مولا علی (منه السلام): آنكه تابش نوری از دانش نجوم را از حاملان قرآن فراگیرد، به ایمان و یقین خود افزوده است.
* در كلام وحی بر اهمیت علم تقویم نجوم و تنجیم تأكید گردیده است، و گذشته از وسیله بودن آن براى تدبر در آیات و نشانه الهی و معرفت بیشتر به حضرت وجه اللهی، بر فواید آن در گستره هاى جغرافیا و جهت شناسی و تشخیص اوقات و گاهشناسی و تقویم، و معرفت مناسبات و نامناسبات احوال و اشخاص در امكنه و ازمان؛ اشاره شده است. از مواردی كه قرآن كریم راجع به كواكب و بروج و منازل و نیز علم گاهشماری و تقویم نجومی و نیز گاهشناسی و تشخیص وقایع از مواقع نجوم سخن فرموده؛ این آیات شریفه است
* بروج دوازدگانه: وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجاً وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ. قرآن كریم سوره حجر آیه 16
* منازل 28 گانه و گاهشماری: هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُوراً وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِلِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ. قرآن كریم سوره یونس آیه 5
* راهیابی در امور و مسیر: وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ. قرآن كریم سوره آیه نحل16
* گاهشناسی و تشخیص سرانجامها و وقایع: أَوَلَمْ یَنظُرُواْ فِی مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن یَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ. قرآن كریم سوره أعراف آیه 175
* هنگام شناسی و تشخیص احوال و رخدادها: فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ. قرآن كریم سوره صافات آیه 88 و 89
* در كلام خازنان وحی (علیهم السلام) بر اهمیت جایگاه علم نجوم و تنجیم بسیار تأكید شده، از آن جمله:
* حضرت رسول الله (صلى االله علیه وآله) فرموده اند: علم نجوم را فرا گیرید تا در تاریكی بیابان و دریا راهنمایتان باشد، علم نجوم علم حضرت آدم (علیه السلام) است. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سید بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254.
* حضرت مولا على (علیه السلام) فرموده اند: آنكه تابش نوری از دانش نجوم را از حاملان قرآن فراگیرد، به ایمان و یقین خود افزوده است. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سید بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254.
* حضرت مولا على (علیه السلام) فرموده اند: زنهار كه نجوم (تنجیم) را تكذیب كنید، همانا این علم از علوم مقام نبوتاست. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سید بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254.
*حضرت امام باقر (علیه السلام) فرموده اند: قد كان علم نبوة نوح (علیه السلام) بالنجوم. یعنى علم نبوت حضرت نوح (علیه السلام) با دانش نجوم (آمیخته) بود. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سید بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254. قال السید بن طاوس: قد تضمن هذا الحدیث أن نبوة نوح عرفها من كان عارفا بالنجوم و طریقها فكان فی علم النجوم دلالة على نبوته و منواة لحجته.
* حضرت امام موساى كاظم (علیه السلام) را؛ هارون (لعین) احضار و بازجویی كرد كه: مردم درباره شما اولاد فاطمه (علیهم السلام) گزارش كرده اند كه: با علم نجوم(تنجیم) ارتباط داشته و آگاهی شما از آن خیلی خوب است! در حالیكه فقهاى عامیان می گویند كه پیامبر (صلى االله علیه وآله) فرموده ..اگر سخن از نجوم شد سكوت كنید؟ و امیر المؤمنین علی (علیه السلام) داناترین خلایق به علم نجوم بوده، و فرزندان و ذریه او (كه شیعیان قائل به امامتشان بوده اند) به این علم آگاه بوده اند؟ حضرت امام كاظم (علیه السلام) در پاسخ فرمودند: این حدیث (كه به پیامبر (صلى االله علیه وآله) از قول عامیان نسبت دادی) حدیث ضعیفی است و در سند آن طعن و خدشه است، و حال آنكه خداوند متعال (علم) نجوم را ستایش نموده، و اگر علم نجوم صحیح نبود خداوند آنرا نمی ستود. و انبیاى الهی (علیهم السلام) به آن آگاه بوده اند، و هر آینه خداوند متعال درباره حضرت ابراهیم خلیل الرحمان (علیه السلام) فرموده است: وَكَذَلِكَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِیَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ ، (یعنی: ما اینگونه ملكوت آسمانها و زمین را به ابراهیم می نمایانیم تا از صاحبان یقین باشد) و خداوند در جاى دیگر قرآن درباره حضرت ابراهیم (علیه السلام) می فرماید: فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ، (یعنی: او نگاهی به (وضعیت) نجوم كرد و گفت من بیمار می شوم) امام كاظم (علیه السلام) فرمودند: اگر او عالم به علم نجوم نبود در آن تأمل و تدبر نمی كرد، و نمی گفت كه من بیمار می شوم، و حضرت ادریس (علیه السلام) داناترین اهل زمانش به علم نجوم بود، و خداوند تعالى به جایگاه و مواضع نجوم قسم یاد نموده است، و خداوند خود این سوگند را این چنین توصیف كرده است كه: وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ ، (یعنی: این سوگندی بس سترگ است)، و در جاى دیگر فرموده است: فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْراً ، و اراده فرموده است از آنها (مدبرات) دوازده برج و هفت سیاره و آنچه در شب و روز به امر الهی آشكار می گردد، و پس از علم قرآن؛ هیچ علمی شریفتر از علم نجوم نیست، و این علم انبیا و اوصیا و وارثان انبیا ست، آنانكه خداوند عزوجل درباره شان فرموده: وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ< ، (یعنی: و نشانه هایی است و آنها بوسیله ستارگان راهیابی می نمایند)، آنگاه حضرت امام كاظم (علیه السلام) فرمود: و ما این علم را می دانیم و منكر آن نیستیم ولى سخن از آن نمی گوییم. هارون به حضرتش گفت: اى موسى تو را به خدا سوگند، كه این دانش را نزد جاهلان و عوام ناس آشكار نكنی، تا اینكه بر علیه تو سخن بد نگویند، و دریغ بدار این علم را از عوام، و این علم را بپوشان، و به حرم جدّت (صلى االله علیه وآله) بازگرد. آنگاه هارون گفت: یك سؤال باقی ماند، تو را بخدا مرا به آن آگاهساز، حضرت امام كاظم (علیه السلام) فرمودند: بپرس، هارون گفت: تو را به حق قبر و منبر رسول الله (صلى االله علیه وآله) و بحق خویشی و نزدیكیت به رسول الله (صلى االله علیه وآله) سوگند، مرا خبرده كه آیا تو قبل از من می میری؟ یا من قبل از تو می میرم؟ چون تو این مطلب را از نجوم مطلعی، حضرت امام موساى كاظم (علیه السلام) فرمودند: مرا امان بده تا به تو خبر دهم، هارون گفت: در امانی، حضرت (علیه السلام) فرمودند: من پیش از تو می میرم، و من هیچ گاه دروغ نگفته و نمی گویم، و وفات من نزدیك است. قرآن كریم سوره أنعام آیه 75، سوره صافات آیه 88 و 89، سوره واقعة آیه 76، سوره نازعات آیه 5، سوره نحل آیه 16، فرج المهموم سید بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 58 ص254.
* از حضرت امام رضا (علیه السلام) ؛ مأمون ملعون درباره علم نجوم (تنجیم) پرسید؟ حضرت (علیه السلام) فرمودند: این علمی است كه در اصلش صحیح است، و اول كسی كه در دانش نجوم سخن گفته؛ ادریس (علیه السلام) است، و ذوالقرنین در آن ماهر بوده است، و اصل این علم از جانب خداوند متعال است، و این علم از علوم انبیاست، و بدلایلی به آنها اختصاص داشته است، و منجمین از دقایق این علم مطلع نیستند، پس حقرا با دروغ آمیختند. فرج المهموم سید بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 58 ص254.
* از این رو؛ علم نجوم از علوم الهی و ز مواریث انبیا و اوصیای الهی (علیهم السلام) بوده؛ و پایه های راستین و مایه های ناب گردیده است، و خداوند برخی از احكام و شرایع الهی را مرتبط با این گرو آنها مقرر فرموده است.
پژوهشكده نجوم و تنجیم بنیاد حیات اعلى با هدایت و نظارت و مساعدت دار المعارف الإلهیّة به این دانشهاى الهی اهتمام داشته؛ و در تدوین آنها از كلام وحى و خازنان وحی (علیهم السلام) استمداد جسته، و با بكاربردن تحقیقات بزرگان این علوم در طول تاریخ و نیز آخرین دستاوردهاى علمی مراكز معتبر بین المللی امروز، آنها را ارائه می دهد.
انسان از آغاز گذر زمان را در رؤیت بصری خود با حركت اجرام آسمانی نسبت به زمین می سنجیده است، ساعت و وقت خود را با حركت خورشید در آسمان و سایه اشیاء در زمین، اندازه كیری كرده است. گذر روز و شب را با طلوع و غروب خورشید، شناخته است. با ملاحظه وضعیت شكل ماه و اهله قمر در آسمان؛ تقویم ماهانه خود را ساخته است،
در كذر ماهها و عبور فصول مختلف سال و تكرار این فصول تقویم سالانه شمسی خود را طراز نموده است، میان دو طلوع متوالی ستاره شعرای یمانی همزمان با خورشید؛ 25636/ 365 روز یا حدود 365 روز و 5 ساعت و 28 دقیقه و 23 ثانیه طول می كشد؛ و این اساس تقویم سالانه نجومی بشر بوده است. ستاره شعرای یمانی (شباهنگ) درخشنده ترین ستاره آسمان می باشد. و با نشان نمودن وقایع مهم و مبدأ قرار دادن آن؛ شمارش كلان گذشت سالها را حساب و تقویم تاریخ خود را معین نموده است.
* مجموعه دانشهای نجوم قدیم انواع و رشته هاى كوناكونی داشته است كه امروزه هر یك از این رشته ها خود رشته هاى تخصصی جداگانه اى دارد، در گذشته بخشهاى عمده علم نجوم عبارت بوده اند از: علوم فلكی، علوم تنجیم و اختیارات، علوم هیئت و تقویم، كه به اصطلاح زبان فارسی: ستاره شناسی، گاهشناسی و هنگام شناسی، و گاهشماری و تقویم نویسی؛ نامیده می شده است. تقویم و گاه شماری بر اساس رصد دقیق كواكب و اجرام آسمانی و ثبت دقیق حساب ماه و سال استوار است.
* با توجه به رواج تقاویم مختلف در میان ملل جهان و كاربرد برخی از روشهاى محاسباتی در میان مراكز علمی جدید، داشتن تقویمی جامع كه ضمن ارائه انواع تقاویم مهم جهان و روشهاى محاسباتی زمان؛ قابلیت تبدیل تواریخ و نتایج محاسباتی به یكدیگر را نیز داشته باشد، ارزش بسیاری دارد.
* در این نرم افزار یك تقویم جامع كه مشتمل بر مهمترین تقاویم جهان است ارائه می گردد ، این تقویم بطور خودكار توانایی تبدیل تواریخ مختلف را به یكدیكر نیز دارا می باشد. روش بكاركَیری این نرم افزار بسیار آسان بوده و تنها كافی است در یكی از پنجره هاى تقویمی یا محاسباتی؛ تاریخی را بر اساس یكی از تقاویم و روشهاى محاسباتی وارد نمائید، با فشردن دكمه محاسبه؛ فورا معادل آن تاریخ را از تمام تقاویم و روشهاى محاسباتی دیگر؛ در بنجره هاى مربوطه اش می یابید. لذا با این نرم افزار و برنامه مبدل بین تقاویم و روشهاى محاسباتی متعدد؛ یك تقویم جهانی جامع و خودكار را دارا هستیم.
منابع تقویم جهانی: پایه ها و ریشه های علمی این تقویم جامع از تعالیم مكتب وحی سرچشمه گرفته، و محاسبات آن با ملاحظه معتبرترین منابع نجومی و تقویمی كهن و مراجع بین المللی پیشرفته امروز تدوین و طراحی شده است، كه به برخی از آنها در بخش مراجع و منابع اشاره شده است.
در نجوم؛ اصطلاحماه به دوره اى اطلاق می شود كه اساس آن حركت ماه باشد.
یك ماه قمری ؛ مدت زمانی است كه در آن دوره اهله ماه طی می شود، این دوره كه بر اساس یك دور كامل اهله قمر است به نام هلالی نیز معروف است.
طول مدت یك ماه قمری بطور متوسط 5/29 روز است. رصد ماه در تعداد زیادی از ماههاى قمری متوالی؛ موجب شده است كه طول متوسط یك ماه قمری دقیقا تعیین گردد، طول مدت متوسط بدست آمده براى یك ماه قمری (53059/29) روز عرفی و یا 29 روز و 12 ساعت و 44 دقیقه و 78/2 ثانیه است. این طول مدت در خیلی از تقویمها بكار گرفته شده است. اندازه یك ماه قمری نسبت به طول مدت متوسط ممكن است تا 29 روز و 13 ساعت تغییر كند.
تقویم قمری: قدیمی ترین نوع تقویم و متداولترین آن در قدیم؛ تقویم قمری است. در این تقویم؛ ماه عرفی تقریبا همان ماه قمری واقعی؛ و اولین روز هر ماه عرفی تقریبا روزی است كه هلال ماه نو؛ آشكار می شود، یكی از نكات رواج تقویم قمری؛ عدم نیاز به دانشی براى محاسبه زمان و حفظ تاریخ است؛ چه اینكه حتى یك شخص بیسواد كه قادر به خواندن تقویم نباشد نیز به سادگی از روی اهله قمر می تواند با تقریب خوبی تاریخ روز در ماه را بداند.
تقویم شمسی رصدقمری: یك نوع تقویم قمری است كه با رصد وجوه و اشكال ماه مرتبط بوده و بدینوسیله معین مى شود، با این تقویم هر كسى از دانشمند تا فرد عادى مى تواند با نكٌاه به آسمان متوجه شود كه شب چندم ماه است، كاربرد همكانى این نوع تقویم و نیاز عموم به آن؛ ضرورت نشر آنرا ایجاب مى كرد، ولذا پژوهشكده نجوم و تنجیم بنیاد حیات اعلى تهیه و عرضه تقویم رصدى قمرى را مدّ نظر داشته و آنرا بطور جداانه و نیز ضمن برخى تقاویم خود منتشر نموده است.
برای دریافت آن به منجم تقویم شمسی رصدقمری در پایگاه اینترنتی علوم نجوم كهن و اسلامی بنیاد حیات اعلى مراجعه نمایید:
http://aelaa.net/Fa/Nojum.aspx
* برای تعیین اوایل ماههاى قمرى دو روش در تقاویم نجومى بكار مى رود:
1- تقویم هلالى است كه با محاسبه نجومی امكان رؤیت هلال و هنگام رؤیت آن پیش بینی می شود، این روش در تقویمهاى متداول میان عامه ی مردم شایع است، ولی از آنجا كه در شرع شریف ملاك براى تعیین اول ماه قمرى؛ رؤیت خود هلال بطور همگانى است، و بنا بر نظر فقهى غالب فقها در همه ى مذاهب اسلامی؛ محاسبه نجومى هنگام رؤیت هلال؛ جایگزین رؤیت بصری هلال (بطور عملی) نبوده و حجت شرعى نمی باشد، لذا این روش (پیش بینی هنگام رؤیت) در این گونه از تقاویم؛ بطور مستقل مورد پذیرش نبوده؛ و به آن اعتنا نمى شود. به خصوص آنكه بسیاری از اوقات مطابقت با رؤیت بصری نداشته بلكه مخالفت نیز دارد.
2- تقویم حسابی روش دیگر در تعیین اوایل ماههاى قمری است كه در قالب تقاویم نجومی معتبر بكار مى رود، این روش دخالتی در امر رؤیت ننموده و صرفا اول ماه را با محاسبه ی نجومی بسیار دقیق اعلام مى كند، در كلام خازنان وحی (علیهم السلام) نیز در هنگام عدم وقوع رؤیت همگانى هلال؛ و وجود اختلاف میان مردم، قواعدى بسیار دقیق برای برطرف شدن حیرت اهل ایمان تعلیم فرموده اند، كه همكی از این قسم محسوب می گردد، ما در این تقویم براى تعیین اوایل ماههاى قمرى از همین قواعد علمی آموخته از حضرات معصومین (علیهم السلام) استمداد جسته ایم.
آزمایش دقت تقاویم: از آنجا كه رؤیت هلال در شب اول ماه قمرى در طول تاریخ نوعا مواجه با شكل بوده و بالطبع اول ماه اختلافى می شده است، ولی در شبهاى مهتاب (13 و 14 و 15) مشكل رؤیت وجود نداشته و به خوبى ماه آشكار و نمایان بوده؛ و تفاوت این شبها با یكدیگر از نظر ناتمام و تمام بودن ماه بسیار واضح، و تفاوت ساعت طلوع هر یك از این شبها روش آسان و دقیقی براى تعیین عمر ماه است، لذا آشكارترین راه تشخیص صحت و دقت تقاویم در تعیین اول ماه؛ رصد این شبها و مقایسه نتیجه آن است. شایان ذكر است كه استخراج این در طول ماههاى سالهاى مختلف با نتیجه رصد این شبها مطابقت داشته است.
روش استخراج ایام قمری در این تقویم: سال قمری شامل 12 ماه به طور متناوب 29 و 30 روزه است در سال كبیسه ی آن، ماه ذیحجه 29 روزه به 30روز تبدیل می شود. سالهای كبیسه یك دوره 30 ساله دارند و 11 سال آن كبیسه می باشد، منجمین به روشهای متعددی این سالها را تعیین نموده اند، كه در برخی سالها متفاوت هستند، مبنای بركزیده تقاویم حیات اعلى بر كبیسه نمودن سالهای 2، 5، 7، 10، 13، 15 ، 18، 21، 24، 26، 29 می باشد، این مبنا معتبرترین روش كبیسه در تاریخ علم نجوم كهن و اسلامی است، و بزركانی جون جناب خواجه نصیرالدین طوسی (كه افزون بر دانش نجوم؛ در علوم دینی فلسفه و كلام و تفسیر و حدیث و فقه نیز متمكن بوده اند) به این نوع كبیسه ملتزم بوده اند، مهمتر از آن؛ این نوع كبیسه با قواعد مأثور از حضرات معصومین (علیهم السلام) موافقت دارد، همجنین تقویم قمری حاصله از این روش كبیسه با رصد بصری ماه در وضعیت بدر (شب چهاردهم) بیشتر مطابق می باشد. شروع ایام ماه قمری از غروب آفتاب در نظر گرفته می شود ، در تقویم قمری ماهها نسبت به فصول تغییر می كنند چون تقویم قمری مبتنی بر حركت قمر و سیر آن می باشد، نه با خورشید. در هر سال خورشیدی جدید؛ ماه قمری 11 روز زودتر نسبت به سال خورشیدی شروع می شود.
ایام محاق یا تحت الشعاع: وقتی فاصله ماه با خورشید كمتر از 12 درجه است؛ دیكر ماه قابل رؤیت نمی باشد و تحت الشعاع نور خورشید قرار می كَیرد، در ماههای 30 روزه؛ 3 روز آخر ماه، و در ماههای 29 روزه؛ 2 روز آخر ماه، ایام تحت الشعاع می باشد كه تولد ماه (به تعبیر نجوم جدید) نیز در این ایام صورت می كَیرد
امتیازات تقویم جهانی جامع بر دیگر تقاویم: افزون بر تنوع تواریخ و امكان تبدیل تواریخ مورد نیاز در برنامه هاى دینی و علمی؛ این تقویم طبق حساب كبیسه صحیح استخراج و برنامه نویسی شده است. همجنین فاقد اشكالات برنامه هاى تبدیل تاریخ در محاسبه كبیسه ها در سالهای قبل هجرت می باشد، همینطور اشكالات مبدلهای دیگررا فاقد است مانند اینكه:در محاسبه سالهاى قبل هجرت در نرم افزارهای تبدیل تاریخ اشتباه شایعی وجود دارد، كه سبب خطای در محاسبه می شود، در برنامه نویسی آن نرم افزارهاى تبدیل تاریخ؛ سال قبل از یكم هجرت را سال صفر (0) منظور كرده اند؛ و سال دوم قبل هجرت را سال (1-) حساب نموده اند، در حالی كه باید سال قبل از یكم هجرت؛ سال (1-) لحاظ شده باشد، در برنامه تقویم جهانی جامع به این نكته مهم توجه شده و بطور صحیح برنامه نویسی شده است.
سال آفرینش حضرت آدم (علیه السّلام) : دیرینه ترین هنگام در تقویم بنی آدم بلكه اولین واقعه در تاریخ بشر امروزی همانا آفرینش حضرت آدم ابو البشر علیه السلام میباشد لذا ضمن مبنا بودن تاریخ هجری؛یادآوری تاریخ هنگام آفرینش آدم؛ برای ما فرزندان او و به ویژه در یك تقویم الهی بسیار بجا و شایسته بوده بلكه كهنترین سرآغاز تقویم بشر است،هرچند در فاصله زمانی حضرت آدم علیه السلام و نیز مقدار عمر شریفش اختلاف نظر وجود دارد، ولی ما كهنترین تاریخ را از كلام خازنان وحی علیهم السلام برگرفته ایم.
بنا بر نقل جناب سید ابن طاووس از صحف حضرت ادریس علیه السلام : از ابتدای آفرینش جناب آدم صفی الله علیه السلام و سرشتن خمیره و طینتش تا ابتدای دمیدن روح در او: 120 سال و از هنگام دمیدن جان تا هنگام وفاتش: 1030 سال فاصله بوده است و بنا بر روایت جناب فضل ابن شاذان (از یاران چهار امام؛ هشتم تا یازدهم علیهم السلام ) فاصله وفات حضرت آدم تا هنگام ولادت حضرت پیامبر صلى الله علیه وآله 9900 سال می باشد .(120+1030+53+ تاریخ هجری قمری= سال گذشته از آفرینش آدم علیه السلام ) طبق تعالیم مکتب وحی در شروع سال اهل حق از ماه مبارك رمضان، آغاز این سال نیز از ماه مبارك رمضان محاسبه شده است.
تذكر: موضوع آفرینش حضرت آدم علیه السلام و نسل او كه انسان امروزین هستند نباید با دورهای مختلف قبلی انواع بشرنماها (كه در دورانهایی قبل از حضرت آدم بوده و منقرض شده اند) اشتباه و مخلوط بشود، این گونه های بشرنما از نظر درك و عقل توانایی بشر امروزی را نداشته اند، و به عبارتی ممكن است بشر بوده باشند؛ولی آدم نبوده اند! نتیجه تحقیقات دانشمندان جدید نیز سابقه بشر امروزی را بیش از تاریخ مزبور نمی داند.
سال میلادی محمّدی (صلّى الله علیه و آله وسلّم) : (تاریخ هجرت + 53 سال عمر حضرت در وقت هجرت = تاریخ میلادی محمدی صلى الله علیه و آله)
یكی از شرمندگیهای مسلمانان كشورهاى عربی این است كه: دولتهایشان تاریخ مسیحی را تاریخ رسمی آن كشورهاى اسلامی قرار داده اند، رواج تاریخ میلادی مسیحی و ذكر آن در تقاویم امروز مسلمین؛ ما را بر آن داشت تا ضمن مبنا بودن تاریخ هجری؛ برای ارتقای آگاهی اهل ایمان و حفظ اهمیت میلاد حضرت پیامبر (صلى الله علیه و آله)؛ این تاریخ را نیز در تقاویم بنیاد حیات اعلى ملاحظه كنیم.
امیداوریم دول عربی كه مردم كشورهایشان مسلمان هستند به خود آمده و تقویم مسیحی بكار نبرده، و اگر می خواهند تقویمشان میلادی باشد، میلادی محمدی را تقویم رسمی قرار دهند، و اگر می خواهند شمسی باشد، نوع شمسی آنرا استفاده كنند. (هداهم الله إلى دین الإسلام وصراطه المستقیم). طبق شروع تاریخ متداول هجری از ماه محرم، شروع این سال (میلادی محمدی) نیز از ماه محرم محاسبه شده است.
تقویم هجری: با مبدأ هجرت حضرت رسول الله (صلى الله علیه وآله)
مبدأ تاریخی این تقویم، سال هجرت حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) می باشد. ولذا به تاریخ هجری نامیده شده، و با علائم اختصاری (هـ . ق) در تقویم هجری قمری و علامت اختصاری (هـ . ش) در تقویم هجری شمسی مشخص می كردد.
تأسیس این تقویم و شروع رسمی تاریخ اسلامی سالها پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) اتفاق افتاد، وقتی حاكم زمان در نوشتن نامه مهم رسمی متحیر بود كه چه تاریخی بنویسد، و از روی نادانی قصد داشت تقویم كافران را بكار گیرد، حضرت مولا علی (علیه السلام) به او تفهیم كردند كه: زیبنده نیست كه تقویم و تاریخ بیگانه بكار بری! و چون از نوع مبدأ تاریخ اسلامی پرسید؟ حضرتش به او مبدأ قراردادن هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را تعلیم كردند، و این چند جهت داشت: اگر مبدأ ولادت یا بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را معین می كردند بسیاری از افراد جریان حاكم آنروز كسانی بودند كه متأخر از بعثت و هجرت؛ بلكه همین اواخر و در فتح مكه اظهار اسلام كرده بودند، ولذا این مبدأ تاریخ همواره یادآور امتناع و تأخیرشان از اسلام بود، و قطعا با مبدأ قرار گرفتن تاریخ ولادت یا بعثت؛ دیر یا زود مخالفت می كردند و موضوع مبدأ تاریخی تقویم اسلامی دستخوش تصرفات اینها می گردید، و از طرف دیگر: چون با هجرت به مدینه شروع جامعه و دولت اسلامی اتفاق می افتاد؛ و آن نامه هم یك نوع مكاتبه رسمی و دولتی محسوب می شد، لذا این تعلیم حضرت مولا (علیه السلام) بكارگرفته شد؛ و از آن روز تا به حال تقویم اسلامی با مبدأ هجری در میان همه مسلمانان متداول بوده است.
عصر حضرت صاحب الأمر (منه السّلام): از آنجا كه وجهه الهی همه اهل حق حضرت مولا صاحب الأمر (منه السلام) بوده و ما اهل آخر الزمان در عصر این امام و حجت الهی بسر می بریم لذا برای پاسداشت این ارزش و حفظ توجه لازم به این امر مبدأ تاریخ شروع دوره امامت حضرتش 0 26 هجری) كه سرآغاز عصر آن حضرت است را نیز در تقویم لحاظ كرده ایم (تاریخ هجرت – 260 = تاریخ عصر حضرت امام زمان منه السلام). طبق مبنای اهل بیت علیهم السلام در شروع سال اهل حق از ماه مبارك رمضان، آغاز این سال از ماه مبارك رمضان محاسبه شده است.
تقویم شمسی: یك نوع گاهشماری است كه بر سال شمسی یا فصلی یا برجی یا اعتدالی مبتنی است، كه فاصله بین دویك نوع گاهشماری است كه بر سال شمسی یا فصلی یا برجی یا اعتدالی مبتنی است، كه فاصله بین دو عبور بیابی خورشید بر دایرة البروج از نقطه اعتدال بهاری می باشد، و تقریبا 24220/365 روز یا 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 08/46 ثانیه به طول می انجامد.
گاهشماری خورشیدی همانند گاهشماری قمری و نجومی مورد اشاره و تعلیم مكتب وحی بوده و در كلام وحی و قرآن كریم نیز مطرح می باشد،
در كتاب خداوند متعال؛ خورشید و ماه و نجوم را وسیله حساب زمان و تاریخ شمرده است، مدت مكث اصحاب كهف را ابتدا با سال شمسی یا نجومی بیان فرموده؛ سبس معادل قمری آنرا ذكر می نماید، ولبثوا فی كهفهم ثلاث مأة سنین، وازدادوا تسعا ، (كهف 24)، مدت اقامت خواب گونه اصحاب كهف در غار؛ سیصد سال نجومی و شمسی یا سیصد و نه سال قمری بوده است.
سال شمسی: پهنه آسمانی كه محل جولان و حركت خورشید و سایر كرات (در رصد ناظر زمینی) است را فلك می نامند، این پهنه آسمانی 360 درجه در شمارش جزئی؛ به 12 قسمت مساوی ( 30 درجه ) تقسیم شده و هر كدام را یك برج فلكی می نامند.
اصطلاح برج برگرفته از تعالیم مكتب وحی است، در كلام وحی قرآن كریم سوره اى به نام بروج داریم، كه اولین مطلب مطرح شده در این سوره؛ این موضوع است كه: آسمان بروج دارد، والسماء ذات البروج .
در این تصاویر حركت خورشید در دایرة البروج از دید ناظر زمینی نشان داده شده است.
تقویم بروج شمسی: مسیر حركت خورشید در آسمان كره زمین و نوار دائری وقوع كسوف با كمربند بروج و صور فلكی مطابق است و آنرا دایرة البروج می نامند، آغاز این بروج؛ برج حمل می باشد. با عبور خورشید از نقطه اعتدال ربیعی (بهاری) ؛ و ورود خورشید به برج فلكی حمل؛ فصل بهار آغاز می شود، و لحظه تحویل سال شمسی، لحظه ورود خورشید به برج حمل می باشد، ابتدای بهار و ابتدای پاییز را نقاط اعتدال می نامند كه در این دو روز طول شب و روز مساوی 12 ساعت است.
همچنین در نظر راصد زمینی، بر دایرة البروج؛ دوازده صورت فلكی (مجموعه ستاره) دیده می شوند، از آنجا كه در آغاز خلقت و تاسیس گاهشماری شمسی؛ هر یك از این صور فلكی محاذی یكی از بروج فلكی بوده اند، لذا هر یك از این بروج به صورت فلكی محاذی مربوط شده و بدان نامیده شده اند.
مبدأ این بروج برج حمل می باشد. بعد از آن برجهای: ثور و جوزا و سرطان و اسد و سنبله و میزان و عقرب و قوس و جدی و دلو ، و آخرین آنها: حوت می باشد.
با ورود خوشید به برج حمل (از دید ناظر زمینى) فصل بهار آغاز می شود و لحظه تحویل سال، لحظه ورود خورشید به برج حمل می باشد. بر اساس كلام خازنان وحی (علیهم السلام) آغاز خلقت در آغاز بهار و اول برج حمل بوده است، از این رو در گاهشماری شمسی اسلامی؛ آغاز سال شمسی با آغاز بهار و برج حمل شروع می شود، نه وقت دیگری.ابتدای بهار را اعتدال ربیعی یا اعتدال بهاری می نماند، در این روز طول شب و روز مساوی 12 ساعت است، و فاصله 2 اعتدال بهاری یكسال شمسی شمرده شده، و متوسط آن برابر 24216878 / 365 روز می باشد (365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 43.382592 ثانیه).
تفاوت مدت بروج: مسیر خورشید در دایرة البروج یا مدار حركت زمین به دور خورشید یك مسیر بیضی شكل است، و هر چند اندازه بروج فلكی از نظر درجه مساوی است، ولی از آنجا كه سرعت سیر زمین در مدار خود؛ و بالطبع سرعت سیر خورشید در نظر راصد یكسان نیست، به خاطر همین طول زمان سپرى شدن بروج نیز متفاوت است، در جدول زیر مدت دقیق سیر خورشید (از دید ناظر زمینی) در هر یك از بروج؛ بر اساس محاسبات سازمان فضایی ناسا ؛ با تقریب در ثانیه ها آورده شده است:
 
برای محاسبه تعداد روزهای هر برج؛ عدد صحیح تعداد روزهای آن در نظر گرفته شده، و اگر كسر ساعت آن بیشتر از 12 ساعت باشد؛ یكروز حساب گردیده، و اگر كمتر از 12 ساعت باشد؛ فقط عدد صحیح روز حساب می شود، (برج حمل را هم كه كسر ساعت آن بسیار نزدیك 12 ساعت است یكروز حساب می كنیم).
اختلاف مدت بروج در جداول قدیمی: ممكن است بعضی از ما با مطالعه برخی متون نجومی یا تقاویم قدیمی؛ تفاوتهایی را در اندازه مدت بروج با آنجه ذكر نموده ایم بیابد، این امر علل مختلفی دارد، و گذشته از ضعف برخی تقاویم یا خطاى نسخه نویسان كه در بعضی از متون یا تقاویم قدیمی موجود بازار دیده می شود؛ ولى مقداری از این تفاوتها نیز واقعی می باشند، چه اینكه در قدیم طول بروج با اكنون مقداری متفاوت بوده و این بخاطر این است كه با گذشت قرنها سرعت حركت زمین در مدارش مقدار كمی تغییر كرده است؛ و بدین صورت تغییراتی در طول فصول واقع گردیده است، مثلا از طول فصل بهار كمی كاسته شده و به طول فصل تابستان افزوده شده است، و لذا برج جوزا كه ماه سوم بهار است در زمان ما؛ دیگر مانند گذشته 32 روز نبوده؛ و با كاهش چند ساعت به 31 روز رسیده است. ولذا در تمام تقاویم معتبر و رسمی ایران و افغانستان آنرا 31 روز حساب می كنند. البته هنوز هستند تقاویمی (برخی تقاویم نجومی ایران و تقویم قبلی كشور افغانستان) همان مقادیر گذشته را بكار می برند.
پژوهشكده نجوم بنیاد حیات اعلى؛ با التزام به مبانی الهی مكتب وحی، و بهره بردن از آخرین تحقیقات مراكز نجومی مختلف جهان، و ملاحظه دقیقترین زیجها و جداول نجومی همچون زیج سویس و جداول نجومی سازمان فضایی ناسا در محاسبات نجومی خود؛ تقاویم نجومی خود را استخراج و تدوین نماید.
در جدول زیر مدت زمان هر برج در تقویم قدما آورده شده است:
تقاویم شمسی : هر چند تقویم شمسی به روشهای گوناگون امروزه در جهان متداول است، ولى از نظر آغاز سال با هم متفاوتند. شروع سال در همه تقاویم شمسی گذشته و امروز جهان؛ اعتدال ربیعی و آغاز بهار نبوده است، ولى با همه اینها گذشته از تقویم شمسی اسلامی؛ بسیاری از تقاویم معتبر جهان نیز اساسی مبتنی بر شروع سال در آغاز بهار دارند، از جمله تقویم اسكندری كه در ابتدا این چنین بوده است، یا تقویم شرعی یهود؛ كه چون شمسی قمری است اولین هلال ماه بعد از اعتدال ربیعی را آغاز سال شرعی قرار داده اند، یا تقویم هند از گذشته تا امروز، و نیز تقویم ایرانیان به یهنای فرهنگ و زبان آن كه فراتر از مرزهاى جغرافیائی ایران امروز بوده و تا سرزمین ختن رسیده است، همجون تقویم رسمی افغانستان و تقویم ملی مردم كشورهای امروز آذربایجان تركمنستان و تاجیكستان و سایر بلاد ماوراء النهر و مردم كردستان تركیه و عراق و.... همه و همه آغاز بهار را شروع سال می دانند.
مبدأ تاریخی این تقویم شمسی، سال هجرت حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) می باشد. ولذا به تاریخ هجری شمسی نامیده شده، و با علائم اختصاری (هـ . ش) مشخص می كردد.
پیدایش تقویم: در ادامه تقویم پارسیان باستان كه 12 ماه 30 روزه با پنج روز خمسة مسترقة (پنجه دزدیده) داشتند در زمان حکومت جلال الدین ملكشاه سلجوقی؛ اشكالات محاسبه اى تقویم بطور كلی تصحیح؛ و كبیسه های جلالی را برای آن مقرر كردند، تقویم هم كه از ابتدای طلوع اسلام تاریخ هجری اسلامی شده بود. براى نام ماهها نام بروج فلكی جایگزین نامهای زرتشتی گردید، البته گاهی به مناسبت زبان حكام (ترك) از نامهاى تركی بروج تقویم ختائی نیز استفاده می شد. ولى به هر حال نامهاى زرتشتی ماهها كلا ملغا گردیده، و فقط در تقاویم و كتب نجومی مفصل ذكر می شد، و نام بروج فلكی نام رسمی ماهها شد. بعد از آن كاربرد تقویم جلالی تا امروز استمرار یافت، تنها تغییر حاصله در این تقویم؛ نسبت به نام ماهها انجام گرفته است كه در دوران پهلوی اوّل به نامهاى زرتشتی قدیمی تغییر داده شد، این تغییر طی یك برنامه مرحله بندی شده براى جداكردن ایران و ایرانیان از اسلام بود، در عهد پهلوی اول؛ ابتدا تقویم هجری قمری كه رسمیت داشت ملغا گردیده، سپس با تغییر نام ماهها در تقویم جلالی از بروج فلكی به زرتشتی؛ آنرا به عنوان تقویم خورشیدی مطرح و رسمی كردند، و در عهد پهلوی دوم مبدأ تاریخ اسلامی هجری را برداشتند، و مبدأ شاهنشاهی 2500 ساله براى آن اعلام كردند، با این اقدام تمامی نشانها و نمادهاى ارزشی اعتقادی مردم ایران به اسلام از تقویم ایرانیان برداشته شده بود، البته این اقدام از سوی مراجع دینی و مردم مسلمان با مخالفت و اعتراض و مقاومت شدید روبرو گردید، كه سبب عدم روام مردمی آن شد، عد از آن با پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران بر علیه حكومت شاهنشاهی دو هزار و پانصدساله، تقویم شاهنشاهی خودبخود منسوخ و با تشكیل جمهوری اسلامی آن تقویم نواختراع بطور رسمی هم ملغا گردید، و بار دیگر تقویم رسمی دولت ایران به مبدأ اسلامی و هجری بازگشته، و تنها تغییرات دوران پهلوی اول (تعویض نام برجی) به حال خود باقی ماند.
تقویم فعلی ایران: آغاز هرسال لحظه وقوع اعتدال ربیعی و آغاز فصل بهار و همان لحظه ورود و تحویل شمس به برج حمل است اسلوب تقویم فعلی ایران مانند تقویم جلالی است و برای تعیین روز اول سال اگر تحویل شمس به برج حمل قبل از ظهر نصف النهار مركزی و رسمی ایران ( 52.5 درجه در شرق نصفالنهار گرینویچ كه از نزدیك تهران عبور می كند) باشد؛ آن روز روز یكم فروردین و روز نوروز محسوب می شود، و اگر بعد از ظهر نصف النهار مركزی ایران باشد؛ فردایش روز اول سال است و كبیسه هر سال طبق فاصله ساعت تحویل سال با ظهر حقیقی مركز ایران در نظر كرفته می شود. در روز اول سال طول شب و طول روز مساوی است.
تقویم رسمی فعلی افغانستان تقویمی شمسی اسلامی، و مانند تقویم شمسی اسلامی ایران امروز است، سال با اعتدال بهاری آغاز می شود و كبیسه ها بر اساس تقویم جلالی است، تنها تفاوت آشكار كه در تقویم افغانستان دیده می شود؛ نامهای ماههاست؛ كه طبق روش نجومی و علمی، همان نام برجهای دایرة البروج ( حمل، ثور،...، حوت) است ولی نامهای پشتو نیز دارند. و دیگر بجای نامهاى اصلی بروج فلكی؛ نامهاى زرتشتی نگذاشته اند. همانطور كه قبل از عصر پهلوی اول؛ نام ماهها در تقاویم نجومی ایران نیز نامهاى بروج فلكی بود. البته در گذشته تقویم قمری اسلامی در افغانستان نیز رسمیت داشته كه تقریبا همزمان با ایران؛ بوسیله حاكمان مزدور استعمار برای حذف مظاهر اسلامی؛ تقویم قمری در هر دو كشور از رسمیت دولتی ملغا شده و تنها در بین مردم مسلمان تاریخ هجری قمرى متداول ماند.
در گذشته جند اختلاف دیكر میان این دو تقویم بود، یكی در برج ناقص سال كه در سالهای كبیسه به آن افزوده می شود؛ كه در تقویم افغانستان طبق معیارهای نجومی برج جدی (دی) بیست و نه روز بود و در سالهای كبیسه سی روز می شد، و اختلاف دیگر در مدت بروج و ماهها بود كه بر اساس مقادیر قدیمی (مانند تقویم قدیم ایران) بود و برج جوزا 32 روز بود، و برج قوس هم 29 روز بود تا اینكه در سال 1337 برای نزدیكتر شدن تقویم افغانی به تقویم ایرانی، اصلاحی به عمل آمد و یك روز از برج جوزا كاسته شد و به برج قوس افزوده شد. اما اختلاف در ماهی كه كبیسه می شد باقی ماند، در ایران اسفند ماه و در افغانستان برج جدی، كبیسه می شد. برای رفع هرگونه اختلاف در گاهشماری، در سال 1348 توافقی به عمل آمد كه دو تقویم جز در مورد نام ماهها یكی باشند. بدین صورت تقویم فعلی افغانستان همان تقویم ایرانی است با مبدأ نوروز و كبیسه یكسان و فقط نامهای ماهها معادل نامهای بروج است و تعداد روزهای ماهها نیز با تقویم ایران یكسان است.
بنیان این تقویم در ایران قدمتی دیرینه دارد و به زمان قبل از اسلام و عصر زرتشت می رسد، البته چون پارسیان قدیم مبدأ آن را به تخت نشستن یا هلاكت پادشاهان خود قرار می دادند، آخرین مبدأ به تاریخ یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی قرار داده شده بود و به سال یزدگردی نامیده می شد.
در تقویم پارسیان 30 روز ماه را نامگذاری كرده بودند و هفته نداشتند. در آن تقویم آغاز سال نیز اعتدال بهاری و نوروز بوده است. در آن 12 ماه 30 روزه داشتند و 5 روز هم با نام خمسه مسترقه (پنجه دزدیده) به آخر آبان یا اسفند اضافه می كردند و كبیسه نمی كردند.
طول سال 25/0 روز از مقدار واقعی كمتر بود و به خاطر آن هر 120 سال یك ماه به سال آخر می افزودند، و این باعث شده بود كه نوروز از جای خودش تغییر كند، آشفتگیهاى تقویمی دوران جاهلیت (قبل از اسلام) در میان فارس و عرب هر دو بوده، عربها گرفتار نسیئ بودند، و فارسها گرفتار مشكل پنجه و كبیسه غیر دقیق كه موجب شده بود در طول تاریخ؛ نوروز در حركت بوده و گاهی در بهار گاهی در فصل گرما و گاهی در پائیز و گاهی در زمستان باشد.
با طلوع اسلام و استقبال مردم ایران از آن، هر چند تقویم قمری اسلامی در میان ایرانیان جای خود را باز كرد، ولى تقویم شمسی كه محور برنامه هاى زندگی روزمره و امور دنیوی مردم ایران بود، نیز همچنان متداول ماند.
همچنین آشنایی ایرانیان با كلام وحی كه در آن گاهشماری شمسی و نجومی مطرح شده بود، و كلام خازنان وحی (علیهم السلام) كه در آن بعضی از احكام اختیارات را به ملاحظه مخاطبین خود با تقویم ماههای پارسیان بیان فرموده بودند، و یا آنچه از سوی مكتب وحی در باب اهمیت نوروز مورد تأیید قرار گرفته بود، همه اینها موجب ادامه و تحكیم ارتباط ایرانیان با كلیت تقویم شمسی گردیده بود. ولى از سوی دیگر اشتباهات تقویم بارسیان قدیم كه به نوعی گرفتار نسیئ (كه در اسلام از آن مذمت شده) بود مانع رسمیت و استقرار آن می شد.
از این رو در دوران اسلامی و شكوفایی علوم از جمله نجوم؛ با همت علمای اسلام؛ علم نجوم و تقویم سامان گرفته و زیجها منضبط و استوار گردیده و مبانی تقویم شمسی صحیح و دقیق طراحی شد. تا اینكه در زمان معتضد عباسی اشكالات فاحش تقویم پارسیان قدیم برطرف گردید. و در زمان حکومت جلال الدین ملكشاه سلجوقی؛ اشكالات محاسبه اى تقویم بطور كلی تصحیح؛ و كبیسه های جلالی را برای آن مقرر كردند، مبدأ تقویم هم كه از ابتدای طلوع اسلام تاریخ هجری اسلامی شده بود.
روش محاسبه كبیسه جلالی: تقویم هجری شمسی یكی از تقویمهای معدودی است كه در دوره منجمان اسلامی دقیق طراحی شده است و در این تقویم ساختار سال كبیسه بسیار پیچیده است و آنرا به دقیقترین تقویم خورشیدی میان ملتهای جهان تبدیل كرده است. در تقویم جلالی که پایه اساسی تقویم هجری شمسی محسوب میشود سال 365 روز است و در سالهای كبیسه 366 روز می شود در این تقویم، از دورهای 128 ساله برای برقراری کبیسههای صحیح استفاده میشود.
اگر سالهای گاهشماری را 365 شبانهروز درنظر بگیریم و هر 4 سال یکبار کبیسه بگیریم، یعنی طول سال را 365 روز و 6 ساعت در نظر گرفته ایم كه هر 4 سال یك روز كبیسه اضافی ایجاد می شود در حالی كه طول واقعی سال 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه است و این اختلاف در هر دوره 128 ساله تقریبا معادل یك روز می شود پس در هر 128 سال باید یک روز از طول یکی از سالهای کبیسه را حذف کرد تا طول سال متوسط سالهای گاهشماری با طول متوسط سالهای حقیقی خورشیدی برابر شود. منجمان پس از شش یا هفت بار کبیسه 4ساله، یکبار کبیسه پنج ساله را حساب می كنند. بنابراین حذف یک روز اضافی به تدریج در طول دوره 128 ساله انجام خواهد شد. در واقع هر دوره 128 ساله شامل یک دوره 29 ساله و سه دوره 33 ساله خواهد بود (شامل دوره های 29، 33، 33، 33 ساله: 128 = 29+ 33× 3) و در هر دوره 33 ساله 7 بار كبیسه 4 ساله و یك بار كبیسه 5 ساله است و در دوره 29 ساله 6 بار كبیسه 4 ساله و یك بار كبیسه 5 ساله.
میانگین طول سال مقداری متغیر است و در دوره اخیر منجمین دوره 132 ساله نیز برای دقت بیشتر به آن اضافه كرده اند و زمانها به دوره های اصلی 128 ساله یا دوره 132 ساله (شامل دوره های 29، 33، 33، 37 ساله: 132=29+37+ 33×2) تقسیم مى شوند. یك دوره اصلی بزرگ مشتمل بر 21 دوره ی 128 ساله متوالی و یك دوره ی 132 ساله است كه در مجموع 2820 سال می شود. (2820= 132+ 128× 21) دوره 132 سالی در آخر دوره 2820 سالی قرار دارد . اولین دوره 2820 ساله در سال (2360-) آغاز شده است و سال460 هجری شمسی (474 هجری قمری) به اتمام رسیده كه سال مبدا كبیسه گیری جدید می باشد و سال تاسیس تقویم جلالی و انتهای دوره 2820 سالی كه در آن هستیم در سال 3280 شمسی خواهد بود. هر دوره اصلی بزرگ 2820 ساله شامل 2137 سال معمولی 365 روزه و 683 سال كبیسه 366 روزه می شود كه طول متوسط سال در آن (در دوره بزرگ) 24219852/365 روز است. آنقدر این عدد به سال شمسی حقیقی 24216878/365 روز نزدیك است كه در هر 8/3میلیون سال تنها 1 روز خطا در تقویم رخ می دهد. در هیج یك از تقاویم جهان ضریب دقت این قدر بالا نبوده، و مقدار خطا این قدر پائین نمی باشد و البته اگر این تفاوت یكروزه در هر 3.8 ملیون سال نیز رعایت شود، خطایی باقی نخواهد ماند، و این می شود كبیسه چهارمیلیونی تقویم جلالی شمسی.
نام و موُسس: مؤسس این تقویم اسكندر ذوالقرنین بوده است نه اسكندر مقدونی، جون زبان رایج آن زمان سریانی بوده به تقویم سریانی معروف، و جون بعدها توسط حكومت بابل و بخت النصر مورد استفاده كردیده به تقویم بابلی نیز شناخته می شود، بعدها در حكومت اسكندر مقدونی این تقویم تجدید شد و وفات او مبدأ تقویم قرار كرفت، و تقویم رومی نامیده شد.
آغاز سال: در ابتدای تدوین و كاربرد این تقویم: آغاز سال اعتدال بهاری بوده است، هم به لحاظ دینی هم به لحاظ مدنی و شروع فصل كشاورزی... و اولین ماه نیسان بوده است كه به معنای شكوفه است، یهودیان هم كه بعدا این تقویم را بكار كرفتند و تا به امروز تقویمشان همان تقویم اسكندری و آغاز نیسان است (با این تفاوت كه اولین شب بدر بعد از اعتدال بهاری را آغاز سال قرار می دهند)، بعد از آن در دوران كاربرد بابلی این تقویم (اسكندری)؛ آغاز سال به اعتدال خریفی كه وقت برداشت محصولات كشاورزی و توانمندی مالی نوع مردم و مناسب براى برداختن مالیات بود؛ تغییر بیدا كرد، و ماه تشرین ماه آغازین شد. و این تقویم حكومتی بود.
هنگام شناسی سال: در این زمینه براى شناخت وضع هر سال از روز شروع آن از روزهاى هفته ؛ از جناب اسكندر ذوالقرنین، شرحی نقل شده است، كه شبیه آنجه در باب آغاز محرم می باشد، و ما آنرا در آغازنامه ماه محرم نقل كردیم، و نظر به اینكه آغاز سال در تقویم اسكندری تغییرات بسیار كرده و تطبیق این هنكام شناسی میسر نیست لذا آنرا در اینجا نقل نمی نماییم.
تقویم شمسی قمری: تقویم اسكندری در دوره هایی حساب سالانه اش شمسی بوده ولى در حساب ماهانه اش قمری بوده است، بعدها در دوره رومیان و مسیحیان با ماههاى ثابت شمسی مقرر شده است، و هم اكنون نیز تقویمی صرفا شمسی است.
تغییر شماره روزها: بعدا مسیحیان همین تقویم را بكار بردند با آغاز سال ولادت مسیح، و نامهاى رومی زانویه فوریه مارس آوریل ... و در قرن شانزدهم كه كلیساى رم براى اصلاح اشتباهات تقویم مسیحی؛ آنرا یازده روز جلو برد، روزهاى تقویم اسكندری با روزهاى معادل رومی و مسیحیش متفاوت كردید.
* در تقویم اسكندر دوالقرنین ماه نیسان اولین ماه سال؛ نیسان و آخرین ماه سال آذار می باشد، تقاویم قدیمی كه بر اساس تقویم اسكندر ذوالقرنین بوده است (مانند تقویم عبری) هنوز هم اولین ماه سال نیسان و آخرین آن آذار است. در تقویم باقیمانده (اسكندری رومی) ماه آذار كه آخرین ماه سال تقویم اصلی بود؛ الان اولین ماه سال رومی است،
* در تقویم اسكندر دوالقرنین روز اول نیسان روز اول سال؛ و مصادف با اعتدال بهاری بوده است در حالیكه در تقویم باقیمانده (اسكندری رومی) اول نیسان = بیست و بنج روز كذشته از آغاز بهار؛ و این امر جزو اشتباهات و تصرفات حادثه در طول تاریخ جند هزار ساله این تقویم است.
ماههای تقویم اسكندر ذوالقرنین و تقویم رومی: بجز تفاوت ماه اول و آخر سال؛ اما از نظر نام ماههای تقویم اسكندر ذوالقرنین و تقویم رومی یكی بوده و جنین است:
آذار: به معنای بادها و توفانهای بهاری و برق (آذرخش) می باشد.
نیسان: به معنای شكوفه و كَیاهی كه در بهار می روید می باشد.
ایار: به معنای شكوفایی و هوای كَرم و نور و روشنایی است.
حزیران: به معنای خوشه كَندم كه هنكام دروی آنست می باشد.
تموز: یا "د موز" به معنای "مردن تموز" است، تموز نام شخص نیكوكاری بوده كه فرزند شخص مقدسی در تاریخ كذشته بابل است، و او كشته می شود؛ و در این وقت خاكها سرخ؛ و آبها خون می گردد، بابلیان مراسمی داشته اند به نام "بكاء بر تموز" كه در این ماه بوده است.
آب: به معنای خوشه ها و میوه هاى رسیده می باشد. مصادف با فصل رسیدن میوه هاست.
ایلول: به معنای ناله و شیون و نوحه (خواهر تموز بر كشته شدن تموز) می باشد.
تشرین (اول - آخر): به معنای شروع و آغاز می باشد، جون كشاورز محصولش را درو كرده و از سال كاری قبل فارغ شده است.
كانون (اول - آخر): به معنای زمستان و بارش بارانهاى سیل آسا و غرقه شدن در آب می باشد.
شباط: به معنای عصا و قالی تكانی و وزیدن بادهاى تند.
طبایع فصل ها و ماه ها: * در تقویم اسكندری اصلی آغاز سال از اعتدال بهاری بوده؛ و ماه اول آن نیسان معادل برج حمل؛ و همینطور بقیه ماهها... ولی به لحاظ تغییرات حاصله در شماركان روزها و ماههای تقویم اسكندری فعلی نسبت به تقویم اسكندری اصلی؛ بالطبع این تفاوت نسبت به تقویم برج شمسی حقیقی نیز ایجاد شده است؛ لذا بر خلاف قدیم كه ماه نیسان اولین ماه بهار بوده است در تقویم اسكندری موجود ماه نیسان ماه دوم بهار و ماه آذار اولین ماه بهار است.
بنا بر این در تقویم فعلی:
فصل بهار شامل ماههای: آذار، نیسان، ایار = طبیعت دم (خون) یعنی كَرم و تر
فصل تابستان شامل ماههای: حزیران، تموز، آب = طبیعت صفرا یعنی كَرم و خشك
فصل بائیز شامل ماههای: ایلول، تشرین اول، تشرین آخر = طبیعت سوداء یعنی سرد و خشك
فصل زمستان شامل ماههای: كانون اول، كانون آخر، شباط = طبیعت بلغم یعنی سرد و تر
* شایان ذكر است كه در تقویم فعلی اسكندری؛ ماههاى اول فصلها حدودا یكه فته زودتر از برجهاى شمسی شروع می كردد.
هنگام شناسی ماههاى اسكندری: * به نقل از حضرت موسى كلیم الله (علیه السلام): در هر ماه رومی یك یا دو روزی است كه شروع كارهاى مهم در آن با موفقیت همراه نیست.
* هنكام شناسی طبیعت هر ماه رومی و بیان نكات طبی و توصیه هاى مربوطه در هر ماه كه در دستورالعمل طبی حضرت امام رضا (علیه السلام) ذكر شده است.
تقویم اسكندری در تقویمهاى بنیاد حیات اعلى: * بخاطر در دسترس نبودن جزئیات تقویم اسكندری اصلی، و عدم تداول آن در زمان ما؛ و اینكه هدف ما از مطرح نمودن این تقویم محاسبه و تعیین تواریخی است كه در كلام خازنان وحی با ملاحظه تقویم اسكندری رومی (بخاطر تداول این تقویم در زمانشان) ذكر شده است، از این رو آغاز سال و اعداد ماههای تقویم اسكندری در تقویمهاى بنیاد حیات اعلى مطابق تقویم اسكندری اصلی نبوده و بر حسب تقویم اسكندری رومی است.
* شماره روزها در ماههای تقویم اسكندری مندرج در تقویمهاى بنیاد حیات اعلى؛ مطابق با تقویم اسكندری رومی است نه میلادی عربی فعلی، كه اساس درستی ندارد، از این رو صرف تشابه نام ماهها سبب اشتباه با آن نشود.
* نظر به شروع فصل بهار در تقویم فعلی اسكندری از ماه آذار؛ ما نیز از همین ماه؛ بیان هنكام شناسی ماههاى تقویم اسكندری را شروع می كنیم.
مبدأ گاهشماری تقویم اسكندری رایج وفات اسكندر مقدونی می باشد كه 933 سال قبل از هجرت پیامبر (صلى الله علیه و آله) اتفاق افتاده است. (نقل ابو ریحان بیرونی) در تقویم اسكندری هر سال مثبتی اگر به 4 بخش پذیر باشد، سال كبیسه است. سالها به طور میانگین 25 /365 روز دارند. در مقایسه با سال شمسی 24219878 /365 طول سال اندكی كوتاهتر است. بنابراین هر 128 سال نسبت به سال شمسی، یك سال اختلاف وجود دارد.
تقویم اعراب امروزی: امروزه تقویم بیشتر كشورهای عربی؛ تقویم میلادی مسیحی می باشد و فقط نامهای خود را طبق نامهای رومی می نویسند كه زیاد هم شبیه به مسیحی ها نشده باشند. البته تقویم عربی مسیحی با تقویم اسكندری یا رومی متفاوت است و نباید با ماههای رومی اسكندری كه احكام و آدابی در اسلام دارد اشتباه شود. تقویم میلادی و تقویم دول عربی در قرن بیستم 13 روز از تقویم اسكندری جلوتر برده شده است؛(اول نیسان اسكندری رومی = 14 نیسان میلادی عربی).
تقویم عبری: این تقویم یك تقویم شمسی قمری است، شروع تقویم ( مبداء تاریخ ) در غروب شب دوشنبه 7 اكتبر 3761 قبل میلاد در تقویم جولیان یا روز 5/ 347995 جولیان است. یكشنبه روز اول و شنبه روز هفتم است. طول متوسط یك ماه، 530594/ 29 روز است، كه بسیار به متوسط ماه هلالى ( زمان از ماه نو تا ماه نو دیگر )، یعنى 530588/ 29 روز نزدیك است.
اشتباه در مبدأ: در تقویم عبری یهود مبدأ تاریخ را هبوط جناب آدم قرار داده اند؛ كه تا امروز حدود 5770 سال می شمارند، از آنجا اشتباه بودن این محاسبه قطعی است؛ (در تاریخ آفرینش آدم بیان شد) لذا در منابع جدید دیكر آنرا هبوط ذكر نكرده و صرفا به اسم تاریخ عبری یاد می نمایند.
روش محاسبه: در تقویم یهودی تلاش شده است كه به طور هم زمان ارتباط بین ماههای قمری با فصول در نظر گرفته شود بنابراین تقویم ( شمسی_قمری ) است. در این تقویم با توجه به اینكه شروع سال در چه روزی از هفته باشد تعداد روزهاى سال فرق مى كند. سالها به معمولی و كبیسه تقسیم مى شوند كه در یك دوره ی 19 ساله، سالهاى 3، 6، 8، 11، 14، 17، 19، كبیسه هستند. در یك سال كبیسه، یك ماه اضافى 29 روزه به نام وا آدرا یا آدار 2 به انتهاى سال بعد از ماه آدار (كه در چنین سالهائى آدار 1 نامیده مى شود ) اضافه مى شود. علاوه بر این، در یك سال غیر كبیسه، سالهاى ناقص ، عادى یا كامل به ترتیب 353، 354 یا 355 روز و در سال كبیسه، 383، 384 یا 385 روز تقسیم مى شوند. ماه 30 روزى را ماله (=كامل) و ماه 29 روزى را هازر (= ناقص) گویند. بدین ترتب سال بر سه قسم است: شلما (=كامل) ، 355 یا 385 روزى، كه در آن ماههاى هشوان و كیسلو 30 روزى هستند؛ سدورا (=عادی) كه در آن هشوان 29 روزى و كیسلو 30 روزى است؛ هاسیرا (=ناقص) ، كه در آن هر دو ماه 29 روزی هستند. سبب اختلاف بین سالهاى سه گانه منع انطباق روز اول رش هشانا ( نوروز ) بر یكى از روزهاى یكشنبه و چهارشنه و جمعه و انطباق روز اول عید دینى پسح (فسح یا فصح) بر یكى از روزهاى دوشنبه و چهارشنبه و جمعه است، كه در صورت انطباق، نوروز یا عید پسح را یك روز جلو مى برند. روز اول رش هشانا در اول ماه تیشرى، كه آغاز سال مدنى است واقع می شود و روز اول پسح در 15 ماه نیسان، كه آغاز سال دینى است، قرار می گیرد. براى تشخیص نوع سال از جدول زیر مى توان استفاده كرد. روز آغاز نوروز را در طرف چپ، و روز آغاز پسح را در بالاى جدول بیابید. تقاطع سطر و ستون تعداد روزهاى سال، یعنى نوع سال را نشان مى دهد.
آغاز متوسط هر فصل را تكوفه ( = مدار، دوره ) می نامند. تكوفه نیسان، تموز، تیشرى و تبت با قرار گرفتن خورشید، بترتیب، در نقطه هاى اعتدال بهارى، انقلاب تابستانى، اعتدال پاییزى و انقلاب زمستانى مقارن هستند. براى مراعات آداب دینى، بویژه براى دخول سبت یا شبات ( كه روز شنبه و مهمترین روز هفته ى یهودیان است ) آغاز روز بعد از غروب خورشید است. اما روز عرفى یهود از ساعت 6 صبح آغاز مى شود. ساعت به 1080 هلق ( جمع هلاقیم ) تقسیم مى شود و هر هلق سه و یك سوم ثانیه است.
دقت تقویم: بعد از هر 13800 سال، یك روز بین شروع ماه و زمان میانگین ماه جدید ( هلال جدید ) اختلاف بوجود مى آید. انطباق این تقویم با سال خورشیدى از تقویم جولیان بهتر و از تقویم میلادی بدتر است. طول متوسط یك سال 2468/ 365 روز است كه در مقایسه با سال خورشیدى واقعى ( زمان از اعتدال بهارى تا اعتدال بهارى دیگر ) كه 24219/ 365 روز است، هر 216 سال یک روز اختلاف با سال خورشیدى به وجود مى آید.
تقویم جولیان مسیحی: این تقویم بر اسلوب تقویم اسكندری می باشد، با معادل ماههای مسیحی و كبیسه و تعداد روز ماهها با تقویم اسكندری یكسان می باشد. كه با آشنایی با فرهنك مصریان باستان طول سال را از آنان اقتباس كرده اند. طول سال 365 روز و 6 ساعت است هر سال مثبتی اگر به 4 بخش پذیر باشد، سال كبیسه است ( سالهای منفی اگر بر 4 باقیمانده ی 1 بیاورند كبیسه هستند). در مقایسه با سال شمسی 24219878 /365 طول سال اندكی كوتاهتر است. بنابراین هر 128 سال نسبت به سال شمسی، یك سال اختلاف وجود دارد.. مبدأ آن با تقویم میلادی یكی است در تقویم جولین تنها تفاوت آن با تقویم میلادی متداول در محاسبه سالهای كبیسه است تقویم میلادی جدید تغییر یافته تقویم جولین می باشد اختلاف تاریخ تقویمهاى جولیان و سبك جدید میلادی از 1582 تا 1700، ده روز، در قرن هجدهم 11 روز، در قرن نوزدهم 12 روز، و در قرن بیستم 13 روز است. نام جولیان منسوب به جولیوس سزار فرمانروای یونانی است.
آشنایی با تقویم میلادی مسیحی:
1- نظر به رواج بین المللی تاریخ میلادی مسیحی، و مطرح بودن آن در غالب تقاویم، براى ذكر تاریخ معادل، این تاریخ را نیز در تقاویم نجومی پژوهشكده نجوم و تنجیم بنیاد حیات اعلى آوردیم. از این رو لازم بود كه ثایه و اساس این تقویم را نیز معرفی نماییم.
2- بر خلاف عنوان اصلی این تقویم "مبنابودن ولادت حضرت مسیح" اما در واقع این تاریخ بطور دقیق نزد مسیحیان شناخته نبوده، بلكه اختلاف نظرهای بسیاری در آن می باشد، آخرین نظریه كاتولیكها مبتنی بر جلو بودن تاریخ ولادت به مقدار شش روز بر اول ؤانویه بوده، و دیكٌر فرق مسیحی نیز هر یك مدتهایی را جلوتر یا عقبتر ذكر می كنند.
3- مراسم جشن كریسمس و نمادهای آن یك رسم قدیمی از جاهلیت و بت ثرستی قدیم اروثا بوده كه وارد عادات مسحیان كٌردیده است.
پیدایش تقویم مسیحی : گاهشمارى دینی مسیحی، بنابر تصمیمى كه در شوراى عالى دینى نیقیه بعد از گذشت 325 سال از میلاد مسیح گرفته شده، تاسیس گردیده است.
این تقویم خورشیدى است؛ جز براى پاره اى كارهاى دینى، از قبیل تعیین روز عید فصح (پاك؛ ایستر) كه به اولین یكشنبه بعد از ماه تمام (بدر) بعد از نوروز (21 مارس = اعتدال بهارى) مى افتد.
گاهشمارى میلادى دنباله همان تقویم جولیان یا یولیائى است، تقویم میلادی توسط پاپ گریگوری سیزدهم معرفی شد و در سال 1582 میلادی در بیشتر كلیساهای كاتولیك تصویب و قابل اجرا شد، بدین نحو كه 4 اكتبر 1582 در تقویم جولیان به 15 اكتبر در تقویم جدید، تغییر كرد. این اصلاح برای رفع اختلاف بین تقویم جولیان و نقطه اعتدال بهاری در آن زمان بود. زیرا سال جولیان نسبت به سال واقعی شمسی قدری بلندتر است طول سال جولیان 365 روز و 6 ساعت است و طول سال شمی اعتدالی 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه می باشد و این باعث می شود هر 128 سال یك روز اختلاف ایجاد شود.
اختلاف تاریخ تقویمهاى سبك جدید و سبك قدیم (تقویم جولیان) از 1582 یازده روز و تا قرن نوزدهم 12 روز، و در قرن بیستم 13 روز است.
روش محاسبه تقویم میلادی مسیحی: تقویم گریگوری (تقویم میلادی متداول) نسبت به جولیان تغییر اندكی دارد. در تقویم جولیان، هر 4 سال یك بار سال كبیسه است و در آن ماه فوریه از 28 روز 29 روز می شود.
در تقویم گریگورین (تقویم میلادی متداول) همانند تقویم جولیان، كبیسه ها اعمال می شود با این تفاوت كه سالهای ابتدای قرنها كه به دو صفر ختم می شوند اگر به 400 قابل تقسیم باشند كبیسه حساب می شوند و اگر قابل قسمت به 400 نباشند كبیسه محسوب نمی شوند، یعنی سالهای 1800 و 1900 كه به 4 قابل قسمت نیستند كبیسه نیستند ولی سال 2000 كبیسه است.
روزها در تقویم گریگوری در فرهنگ اروپاییان از نصف شب شروع می شود.
برای تاریخهای قبل از ایجاد تقویم میلادی در سال 1582، می توان تقویمهای پیش از این را ملاك قرار داد.
در تقویم میلادی گریگوری، سال قبل از سال 1 را سال صفر قرار می دهند این با تقویم جولیان كه در آن سال صفر وجود ندارد و سال قبل از 1 سال 1- است فرق می كند.30 دسامبر سال صفر در تقویم گریگوری با یازدهم ژانویه سال 1 در تقویم جولیان انطباق دارد.
طول متوسط سال در آن 2425 / 365 روز است و نسبت به سال خورشیدی 24219878 / 365 (از اعتدال پاییزی تا اعتدال پاییزی دیگر) هر 3300 سال یك سال خطا داریم.
یك تغییر جزئی در تقویم گریگوری حتی می تواند آنرا دقیقتر كند. اگر شما قانونی اضافه كنید كه سالهائی كه بر 4000 بخش پذیر هستند سال كبیسه نیستند سال شمسی 24225/ 365 روز در آن می شود كه در مقایسه با سال واقعی 24219878/365 در هر 19500 سال، یك روز اشتباه پیش می آید.
كاربرد تقویم میلادی مسیحی گریگوری: تقویم گریگوری در كشورهاى كاتولیك مذهب فورا پذیرفته شد. اما در بعضى كشورها به كندى پیش رفت. در نتیجه در جهان مسیحى دو نوع تقویم متداول شد: یكى سبك قدیم (یولیائى یا جولیان) و دیگرى سبك جدید میلادی (گریگوری).
تقویم گریگوری، كه امروزه به طور گسترده در كشورهای غربی و در تجارت جهانی استفاده می شود، در كشورهای مختلف در زمانهای متفاوتی پذیرفته شد.
كشورهاى فرانسه و ایتالیا و لوگزامبورگ و پرتغال و اسپانیا سبك جدید را هم در 1582 پذیرفتند. بسیارى از ایالتهاى آلمانى كه كلیساى كاتولیك رومى داشتند و بلژیك، آن را در 1584 قبول كردند.این تقویم در 1587 در مجارستان متداول شد.
سپس درنگى بیشتر از یك قرن لازم آمد تا گاهشمارى سبک جدید به كشورهاى پروتستان و حتى بعضى كشورهاى غیر مسیحى، راه یابد: انگلستان در 1752، سوئد در 1753، كشور آلمان در 1776، ژاپن در 1873، مصر در 1875، چین و چند كشور دیگر بین 1912 و 1917، روسیه در 1918بعد از انقلاب اكتبر، و یونان در 1923. امریكا نیز آن را همزمان با انگلستان، یعنى 1752، پذیرفته بود.
بدین ترتیب بر اثر نفوذ و سلطه استعمار و خودباختگی؛ تقویمهای ملل و تمدنهای كهنی مانند چین، ژاپن و حتى بیشتر كشورهای عربی كه مردمش مسلمانند؛ تقویمشان تقویم مسیحی شد.
مسیحی شدن تقویم اعراب امروزی: دولتهای استعماری برای نابود كردن فرهنگ اسلامی، با استفاده از ضعف و سستی اراده اعراب و مزدوری حكام عرب؛ تقویم كشورهای عربی را نیز به میلادی مسیحی تبدیل كردند. در حالی كه استاد نجوم و ریاضیات غربیها نیز مسلمانان بوده اند و مسیحیان علم ریاضیات و نجوم را از مسلمانان یاد گرفته بودند.
امروزه تقویم بیشتر كشورهای عربی؛ تقویم میلادی مسیحی می باشد و فقط نامهای خود را طبق نامهای رومی می نویسند كه زیاد هم شبیه به مسیحی ها نشده باشند. البته تقویم عربی مسیحی با تقویم اسكندری یا رومی متفاوت است و نباید با ماههای رومی اسكندری كه احكام و آدابی در اسلام دارد اشتباه شود. تقویم میلادی و تقویم اعراب در قرن بیستم 13 روز از تقویم اسكندری جلوتر برده شده است؛ نام ماههای رومی مطابق ماههای مسیحی در جدول زیر آورده شده است.
شماره روز و هفته در سال میلادی: سازمان بین المللی استانداردها International Standards Organisation در سال 1988 استاندارد ISO 8601 را برای تقویم ،جایگزین ISO 2015 قرار داد.
تقویم ایزو ISO 8601 تلفیق شده دو استاندارد تقویم است استانداردهای ISO 2015 و ISO 2711 استاندارد 2015 كه دارای هفته شمار بوده مبنای روز شمارش با 2711 تلفیق شده است. در استاندارد جدید پایه و اساس استانداردش از تقویم میلادی اقتباس شده و به فرم مشخص YYYY – MM - DD و جدای از تقاویم غیر مسیحی است . علاوه بر این ISO 8601 كه بیانگر هفته ی سال است، اغلب در اروپا در مبادلات تجاری نیز به كار می رود. هفته ی اول تقویم در یك سال، شامل پنجشنبه ی اول سال است ( یا هفته ای كه شامل چهارم ژانویه سال است ، روز اول آن هفته ) نخستین دوشنبه است. هفته ی آخر، هفته 52 یا 53 ، بسته به تاریخ دوشنبه در هفته اول می شود بیست و هشتم دسامبر. هفته ی اول تقویم ISO ، یك سال فرض با دوشنبه شروع می شود كه می تواند بیست و نهم دسامبر سال قبل باشد یا چهارم ژانویه اخیر ، هفته ی آخر تقویم می تواند به یكشنبه اخیر سوم ژانویه گذشته ختم شود. تقویم ISO 8601 به شكل سال ، هفته و روز بیان می شود كه W بیانگر شماره هفته است . اگر كمتر از 10 باشد ، با صفر نشان داده می شود، برای مثال بیست و نهم فوریه سال 2000 ، به صورت 29 – 02- 2000 در فرم سال ، ماه ، هفته و به صورت 2 – 2000- 09W در فرم روز، سال ، هفته نشان داده می شود ، و عدد روز از 7 بیشتر نمی شود و به صورت عدد تك رقمی است . شماره ی عدد روز ، در صورت عدم نیاز ، می تواند حذف شود . اگر شماره ی شبیه 00W09 را بر روی محصولات دیدید، بیانگر 2000- 09W ، هفته ی نهم سال 2000 است. موارد خط فاصله را در نوشتن می توان حذف كرد.
شماره روز در سال میلادی: در تقویم های خورشیدی از جمله میلادی ، تنها روزها و سالها مفهوم عینی دارند: روزها با چرخش زمین و سال ها با چرخش دور خورشید ، تعریف می شوند. اكثر تقویم ها دوره ی هفت روزه را به كار می برند ، در تاریخ دوره های 4 تا 6 روزه نیز به كار می رفته است . تقویم ISO 8601 تاریخ را به سادگی با سال و شماره روز در یك سال میلادی مسیحی بیان می كند. از 001 برای یكم ژانویه تا 365 ( 366 در سال كبیسه ) برای 31 ام دسامبر . این روش، محاسبات تاریخی در یك سال را آسان می كند و تنها اندكی برای زمان های انتهای سال ها مشكل تر می شود. تاریخ ISO ، در این فرم به صورت YYYY-DDD نوشته می شود به عنوان مثال ، 060- 2000 برای بیست و نهم فوریه سال 2000 ، صفر انتهایی در عدد روز همیشه نوشته می شود اما موارد خط فاصله ها را می توان حذف كرد. همه فرمتهای تقویم ISO 8601 با طول یكسانی در رایانه ذخیره می شوند.
پیدایش تقویم و روش محاسبه: انواع تقویمهاى پیچیده و متنوعى در شبه جزیره ی هند استفاده مى شود. در سال 1957میلادی، دولت هند كمیته اى را براى اقتباس یك تقویم ملى هند براى كاربردهاى حكومتی تشكیل داد. علاوه بر این خط مشى هائى براى استاندارد كردن محاسبات تقویم مذهبى، كه بر اساس مشاهدات نجومى است، نیز تعیین شد. امروزه در سرتاسر هند تقویم كشورى براى مقاصد ادارى به كار مى رود، اما انواع تقویمهاى مذهبى نیز استفاده مى شوند.
ما در اینجا تقویم كشورى را معرفى مى كنیم. این تقویم در هند به تأثیر از استعمار شكل گرفت و در دولت به كار رفت. تقویم ملى هند از 12 ماه تشكیل شده است. ماه اول كیترا (Caitra)، در سال معمولى 30 روزه، سالهاى كبیسه در تقویم هندى و تقویم میلادی در یك سال است، بنابراین دو تقویم دقت یكسانى دارند و بر هم انطباق زمانى دارند.
مبدأ تقویم: سال ها در تقویم هندى از آغاز مبداء سكا (Saka) شمرده مى شود. اعتدال 22 مارس 79 در تقویم میلادی (روز نوروز)، به عنوان روز یكم ماه كیترا از سال یكم، در مبداء سكا در نظر گرفته شده است. تقویم به طور رسمى در اول كیترا 1879، به مبداء سكا، یا 22 مارس 1957 میلادی، در كشور مقرر شد. چون سال یكم تقویم هندى با سال یكم تقویم میلادی یكى نیست، براى محاسبه سال هاى كبیسه در تقویم هندى، عدد 78 به سال مبداء سكا اضافه می شود و سپس از قانون تقویم میلادی براى تعیین سال كبیسه استفاده می كنند.
قوم مایا: قوم مایا كه از سرخپوستان قاره ی آمریكا هستند اكثرا در نواحى مختلفى از آمریكاى مركزی سكونت دارند. تعداد افرادشان در دهه ی 1340/ 1960 به دو میلیون تن بالغ بوده است. این قوم فرهنگى پیشرفته داشته و داراى خطی شبیه به خط میخى، و اسلوب حجارى و معمارى ممتاز و اعجاب انگیز، و معرفتى در اختر شناسى و گاهشمارى بوده اند. تقویم قوم مایا عینا و گاهى با وضعى تقریبا مشابه در تقویمهاى اقوام آزتك (مكزیك) و اینكا (پرو) دیده مى شود. دو قوم یاد شده نیز از بومیان آمریكا بوده اند و هنوز بقایاى آنها در آمریكا زندگى مى كنند. آمریكاییان برای منحرف كردن افكار از جنایاتشان در مورد غارت ثروتهای سرخپوستان و كشتار و نسل كشی آنها، این اقوام را در تبلیغات و فیلمها به عنوان اقوامی عقب افتاده و وحشی معرفی كرده اند كه هرگز چنین نبوده و دروغی بیش نیست. و بلكه برعكس آن، خود آمریكاییها كه مهاجرین اروپایی بودند اقوامی وحشی و عقب افتاده بوده اند.
انواع تقویم مایان: اقوام مایان سه نوع تقویم در دروه های مختلف به كار می بردند كه از نظر زمانی متفاوت بودند. شمارش دراز (Long count) تقویم اصلی بوده كه برای مقاصد تاریخی به كار می رفته است، هاب (Haab) به عنوان تقویم حكومتی استفاده می شده و تزولكین (Tzolkin) به معنی روز شماری ، یك تقویم مذهبی بوده است . تمام انواع تقویم های مایان بر اساس شمارش متوالی روزها بوده و تقارنی با خورشید یا ماه نداشتند ، گر چه شمارش دراز Long count و هاب به ترتیب شامل 360 و 365 روز بوده و در برابر سال خورشیدی غیر دقیق و تقریبی هستند . بر اساس روز شماری ، Long count بیشتر به روز جولیان و برنامه های كامپیوتری جدید در مورد تاریخ و زمان همانند است ، تفاوت آن در این است كه ، روزها و دوره ها از صفر شمرده می شوند نه یك ، بر خلاف اكثر تقویم های دیگر، كه این شمارش محاسبه تاریخ را راحت می كند .
شمارش دراز (Long count): این تقویم كه در دوران پایور سالاری اقتباس شده در قسمت راست آورده شده است . هر یك از دورها به 20 دوره ی كوتاهتر تقسیم شده ، به استثناء تون ( tun ) كه شامل 18 اوئینال ( uinal ) است و 360 روزه می شود و در بازه های كوتاه مدت به سال خورشیدی نزدیك می شود . هر تون ( tun )، 5 روز نسبت به سال خورشیدی تفاوت دارد. به عقیده مایانها در پایان هر دوره ی ( pictun ) كه 7885 سال است ، جهان خراب شده و دوباره آفریده می شود. بزرگترین دوره در تقویم مایان، آلاتون (alautun ) ، حدود 63 میلیون سال، با حدود 65 میلیون سال پیش كه گفته می شود نسل دایناسورها منقرض شد ، قابل قیاس است ، تقریباً یك alautun بعد ، تمدن مایان بوجود آمد در این تقویم روزها با نامهای .baktun . katun . tun . uinal . kin نوشته می شوند. مقادیر هریك در جدول زیر آورده شده است به عنوان مثال: تاریخ ( 15، 8، 14، 11، 7 ) به معنى ( 15 كین + 8 اوئینال + 14 تون + 11 كاتون + 7 پاكتون) یا 655 093 1 روز ، بعد از مبدأ می باشد. مبدأ را 4 آهائو [ ahau ] کومکو [ komku ] اختیار كرده بودند . این روش در مكزیك و پرو اندكى فرق داشته است.
تقویم هاب (Haab): برای مقاصد كشوری مایان ها ، تقویم Haab را به كار می بردند ، كه در آن 365 روز سال به 18 ماه ، 20 روزه تقسیم می شود و 5 روز Uayeb دارد كه شامل هیچ كدام از دوره ها نمی شود . تاریخ در این تقویم با یك شماره روز ( 0 تا 19 برای دوره های معمولی و 0 تا 4 برای روزهای ( Uayeb ) كه به همراه نام دوره می آید ، بیان می شود . در این تقویم عدد سال نداریم و فقط دوره های كامل 365 روزه انتهایش مشخص می شود . بنابراین نمی توان یك تاریخی مشخص در تقویم Haab را به Long count یا دیگر تقویم ها تبدیل كرد. دوره های 365 روزه نسبت به 360 روزه ی تون ( tun ) ، نسبت به سال خورشیدی سازگاری بهتری دارند . هر 4 سال به دلیل نبودن مكانیزم سال كبیسه یك روز در تقویم هاب ، نسب به فصول ، تغییر می كند.
تقویم تزولكین (TzoLkin): مذهب مایان تقویم تزولكین ( TzoLkin به معنی روز شماری) را كه شامل 20 ماه با دوره 13 روزه بود به كار می برند . تزولیكن به 4 دوره 65 روزی یا 5 دوره 52 روزی نیز تقسیم می شد. برخلاف تقویم هاب ، كه عدد روز تا انتهای دوره افزایش می یابد و در دوره بعد دوباره از صفر شروع می شود، نام و شماره در تقویم تزولكین به همراه هم ارائه می شوند . شماره روز از یك شروع می شود و بعد از رسیدن به 13 دوباره صفر می شود و همراه با نام 20 ماه آورده می شود. در هر تكرار تقویم 260 عدد روز و نام دوره وجود دارد . همانند تقویم هاب نمی توان یك عدد تقویم تزولكین را با تقویم دیگری معادل كرد . دوره های 60 روزه اساس تقویم مذهبی مایان را تشكیل می دهد و ارتباطی با خورشیدی و یا ماه قمری ندارد . تاریخی كه در این نوع تقویم های تزولكین ، هاب به كار می رود ، هر 52 سال خورشیدی یك بار تكرار می شود. ( یعنی 73 تزولكین معادل 52 سال خورشیدی می شود 260 ×73 = 365×52 )
كاربرد های روز جولیان: منجمان بر خلاف تاریخدانان مرتب نیاز به محاسبه روزها دارند. مثلاً یك ستاره دو قلو هر 6 1583/روز یك بار تاریك می شود و آخرین تاریك شدن نیمه ی آن در 17 اكتبر در ساعت 21/17 UTC به وقت جهانی (یعنی ساعت در گرینویچ) اندازه گیری شده است. تاریك شدن بعدی این ستاره چه موقع است؟ خوب شما می توانید با ماشین حساب روزها را شمارش كنید اما خیلی راحت تر است كه تمام مقادیر مذكور را به عدد روز جولیان تبدیل كرده و جمع و منها ها را ساده كنید. روزهای جولیان(Julian day: JD) به آسانی روزها و كسر روزهایی كه از مبداء تاریخ جولیان گذشته است را محاسبه می كند. تاریخ جولیان از قرن 19 كاملا در نجوم جا افتاده است و بعید است در آینده چیزی جایگزین آن شود. این یك سیستم خوب برای شمارش روز در نرم افزارها است بدون گرایشهای قومی و به راحتی می تواند به تقویمهای مختلف تبدیل شود. روز جولیان با كسرهای آن در نرم افزارها به كار برده مى شوند مانند كدهایی كه برای همین صفحه استفاده شده است. عدد جولیان و كسرهای خودش (كه در 64bitیا بیشتر ذخیره می شوند) در نرم افزارها كاربرد دارند و می توانند برای Y10K, Y100K, Y1MM خوانده شوند. مبدأ روز جولیان: مبداء ساعت 12 ظهر روز دوشنبه یكم ژانویه 4713 قبل از دوران مسیح در تقویم جولیان است. این تاریخ دوره ها را تعیین می كند. اما محاسن دیگری نیز دارد اینكه تمام مشاهدات معروف نجومی تاریخى، به اعداد روز جولیان مشخص می شوند و دوره ها می توانند محاسبه شوند و با جمع و تفریق ساده استنتاج شوند. تاریخ جولیان دقیقا شروع آن منطبق بر ظهر نیست ولی منجمین و برنامه نویسها با اطمینان از آن استفاده مى كنند. شما كارهای روزمره را با زوال آفتاب در ظهر و با غروب آفتاب تنظیم می كنید و هنگام غروب دست از كار می كشید اما در تقویم، میانه روز را با خورشید نمی سنجید و ثبت نتایج در تقویم با وسط روز كاری (آفتاب ظهر) تغییر نمی كند بلكه به صورت قرارداد ساعت 12 ظهر در نظر گرفته می شود ساعت ظهر در گرینویچ برابر نیمه شب در آن طرف زمین است.
روش محاسبه: یك تاریخ جولیان تغییر یافته (Modified Julian day) با تفریق 5/2400000 از یك عدد روز جولیان ایجاد می شود. كه بیانگر تعداد روزهای گذشته از نیمه شبی گذشته از نیمه شب(00:00) زمان جهانی در 17 نوامبر 1858 است. كاربرد: با وجود اینكه هر حادثه ای كه در تاریخ بشریت ثبت شده، بصورت یك عدد روز جولیان مثبت می توان نوشت، ولى وقتی كه رویدادهای هم زمان رخ می دهد، كاربرد این اعداد می تواند سخت شود. زمانهای تغییر یافته جولیان برای مشخص كردن زمان مشاهده ی نجومی در جداول قمرهای مصنوعی زمین به كار می رود. چون تا قبل از 4 اكتبر سال 1957 چنین مطلبی وجود نداشت تمام اعداد مربوط به قمرها مثبت هستند.
كاربردها: سیستم unix در لابراتوارهای Bell در 1969 توسط Dennis Ritchie و Ken Thompson تهیه شد و اولین نسخه (PDP_11) آن در فوریه 1971 به صورت كاربردی درآمد. زمان unix به صورت هوشمندانه تر تمام زمانها و تواریخ مرسوم را در بر می گیرد. برای مثال زمان ایجاد یا آخرین ویرایش فایلها كه در سیستم زمان جهانی یونیورسال UTC استفاده می شود و همینطور به وقت محلی LMT كه بر اساس مشخصات منطقه ای كاربر محاسبه می شود تبدیل می شود. دامنه وسیع این زمان استفاده از سیستم جهانی unix را بسیار آسان كرده است در حالی كه بقیه زمانها و سیستمهای محلی با هم اختلافات زیادی دارند. بسیاری از زمانهای ماشینی unix كه در ابتدا به كاربرده شده اند نتوانستند محاسبات ریاضی را در بیشتر از 32bit پشتیبانی كنند.
مبدأ شمارش: بدون محاسبه دقتهای فاكتورهای مختلف در نرم افزارها ، نمونه جهانی این زمان این طور انتخاب شد كه شماره ثانیه از ثانیه (00:00) زمان جهانی UTC در 1 ژانویه 1970 تقویم میلادی (روز جولیان 5/ 2440587) با زمان ذخیره شده به صورت 32bit (طولانی تر از زبان C) حساب شود.
گسترش زمان unix: زمان unix علاوه بر استفاده در زبان برنامه نویسی unix از وقتی گسترش یافت كه در برنامه های C و ++C هم از تابع های روز و زمان unix استفاده شد. ضعف برنامه Unix time این است كه از نظر كمیتی به صورت 32bit می تواند ذخیره شود . در 19 ژانویه سال 2038 این زمان منفی می شود . پیامد این بی نظمی این است كه نرم افزارها دیگر اجرا نمی شوند . زبان C و unix هوشیارانه تابع هایی زمانی بر حسب زمان تعریف كرده اند كه زمینه را برای حل مشكل برطرف می كند (مثلا با تغییر دادن ظرفیت از 32bit به 64bit قبل از وقوع زمان به هم ریختن ساعتها در سال 2038). تحلیلگر C در سیستم unix قبل از هفتمین ورژن كمتر از 32bit ذخیره می كرد. در سیستمهای قبلی مقدار تابع زمان شامل 2 ردیف 16bit بود كه با هم 32bit را تشكیل می داد. زمان بوسیله یك متغیر تعریف شد كه در تابع های مختلف عمل می كند و زمان در زبان C برای زمان یونیكس یك متغیر ریاضی را به عنوان ورودی لازم دارد. (تا قبل از نسخه هفتم زمان به صورت 32bit تعریف نشده بود).
كاربردها: محاسبات برگه گستره های كامپیوتری (Spread sheet calculations) به صورت مكرر احتیاج به مقادیر زمان و تاریخ دارد برای مثال محاسبات سود بانكی . وقتی كه برنامه Microsoft Excel معرفی شد برای ویندوز كامپیوترهای شخصی، شماره سریال زمان اكسل (Excel serial day) را تعریف كرد و تاریخ ها و زمانها را به صورت مقادیر سریالی نشان می دهد و ساعت هر منطقه (Time zone) در روز اكسل تعریف نشده است . تابع زمانی ساعت حال در كامپیوتر اغلب با ساعت محلی تنظیم می شود بنابراین وقتی كه می خواهیم ساعت محلی Local Mean time ) LMT) را در مناطق مختلف زمانی از زمان ماشینی كامپیوتر بدست آوریم معمولاً باید مقادیر خطا را كم یا زیاد كنیم . این مقادیر می تواند در یك سال متفاوت باشد به علت اضافه شدن ساعت تابستانی (Summery time) اینجا ما از زمان Excel برای مشخص كردن زمان جهانی (Universal time) استفاده می كنیم (UT) كه همان اختلاف ساعت با وقت گرینویچ است (Greenwich Mean time) كه به اختصار GMT نمایش داده می شود .
مبدأ شمارش روزها: این شمارش روز و زمان را به صورت شماره روزهای سپری شده از نیمه شب 1 ژانویه 1900 میلادی بیان می كند (1900 Date System (PC)) و همچنین كسر گذشته از یك روز. نیمه شب 1 ژانویه 1900 در این طرح بدین نحو نوشته می شود (1.0) برای تبدیل كردن زمان به شماره سریال Excel و عدد روز جولیان به ساد گی می توان مقداری را به عدد روز جولیان از تاریخ 31 دسامبر 1899 میلادی كم یا زیاد كرد (در این روز عدد اكسل از روز اول شروع می شود) با این وجود همیشه همه مشكلات حل نمی گردد!
اشتباه نرم افزار Excel در شمارش روز: شماره سریال روز Excel یك تقویم از Microsoft می باشد در محاسبه آن، مایكروسافت اشتباهی مرتكب شده است كه سال 1900 را سال كبیسه حساب كرده است و فوریه را 29 روز شمارش كرده و با این اشتباه از 28 فوریه سال 1900 تمام شماره روزهای اكسل یك روز بیشتر از مقدار واقعی است كه در واقعیت باید از یكم ژانویه 1900 حساب می كرد. توجه كنید هر محاسبه ای از شماره اعداد كه در دوره های كه شامل ژانویه یا فوریه 1900 باشد و ختم شود به ماه بعد باید یك روز نگه داشته شود و كاهش یابد . شماره روزها یك روز بیشتر از روز واقعی سپری شده می باشد . با اشتباه در زمان سال 1900 كاربران زمان اكسل در نرم افزار مایكروسافت میلیونها اشتباه را در شماره روز دارند. ولی مایكروسافت در نگه داشتن این خطا در نرم افزار پافشاری دارد و به عبارت واضح تر می خواهد كه كاربران خودشان این خطا را تبدیل و تغییر دهند. توجه كنید كه فقط برای سال 1900 دچار خطا شده است و این اشتباه برای سالهای مضرب 100 وجود دارد ولی بقیه تقاویم مانند روز جولیان صحیح كار می كنند و سالهایی را كه مضرب 100 هستند مانند سال 2000 و 2100 و سال های آخر هر قرن را كبیسه حساب می كنند (سالهای كبیسه ختم به دو صفر باید بر 400 قابل قسمت باشند برای محاسبه كبیسه ها مراجعه كنید محاسبات رگه گستره های كامپیوتری (Spread sheet calculations) به صورت مكرر احتیاج به مقادیر زمان و تاریخ دارد برای مثال محاسبات سود بانكی . وقتی كه برنامه Microsoft Excel معرفی شد برای ویندوز كامپیوترهای شخصی، شماره سریال زمان اكسل) Excel: روز شمار اكسل فقط بین عدد 1 (یكم ژانویه 1900) و عدد 2958665 (31 دسامبر 9999) معتبر و صحیح كار می كند. گر چه برنامه شمارش سریال روز در آن مشكل نیست ولی یك محاسبه با پایه و اساس نیست و همچنین اینكه روزهای قبل از مبدأ تاریخ در این شمارش دقت كافی ندارد و اكسل آن را محاسبه نمی كند . روز صفر به صورت اشتباه آشكار به عنوان روز 5 ژانویه 1900 شمرده می شود (لااقل در اكسل 97) و روزهای منفی و همانها در Y10K و شمارش قبل آن در این برنامه امكان ندارد . علاوه برآن ورژن قدیمی اكسل برای محاسبه از مقادیر 16bit استفاده می كند و عددهای روز بزرگتر از 65380 (31 دسامبر 2078) را نمی تواند پشتیبانی كند. این شمارش روز اكسل برای كاربران برنامه اكسل ناكارآمد بود در ادامه ماكروسافت ورژن دیگری از برنامه ارائه داد كه از شمارش روز متفاوتی استفاده كرد (Macintosh) كه در فقره بعد توضیح می شود.
مبدأ شمارش روزها: شمارش روز اكسل كه در فقره قبل توضیح داده شد برای كاربران برنامه اكسل ناكارآمد بود در ادامه مایكروسافت ورژن دیگری از برنامه ارائه داد كه از شمارش روز متفاوتی بر اساس Macos استفاده كرد و شمارش روز های سپری شده از 1 ژانویه 1904 محاسبه شد. (1904 Date System) علاوه بر آن آنها در ورژن Macintosh شمارش روز ها را از صفر شروع كردند به جای 1 بنابراین نیمه شب یكم ژانویه 1904 عدد سریال (0.0) را دارد كه بدین ترتیب آن اشتباه خود را در آن مبدأ سال1900 كه در كبیسه اش اشتباه كرده بودند برطرف كردند.
تذكر: اكنون استفاده كنندگان اكسل دو مبنا را در برنامه اكسل می بینند یكی اینكه سال 1900 را كبیسه گرفته و دیگری اینكه مبدأ را به 1904 آورده و از مبنا فاصله گرفته است . اكنون شما می توانید هر یك از این سیستم ها را انتخاب كنید ولی شما نمی توانید مطمئن باشید كه این اطلاعات دریافتی شما با بقیه اطلاعات دریافت كنندگان دیگر یكسان است.
ضعفهای شمارش نسخه Macintosh: در ورژن جدید روز شمار اكسل (Macintosh Excel day numbers) شمارش روز ها بین (یكم ژانویه 1904) و 2957003 (31 دسامبر 9999) قرار دارند. بنابراین روز شماری برای قبل مبدأ این روز شمار در این برنامه محاسبه نمی شود و روز های منفی و همانها در Y10K و قبل از آن قابل محاسبه نیستند . ورژن های قدیمی اكسل از مقدار 16bit استفاده می كنند و شماره روزهای بیشتر از 63918 (31 دسامبر 2078) را ندارند.
برخى از منابع تقویم جهانی جامع در كلام وحى و خازنان وحی (علیهم السلام):
بالای صفحه