مولا علي (منه السلام): هر كس پاره نوري از دانش نجوم را از حاملان قرآن فراگیرد، به ايمان و يقين خود افزوده است.

 

 

×    در كلام وحي بر اهميت علم نجوم و تنجيم تأكيد گرديده است، و گذشته از وسيله بودن آن براى تدبر در آيات و نشانه الهي و معرفت بيشتر به حضرت وجه اللهي، بر فوايد آن در گستره هاى جغرافيا و جهت شناسي و تشخيص اوقات و گاهشناسي و تقويم، و معرفت مناسبات و نامناسبات احوال و اشخاص در امكنه و ازمان؛ اشاره شده است. از مواردي كه قرآن كريم راجع به كواكب و بروج و منازل و نيز علم گاهشماري و تقويم نجومي و نيز گاهشناسي و تشخيص وقايع از مواقع نجوم سخن فرموده؛ اين آيات شريفه است

* بروج دوازدگانه: وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجاً وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ. قرآن كريم سوره حجر آيه 16

* منازل 28 گانه و گاهشماري: هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُوراً وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ. قرآن كريم سوره يونس آيه 5

* راهيابي در امور و مسير: وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ. قرآن كريم سوره آيه نحل16

* گاهشناسي و تشخيص سرانجامها و وقايع: أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ. قرآن كريم سوره أعراف آيه 175

* هنگام شناسي و تشخيص احوال و رخدادها: فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ. قرآن كريم سوره صافات آيه 88 و 89

×        در كلام خازنان وحي (عليهم السلام) بر اهميت جایگاه علم نجوم و تنجيم بسيار تأكيد شده، از آن جمله:

* حضرت رسول الله (صلى االله عليه وآله) فرموده اند: علم نجوم را فرا گيريد تا در تاريكي بيابان و دريا راهنمايتان باشد، علم نجوم علم حضرت آدم (عليه السلام) است. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سيد بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254.

* حضرت مولا على (عليه السلام) فرموده اند: هر كس پاره نوري از دانش نجوم را از حاملان قرآن فراگيرد، به ايمان و يقين خود افزوده است. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سيد بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254.

* حضرت مولا على (عليه السلام) فرموده اند: زنهار كه نجوم (تنجيم) را تكذيب كنيد، همانا اين علم از علوم مقام نبوت است. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سيد بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254.

*حضرت امام باقر (عليه السلام) فرموده اند: قد كان علم نبوة نوح (عليه السلام) بالنجوم. يعنى علم نبوت حضرت نوح  (عليه السلام) با دانش نجوم (آميخته) بود. فرج المهموم بمعرفة علم النجوم، سيد بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 55 ص254. قال السيد بن طاوس: قد تضمن هذا الحديث أن نبوة نوح عرفها من كان عارفا بالنجوم و طريقها فكان في علم النجوم دلالة على نبوته و منواة لحجته.

* حضرت امام موساى كاظم (عليه السلام) را؛ هارون (لعين) احضار و بازجويي كرد كه: مردم درباره شما اولاد فاطمه (عليهم السلام) گزارش كرده اند كه: با علم نجوم (تنجيم) ارتباط داشته و آگاهي شما از آن خيلي خوب است! در حاليكه فقهاى عاميان مي گويند كه پيامبر (صلى االله عليه وآله) فرموده ..اگر سخن از نجوم شد سكوت كنيد؟ و امير المؤمنين علي (عليه السلام) داناترين خلايق به علم نجوم بوده، و فرزندان و ذريه او (كه شيعيان قائل به امامتشان بوده اند) به اين علم آگاه بوده اند؟ حضرت امام كاظم (عليه السلام) در پاسخ فرمودند: اين حديث (كه به پیامبر (صلى االله عليه وآله) از قول عاميان نسبت دادي) حديث ضعيفي است و در سند آن طعن و خدشه است، و حال آنكه خداوند متعال (علم) نجوم را ستايش نموده، و اگر علم نجوم صحيح نبود خداوند آنرا نمي ستود. و انبياى الهي (عليهم السلام) به آن آگاه بوده اند، و هر آينه خداوند متعال درباره حضرت ابراهيم خليل الرحمان (عليه السلام) فرموده است: وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ، (يعني: ما اينگونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم مي نمايانيم تا از صاحبان يقين باشد) و خداوند در جاى ديگر قرآن درباره حضرت ابراهيم (عليه السلام) مي فرمايد: فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ، (يعني: او نگاهي به (وضعيت) نجوم كرد و گفت من بيمار مي شوم) امام كاظم (عليه السلام) فرمودند: اگر او عالم به علم نجوم نبود در آن تأمل و تدبر نمي كرد، و نمي گفت كه من بيمار مي شوم، و حضرت ادريس (عليه السلام) داناترين اهل زمانش به علم نجوم بود، و خداوند تعالى به جايگاه و مواضع نجوم قسم ياد نموده است، و خداوند خود اين سوگند را اين چنين توصيف كرده است كه: وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ، (يعني: اين سوگندي بس سترگ است)، و در جاى ديگر فرموده است: فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْراً، و اراده فرموده است از آنها (مدبرات) دوازده برج و هفت سياره و آنچه در شب و روز به امر الهي آشكار مي گردد، و پس از علم قرآن؛ هيچ علمي شريفتر از علم نجوم نيست، و اين علم انبيا و اوصيا و وارثان انبياست، آنانكه خداوند عزوجل درباره شان فرموده: وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ، (يعني: و نشانه هايي است و آنها بوسيله ستارگان راهيابي مي نمايند)، آنگاه حضرت امام كاظم (عليه السلام) فرمود: و ما اين علم را مي دانيم و منكر آن نيستيم ولى سخن از آن نمي گوييم. هارون به حضرتش گفت: اى موسى تو را به خدا سوگند، كه اين دانش را نزد جاهلان و عوام ناس آشكار نكني، تا اينكه بر عليه تو سخن بد نگويند، و دريغ بدار اين علم را از عوام، و اين علم را بپوشان، و به حرم جدّت (صلى االله عليه وآله) بازگرد. آنگاه هارون گفت: يك سؤال باقي ماند، تو را بخدا مرا به آن آگاهساز، حضرت امام كاظم (عليه السلام) فرمودند: بپرس، هارون گفت: تو را به حق قبر و منبر (رسول الله صلى االله عليه وآله) و بحق خويشي و نزديكيت به رسول الله (صلى االله عليه وآله) سوگند، مرا خبرده كه آيا تو قبل از من مي ميري؟ يا من قبل از تو مي ميرم؟ چون تو اين مطلب را از نجوم مطلعي، حضرت امام موساى كاظم (عليه السلام) فرمودند: مرا امان بده تا به تو خبر دهم، هارون گفت: در اماني، حضرت (عليه السلام) فرمودند: من پيش از تو مي ميرم، و من هيچ گاه دروغ نگفته و نمي گويم، و وفات من نزديك است. قرآن كريم سوره أنعام آيه 75، سوره صافات آيه 88 و 89، سوره واقعة آيه 76، سوره نازعات آيه 5، سوره نحل آيه 16، فرج المهموم سيد بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 58 ص254.

* از حضرت امام رضا (عليه السلام)؛ مأمون ملعون درباره علم نجوم (تنجيم) پرسيد؟ حضرت (عليه السلام) فرمودند: اين علمي است كه در اصلش صحيح است، و اول كسي كه در دانش نجوم سخن گفته؛ ادريس (عليه السلام) است، و ذوالقرنين در آن ماهر بوده است، و اصل اين علم از جانب خداوند متعال است، و اين علم از علوم انبياست، و بدلايلي به آنها اختصاص داشته است، و منجمين از دقايق اين علم مطلع نيستند، پس حق را با دروغ آميختند. فرج المهموم سيد بن طاووس ص 108 بحار الأنوار ج 58 ص254.

×  از اين رو؛ علم نجوم از علوم الهي و از مواريث انبيا و اوصياي الهي (عليهم السلام) بوده؛ و پايه های راستين و مايه هاي ناب اين علوم بوسيله ايشان تعليم بشر گردیده است، و خداوند برخي از احكام و شرايع الهي را مرتبط  با اين علوم و در گرو آنها مقرر فرموده است.

پژوهشكده نجوم و تنجيم بنياد حيات اعلى با هدايت و نظارت و مساعدت دار المعارف الإلهيّة به اين دانشهاى الهي اهتمام داشته؛ و در تدوين آنها از كلام وحى و خازنان وحي (عليهم السلام) استمداد جسته، و با بكاربردن تحقيقات بزرگان اين علوم در طول تاريخ و نيز آخرين دستاوردهاى علمي مراكز معتبر بين المللي امروز، آنها را ارائه مي دهد.

 

 

اهله و وجوه قمر و تقويم قمرى

در دانش نجوم؛ اصطلاح ماه به دوره اى اطلاق مي شود كه اساس آن حركت ماه باشد.

يك ماه قمري؛ مدت زماني است كه در آن دوره اهله ماه طي مي شود، اين دوره كه بر اساس يك دور كامل اهله قمر است به نام هلالي نيز معروف است.

طول مدت يك ماه قمري بطور متوسط 5/29 روز است. رصد ماه در تعداد زيادي از ماههاى قمري متوالي؛ موجب شده است كه طول متوسط يك ماه قمري دقيقا تعيين گردد، طول مدت متوسط بدست آمده براى يك ماه قمري (53059/29) روز عرفي و يا 29 روز و 12 ساعت و 44 دقيقه و 78/2 ثانيه است. اين طول مدت در خيلي از تقويمها بكار گرفته شده است. اندازه يك ماه قمري نسبت به طول مدت متوسط ممكن است تا 13 ساعت تغيير كند.

تقويم قمري: قديمي ترين نوع تقويم و متداولترين آن در قديم؛ تقويم قمري است. در اين تقويم؛ ماه عرفي تقريبا همان ماه قمري واقعي؛ و اولين روز هر ماه عرفي تقريبا روزي است كه ماه نو؛ حادث مي شود.

سالهاى كبيسه در تقويم قمرى: سال قمري شامل 12 ماه به طور متناوب 29 و 30 روزه است در سال كبيسه ي آن، ماه ذيحجه 29 روزه به 30روز تبديل مي شود. سالهاي كبيسه يك دوره 30 ساله دارند و  سالهاي 2، 5، 7، 10، 13،( 15 يا 16)، 18، 21، 24، 26، 29 كبيسه مي شوند. در مورد سال ( 15 يا 16 )  كبيسه هر دو روش در محاسبه استفاده شده و در طول دوره هاي 30 ساله و در طول تقويم هر دو روش نتيجه صحيح مي دهند ولى با رصد بصري ماه در وضعيت بدر (شب چهاردهم) سال 15 مطابق مي باشد، در اين جدول ايام قمري از روش سال 15 استفاده كرده ايم. شروع ايام ماه قمري از غروب آفتاب در نظر گرفته مي شود، در تقويم قمري ماهها نسبت به فصول تغيير مي كنند چون تقويم با هلال ماه ثابت مي شود نه با خورشيد. در هر سال خورشيدي جديد؛ ماه قمري 11 روز زودتر نسبت به سال خورشيدي شروع مي شود.

ايام محاق يا تحت الشعاع:
در هر ماه قمري تقريبا دو روز آخر ماه ايام تحت الشعاع يا محاق مي باشد كه در اين ايام به دليل نزديكي ماه با خورشيد، شدت نور خورشيد مانع رؤيت ماه مي شود و ماه تحت الشعاع نور خورشيد قرار مي گيرد. در ماههاي 30 روزه؛ با طلوع آفتاب صبح 27 هلال ماه تحت الشعاع نور خورشيد قرار مي گيرد و تا غروب آفتاب روز 30 ماه در محاق مي باشد و در ماههاي 29 روزه؛ 2 روز آخر ماه از غروب آفتاب روز 27 و شروع شب 28 محاق شروع شده وتا غروب آفتاب روز 29 ادامه مي يابد. اجتماع و مقارنه شمس با قمر نيز در ميانه اين ايام صورت مي گيرد

تقويم رصدى قمرى: يك نوع تقويم قمري است كه با رصد وجوه و اشكال ماه مرتبط بوده و بدينوسيله معيّن مى شود، با اين تقويم هر كسى از دانشمند تا فرد عادى مى تواند با نگاه به آسمان متوجّه شود كه شب چندم ماه است كاربرد همگاني اين نوع تقويم و نياز عموم به آن؛ ضرورت نشر آن را ايجاب مى كرد، ولذا اين تقويم (رصدي قمري) را تهيه و منتشر نموديم.

روش تعيين اوايل ماههاى قمرى

×        براي تعيين اوايل ماههاى قمرى دو روش در تقاويم نجومى بكار مى رود: تقويم هلالى و تقويم حسابي

تقويم هلالى: در اين روش با محاسبه نجومي امكان رؤيت هلال و هنگام رؤيت آن پيش بيني مي شود، اين روش در تقويمهاى متداول ميان عامه ي مردم شايع است، ولي از آنجا كه در شرع شريف ملاك براى تعيين اول ماه قمرى؛ رؤيت خود هلال بطور همگانى است، و بنا بر نظر فقهى غالب فقها در همه ى مذاهب اسلامي؛ محاسبه ى نجومى اين هنگام جايگزين رؤيت بصري هلال نبوده و حجت شرعى نمي باشد، لذا اين روش (پيش بيني هنگام رؤيت) در اين گونه از تقاويم؛ بطور مستقل مورد پذيرش نبوده؛ و به آن اعتنا نمى شود. به خصوص آنكه غالبا مطابقت با رؤيت بصري ندارد.

چند نکته بسيار مهم

نکته اوّل: هر چند با امكانات مدرن امروزي رؤيت هلال و محاسبه امكان وقوع آن و مختصاتش بسيار آسان است؛  براي تعيين عمر ماه و رؤيت هلال آن؛ نه تنها بلكه غير مسلمانان نيز در سطوح مختلف علمي از دانشمندان تا اشخاص عادي بر آن اهتمام دارند. و محاسبات و مختصاتهاي دقيقي از مجامع علمي بين المللي نجومي براي آن ارايه مي شود. ولي ويژگيهاي حركت ماه و موضعش نسبت به خورشيد و شرايط جوي زمين پيچيدگيهايي عميقي در اين موضوع ايجاد نموده كه موضوع تعيين اول ماه قمري از طريق رؤيت هلال را در طول تاريخ با مشكل مواجه نموده است، برخلاف ديگر وقايع معمول نظير آن چون خسوف و كسوف كه از گذشته هاى دور تا كنون پيش بيني آن ميسور و آسان و نتيجه رصدهاي آن نيز مطابق و محقق بوده است.

 

نکته دوّم: اين مشكلات ضمن اخلال در تماميت صحت و دقت بسياري از پيش بينهاي رؤيت هلال و نيز رصدهاى رؤيت؛ مانع از اعتنا به ادعاهاى رؤيت شهود هلال! خصوصا در زمانها و مكانهاي ممتنع الرؤيه، و از اتكاي تشخيص اوايل ماه قمري بر رؤيتهاى فردي هلال بوده است.

 

نکته سوّم: افزون بر همه اينها بازيهاى سياسي قدرتمندان براى جلوداري مسلمين در طول تاريخ اسلام؛ مانع اصلي شفاف ماندن موضوع و باقي ماندن آن در فضاي علمي ديني صرف؛ شده است.

 

نکته چهارم: البته شرع مبين اسلام و آئين حق هيچگونه سختي و تحيري در امر دين باقي نگذاشته و همانند ساير موارد دستورات دين در اين مواقع نيز رهروان راه حق را به روشهاى آساني دلالت و هدايت فرموده است: غروب 29 هر ماه طبق توصيه شرع شريف مؤمنين به استهلال مي روند؛ آنگاه اگر هلال بطور جمعي نه فردي رؤيت شد؛ و در آن هنگام رؤيت هم ناممكن نبود، با اين رؤيت اول ماه ثابت مي شود، در صورتي كه اينطور ثابت نشد، روز سي ام هم براى ماه لحاظ مي شود.

 

نکته پنجم: در اوقات اختلاف بين مسلمين بر سر موضوع رؤيت، خازنان وحي عليهم السلام اهل حق را به قواعد علمي محاسباتي بسيار دقیق و آساني رهنمون فرموده اند كه تا با بكارگيري آنها مؤمنين به هيچگونه تحیري مبتلا نشده و به آساني و بدون هيج تشويش خاطري اول ماه را با آن تشخيص داده و به وظيفه خود عمل نمايند، از اينرو جهت سهولت امر و كاربردي شدن اين قواعد، بژوهشكده علوم نجوم (تقويم نجوم تنجيم) بنياد حيات اعلى كليه محاسبات مربوط به اوايل شهور قمري را بر اساس اين قواعد مأثور در كلام خازنان وحي عليهم السلام مبتني نموده و انواع گوناگون تقويمهاى نجومي (همگانی –  تخصصی – جامع) خود را بر اين اساس استخراج و تدوين نموده است.

 

توضيح اشتباه رايج در بكاربردن اصطلاحات متشابه

1- همواره بين اجرام و نقاط فلكي بيست و چند گانه وضعيتهاى مختلفي از قرآن و مقارنه و تربيع و تثليث و تسديس و غير اينها رخ مي دهد، هر يك از اجرام شعاعي داشته و محدوده زماني هر وضعيت فلكي با ملاحظه اين شعاع بوده و هر چند لحظه وقع آن وضعيت فلكي يك لحظه خاص بيشتر نبوده ولى از ابتداى شروع اين اتصال تا لحظه مركز اتصال و سبس ادامه انصراف تا انتهاى محدوده آن وضعيت فلكي را ملاحظه و همه آن مدت را تحت عنوان واقعه فلكي مزبور ثبت نموده و احكام مربوطه اش را به دان نسبت مي دهند، البته درجات مختلف اين محدوده از نظر مرتبه شدت و ضعف يكسان نبوده و لى به هر حال تحت يك حكم كلي نجومي قلمداد مي شود.

 

 2- ماه در سير خود وضعيتهاى مختلفي را نسبت به خورشيد پيدا مي كند، از جمله وضعيت مقارنه يا قران يا اجتماع كه در اين وقت ماه تحت الشعاع خورشيد قرار گرفته و براى ساكنان زمين نوري ندارد، ولذا به ايام محاق ماه معروف است.

 

 3- ماه در وضعيت مقارنه در يك لحظه خاص در مركز اين وضعيت فلكي است، ولى مرحله تحت الشعاع و محاق به آن لحظه محدود نشده و تمام مدت پنهانی ممتد ماه را که مدتی قبل و مدتي بعد از مقارنه است شامل می شود، صبح 27 ( در ما های ناقض 29 روزه ) و صبح 28 ( در ماه های کامل 30 روزه ) با طلوع آفتاب؛ هلال آخرين ماه تحت الشعاع نور خورشيد قرار مي گيرد فلذا مرحله محاق ماه؛ در ماه های ناقص، دو روز؛ و در ماه های کامل؛ حدود سه روز طول می کشد، و مقارنه معمولا در مرکز محاق می باشد.

 

 4- ماه در ادامه سير خود از تحت الشعاع شمس و محاق خارج شده و در اولين وضعيتی که واجد نور گردیده و نمايان می شود؛ به هلال و ماه نو معروف است. خروج از محاق با مرئي شدن هلال ماه بعد از غروب آفتاب 29 ( در ماه ها ناقص ) يا طلوع آن بعد از غروب آفتاب 30 ( در ما های کامل ) محقق مي گردد.

 

 5- در علم فلك و هيئت و نجوم قديم و نيز عمده مكاتب شرقي و بابلي و يوناني و همچنين اصطلاح شرعي و فقهي: تمام محدوده زماني كه ماه تحت الشعاع شمس و در محاق بوده را به همين نام ناميده اند، و كل اين مدت را از ماه گذشته محسوب مي دارند، و ماه جديد را از ابتداى نهايت خروج ماه از تحت الشعاع و محاق و بروز هلال حساب مي كنند.

 

 6- در سالهاى اخير و وسعت ارتباطات و دسترسي همگان به استخراجات مراكز فلكي مختلف جهان از جمله مراكز فلكي غربي جديد، كاربرد برخي اصطلاحات مشابه ولى متفاوت موجب اشتباهات و اختلافات يا تحير و سرگرداني برخي مراكز گرديده است، كه لازم به يكايك اين موارد پرداخته شده و رفع اشتباه و خلط گردد.

 

 7- از جمله اين موارد: كاربرد اصطلاح: نيومون NEW MOON و تداول آنست، اين اصطلاح هر چند ترجمه تحت اللفظيش به معناي: "ماه نو" مي باشد، ولي معناي دقيق آسترونوميك آن با اصطلاح معادل آن در اصطلاح شرعي و اسلامي و علم نجوم اسلامي و شرقي بسيار متفاوت است، نيومون در اصطلاح آسترونوميك غربي جديد به معناي لحظه مقارنه شمس و قمر و مركز محاق ماه است، در حاليكه "ماه نو" ساعتها بعد از آن و با خروج نهائي ماه از محاق حاصل مي شود. تشابه اين

اصطلاح و لحاظ ترجمه تحت اللفظي آن بدون ملاحظه تفاوت مقصود علمي آن در اصطلاح شرعي و نجوم قديم و جديد، موجب شده است، كه بسياري از افراد و حتى مراكز ديني برخي كشورها با ديدن تاريخ و ساعت مذكور به عنوان نيومون، ناخودآگاه به ذهنشان القاء شود كه ماه جديد شروع شده است، و با توجه به دقت استخراجات مراكز فلكي معتبر جهان آيا همين وقت بايد اعلام ماه نو بشود يا نه؟ و چرا نه؟! و يا برخي از روي ناداني اين اشكال به ذهن يا زبانشان بيايد كه با دقت محاسبات فضائي امروزي و اعلام لحظه نيومون و ماه نو، ولى متشرعين چون مطمئن نيستند دنبال رؤيت شهود هستند! و كم كم كار بجائي برسد كه برخي در مبناي فقهي سست شده و نيومون را ملاك آغاز ماه شرعي قرار داده يا از آنطرف عده اى چون لحظه نيومون با واقعيت خارجي و رؤيت بصري هلال موافق نيابند، بطور كلي اعتبار مراكز علمي نجومي جديد را زير سؤال ببرند و بگويند به هيچ وجه قابل اعتنا نبوده و حتى در وقتي كه از نطر علمي به هيچ نحو رؤيت هلال ممكن نبوده بلكه محال است، با ادعاى وهمي فرد يا افرادي براى رؤيت هلال اعلام به آغاز ماه بنمايند همچنانكه اين موضوع همواره در كشور عربستان و دنباله گان آن؛ اين مشكل را بوجود آورده است. اما اكر دقت شود بسيار واضح است كه لحظه نيومون لحظه مقارنه و مركز محاق است، و در نجوم قديم و مكاتب شرقي نجومي و نيز اصطلاح شرعي تمام مدت محاق از ماه قبلي محسوب مي شود، و در شرع (همه مذاهب اسلامي) اينطور نيست كه نصف مدت محاق جزو ماه قبلي و نصف مدت محاق جزو ماه جديد و در اول آن حساب شود مانند آنچه در آسترونومي جديد غربي فعلا رايج است. لذا لحظه نيومون وسط محاق و هنگام وقوع مقارنه است، و مدت زماني طول مي كشد تا ماه با ادامه سير خود از تحت الشعاع و محاق خارج شود، و نورش آشكار و هلال آن متولد و متكون بشود و ماه نو آغاز شود.

 

 8- با توجه به شرح فوق: كاربرد اصطلاح "تولد هلال" براى لحظه نيومون و مركز محاق و مقارنه نيز صحيح نبوده و به اين اشتباه و خلط دامن مي زند، و ناخودآگاه اين توهم را القا مي كند كه هلال متولد شده فقط ديده نشده است! در حاليكه در لحظه مقارنه و مركز محاق اصلا هلال متولد نشده بلكه تا تمام محدوده محاق را ماه طي نكند از تحت الشعاع بيرون نيامده و همچنان در محاق بسر برده و فاقد نور بوده و هلال تكون و تولد پيدا نكرده است.

 

9- از قبيل همين اصطلاحات و تعابير غلط انداز، كاربرد تعبير "خروج از محاق" براى لحظه مقارنه و مركز محاق است، كه با توضيحات فوق معلوم شد كه مركز محاق تا خروج كامل و نهائي از محاق ساعتها فاصله دارد، اين كاربرد غلط هم اين توهم را القاء مي كند كه خوب ماه كه از محاق خارج شده پس ماه جديد است، در حاليكه در اين لحظه مركز محاق است و ماه در محاق باقيست و تا  خارج نشده همچنان تحت الشعاع و در محاق و فاقد نور بوده و هلال و ماه نو تحقق پيدا نكرده است.

 

10- از قبيل همين تعابير غير دقيق و غلط انداز: كاربرد تعبير "عمر هلال" براى "مقدار زمان گذشته از مركز محاق" است، كه در مقادير اوليه اش كه هنوز ماه در محاق است اين توهم القاء مي شود كه هلال متولد شده در حاليكه تا كاملا از محاق خارج نشود هلال متولد نشده و مقدار زمان گذشته از مركز محاق مقدار عمر هلال نيست، و نوعا مقدار قبل از تكون هلال هست كه از محدود محاق و بقيه ماه قبلي است.

 

11- اشتباه رايج ديگر در تعيين زمان مقارنه يا NEW MOON بوسيله ناظر فلكي بر مركز زمين است. براي تعيين موقعيت ماه بين ناظر فلكي واقع بر مركز زمين و ناظر بر سطح زمين يك اختلاف منظر وجود دارد. وقتي كه ناظر را بر سطح زمين فرض كنيم اين سيستم مختصات را مكان مركزي (Topocentric) مي نامند و ديد اين ناظر مطابق واقعيت و حس است و ساكنان بر كره زمين در ساعات متفاوتي قمر را رؤيت مي كنند به همين لحاظ محاسبه شروع و پابان محاق كه امري حسي و رؤيتي است با اين سيستم انجام مي گيرد. در سيستم ديگر همه ساكنان بر كره زمين را به صورت يك ناظر خيالي بر مركز كره زمين در نظر مي گيرند و حسابهاي فلكي را با آن انجام مي دهند كه به آن سيستم زمين مركزي (Geocentriic) مي گويند و در اين مبنا لحظه وقوع مقارنه يا NEW MOON براي تمام ساكنان كره زمين در يك لحظه يكسان است. شروع و پايان محاق امري اجمالا حسي است كه از ديد ناظر زميني كه بر سطح زمين است انجام مي گيرد و در گزارشهاي مراكز نجومي بر اساس ناظر بر سطح مشخصات ماه و رؤيت هلال داده مي شود ولي مركز محاق و مقارنه كه مركز اين دو مقدار حسي شروع و پایان محاق است در گزارشها بر اساس سيستم ديگر يعني ناظر خيالي بر مركز زمين محاسبه مي شود در حالي كه مركز اين دو مقدار حسي نيز بايد مقداری حسي و از ديد ناظر بر سطح محاسبه شود. از اينرو وقتي عمر هلال و مركز مقارنه حساب مي شود بايد شرايط ناظر بر سطح زمين لحاظ شود.

 

 12- تعبير غلط انداز ديگر: كاربرد "غروب هلال قبل از غروب خورشيد" بجاي "غروب ماه" در وقتي كه ماه هنوز در محاق است، آنجه مقصود از ماه است همان ماه تحت الشعاع در محاق است نه ماه بيرون آمده از محاق و هلال، و اين اشتباه بعضا موجب شود كه برخي مراكز فقهي توهم كنند كه هلال متكون شده و قبل از غروب هم بوده است فقط بعد غروب نبوده و فكر كنند ماه قبل از غروب چون بعد از ظهر است ماه جديد است، در حاليكه مقصود از اين ماه اصلا هلال نيست، منظور ماه فلكي غير مرئي در محاق است نه ماه مرئي جديد كه هلال است، و اگر قبل از غروب ديده شود هم معتبر باشد احيانا.

13- نكات مهم فوق براى همه مسالك نجومي و فقهي؛ لازم التوجه بوده، و تفاوت مباني و مسالك در رعايت آن دخلي ندارد، از اين رو نويسندگان تقاويم يا بيانيه هاى استهلال و آغاز ماه بايد به آن توجه نموده و ضمن پرهيز از ارتكاب آن ، در بحث و بررسي خود نيز دقت نمايند كه نوع مراكز فلكي و ديني در بيانيه ها و تقاويمشان اين خلط اصطلاح را مرتكب شده و بدن جهت موجب برداشت غير صحيحشان نشود، و اگر اين اشتباهات تعبير را دارند دقت نموده و نتيجه گيري غلط ننمايند.

 

 همچنانكه در تصوير مي بينيد: ماه در طي مسير خود تحت الشعاع خورشيد واقع شده، و در محاق مي باشد،

وضعيت شماره يك؛ مركز محاق و لحظه مقارنه و همان نيومون آسترونومي جديد است، كه بخوبي واضح است كه جگونه ماه در محاق كامل است و بيرون نيامده تا نور پيدا كرده و هلال متكون و متولد شود،

وضعيت شماره دو؛ ادامه سير ماه در محاق با اينكه مدتي از نيومون و لحظه مقارنه گذشته، ولي ماه باز هم در محاق است و از آن بيرون نيامده و نور پيدا كرده و خلاصه هنوز هلال متكون و متولد نشده است،

وضعيت شماره سه؛ ابتداي خروج نهائي ماه از محاق و آشكار شدن نور ماه و بروز هلال و تكون آنست.

 

یادآوري چند مشخصه مهم در رؤيت هلال

براى طلوع و رؤيت هلال؛ امور متعددي مورد بررسي قرار مي گَيرد؛ از جمله آنها: ساعت غروب خورشيد و ماه و بعد زاويه اي و سمت و ارتفاع ماه و خورشيد و اختلاف سمت آنها و عمر هلال و مقدار مكث آن در غروب، و طول و عرض جغرافيائي محل استهلال و.. مي باشد، جهت يادآوري و تشريح تفصيلي امر برخي از اين امور را همراه با تصوير توضيحي مطرح مي نماييم: فاصله افقي موضع طلوع هلال از موضع غروب شمس را اختلاف سمت، و بيشترين مقدار فاصله هلال در هنگام طلوع از سطح افق را ارتفاع ماه مي نامند.

براي وضوح بيشتر مطلب از تصوير تشريحي كه متعاقبا مي آيد استفاده مي كنيم، در اين تصوير وضعيت رؤيت هلال شب اول ماه قمري در لحظه غروب خورشيد نشان داده شده است، در اين حالت ارتفاع شمس صفر درجه مي باشد. در اين تصوير كه خورشيد غروب كرده است؛ امكان رؤيت هلال در ارتفاعهاي مختلف ماه از افق بررسي شده است، اگر اختلاف سمت و ارتفاع ماه بيشتر يا كمتر باشد وضعيت رؤيت هلال مختلف است؛ از غير ممكن تا ممكن با ابزارهاى بسيار قوي تا چشم مسلح تا چشم غير مسلح همه مورد بررسي قرار گرفته اند، مسيرهايي فرضي با رنگهاى مختلف ترسيم شده است، اين خطوط فرضي همان موقعيتهاى مختلف ماه با مقادير متفاوت مي باشد. بس اگر در هنگام غروب آفتاب حداكثر طلوع هلال ماه با اختلاف سمت و ارتفاع تا حدي باشد كه بر روي خط قرمز رنك  و پايينتر از آن واقع شود؛ امكان رؤيت وجود ندارد،  خط قرمز رنگ در ارتفاع  5.5 درجه مي باشد در اين حالت جدايي زاويه اي كمتر از 7 درجه است و در جدايي زاويه اي كمتر از 7 درجه كه حد دانژون ناميده مي شود؛ هلال را نمي توان ديد.

و اگر در هنگام غروب آفتاب حداكثر طلوع هلال ماه با اختلاف سمت و ارتفاع تا حدي باشد كه بر روي خط نارنجي رنگ واقع شود؛ رؤيت بسيار مشكل است اگر در هنگام غروب آفتاب حداكثر طلوع هلال ماه با اختلاف سمت و ارتفاع و تا حدي باشد كه بر روي خط سبز رنگ واقع شود؛ رؤيت مشكل است، و اگر در هنگام غروب آفتاب حداكثر طلوع هلال ماه با اختلاف سمت و ارتفاع و تا حدي باشد كه بر روي خط زرد رنگ واقع شود؛ احتمال رؤيت وجود دارد. اگر در هنگام غروب آفتاب حداكثر طلوع هلال ماه با اختلاف سمت و ارتفاع و تا حدي باشد كه بر روي خط ارغواني واقع شود؛ احتمال رؤيت قوي است، اكر در هنگام غروب آفتاب حداكثر طلوع هلال ماه با اختلاف سمت و ارتفاع و تا حدي باشد كه بر روي خط آبي رنگ واقع شود؛ رؤيت با سهولت كامل ميسر است.

خط خاكستري روشن كه به مركز ماه رسم شده است نشان دهنده مسير حركت ماه مي باشد كه بر اين مسير حركت كرده تا غروب كند و اين مسير در ماههاي مختلف تغيير مي كند به دليل حركات مختلف و پيچيده ماه و مدارش.

تفاصيل تطبيقي مربوط به هلال هر ماه قمري را؛ در سالنامه آغازنامه ماه قمري كه قبل از شروع هر ماه جديد قمري منتشر مي شود؛ ذكر مي كنيم براى دريافت آن به آدرس زیر مراجعه نمائيد:

 

http://Aelaa.Net ( پايگاه اينترنتي حيات اعلى )

http://Aelaa.Net/Tal/Fa/1.aspx ( پايگاه اينترنتي بنياد حيات اعلى )

http://Aelaa.Net/Tal/Fa/Nojum.aspx ( پايگاه اينترنتي دائره علوم تقويم نجوم تنجيم - دار المعارف الإلهية )

 

 

براى مطالعه و دريافت شماره هاى منتشر شده قبلي به نشاني زير مراجعه كنيد:

 

http://aelaa.net/Fa/viewtopic.php?f=52&t=27&sid

 

روش محاسبه و استخراج جدول ايام ماههاى قمرى

تقويم حسابي روش ديگر در تعيين اوايل ماههاى قمري است كه در قالب تقاويم نجومي معتبر بكار مى رود، اين روش دخالتي در امر رؤيت ننموده و صرفا اول ماه را با محاسبه ي نجومي بسيار دقيق اعلام مى كند.

تقويم حضرات معصومين عليهم السلام: در كلام خازنان وحي (عليهم السلام) نيز در هنگام عدم وقوع رؤيت همگانى هلال؛ و وجود اختلاف ميان مردم، قواعدى بسيار دقيق براي برطرف شدن حيرت اهل ايمان تعليم فرموده اند، كه از اينقسم محسوب مي گردد.

تقاويم قمرى پژوهشكده نجوم و تنجيم بنياد حيات اعلى:  ما در تقاويم نجومي براى تعيين اوايل ماههاى قمرى؛ ضمن ملاحظه  قواعد نجومى كهن و جديد؛ از اين قواعد علمي آموخته حضرات معصومين (عليهم السلام) نيز استمداد جسته ايم.

آزمايش دقت تقاويم: از آنجا كه رؤيت هلال در شب اول ماه قمرى در طول تاريخ نوعا مواجه با مشكل بوده و بالطبع اول ماه اختلافى مي شده است، ولي در شبهاى مهتاب (13 و 14 و 15) مشكل رؤيت وجود نداشته و به خوبى ماه آشكار و نمايان بوده؛ و تفاوت اين شبها با يكديگر از نظر ناتمام و تمام بودن ماه بسيار واضح، و تفاوت ساعت طلوع هر يك از اين شبها روش آسان و دقيقي براى تعيين عمر ماه است، لذا آشكارترين راه تشخيص صحت و دقت تقاويم در تعيين اول ماه؛ رصد اين شبها و مقايسه ي نتيجه ي آن است. شايان ذكر است كه استخراج اين تقويم در طول ماههاى سالهاى مختلف با نتيجه ي رصد اين شبها مطابقت داشته است.

 

تقويم شمسي رصد قمري = تعيين ايام ماههاى قمري در سال شمسي

 
هر چند مبناي بنياد حيات اعلى در استخراج اكثر تقاويم بر اساس تقويم قمري است، ولي از آنجا كه يكي از نيازهاى عمومي؛ آشنايي مردم با صورتهاى ماه و ارتباط آنها با ايام قمري است، بطوريكه از وجوه قمر ايام ماه قمري را بشناسند، و نظر به تداول تقاويم شمسي در ميان عامه ناس، مناسب ديديم كه يك تقويم شمسي برای رصد شکل قمر منتشر كنيم، كه از نظر سال شمار و ماه شمار شمسي بوده، اما در عين حال متمركز بر توصيف ايام براساس وجوه قمر و صورتهاى ماه در ايام ماه قمري باشد، اين تقويم كه يك تقويم شمسي بوده و نمايانگر ایام قمری و رصد ماه می باشد را به عنوان: تقويم شمسي رصد قمري (كه براى اختصار به) تقويم رصدي قمري = تعيين ايام ماههاى قمري در سال شمسي، ناميده شده، و در پنج سال گذشته منتشر گردیده است

 

براى ديدن هر يك از تقاويم روي جلد تقويم مورد نظر كليك نماييد

تقويم رصدي قمري 1390 هجري شمسي تقويم رصدي قمري 1389 هجري شمسي تقويم رصدي قمري 1388 هجري شمسي تقويم رصدي قمري 1387 هجري شمسي تقويم رصدي قمري 1386 هجري شمسي


براى بدست آوردن "تقويم شمسي رصد قمري" سالهاى ديگر (گذشته و آينده) از منجم تقويم شمسي رصد قمري كمك بگيريد