صفحه 1 از 2

قرنفل

پستارسال شده در: سه شنبه ژانويه 15, 2013 12:30 pm
توسط pejuhesh237
بسم الله الرحمان الرحیم

قرنفل

پستارسال شده در: سه شنبه ژانويه 15, 2013 1:01 pm
توسط pejuhesh237


گياهى است از خانوادۀ Myrtaceae ، نام علمى آن Syzygium aromaticum) L. (Merr & Perry

و مترادفهاى آن Eugenia aromatic O. Ktze. و Eugenia caryophyllata Thunb.

و Caryophyllus aromaticus L. و Jambosa caryophyllus Niedz. است كه از طرف گياه‌شناسان مختلف نامگذارى شده است.

قرنفل: به فتح قاف و را و سكون نون و ضم فا و لام و قرنفول

رومى :فرفلون

هندى: لونك

فارسی: به فارسى و تركى میخك نامند

عربی:

یونانی: عرنيواس

انگلیسی:Clove tree

فرانسه:Giroflier

آلمانی:

ایتالیائی:

معرفی گیاه

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:36 pm
توسط pejuhesh237
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image

و آن شكوفهء درختيست و اصل نبات او معلوم نيست

و احدى مشاهده نكرده و قسم نر او به شكل دانهء زيتون

و قسم ماده بشكل ياسمين است و سياه و تند بوى و با عطريت و قوى و تلخ کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-202-203

در ماهيت آن اقوال بسيار است آنچه به تحقيق پيوسته آنست كه ثمر درختى است

كه در جزيره‏اى از جزاير زيرباد كه آن جزيره را جاوه

و بتاويه نيز نامند به هم مى ‏رسد و در جاى ديگر نمى‏ شود و بالفعل آن جزيره در تصرف ولنديس است كه فرقه‏اى از نصارى است

و درخت آن فى الجمله شبيه به درخت كنار و شاخ‏هاى آن باريك و بلند مانند شاخ‏هاى ياسمين كه به هندى چنبيلى نامند

و بلند شده باز به سوى زمين ميل كرده و برگ آن شبيه به برگ انار و از آن بزرگ‏تر و ثمر آن كه قرنفل است

باريك بلند از بند انگشتى كوتاه‏تر و اندك پهن و سر آن مشرف و بر سر آن قبه‏اى به شكل حباب

و چون خشك گشت در بسته ‏ها كه مى‏آورند به سبب سودن با هم اكثر قبه آن جدا مى‏ گردد

و آن را نر و ماده مى‏ باشد:

نر آن بزرگ‏تر و اغبر و كم رنگ و كم بو و كم طعم‏تر از ماده

و ماده آن كوچك‏تر و در صفات مذكوره اقوى و بهتر و مستعمل ماده تازه خوشبوى قوى الرايحه تند طعم مايل به شيرينى تيره رنگ باليده

آنست كه در خاييدن و كوبيدن اجزاى آن تمام خوب نرم گردد و خشبيت نداشته باشد و آنچه به خلاف اين اوصاف باشد زبون.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 621

درختچه‌اى است كوچك مخروطى با برگهاى هميشه‌سبز و ناخزان، متقابل بيضى، نوك‌تيز،

و كمى موجدار بلندى درختچه  ١٢ - ١٠  متر است.

رنگ سبز تيرۀ زيباى برگها با رنگ صورتى برگهاى جوان و رنگ قرمز دمبرگهاى برگها هماهنگى بسيار دارد

و منظرۀ زيبايى به درخت ميخك مى‌دهد.

كلمۀ Clove از لغت Clou فرانسوى منشأ مى‌گيرد و يا بالعكس.

Clou به معناى ميخ است، زيرا غنچه‌هاى خشك‌شدۀ اين درختچه كه مصرف طبى و ادويه‌اى دارد به شكل ميخ كوچك است.

طول هر غنچه در حدود  ۵ / ١ - ١  سانتى‌متر است. غنچه‌هاى درخت ميخك بى‌درنگ پس از باز شدن غنچه‌ها يعنى قبل از اينكه رنگ خاكسترى

و ارغوانى آن به رنگ قرمز تيره تبديل شود، بايد چيده و خشك شود.

در اسناد و مدارك طب سنتى مشرق زمين اولين نشانه‌هاى شناخت درخت ميخك به دوران امپراتورى Han در چين برمى‌خورد

(سه قرن قبل از ميلاد مسيح) و با نام «ادويۀ زبان جوجه» نام برده شده است.

و بعد از ميلاد در اروپا به صورت يك گياه شناخته شده بوده است.

در تاريخ آمده است كه امپراتور كنستانتين ضمن هدايايى كه براى St. silvester

اسقف اعظم كليساى رم در تاريخ  ٣٣۵ - ٣١۴  پس از ميلاد فرستاده است،

چندين كشتى نقره و طلا و ادويۀ مختلف از جمله  ٧٠  كيلوگرم ميخك بوده است.

تكثير درخت ميخك از طريق كشت بذر آن در خزانه صورت مى‌گيرد و  ۶ - ۴  هفته طول مى‌كشد كه جوانه بزند.

نهالهاى ميخك را معمولا در دو سالگى به بيرون در هواى آزاد منتقل مى‌كنند و فواصل درختچه‌ها  ۶ * ۶  متر گرفته مى‌شود.

اولين محصول ميخك در  ٨ - ۶  سالگى برداشت مى‌شود و محصول درختچه مرتبا تا  ٢۵ - ٢٠  سالگى افزوده مى‌شود

تا وقتى كه به‌طور متوسط از هر درخت در حدود  ۴  كيلوگرم ميخك خشك به دست آيد.

درخت ميخك در خاكهاى عميق با زهكش خوب مناطق حاره در ارتفاعات  ٩٠٠ - ٧٠٠  متر از سطح دريا خوب رشد مى‌كند

و بايد در محلى كاشته شود كه از باد محفوظ باشد و متوسط بارندگى منطقه از  ٢۵٠٠  ميلى‌متر در سال كمتر نباشد.

وقتى كه شكوفه‌ها به رنگ صورتى و به طول حدود  ۵ / ١  سانتى‌متر شدند چيده مى‌شوند.

در مناطق مساعد معمولا دو محصول در سال برداشت مى‌شود. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 416-417

محل رویش

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:36 pm
توسط pejuhesh237
و مخصوص جزاير چين است كه از ساحل دريا جمع مي كنند کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-202-203


درخت ميخك بومى جزاير ملوكى و شرق اندونزى و اقيانوسيه است

ولى امروز در ساير مناطق نيز براى زيبايى درختچه و گلهايش پرورش داده مى‌شود.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 417

اجزا مصرفی و سمی گیاه

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:37 pm
توسط pejuhesh237
Image
Image

همه اجزاء استفاده مي شود،

هيج جزء آن سمي نيست

.غنچه‌هاى خشك‌شدۀ ميخك كه در بازار تجارت تحت نام ميخك عرضه مى‌شود،

بادشكن، ضد قى، مقوى معده و ضد آشفتگى و تهوع است

. و تب‌بر، كرم‌كش، قاعده‌آور و تونيك و مقوى است. ميخك به عنوان يك كمك براى معالجۀ بيمارى‌هاى شريان تجويز مى‌شود

. و محرك و تهييج‌كنندۀ فعاليت جهاز هاضمه است

. براى معالجۀ اسهال و دل‌درد اطفال توصيه مى‌شود .. براى وبا نافع است

حالت قى و استفراغ بعد از غذا را رفع مى‌كند

در مالايا علاوه بر اينكه از ميخك به عنوان ادويه براى معطر كردن غذا استفاده مى‌شود،

معمولا براى تقويت زنان پس از دورۀ زايمان مى‌دهند و به صورت ضماد براى رفع سردرد به كار مى‌برند

و به صورت گرد به كمر زن پس از زايمان و تولد نوزاد مى‌مالند .

و براى رفع دندان‌درد نيز به كار مى‌رود .

از اسانس آن براى بى‌حسى‌هاى موضعى استفاده مى‌شود و آن را به موضع مى‌مالند .

. اسانس آن به صورتى كه از تقطير غنچه‌ها به دست مى‌آيد تحريك‌كنندۀ پوست است.

و در اندونزى آن را با روغن چرب مناسبى مخلوط كرده براى مواضع روماتيسمى يا به رانهاى بيماران مبتلا به برى‌برى مى‌مالند.

در بعضى موارد اسانس خالص را كمى در چاى يا مشروب غير الكلى ديگرى مخلوط كرده و براى رفع كمردرد مى‌خورند.کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 419

طبع گیاه

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:37 pm
توسط pejuhesh237
در سيم گرم و خشك کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-202-203

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود.

منع مصرف

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:38 pm
توسط pejuhesh237
.

خواص و کاربرد های گیاه

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:39 pm
توسط pejuhesh237
و مفتح و محلل و مقوى دل و معده و جگر و اعضاى باطنى و دماغ و باه و هاضمه

و مفرح و رافع قى و غثيان و استسقا و علل سوداوى و بلغمى و تقطير البول و سلس البول

و رياح غليظه و امراض بارده فم و زلق الامعأ رطوبى و نزلات متواليه و بدبوئى دهان

و فالج و امراض باردهء دماغى و وحشت و وسواس و خفقان

و نيم درهم او با شير تازه به شرط مداومت به غايت محرك باه

و مداومت يك درهم آن در هر وقت طهر زنان باعث حمل ايشان

و فرو بردن يك عدد از قسم نر او هر روز موجب حمل

و اكتحال او جهة سبل و قوة باصره و غشاوة

و طلاى او بر احليل ملذذ جماع و مقوى فم رحم و بر يافوخ جهة سكته و سدد دماغى و نزلات بارده مجرب

و سعوط و نفوخ او همين اثر دارد

و عرق قرنفل كه يكجزو او را و يك جز و نيم گلسرخ و مثل ان گاو زبان

و نصف جزو تبنول كه مجموع را سائيده

و تسقيه به گلاب نموده تقطير كنند در جميع افعال قايم مقام خمر و ترياق سموم

و مقوى حواس و مفتح و جهة تعديل اخلاط و رفع استسقا و امراض بارده بيعديلست

و شراب او كه يك جزو او را شانزده جزو آب انارين

و يك جزو عسل مخلوط نموده در شيشه كرده يك هفته در سرگين اسب دفن كنند به مراتب از خمر قويتر

وچون همين شراب را با شكر به قوام آورند جهة امراض باردهء صعب بى نظير است

و گويند قرنفل مضر گرده و امعاست

و مصلش صمغ و قدر شربتش تا يك مثقال

و مثل او بدلش دارچينى و نصف او به سباسه است قرنفل بستانى فرنجمشك است.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-202-203

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

با قوّت ترياقيت و تفريح مقوى ارواح و اعضاى رييسه باطنيه

و حافظ آنها جهت تقويت دماغ و ذهن و فكر و رفع صداع بارد رطب و فالج

و لقوه و نزلات متواليه و سكته و تفتيح سدد دماغى

و ساير امراض بارده رطبه سوداويه دماغيه و عصبانيه نافع و سوداوى مزاجان

و كسى كه در مزاج او سودا غالب باشد شرباً و سعوطاً و نفوخاً و طلاءً و ضماداً به تنهايى

و يا با ادويه مناسبه و جهت تقويت لثه و درد دندان بارد و رفع بدبويى دهان و باعث طيب نكهت مضغاً

و نيز خوردن آن جهت امراض مذكوره عين جهت سرفه بارد رطب و ضيق النفس كهنه رطوبى

و خفقان بارد و وحشت و خوف و وسواس و مورث شجاعت

آشاميدن آن مقوى معده و قوّت هاضمه و امعا و كبد و گرده بارده و طحال و باه و رحم و مسخن

و رافع امراض بارده اعضاى مذكوره و قى و غثيان و فواق و جشا

و تحليل رياح غليظه حاصله از اغذيه لزجه غليظه و استسقاى لحمى و تقطير البول

و سلس آن و علل بلغمى و سوداوى و زلق الامعاء رطوبى

و امراض بارده رحم شرباً و فرزجتاً

و جوارش و دهن و شراب آن در قرابادين كبير مذكور شد.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 621

نسخه ها

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:39 pm
توسط pejuhesh237
و مفتح و محلل و مقوى دل و معده و جگر و اعضاى باطنى و دماغ و باه و هاضمه

و مفرح و رافع قى و غثيان و استسقا و علل سوداوى و بلغمى و تقطير البول و سلس البول

و رياح غليظه و امراض بارده فم و زلق الامعأ رطوبى و نزلات متواليه و بدبوئى دهان

و فالج و امراض باردهء دماغى و وحشت و وسواس و خفقان



فرح‌افزا و مقوى دماغ، ذهن و فكر مى‌باشد. سردرد سرد را رفع مى‌كند و براى فلج و لقوه و سكته

و باز كردن گرفتگى‌ها و انسداد دماغى و ساير امراض سرد و تر سوداوى دماغى و اعصاب نافع است.

براى اشخاصى كه سودا در مزاج آنها غالب باشد به هر شكلى مايع و دم‌كرده يا گرد خيسانده مفيد است.

بتنهايى يا با ادويۀ مناسب براى تقويت لثه‌ها و رفع درد دندان سرد و رفع بدبويى دهان مفيد است

و نيم درهم او با شير تازه به شرط مداومت به غايت محرك باه


و مداومت يك درهم آن در هر وقت طهر زنان باعث حمل ايشان

و فرو بردن يك عدد از قسم نر او هر روز موجب حمل


خوردن  ٢  گرم آن با شير تازه مشروط به اينكه تا چند روز ادامه داده شود براى تقويت نيروى جنسى سردمزاجان مؤثر است

و خوردن  ۴  گرم از آن به‌طور مرتب در دوران پاكى بعد از قاعدگى در زنان باعث گرم شدن و تقويت رحم و آبستن شدن مى‌باشد

و اكتحال او جهة سبل و قوة باصره و غشاوة

و طلاى او بر احليل ملذذ جماع


ماليدن جويدۀ آن با آب دهان بر قضيب در موقع هم‌بسترى موجب تلذذ طرفين است.

و مقوى فم رحم و بر يافوخ جهة سكته و سدد دماغى و نزلات بارده مجرب

و سعوط و نفوخ او همين اثر دارد

و عرق قرنفل كه يكجزو او را و يك جز و نيم گلسرخ و مثل ان گاو زبان

و نصف جزو تبنول كه مجموع را سائيده

و تسقيه به گلاب نموده تقطير كنند در جميع افعال قايم مقام خمر و ترياق سموم

و مقوى حواس و مفتح و جهة تعديل اخلاط و رفع استسقا و امراض بارده بيعديلست

و شراب او كه يك جزو او را شانزده جزو آب انارين

و يك جزو عسل مخلوط نموده در شيشه كرده يك هفته در سرگين اسب دفن كنند به مراتب از خمر قويتر

وچون همين شراب را با شكر به قوام آورند جهة امراض باردهء صعب بى نظير است

و گويند قرنفل مضر گرده و امعاست

و مصلش صمغ و قدر شربتش تا يك مثقال

و مثل او بدلش دارچينى و نصف او به سباسه است قرنفل بستانى فرنجمشك است
.کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم-ص-202-203


. مضر كليه و روده‌ها در گرم‌مزاجان است از اين نظر بايد با صمغ عربى خورده شود.

مقدار خوراك آن تا  ۵  گرم است. جانشين آن از نظر خواص هم‌وزن آن دارچين و نصف وزن آن بسباسه و نصف وزن آن فرنجمشك است.

در مصارف داخلى دم‌كردۀ  ١٠ - ١  گرم ميخك ساييده در هزار گرم آب بتدريج خورده مى‌شود و گرد آن  ٢ - ۵ / ٠  گرم مصرف مى‌شود

متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات:

با قوّت ترياقيت و تفريح مقوى ارواح و اعضاى رييسه باطنيه

و حافظ آنها جهت تقويت دماغ و ذهن و فكر و رفع صداع بارد رطب و فالج

و لقوه و نزلات متواليه و سكته و تفتيح سدد دماغى

و ساير امراض بارده رطبه سوداويه دماغيه و عصبانيه نافع و سوداوى مزاجان

و كسى كه در مزاج او سودا غالب باشد شرباً و سعوطاً و نفوخاً و طلاءً و ضماداً به تنهايى

و يا با ادويه مناسبه و جهت تقويت لثه و درد دندان بارد و رفع بدبويى دهان و باعث طيب نكهت مضغاً

و نيز خوردن آن جهت امراض مذكوره عين جهت سرفه بارد رطب و ضيق النفس كهنه رطوبى

و خفقان بارد و وحشت و خوف و وسواس و مورث شجاعت

خوردن آن براى رفع سرفۀ سرد و تر و تنگى نفس كهنه، رطوبى، خفقان سرد و رفع وحشت، خوف و وسواس نافع مى‌باشد.


آشاميدن آن مقوى معده و قوّت هاضمه و امعا و كبد و گرده بارده و طحال و باه و رحم و مسخن

و رافع امراض بارده اعضاى مذكوره و قى و غثيان و فواق و جشا

و تحليل رياح غليظه حاصله از اغذيه لزجه غليظه و استسقاى لحمى و تقطير البول

و سلس آن و علل بلغمى و سوداوى و زلق الامعاء رطوبى

و امراض بارده رحم شرباً و فرزجتاً


خوردن آن مقوى معده، هاضمه، روده‌ها، كبد، كليه، طحال، رحم و براى افزايش نيروى جنسى سردمزاجان مفيد است.

ضمنا براى قى و آشفتگى و سكسكه و تحليل بادهاى غليظ و رفع استسقاى عمومى و قطره‌قطره ادرار كردن

و بيمارى‌هاى سرد رحم به صورت خوردن و شياف در مهبل نافع مى‌باشد.


و جوارش و دهن و شراب آن در قرابادين كبير مذكور شد.کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 621

براى تهيۀ عرق ميخك به ترتيب زير عمل مى‌شود:

ميخك نرم ساييده‌شده يك واحد، برگ گل سرخ ساييده‌شده  ۵ / ١  واحد، برگ گاوزبان نرم ساييده  ۵ / ١  واحد، همه را در گلاب  ٢۴  ساعت

بخيسانند و پس از آن، آن را تقطير نمايند و به قدر احتياج بنوشند،

براى تقويت اعضاى داخلى، معده، كبد، هاضمه و رفع بادها، سموم و تعديل اخلاط و بيمارى‌هاى سرد بسيار نافع است.

براى تهيۀ نوشابه طبى آن به ترتيب زير عمل مى‌شود: (روغن غير صنعتى و خانگى) .

ميخك ساييده يك واحد، آب انارين (انار ترش و شيرين) ١۶  واحد، عسل يك واحد، در شيشه كنند

و سر آن را بسته در محل گرمى بگذارند و پس از يك هفته بيرون آورند آمادۀ مصرف است

و اگر آن را با شكر مخلوط كرده قوام آورند شربت آن براى امراض سرد بسيار نافع است. کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 2 ص 420-4721



جوارش قرنفل مقوى اعضاى رئيسه و رافع غثيان و رطوبات فاسده معده است‏
صنعت آن‏

قرنفل شش درم شش درم بسباسه زرنباد خولنجان صندل قرص كل دارچينى عود هندى سنبل الطيب قاقله دارفلفل از هريك يك درم كل سرخ چهار درم اصل السّوس قرص غاليه از هريك دو درم كبابه چينى عنبر اشهب از هريك يك درم مشك تبتى ثلث درمى با شكر سفيد و عسل سفيد بقوام اورده بقدر كفايت بدستور مقرر مرتب نمايند شربتى يك درم تا دو درم‏
جوارش قرنفل ديكر
صنعت آن‏

قرنفل عود خام از هريك سه مثقال مصطكى عود عاقرقرحا از هر يك يك مثقال تخم كزر تخم شبت رازيانه كشنيز خشك نانخواه تخم كرفس از هريك دو مثقال دواها را كوفته و بيخته با سه برابر آن همه اجزا فانيذ معجون سازند و هر روز سه درم ناشتا بخورند
[دهن القرنفل منقول از طب كيميائى براكلسوس‏]
دهن القرنفل منقول از طب كيميائى براكلسوس كرم و خشك است در درجه سيّم نافع است جميع امراض بارده و امراض كبد و معده و قلب و امعا از برودت را و مقوى ارواح و نافعست امراض سوداويه را و قوت او كمتر از قوت دهن بلسان نيست از داخل و خارج و قائم مقام دهن بلسان است در معاجين كبد و مراهم و التيام بخشنده جراحات تازه است و نافعست امراض دماغ و ضعف باصره را وقتى كه نوشيده شود مقدار قليلى از آن با بعضى از مطبوخات مناسبه و اكر جوارش ساخته شود با شكر و استعمال كرده شود نافعست امراض مذكوره را و نوازل قديمه را و جهة تحليل رياح و فواق ريحى و تقويت هاضمه و جميع امور و فوائدى كه قرنفل آن نافعست آن نيز نافعست با زيادتى اثر و لطافت‏
صنعت آن‏
بكيرند قرنفل جيد هر قدرى كه خواهند و در هريك رطلى از آن يك اوقيه نمك داخل كرده باب كرم بازاى هريك رطل شش رطل بخيسانند و مدتى در جاى كرم بكذارند تا تخمير يابد يعنى فى الجمله بجوش آيد و يا در سركين اسب دفن كنند پس تقطير نمايند بقرع و انبيق و جدا كنند دهن را از آب و بردارند و در شيشه كرده نكاه دارند عند الحاجة بكار برند
شراب قرنفل دل و دماغ را قوت دهد و فرح و نشاط اورد و دافع سودا باشد
صنعت آن‏
نبات سفيد يكمن پوست مغيلان ده سير پنج من آب بر روى آن كنند و در خم انداخته در سركين اسب خم را دفن كنند و بعد از ده روز كه رسيده باشد آن را پالوده عرق كشند پس قرنفل بيست سير شاهى خولنجان دو سير شاهى در آن داخل كرده يك شبانه روز بكذارند و روز ديكر عرق كشند و در وقت عرق كشيدن زعفران نيم سير شاهى بكلاب سائيده در پارچه كتانى كرده در مشربه كذارند كه عرق بران بچكد و چون تمام عرق بچكد كيسه زعفران را بفشارند و دور كنند و عرق را نكاه دارند
[شراب قرنفل ديگر بمراتب از خمر قويتر]
شراب قرنفل ديكر بمراتب از خمر قويتر است و چون اين شراب را با شكر بقوام اورند جهة امراض بارده صعبه نظير ندارد
صنعت آن‏
بكيرند قرنفل يك جزو آب انارين شانزده جزو عسل مصفّى يك جزو و در شيشه كرده باهم خوب برهم زده يك هفته در سركين اسب دفن كنند تا برسد پس بقدر حاجت استعمال نمايند
[عرق قرنفل مركب‏]
عرق قرنفل مركب مذكور جهة تقويت معده و كبد و باقى خواص آن در قرنفل ذكر يافت‏
صنعت آن‏
قرنفل يك اثار برك كل سرخ كاوزبان از هريك يك نيم اثار برك تانبول نيم اثار حسك تازه دو اثار مجموع را كوفته در كلاب يك شب خيسانيده عرق كشند و بقدر احتياج بياشامند
[معجون قرنفل‏]
معجون قرنفل مفرح و مقوى اعضاى رئيسه و معده و آلات غذا و باه است و ترياقيت نيز دارد و هيضه را نيز نافع است و منافع بسيار دارد
صنعت آن‏
قرنفل چهار درم زنجبيل سنبل دارفلفل خيربوا جوزبوا قاقله كبار شيطرج هندى دارچينى سيلانى لسان العصافير درونج عقربى مصطكى بادرنجبويه لسان الثور خولنجان فرنجمشك مرواريد ناسفته زمرّد اعلا لعل بدخشى صندل سفيد زراوند مدحرج سليخه كل سرخ ياقوت رمانى بهمنين از هريك دو درم بسباسه ابريشم مقرض پوست زرد اترج از هريك سه درم پوست هليله يك درم عنبر اشهب زعفران از هريك يك درم نيم مشك نيم درم كوفته و بيخته بعسل سرشته معجون سازند شربتى از يك درم تا دو مثقال‏.کتاب قرابادین کبیر ص 1133

تحقيقات و تجربيات براي نتايج كاربرد درماني

پستارسال شده در: سه شنبه نوامبر 05, 2013 5:40 pm
توسط pejuhesh237
حالت تهوع و استفراغ را برطرف مي كند، بدين منظور مي توان 2 قطره از اسانس ميخك را در يك ليوان ريخت و نوشيد و يا از يك فنجان دم كرده ميخك استفاده كرد.

طبق تحقیقات انجام شده روغن میخک با مهار مسیرهای سیکلواکسژناز در بیماری‌های التهابی موثر است.

اوژنول که ماده موثره اصلی میخک می‌باشد خواص ضد دردی مناسبی دارد به همین دلیل در ترکیبات ضد درد دندانپزشکی از آن استفاده می‌کنند

که مزه خاص این فرآورده که همگی ما آن را تجربه کردیم ناشی از اوژنول می‌باشد.

عصاره‌های آبی و اتانولی میخک دارای اثرات ضد میکروبی بر علیه استافیلوکوک طلائی مقام پنی‌سیلین دارد و رشد باکتری‌های ایجاد‌کننده پوسیدگی دندان نیز جلوگیری می‌کند.

از خواص جالب میخک اثرات ضدویروسی عصاره آبی آن در زخم‌های پوستی ناشی از ویروس هرپس می‌باشد از نکات بارز درمانی اوژنول اثر حفاظت کبدی آن می‌باشد

در تحقیقات بالینی انجام شده خواص درمانی میخک در درمان درد و التهاب بیماری‌های دهان و دندان و نیز کاهش سردرد بیماران ثابت شده است.

مرجع علمی گیاه درمانی آلمان (کمیسیون E) نیز اثرات ضددردی آن در دندان درد و رفع التهاب دهان و حلق را تأیید کرده است


در طب سنتی هند نیز میخک را برای رفع بدبوئی دهان، نفخ، دردهای شکمی و مشکلات معده و حتی بیماری‌های چشم نیز به‌کار می‌بردند..سایت تحلیلی عصر ایران