![Image](http://aelaa.net/Ersaal/16/pic/1.jpg)
![Image](http://aelaa.net/Ersaal/16/pic/2.jpg)
و برى و بستانى و هر يك از آن سفيد و كبود می باشد
و بيخ اقسام او متعدد و با تدوير و طولانى و سفيد و خوشبو شبيه ببوى بنفشه
و لهذا اعوام او را بيخ بنفشه نامند
و گل سوسن سفيد با عطريت قوى و غير سوسن آزاد است چه او اسم فارسى زنبق است
و اشتباه جماعت از عدم فرق اقسام اوست
و ايرسا بیخ قسمى از كبود برى و صلبى است
و گلش بسيار كوچكتر از سوسن كبود بستانى
و بيخش يك عدد پهن و دراز و پر گره و در حرف الف مذكور شد.
کتاب تحفه حکیم مومن-طبع قدیم –ص -159متن مخزن الادويه مراجعه شد و مطالب آن موافق تحفه بود با اين اضافات: و بستاني را بلاطيني ايربدى دوميسيتنكا و صحرائي را ايربدى سالومتيكا
و نوع ديكر صحرائي را و تال ترا ايربدى سالوتنيكا و بفرنكي بستاني را اوراايربس دومنسيكا و بريرا او را ابريس سلوسير
و سوسن زرد صحرائي را تمركابيس نامند و كويند سفيد را سوسن آزاد نامند
و ازرق را سوسن كبود و صحرائي الوان مىباشد :
زرد و ازرق و ازرق را آسمان كونى كه معرب آن آسمان جوني است
و زرد را خطائي كويند و شاخ آن بلند مىباشد و بركهاى آن باريك بلند و بر بالاى ساق آن شاخهاى باريك سه
و يا پنج و برانها كل آن و بركهاى كل آن پنج عدد و بعد از شكفتن منحني مىكردد
و ايرسابيخ قسمى از سوسن كبود برى و جبلي است كه آسمانجوني كويند
و كل آن بسيار كوچكتر از سوسن كبود بستاني است و بيخ آن يك عدد و پهن و دراز و پركره
و بدان كه سوسن آزاد سوسن ابيض است كه زنبق نامند درين زمان و سوسن ابيض را اطلاق بر سه قسم كل سوسن مىنمايند
اول بر سوسن بستاني معروف و سوسن بستاني دو قسم است يكى سفيد خوشبو و دوم بنفسجي و اين كمبوتر از انست
و بركهاى اين نيز بلند و از صحرائي بلند تر و اندك عريضتر و بيخ آن مدور طولاني شبيه بپياز با ريشهاى بسيار
و زنبق در كتب قدما اسم ياسمين ابيض است و روغن آن را روغن زنبق مىكفتند
و قسم سوم كل آن كوچكتر از ان و بوى آن كمتر و در روز چندان بوى ندارد و شب بسيار بويا مىكردد
و لهذا اين را بفارسي كل شببوى مىنامند و شب انبوى نيز و بعربي كويند خزاما است بخا و زاى معجمتين
و در بلاد هند خصوص بنكاله كثير الوجود است هرچند در اصل اين اسم خيرى برى است
و ليكن درين زمان بر هر دو اطلاق مىنمايند و بعضى شببو را كل مريم مىكويند و در سنبل نيز ذكر يافت
کتاب مخزن الادویه طبع قدیم ص 531 ١ . lilium tigrinum Ken-Gawl: اين سوسن داراى پياز سفيد شلجمى شكل و پهن است كه قطر آن در حدود ٧ سانتىمتر است.
بلندى گياه تا ١ متر و ساقۀ آن پوشيده از موهاى كركى مىباشد.
گلهاى آن به رنگ نارنجى مايل به قرمز داراى نقطههاى كوچك ارغوانى قهوهاى است.
اين سوسن بومى چين و ژاپن است و در ساير نقاط عالم انتشار دارد. در ايران در گلكارىها كاشته مىشود.
از مشخصات اين گونه اين است كه در كنار برگها وصل به ساقه تيرهرنگ گياه نيز پيازهاى كوچكى ) Bulbille( مىرويد و تكثير آن از طريق كاشت اين پيازهاى كوچك نيز با مراقبتهاى زراعى خاص امكانپذير است.
٢ . Lilium monadelphum M. B.اين سوسن داراى پياز تخممرغى زردرنگ است و گلهاى آن زرد گوگردى كوچك با گلبرگهاى كمى خميده،
پوشيده از نقطههاى ريز قهوهاى قرمز، بلندى گياه ٨ / ١ - ٢ / ١ متر مىباشد.
اين سوسن اگر در مناطق بدون سرماى زمستان كاشته شود، لازم است كه از خاك بيرون آمده و مدت 8 هفته در سردخانه نگهدارى شود تا دوران استراحت گياهى را سركند
و براى رشد و گل دادن بقيه سال آماده شود.
٣ . Lilium martagon L: گلهاى آن به رنگ قرمز شرابى مايل به ارغوانى، قسمتى از گلبرگها سفيد با لكههاى منظم به رنگ ارغوانى و قهوهاى.
پياز آن زردرنگ است. بلندى گياه ٢ - ١ متر با ساقههاى به رنگ سبز تيره است.
گلهاى آن داراى بوى نامطبوعى مىباشد كه در تابستان ظاهر مىشوند. تكثير آن با كاشت پيازهاى كوچكى كه در اطراف پياز اصلى بيرون مىآيند انجام مىشود.
در مراكز تحقيقات براى به دست آوردن ارقام جديد از تخم آن نيز استفاده مىكنند.
4. سوسن سفيد به نام علمى . Lilium candidum L.گلهاى آن درشت، سفيد و خيلى معطّر است و معمولا در گروههاى ٨ - ۶ تايى ظاهر مىشود.
پياز آن تخممرغى و زردرنگ است، بلندى بوتۀ آن ٨ / ١ - ٢ / ١ متر مىباشد.
اين سوسن قديمىترين سوسنى است كه شناخته شده و شايد تاريخ شناسايى آن به هزاران سال قبل برمىگردد.
تكثير آن با كاشت پيازهاى كوچكى است كه در اطراف پياز مادر ايجاد مىشود.
۵ . Liliulm lancifolium Thunb.پياز اين سوسن زرد و ارغوانى و قهوهاى است. گلهاى آن درشت، معطّر است و رنگ متن گلبرگها سفيد
و در قسمت مركز گلبرگها لكههاى وسيع قرمز و نقطههاى قهوهاى وجود دارد. بلندى گياه ٨ / ١ - ١ متر است.
گلهاى آن در اواخر تابستان و اوايل پاييز ظاهر مىشوند. تكثير آن نظير ساير گونهها با كاشت پيازهاى كوچك كه در كناز پياز مادر ايجاد مىشود انجام مىگيرد
کتاب معارف گیاهی میر حیدر جلد 7 ص 136-137-138-139-140.