارت غسل و وضو را درک نموده؛ اموری را که براى سلامتي و معنوييش نقص و یا مانع ايجاد می کند را مرتکب نمی شود. [شمارة ثبت: (1562) منبع: المسائل الإنترنتية]

​والحمد لله رب العالمين
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه تلاوت قرآن با موبایل

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:06 pm

سؤال:
در مورد خواندن قرآن با موبایل، آیا از لحاظ احکام پوشش مانند احکام مصحف مکتوب است؟ ​و باید پوشش دستکش داشته باشیم؟

جواب:

الف- آنچه بر حائض جایز نیست {لمس صفحات مصحف شریف و اسامی خداوند (بدون پوشش)} می باشد،
فلذا با دست یا اعضای بدن، صفحه مصحف و اسامی خداوند را که پوششی ندارند، مستقیم لمس ننماید، و اگر روی صفحه مصحف، پوششی باشد مانند یک برگ طلق شفاف، و یا اسامی خداوند دارای پوششی مانند پرس در پلاستیک باشند و یا روی آن برچسب باشد اشکالی ندارد، و یکی از این موارد، می تواند پوشش دستکش برای حائض باشد که مستقیم صفحه مصحف را لمس ننماید،
نه اینکه شرط مصحف خواندن پوشیدن دستکش برای حائض و داشتن پوشش روی دست او باشد.

ب- با توجه به اينكه نسخه هاى دیجیتالی مصحف و نيز مصاحفى كه روي رايانه و موبایل و تبلت است، با صفحات مونيتور آنها محفوظ است فلذا تماس بدني در ايام فقدان طهارت نيازي به پوشش اضافي يا دستكش ندارد. [شمارة ثبت: (1563) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه پرداخت زکاة فطره

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:08 pm

سؤال:
بعد از پرداخت زکاة فطره به شخصی نیازمند متوجه شدیم که از اهل تسنن است؛
و امکان پس گرفتن آن از ایشان هم وجود ندارد؛ آیا باید مجدد پرداخت کنیم؟

جواب:
اگر فقير بوده و مستحق واقعي؛ بخاطر سني بودن پس نمي گيرند.
اگر ناصبي نبوده است و مقدار داده شده به مقدار مقرر مذكور است نه طبق رايج؛ پس همان فطريه كه داده است مجزي است و نياز به پرداخت مجدد ندارد. [شمارة ثبت: (1564) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره نماز قضا برای والدین

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:09 pm

سؤال:

1- اگر ما نماز و روزه قضا داشته باشیم و بخواهیم برای والدین خود که فوت شده اند نماز و روزه قضایشان را بجا آوریم آیا می توانیم؟


جواب:
اگر موجب تاخير قضاي نمازهاي خودش نمي شود، مانعي ندارد و الا قضاي نمازهاي واجب خودش اولويت دارد [شمارة ثبت: (1565) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره غسل جمعه در ایام حیض

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:10 pm

سؤال:

اگر زنی در دوره حیض باشد بایستی همانند دوران طهارت التزام به انجام غسل جمعه داشته باشد؟

جواب:
مانعي از انجام غسل جمعه نيست ولى تا حيض برقرار است اين غسل جمعه طهارت از حدث اكبر نمي آورد. و مي تواند با غسل حيض بعد پاك شدن؛ قضاي غسل جمعه را نيز بجاي آورد. [شمارة ثبت: (1566) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره استفاده از گلهای شهرداری

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:14 pm

سوال:
مادرم مبتلا به سرطان سینه می باشد که در حال حاضر شفاجوی کلینیک طب جامع است .
برای ایشان گلی بهاری، به نام گل همیشه بهار تازه تجویز شده است.
با توجه به خاصیت درمانی این گل و فصل رویشش، که فقط در فصل بهار می باشد.
چیدن این گل از فضای سبز بلوار که در مناطق خاصی توسط شهرداری کاشته شده است و عمر کوتاهی نیز دارد چه حکمی دارد ؟‎

جواب:
جون اين نوع كلها را بسيار انبوه مي كارند و فروان مراقبت باغباني جناني صرفش نمي شود
فلذا معمولا در حد يكي دوشاخه جيدن را جون اجازه مي دهند ظاهرا منعي ندارد
و بيشترش بايد اجازه كرفته يا از كلخانه ها خريداري شود

===============
عجيب است كه وقتي هزينه هاى مليوني درماني شان به تهيه جند كل فراوان در طبيعت و ارزان در كلخانه ها خلاصه شده
اينقدر خاصه خرجي مي كنند و جنين مسير براي تهيه اش انتخاب مي كنند
جز اينكه بايد مطمئن باشند سمباشي نشده باشد و الودكيهاى ديكر مثل دود خيابانها و محيطهاى شهري بران ننشسته باشد [شمارة ثبت: (1567) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

جوابیه درباره طهارت بعد از انجام سونوگرافی

پستتوسط pejuhesh232 » دوشنبه مه 02, 2022 11:17 pm

سوال:
سلام علیکم
بنده تمام صفحات پاسخ برگزیده را دنبال کردم و خواندم ولی سوالم نبود
برای سونوگرافی واژینال زنان
چون دستگاه وارد رحم میشود و ترشح ایجاد میشه روزه و وضو باطل است؟
و همچنین به علت اینکه ترشح ایجاد می شود،
حکم آن برای نماز خواندن و روزه گرفتن چیست؟
بعد از آن باید غسل کرد؟ و چه غسلی باید نمود؟

متشکرم

جواب:
اگر ادخال وسيله طبی بدون همراه كردن مايع باشد مضر به روزه نيست،
اگر موجب تلذذ و انزال ترشحات بسيار و حالت اوج نباشد؛ غسل هم ندارد و وضو هم باطل نمی شود؛
و الا مبطل وضو و مستلزم غسل است
و استخدام غير طبی به قصد تلذذ موجب ابطال روزه و قضاء و كفاره است [شمارة ثبت: (1568) منبع: المسائل الإنترنتية]
pejuhesh232
 
پست ها : 8792
تاريخ عضويت: سه شنبه دسامبر 07, 2010 11:22 pm

بعدي

بازگشت به مجمع علوم فقه آئین الهی


Aelaa.Net